﷽
📖قرآن شرمنده ات هستیم!
شخصی وارد مغازه ای شد ، صاحب مغازه قرآن گوش میداد ،از او پرسید کسی مرده است که قرآن را روشن کردی ؟ صاحب مغازه گفت : بله ، قلبمان مرده است
زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی درآید...
مریض در بیمارستان قرآن طلب میکند ،برایم قرآن بیاورید تا خداوند مریضیم را شفا دهد.
غریب از وطن دور افتاده با خود قرآن حمل میکند تا در غربت در امان باشد...
ومرده آرزو میکند کاش قرآنی همراهش بود تا درجات خود را با آن بالا میبرد !!
و ما نه زندانی هستیم ، نه مریض ، نه غریب ، نه مرده تا قرآن را طلب کنیم ...!
قرآن روبروی ماست ،روبروی چشمانمان !!
اما منتظر هستیم تا به بلائی گرفتار شویم سپس قرآن را باز کنیم ....
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#داستان «سقیفه»
#قسمت : دهم 🎬
خبر ارتحال پیامبر (ص) به گوش براء بن عازب رسید ، براء بن عازب یکی از دوستداران پیامبر(ص) و بنی هاشم بود ، به محض دانستن این مصیبت عظمی به سمت خانه ی پیامبر راه افتاد ، پشت درب رسید و چون اطراف را خالی از جمعیت دید ، با تعجب پرسید یعنی کسی در منزل پیامبر نیست؟
عابری جواب داد : چرا علی(ع) مشغول غسل و حنوط پیامبر(ص) است، اما تمام صحابه برای امر مهمی در سقیفه دور هم جمع شده اند .
براء با شتاب خودش را به سقیفه رساند ،او می خواست بداند چه پیش آمد مهمی ،مهم تر از عروج پیامبر به وجود آمده که صحابه را به این مکان کشیده...
وقتی براء رسید و گفتگو و منازعه ی مهاجرین و انصار را بر سر غصب خلافت شنید ، مانند کودکی مادر مرده، بر سر زد و دلش غمگین از این عمق دنیا پرستی یاران پیامبر(ص) شد.
براء همانطور که اشک دیدگانش را پاک می کرد به صحبت ها و دلایل صحابه برای تعیین خلیفه ی جدید گوش می کرد.
برای او قابل باور نبود که اینان بندگان خدا هستند و آفریدگان اویند به ذهنشان رسیده که اسلام زمامداری لایق می خواهد ،اما چگونه نعوذ بالله ،خداوندی که عالم مطلق است ،این موضوع را در دینش نگنجانیده است ....براستی که خداوند قبل از رحلت آخرین فرستاده اش همه چیز را به خوبی و روشنی خورشید بیان نمود و ابلاغ کرد ،اما این بندگان دنیا طلبند که به حکم مصلحت ،فراموش کار شدند.
براء گوش هایش را تیز کرد و وقتی بالاخره بر سر تعیین خلیفه ،همه ی صحابه به توافق رسیدند و دلیل محکم این توافق را دانست ، باز اشکش جاری شد.
مهاجرین دلیلشان برای حق در خلافت اینگونه بود « قریش برای خلافت سزاوارتر است چرا که پیامبر(ص) از آنهاست و مهاجرین بهترند چون خداوند ابتدا نام آنها را در قرآن ذکر کرده و آنان را برتری داده است و پیامبر بارها فرمود که امامان این امت از قریش هستند»
براء با خود می اندیشید اگر دلیلتان برای خلافت ،قرابت با پیامبر است ، براستی چه کسی از علی(ع) که پسر عمو و برادر و داماد پیامبر و پدر دو نوه ی پیامبر است ، نزدیک تر؟ مگر نه این است که پیامبر در غدیر خم فرمودند: من کنت مولاه ، فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ....
مگر این جمع بارها و بارها نشنیدند که پیامبر(ص) فرمودند: من و علی(ع) از یک درخت و سایر مردم از درختی دیگرند؟ مگر نشنیدند که پیامبر(ص)فرمود : انا مدینه العلم و علی بابها؟!
مگر پیامبر بارها و بارها نفرمود که مقام علی نسبت به من ،مانند هارون است نسبت به موسی؟! پس اگر دلیلشان برای خلافت، قرابت با پیامبر است ،چه کسی نزدیک تر از علیِ مظلوم است؟
اگر دلیل آنها برای نشستن بر کرسی خلافت مسلیمن ، آیات قرآن است مگر فراموش کرده اند به حکم آیه ی مباهله ،علی(ع) نفس و جان پیامبر (ص) قلمداد شده ، مگر فراموش کردند که آیه ی تطهیر در شأن علی و خانواده اش نازل شد؟ مگر آیه ی ولایت را(مائده۵۴_۵۶) نشنیدند و نمی دانند که این آیه ، زمانی به پیامبر نازل شد که علی در مسجد در رکوع نماز، انگشترش را به فردی تهی دست بخشید و پیامبر این آیه را تلاوت فرمود و گفت : این آیه هم اکنون در شأن و منزلت علی (ع) نازل شده....
