eitaa logo
اسماءبنت‌عُمَیس‌‌🇮🇷❤️🇵🇸
200 دنبال‌کننده
42.8هزار عکس
23.6هزار ویدیو
334 فایل
بایاری‌خداومولایم‌صاحب‌الزمان‌.عج.❤ آتش‌به‌اختیار باجنگ‌نرم‌درفضای‌مجازی‌می‌جنگیم. خودرابرای‌یاری‌‌ولی‌فقیه‌ورساندن‌پرچم‌‌ انقلاب‌اسلامی‌‌🇮🇷بادست‌ایشان‌به‌دست‌امام‌زمان.عج.برسانیم.🤲 جهت‌ارتباط‌باادمین‌کانال🌹 @Khadimzahra31
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* 🎥کلیپی ماندگار و به یاد ماندنی از 💢وقتی بچه های رزمنده فرمانده رامی بینند و همه یک صدا فریاد می زنند: صل علی محمد سرباز مهدی آمد
*﷽* هر وقت سردار می خواست جایی برود دلهره داشتیم که خدای ناکرده اتفاقی بیفتد. حرص می خوردیم. یک بار که به منزل می رود متوجه می شود که زینب خانم دستش را آتل گرفته است. روز بعد به بیمارستان باهنر رفتیم.مردم می گفتند : این سلیمانی است یا بدل او ؟ دکتر دست زینب خانم رو بررسی کرد و بعد از گرفتن عکس گفت : مشکلی نیست. فهمیدیم زینب برای پدر ناز کرده ، در واقع می خواست خودش برای پدر لوس کند! او آتل را در آورد و شروع به خنده کرد. ما انتظار داشتیم سردار عصبانی شود ، اما فقط لبخند می زد. راوی : سید ابراهیم یزدی نژاد
*﷽* راه سردار ، کلام سردار🎤 فقط بعد سیاسی ندارد اگر فردی دارای دارای پایه اعتقادی ضعیف باشد هرحرکت سیاسی او را زمین گیر می کند. امّا آنهایی که پایه های اعتقادی قوی دارند ، نمی لرزند. فتنه ها گاهی آنقدر نامشخص هستند که انسان به سادگی تشخیص نمی دهد و ناخودآگاه در دام فتنه می اُفتد. منشا همه پیروزی ها و غلبه بر توطئه ها ، افراد است.
*﷽* خیلی هنر کنیم ، نصف شب دل از رختخواب می کنیم ؛ آن هم اگر خسته و کوفته نباشیم. اما حاجی مثل ما نبود. روز درگیر مبارزه با اشرار شرق بود. دل شب هم بلند می شد. از آخر شب که وقت استراحت بود تا اذان صبح چند بار بیدار می شد. دو رکعت نافله شب می خواند و می خوابید ، دوباره بلند می شد وضو می گرفت دو رکعت نماز می خواند و می خوابید. یازده رکعت را یک جا نمی خواند. بخش و بخش می کرد. مثل پیامبر(ص) نیمه های شب چندین بار برای نماز از خواب برمی خواست. راوی : حجت الاسلام عسکری
*﷽* راه سردار ، کلام سردار🎤 تیز فهمی بین این دو راه ، که راه حق و راه باطل کدام است ، خیلی مهم است. (در قضیه سوریه) خیلی‌ها آمدند به آن‌ها گرویدند، خیلی‌ها هم آمدند این طرف و در مقابل آنها ایستادند. در ظاهر ، دو طرف دو شعار می‌داد ؛ شعار اولی برای حکومت اسلامی بود ، حکومت داعش چه بود؟ دولت اسلامی عراق و شام... ما برای مقابله با چه دولتی رفته بودیم. این خیلی فهم می‌خواهد.(۹۷/۹/۲۲)
راه سردار ، کلام سردار سفارش کرد در هر شرایطی قرائت روزانه زیارت عاشورا در گردان‌ها برقرار باشد. گفتم: در همه گردان‌ها مداح نداریم. گفت: مهم نیست ، همین که کسی بتواند درست بخواند کافیست ، کم‌کم مداحی هم یاد می‌گیرد و جا می‌افتد.
*﷽* هر شب چند بسیجی می‌آمدند و روی سنگر فرماندهی حاج قاسم بساط غذا و خواب خود را پهن می کردند و تا صبح آنجا بودند خیلی بی سروصدا بودند. هر وقت با هم چشم تو چشم می شدیم با لبخندی برای ما دست تکان می دادند تا یک روز غروب روی سنگر فرماندهی سر و صدا به پا شد. رفتیم بیرون دیدم که این بسیجی ها را دستگیر کردند. وقتی دیدیم که بسیجی‌ها عربی صحبت می‌کنند تازه شستم خبردار شد که چه اتفاقی افتاده است!! سنگر فرماندهی لشکر چندین روز از شب تا صبح زیر پای عراقی‌ها بود!! آن چند جوان هم که ما فکر می‌کردیم بسیجی هستند ، از نیروهای جامانده عراقی‌ها بودند که توانسته بودند فرار کنند و آنجا گیر افتاده بودند. " آب در کوزه و ما گرد جهان می گشتیم" ما دنبال عراقی‌ها توی نخلستان بودیم و خودشان آمده بودند عین بچه آدم بالای سر ما لانه کرده بودند! 📚 : حاج قاسم سلام راوی : حمید رضا فراهانی مکتب سردار سلیمانی
*﷽* اینکه حضرت زینب (س) آن صحنه‌های دردناک را دید، مثل شهادت امام حسین آن اسلام مجسم، قرآن مجسم، دردانه‌ی پیغمبر با آن شیوه شهادت و با آن شیوه اسب تاختن بر پیکر مبارکشان؛ بعد که سؤال کردند از ایشان، فرمودند: (و ما رایتُ الا جمیلا).( من در کربلا، غیر از زیبایی ندیدم). این چیست؟ او آن چیزی است که اعظم از قربانی است و امام حسین برای آن شهید شد و امیرالمؤمنین برای آن شهید شد و همه فرزندان زهرا و امام کاظم برای آن شهید شد و ۸۰۰۰ شهید ما برای آن شهید شدند، آن اسلام است. آن اسلام است که اعظم است بر همه‌چیز، اعظم است بر امام حسین ، آنها برای این رفتند شهید شدند.
*﷽* دیرےنخواهدبود کہ‌همہ‌ےجوانمردان وآزادگان‌عالمـ🌍 این‌نداےتوراسردهند...
*﷽* روستای صراخیه را دیدند. تمام خانه های این روستا را تک به تک بازدید کرد. خانه ها پر از آب را دید .با مردم ارتباط گرفت و حرف های مردم را می شنید. به من تاکید می‌کرد : تا اینها را غذا ندادی حق ندارید از اینجا خارج شوی! مرتب می گفت : شوشتری! کجایی؟ غذا چه شد؟ غذا چرا نرسیده؟ من از اینجا تکان نمی خورد تا غذا برسد. و واقعاً مدتی که من کنار ایشان بودم یک روز استثنایی برای من بود. این یکی دو روز با همه صبور و خوش برخورد بود. به همه احترام می‌گذاشت. کوچک و بزرگ، محصل ، دانشجو ، کارگر و فقیر و ثروتمند فرقی نمی‌کرد. همه برخوردها واقعا تاثیرگذار ، خدایی و دلی بود. راوی : مسعود شوشتری
*﷽* راه سردار ، کلام سردار🎤 آرمان اگر خاکی بود ، انسان را در خاک نگه میدارد ؛ اگر آرزو متعالی بود ، انسان را به اوج می برد و این خیلی در بُعد تربیتی مهم است. اراده انسان تابع تعلق است و تعلق نقش محوری در اراده دارد ؛ شما اگر خواستید قدرت و ضعف انسانها را بسنجید ، تعلق شان را بسنجید.
*﷽* یک نفر از قرارگاه نجف آمده است و سراغ فرمانده لشکر را می گیرد. به دستور حاج قاسم آن شخص را به سنگر فرماندهی آوردند. بعد از سلام و علیک و احوال پرسی معلوم شد که ایشان از اعضا یا مسئولین دفتر نمایندگی در قرارگاه است. حکم ماموریت هم داشت . حاج قاسم تا اینجا خوب برخورد کرد. تا اینکه آن شخص خواست که یک نسخه از کالک طرح حمله لشکر به دشمن را بگیرد و با خودش ببرد. و هم شروع کرد به سوال در رابطه با وضع لشکر ، تعداد گردان‌ها ،تعداد نیرو و سوالاتی از این دست. حاج قاسم به سوالهای آن شخص پاسخ نداد. کار بالا گرفت و تقریباً به سر و صدا کشیده شد. گفت : من حکم ماموریت دارم . حاج قاسم هم گفت : من نمی‌توانم به هر کسی که حکم دارد اطلاعات بدهم! آن شخص عصبانی شد. حاج قاسم هم که وقتی عصبانی می شد فلک حریفش نمی‌شد! آن آقا با عصبانیت گفت : شما از اساسنامه سپاه خبر ندارید؟ نخوانده اید؟ ماباید بر کلیه امور نظارت داشته باشیم. حاج قاسم هم با عصبانیت جواب داد : بهتر است برگردی همان جایی که آمدی !! من به شرطی به سوالای تو جواب می‌دهم که یک نامه از مصطفی ایزدی (فرمانده قرارگاه نجف آباد) بیاورید و سوالها هم در نامه نوشته شده باشد. خلاصه او همانطور که آمده بود ، رفت و جواب سوال هایش را به دست نیاورد و البته کالک هم نگرفت. راوی : عبدالحسین رحیمی 📚 :حاج قاسم -۲
*﷽* چند نفر از فرماندهان سپاه مشرف شده بودند محضر یک عارف.توصیه‌هایی شنیده بودند و سوال‌هایی پرسیده بودند تا بحث رسیده بود به حاج قاسم. خیلی حرفها پشت سر حاجی بود. یکی پرسید : آقا نظر شما راجع به سردار سلیمانی چیه؟؟ فرموده بود : ایشان وصله به عالم بالا! استاد داره! اسم هر که را به عنوان استاد آورده بودند آخرش یک کلمه شنیده بودند : نه!! -پس استاد حاجی کیه؟ -یک شهید به نام حسین یوسف اللهی 📚 : کتاب سلیمانی عزیز
*﷽* راه سردار ، کلام سردار🎤 همانگونه که باعث شد یک نظام ضد دین و فاسد از بین برود ، به عنوان دفاع مکمل این کارکرد. ارزش های دینی را در درون جامعه حاکم کرد. بر امت شهید پرور و ایثارگر ایران اسلامی گرامی باد🕊