آبگرفتگی قبر مطهر حضرت رقیه (س)
در سال ۱۲۴۲ هـ.ش
↯↻↯↻↯
🔰 جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد و سنّ شريفش بيش از ۹۰ سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين عليهالسلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.»
❥✦ دختر به سيّد عرض كرد، ولی سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثری نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثری نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نكردی؟!
✧↫ سيّد بيدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّی امر كرد كه غسل كنند و لباسهای پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
◥✧ صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّی در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
🏴 حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است.
😭 سيّد در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هی میگفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمیكنم، میترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
❥✦ سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگه داشت و گريه میكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
✧↫ وقت نماز كه میشد سيّد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه میگذاشت. پس از فراغ از نماز برمیداشت و بر زانو مینهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد. دعای سيّد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفی" گذاشت.
◥✧ آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه علیهن السلام را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
📚 منتخب التواریخ
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨﷽✨❖
همه محاسبات را بهم ریخت
سن و سال را...
کوچک و بزرگی را...
نشان داد می شود یک تنه قیام کرد
شهر ضد علی (ع) را تبدیل به حسینیه کرد
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه سبأ، آیه ﴿٤٦﴾
〖قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ〗
【بگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنهـا قیام کنید】
⇩برای یاری امام زمانمان
به او اقتدا کنیم
به رقیه سلام الله علیها
#هل_من_ناصر...
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
4_6016908492005179718.mp3
2.69M
❖✨﷽✨❖
❃زیارتنامه حضرت رقیه (س)❃
#اللهم_ارزقنا_زیارة_بنت_الحسین(ع)
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
لشکرصاحبالزمانعج
❖✨﷽✨❖ ❃زیارتنامه حضرت رقیه (س)❃ #اللهم_ارزقنا_زیارة_بنت_الحسین(ع) ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ✌️لشڪر صاح
❖✨﷽✨❖
❃زیارتنامه حضرت رقیه (س)❃
🏴✨🏴✨🏴✨🏴
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسـَيـْنِ الشَّهيـدِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيـدَةِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ
صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ
فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ
مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ
وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ
وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ
الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً
برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🏴✨🏴✨🏴✨🏴
#اللهم_ارزقنا_زیارة_بنت_الحسین(ع)
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
ای منتظر كه ندبه كنی در فراق او
دانی كه چهرهاش
ز نامه تار تو درهم است
گر عاشقی تو مرنجـان امام خويش
اندوه كربلا و اسارت مگر كم است
😭😭😭
🏴 فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ وَ جَرَى الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا يُرْجَى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ كَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
😭 و به ظلم و ستم گروهی کشته شدند...
و عده ای اسير گشتند...
و جمعی آواره و دور از وطن تبعید شدند...
و قضا بر آنان بگونهای جاری شد که بر آن امید پاداش نیک میرود...
زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آنِ پرهیزگاران است
#یک_جرعه_ندبه
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت بیست و پنجم
۵ صفر سال ٦۱ هـ.ق
😭 شهادت نازدانهی ارباب
🏴 رقیه (س) در خرابه کنار حضرت زینب (س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفتوآمد هستند، پرسید: «عمه جان! اینان کجا میروند؟» حضرت زینب(س) فرمود: «عزیزم، اینها به خانههایشان میروند.»
🍂 پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟»، فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است»، تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد ... طفل به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت.
🌙 پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانهجویی نمود، بهگونهای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
◾️ خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا ؏ را میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند.
🍂 سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا ؏ را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و نالهاش بلندتر شد، گفت: «پدر جان، چهکسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان، چهکسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان، «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چهکسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان، یتیم به چهکسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان، کاش خاک را بالش زیر سرم قرار میدادم، ولی محاسنت را خضابشده به خونت نمیدیدم».
😭 دختر خردسال حسین ؏ آنقدر شیرینزبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی بهسراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
📚 نفس المهموم، ص ۴۵۶
••●✦✧✦✧✦●••
کودک برای همیـشـه به خوابـــ رفت
وقتی که دید قصهی بابا به سر رسید
😭😭😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
لشکرصاحبالزمانعج
#با_کاروان_اسرا ✨❖ روایت بیست و پنجم ۵ صفر سال ٦۱ هـ.ق 😭 شهادت نازدانهی ارباب 🏴 رقیه
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت بیست و ششم
۵ صفر سال ٦۱ هـ.ق
😭 شهادت نازدانه ارباب
هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه (س) را غسل میداد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟»
حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: «چه میخواهی؟»
غساله گفت: «این دختر به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟»
حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: «ای زن! او بیمار نبوده است؛ این کبودیها آثار تازیانهها و ضربههای دشمنان است.»
📚 دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، ص ۱۴۷
••●✦✧✦✧✦●••
آهـ یا رقیه 😭😭
زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر
بی هوا سیلی محکم مثل مادر خوردهام
😭😭😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
😭 عمو جونم... تا تو بودی...
سر و سامونی داشتیم...
✦_✨_✦_✨_✦
در گوشهی خرابه ڪنار فرشتهها
با ناخنی شکسته ز پا خار میکشد
دارد به یاد مجلس نـامحرمـان صبح
بر روی خاک عکس علمدار میکشد
#آهـ... #رقیه 😭😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
لشکرصاحبالزمانعج
❖✨ ﷽ ✨❖ 😭 عمو جونم... تا تو بودی... سر و سامونی داشتیم... ✦_✨_✦_✨_✦ در گوشهی خرابه ڪنار فرش
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 آهـ دردانهی حسین ؏ 😭😭
✦_✨_✦_✨_✦
دارد هنــــوز پهـلـوی دردانـهات پدر
از بعدِ خوردن لگدی... زجــر میكشد
ما زجر میكشيم... ز بس زجـر میزند
موی مرا تو شانه زدی، زجــر میكشد
◾️بر زجر ملعون تا روز قیامتــ لعنت
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman