#در بيان صفات خداوندی
1⃣خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را، بی آنكه ديده شود شناخته شده، و بی آنكه انديشه ای به كار گيرد آفريننده است، خدايی كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا كه نه از آسمان دارای برجهای زيبا خبری بود، و نه از پرده های فرو افتاده اثری به چشم می خورد، نه شبی تاريك و نه دريايی آرام، نه كوهی با راه های گشوده، نه دره ای پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده های پراكنده وجود داشت. خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است، خدای آنان و روزی دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او می گردند كه هر تازه ای را كهنه، و هر دوری را نزديك می گردانند. خدا، روزی مخلوقات را تقسيم كرد، و كردار و رفتارشان را برشمرد، از نفسها كه می زنند، و نگاه های دزديده كه دارند، و رازهايی كه در سينه ها پنهان كردند. و جايگاه پديده ها را در شكم مادران و پشت پدران تا روز تولد و سرآمد زندگی و مرگ، همه را می داند. اوست خدايی كه با همه وسعتی كه رحمتش دارد بر دشمنان سخت است و با سختگيری كه دارد رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است، هر كس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه می كند، و هر كس دشمنی ورزد هلاكش می سازد، هر كس با او كينه و دشمنی ورزد تيره روز ش كند، و بر دشمنانش پيروز است، هر كس به او توكل نمايد او را كفايت كند، و هر كس از او بخواهد، می پردازد، و هر كس برای خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر كه او را سپاس گويد، پاداش نيكو دهد.
2⃣ اندرزهای حكيمانه
♦️بندگان خدا، خود را بسنجيد قبل از آنكه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنكه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيش از آنكه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد، و پيش از آنكه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد، بدانيد همانا آن كس كه خود را ياری نكند و پنددهنده و هشداردهنده خويش نباشد، ديگری هشداردهنده و پنددهنده او نخواهد بود.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه90
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
✨﷽✨
#پندانه
شاگردی از حکیمی پرسید: تقوا را برایم
توصیف کنید؟
حکیم گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی، چه می کنی؟
شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم.
حکیم گفت: در دنیا نیز چنین کن،
تقوا همین است! از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار، زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند...
🔅امیرمؤ منان على (ع) :
بدترین گناهان ، آن است كه صاحبش
آن را كوچك بشمرد.
📚كلمة التقوی، ج۲، ص۲۹۴
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
#اندرحکایت_ما
گویند روزی ملا نصرالدین از جایی می گذشت ، جمعی اندک را در آنجا جمع دید که انگار برقی شیطنت بار در چشمانشان می درخشید....
ملا کمی نزدیک تر رفت و گفت : آهای مردم ، به چه مناسبت اینجا جمع شده اید ؟ آیا قرار است چیزی خیرات کنند؟ آیا قرار است اتفاقی بیافتد؟
یکی از میان پاسخ داد ، آری قرار است ما ،به کمک یکدیگر ، گل افشانیم و این مملکت را گلباران کنیم و به قول آن شاعر«طرحی نو در اندازیم»....
ملا که این سخنان برایش بسیار آشنا می آمد و با توجه به فهم و بصیرتی که داشت می دانست ریشه ی این حرکت احتمالا به ایادی کدخدای جهان خوار برمی گردد...رو به جمع نیشخندی زد و گفت : بروید و خود را بیش از این سبک نکنید....بروید که این حیله ها در این سرزمین کارگر نیست....
سرزمینی که در عهد استادی حیله گر و کلیدسازی بنفش نلرزید ، حتی سیل و زلزله هم آن را تکان نداد و البته گرانی هم از پا نیانداختش و حتی در این بیماری نفسگیری که باب شده ، خم به ابرویش نیامد....از وزوز مگسانی چون شمایان هم هیچ اتفاقی برایش نخواهد افتاد....بروید ای ظاهربینان فریب خورده ، بروید که این بوی کبابی که به دماغتان خورده ، بوی گوشت الاغی ست که دارند داغش می کنند...بروید تا داغتان نکرده اند ،خود را رسوای عام و خواص نفرمایید....
#واین حکایت همچنان ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
@bartaren
🔴بیشترین قَسَمهای قرآنی📖
🖊🌿... دیدی یه نفر وقتی میخوادکه حرفش رو با اهمیت جلوه بده، هِی قسم میخوره:به پیر، به پیغمبر، به خدا، به قرآن...
قرآن هم وقتی میخواد یه موضوعی رو با اهمیت جلوه بده، پشت سر هم قسم میخوره حالا میدونی بیشترین قسمهای قرآنی تو کدوم سوره است؟؟
.✨❰سوره شمس❱🌻•
✍🏻.." ۱۱ تا قسم پشت سر هم
بیشترین رکوردِ قسم در یک سوره:
⚜ و اَلشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا...
