⭕️ مکتب پوزیتویسم منطقی [logical positivism]
🔹 پوزیتیویسم منطقی یک مکتب فلسفی است (تجربهگرایی منطقی نیز نامیده میشود) که در دهه ۱۹۲۰ در وین آغاز شد و تا دهه ۱۹۶۰ در دنیای انگلیسی زبان تأثیرگذار بود، اما اکنون تا حد زیادی اعتبار خود را از دست داده است. این مکتب به شدت تحت تأثیر تجربه گرایی بریتانیا بود و ادعا میکرد که فقط گزارههای علمی، دانش واقعی بشمار میآیند و هر موضوعی که نتوان آن را در چارچوب علمی بیان کرد و به آن پرداخت، از نظر شناختی بیمعنا و مهمل است.
🔹 پوزیتیویستهای منطقی، یک جمله را تنها در صورتی معنادار میدانند که یا تحلیلی باشد و یا علی الاصول تجربه بتواند آن را تأیید یا ابطال کند. این ادعا که معنای یک گزاره، روش تحقیقپذیری آن است به نظریه "تحقیقپذیری معنا" معروف است. قبول این نظریه، مستلزم بیمعنا دانستن جملات در حوزههای اخلاق، زیباییشناسی، دین، مابعدالطبیعه و همه گزارههای هنجاری است. زیرا جملات ادعایی در حوزههای مذکور، به لحاظ تجربی غیرقابل تحقیق و در نتیجه بیمعنا هستند. رویکرد پوزیتیویسم منطقی در معرفت شناسی، مبناگرایی است. از نظر آنها، همه باورها یا به خودی خود موجه هستند (اینها باورهای پایه هستند که گاهی اوقات به عنوان گزارههای پروتکل از آنها یاد میشود) و یا در ارتباط با باورهای پایه توجیه میشوند.
🔹 هدف اصلی پوزیتیویسم منطقی، تبیین ماهیت و ساختار دانش بشری، به ویژه در علوم تجربی است. رودلف کارناپ، موریس شلیک، هانس رایشنباخ، هربرت فایگل، کورت گودل، هانس هان، فیلیپ فرانک، اتو نویرث از اعضای حلقه وین بشمار میآمدند.
📕 Historical Dictionary of Epistemology, p:127
#پوزیتویسم #تحقیق_پذیری #تجربه #معنا #مبنا_گرایی
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفت شناسی
🆔 @epistemology_issues