⚜و اَلْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا...
⚜ و اَلنَّهٰارِ إِذٰا جَلاّٰهٰا...
⚜ و اَللَّیْلِ إِذٰا یَغْشٰاهٰا...
⚜ و ...
👤 ای انسان!
☜ قسم به خورشید و ماه..
☜ قسم به زمین و آسمون..
☜ قسم به شب و روز..
☜ قسم به..
🤔 حالا فکر میکنی قرآن بعد از این همه قسم چه مطلب مهمی رو میخواد بگه؟
قبل از اینکه جواب و ببینی یه خورده فکر کن.
🤔 فکر میکنی چه موضوع مهمیه؟
قرآن بعد از ۱۱ تا قسم میگه:
🕋 قدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّٰاهٰا (شمس/۹)
"به همه اینها قسم، که هر کس نفس خودش رو تزکیه کرد، رستگار شد."
بعد سراغ گروه مخالفش هم میره و میگه:
🕋 و قَدْ خٰابَ مَنْ دَسّٰاهٰا (شمس/۱۰)
"هر کس هم که نفس خودش رو با معصیت و گناه آلوده کرد، نومید و محروم شد."
👇 پس دقّت کنیم
قرآن اینهمه قسم خورده که
ما باور کنیم، تنها راه رستگاری، تزکیه و خودسازی، و دوری از گناه و معصیت است.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚داستان کوتاه
روزی به کریم خان زند گفتند، فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من". پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم .
کریمخان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عدهای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند!
📚کتاب “کریم خان زند” از پناهی سمنانی
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#این متن رو از دست ندین بخونینش👌
ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ
ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ.
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .
ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ "ﺍﺭﯾﮏ ...."
ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ 23 ﺑﺎﺷﺪ.
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ.
ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ، ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ، ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮﯼ:
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ..
ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ..
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ.
ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ، ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛
ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ را صد در صد ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ..
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ.
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ..
ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ. ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ . ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
یعنی ازهردست که بدهی ازدست دیگرخواهی گرفت پس محبت و دانش را به اشتراک بگذاریم.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کتاب قطرهای به وسعت دریا
اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم
#نویسنده:طاهره سادات حسینی
👇👇👇👇👇
http://ketabeqom.com/bookinfo/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D9%82%D8%B7%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D9%87%20%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7/66867
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
آرامش دلم تنها خداست
#کتاب قطرهای به وسعت دریا اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم #نویسنده:طا
#قسمتی از کتاب «قطره ای به وسعت دریا»
نمیدانستم چه مدت در خواب بودم، اما انگار خواب
بــدی میدیــدم و مــدام صدای گریــه در گوشــم میپیچید. ناگهان چشــم هایم را باز کردم.
ً
خــوب که دقت کردم، انگار خــواب نبودم، واقعا صدای گریه
هال میآمد. ســاعت کنار تخت را نگاهی انداختم، ســاعت، شــش صبح را نشــان
مــیداد. بــا توجــه به اینکــه روز تعطیل بــود، پس الان، اهــل خانه بایــد در خواب
باشــند، نکند اتفاقی افتاده؟ به ســرعت از جا برخاستم، لباس هایم را مرتب کردم
و آرام درب اتاق را باز نمودم، از صحنه ای که پیش چشــمم میدیدم، خشــکم زد.
فهمیدم بی شک اتفاق ناگواری برای این خانواده افتاده است.
روی زمین یک
طــرف احمدآقــا، نشســته بــود در حالیکه صورتش از اشــک خیس بــود و کنارش،
محمدمهدی ســرش را روی زانوهایش گذاشــته بود و لرزش شــانه هایش، نشــان
از گریــه ی شــدیدش داشــت، یــک طــرف هم مــادر خانه درحالیکه ســر بشــرا را در
آغوش گرفته بود، مویه میکرد. تا متوجه من شــدند، انگار داغ دلشــان تازه شد،
گریه هایشــان شــدت گرفــت و ناله هایشــان بلندتر شــد، گیج شــده بــودم، نگاه به
میزبانم کردم و گفتم: س ...س... سلام، ببینم طوری شده؟
احمدآقــا بــدون گفتــن کلامــی، نگاهــش را به تلویزیــون دوخت و اشــکهایش
روانتر شــد، چشــمم بــه صفحه ی تلویزیــون افتاد، پاهایم شــل شــد، همان کنار
دیوار بر زمین نشســتم. باورم نمیشــد، نه ... نه ... امکان نداشت ... حالا دلیل
التهــاب و عــزا و گریــه ی ایــن خانــواده را می فهمیــدم، تصویــر زیبایــی از ژنــرال بر
صفحه ی تلویزیون نقش بسته بود و زیرش نوشته بود: »شهادتت مبارک«
بغضــی ســنگین گلویــم را چنگ میزد .... دردی شــدید در ســرم پیچید .... با
خــود گفتــم ایــران نه ... دنیــا چه مرد بزرگی را از دســت داد، مردی تکرارناشــدنی
.... ژنرالــی قدرتمنــد و باصلابــت کــه دلــی مهربــان و لطیــف بــه لطافــت گلهای
بهــاری داشــت ...کاش او را از نزدیــک دیــده بــودم .... نمیدانســتم چــه کســی
مرتکــب این جنایت شــده؛ اما ایمان داشــتم هرکه بوده، بــه گفته ی عمو جوزف،
احمقترین فرد روی زمین اســت. بی شــک الان در ســرزمین من، به مناسبت این
اتفاق، شادی و شعف جاری بود و چه حقیر بودیم ما که از مرگ چنین مرد بزرگی،
خوشــحال می شــدیم ... مردی که نفس آمریکا و اســرائیل را به تنگ آورده بود و
برخلافش، نفس به جان مظلومان دنیا میریخت .... بی شــک ایرانیان ســا کت
نمی نشســتند، ایرانیان که جای خود دارند، بی شــک دنیایی که محو ژنرال بود،
ســا کت نمی نشســت، بی شــک خدا هم در مقابل این جنایت ســاکت نمی نشــیند.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
Asrar_va_Adabe_Esteghfar_4.mp3
4.43M
#اسرار آداب استغفار
#جلسه چهارم
#واعظ استاد پناهیان 🎤
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
گاهی دعای انسان های خوب نیز به اجابت نمی رسد در حالی که هیچ یک از موانع مذکور نیز وجود ندارد. این دعاها به عنوان اندوخته ای گرانقدر در قیامت به آنها می رسد.
از رسول خدا(ص) روایت شده است:
دو نفر در بهشت وارد می شوند که هر دوی آنها یکسان عمل کرده اند، ولی یکی از آن دو، دیگری را می بیند که جایگاهش از او بالاتر است؛ پس می گوید: پروردگارا! به خاطر چه این جایگاه را به او دادی، با اینکه عمل ما یکسان بود؟ خدای متعال پاسخ می دهد: [به این سبب که] او از من درخواست کرد و تو درخواست نکردی.»
در روایت دیگری، از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
مؤمن، خدای عزوجل را در مورد حاجت خود می خواند، پس خداوند بلند مرتبه و سترگ [به ملائکه] می گوید: اجابتش را به تاخیر اندازید؛ به خاطر اشتیاق به [شنیدن] صدا و دعای او.»
📚۱.بحار الانوار
۲.اصول كافي
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
آیت الله مجتهدی
خداوند چقدر به ما نعمت داده است
خودش میفرماید:
نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت هاي خـداوند
این است که ما هـر چه گناه مي ڪنیم..
او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره میانداخت
دیگر مـا آبـرو نداشتیم
ما نمي توانستیم زندگـي بڪنیم یا اگـر
به جـای شماره انداختن بوی ظاهری قرار
داده بود دیگر کسی طرف دیگری نمیرفت...
«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
ببین خدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته است .
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#چغندر_تا_پیاز_شکر_خدا
میگویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی میکرد. یک روز مرد فقیر به همسرش گفت:((می خواهم هدیه ای برای پادشاه ببرم.شاید شاه در عوض چیزی شایسته شان ومقام خودش به من ببخشد و من آن را بفروشم و با پول آن زندگیمان عوض شود))
همسرش که چغندر دوست داشت،گفت:((برای پادشاه چغندر ببر!))اما مرد که پیاز دوست داشت،مخالفت کرد وگفت:((نه!پیاز بهتر است خاصیتش هم بیشتر است.))بااین انگیزه کیسه ای پیاز دستچین کرد و برای پادشاه برد.
از بد حادثه،آن روز از روز های بد اخلاقی پادشاه بود و اصلا حوصله چیزی رانداشت. وقتی به او گفتند که مرد فقیری برایش یک کیسه پیاز هدیه آورده، عصبانی شد ودستور داد پیاز ها را یکی یکی بر سر مرد بیچاره بکوبند. مرد فقیر در زیر ضربات پی در پی پیازهایی که بر سرش می خورد، با صدای بلند میگفت:((چغندر تا پیاز، شکر خدا!!))
پادشاه که صدای مرد فقیر را می شنید ، تعجب کرد و جلو آمد و پرسید: این حرف چیست که مرتب فریاد می کنی؟ مرد فقیر با ناله گفت:شکر می کنم که به حرف همسرم اعتنا نکردم وچغندر با خود نیاوردم وگرنه الان دیگر زنده نبودم!
شاه از این حرف مرد خندید وکیسهای زر به او بخشید تا زندگیش را سرو سامان دهد! واز آن پس عبارت پیاز تا چغندر شکر خدا در هنگامی که فردی به گرفتاری دچار شود که ممکن بود بدتر از آن هم باشد به کار میرود.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