مگر فراموش کردند که در شب لیلة المبیت که علی(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابید و جانش را سپر جان پیامبر (ص) نمودند ، آیه۲۰۷بقره که معروف به ایه ی لیلة المبیت است، در منزلت علی نازل شد... و آیات دیگری که همه و همه از برتری علی(ع) سخن گفته بود.
براء بن عازب زیر لب زمزمه کرد : به خدا قسم ،به هر چه استدلال کنید برای رسیدن به خلافت ، علی، در آن مورد بر همه ی شما ارجحیت دارد.
براء که از دیدن این صحنه های دلخراش و شنیدن این سخنان واهی دلش سخت به درد آمده بود ، راه را باز کرد و از بین مردم بیرون آمد و درحالیکه بر سر میزد به سمت مسجدالنبی و خانه ی پیامبر(ص) حرکت کرد....
#ادامه دارد....
🖊 به قلم :ط_حسینی
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤
@bartaren
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
💦⛈💦⛈💦⛈
⛈
#اثبات ولایت امیرالمومنین علی ع طبق کتب اهل سنت:
کنم شکرخداوند جلی را
ستوده درکتابش او,علی را
به (مستدرک)عیان شددرروایت
که قران باعلی هست تاقیامت
به(تفسیرکبیرفخررازیست)
ولی با اللهش درعشق بازیست
علی در جای احمد,آرمیده
به مدحش ازسما,آیه رسیده
(سیوطی)آیه ی(اطعام)رابازمیکرد
در اوصاف علی وفاطمه آواز میکرد
ببین منظور(حاقه)اینچنین است
علی گوش سمیع عالمین است
به(تفسیرابن جریر ودرمنثور)
حدیث فوق امده,نور علی نور
(سیوطی)شأن(خیرالبریه)را نمایاند
علی وشیعیان را مومنین خواند
(هدایتگر)که(حاکم)بازگفته است
تماما درعلی معنانهفته است
دراین عالم چه کس بخشیده خاتم دررکوعش؟؟
به خاک افتاده,دنیا درشکوهش
همو درکل تفسیرها(علی)بودوعلی بود
بگویم فاش ،اومعشوق خداوندجلی بود
علی نفس پیمبر شد به قران
گواهش، شصت ویک آل عمران
تودانی سِرّه آیه ی(ابلاغ)چه بوداست؟
صراط حق ومقصودش که بوده است؟
(سیوطی)خودبیان کرد راه چاره
بُوَد (مولا علی) سرّه اشاره
مراد(آیه ی تطهیر)زهرا وعلی بود
واین موضوع عیان در(ترمزی)بود
توگر یابی غدیر و(آیه ی اکمال دین را)
شناسی راه حق وامیرالمؤمنین را
علی، محبوب ترین خلق خدابود
(انس)خودشاهد این ماجرا بود
علی ، مصداق هارون بعد موسی
دراین مورد نگر،بخاری،ترمزی را
به نقل ازبخاری،ابن ماجه،حنبل وترمزی ،بسیاردیگر
منافق بُوَد آن کو ندارد در وجودش عشق حیدر
کلام حق وامر الله منجلی است
ولی او علی است وعلی است وعلی است....
بزرگوارن ،ما برای اثبات ولایت مولا علی(ع) در منابع شیعه الی ماشاالله روایت داریم ، اما اینجا به روایاتی بسنده کردیم که در کتابهای اهل سنت با سند صحیح آمده ، تا حجت تمام کنیم بر حقیقت جویان....
به امید هدایت تمام هدایت جویان دنیا....
#شاعر_حسینی
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#داستان«سقیفه»
#قسمت : یازدهم 🎬
براء بن عازب ،شیون کنان خود را به مسجد و بنی هاشم رساند و درب خانه ی پیامبر(ص) را به شدت زد.
فضل بن عباس ،پسر عباس عموی پیامبر درب را گشود و تا چشمش به براء افتاد گفت : چه شده ؟ چرا اینچنین پریشانی؟!
براء با دو دست بر سرش کوبید و گفت :خاک بر سر مردم شد ، نتوانستد بیعتی را که پیامبر(ص) در زمان حیات مبارکش، برای علی(ع) گرفت، حفظ کنند، مردم در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند و اکنون هم به سمت مسجد می آیند تا ابوبکر به نام خود خطبه بخواند و از همگان بیعت بستاند.
فضل بن عباس ،سری به نشانه ی تأسف تکان داد و گفت : بدانید که دست های شما تا آخرالزمان آلوده شد، همانا من به شما دستورهایی داده بودم و شما سرپیچی کردید.
در همین حین صدای غلغله ای ازبیرون مسجد بلند شد ، ابن عباس داخل خانه ی پیامبر(ص) شد و درب را بست.
ابوبکر و جمعی از صحابه وارد مسجد شدند، بی توجه به شیون و ناله ای که از سوی خانه ی پیامبر(ص) می آمد، ابوبکر بر منبر رسول خدا بالا رفت و به نام خود خطبه ی خلافت خواند، پس از آن مشغول ستادن بیعت شد و پس از آنکه تمام جمع حاضر، دست در دست ابوبکر نهادند ، عمر که رفیق شفیق او محسوب میشد ،برای آسودگی خیالشان سر درگوش خلیفه ی تازه تعیین شده ،برد و پیشنهادی داد .
ابوبکر با شنیدن پیشنهاد عمر از جا برخاست و از منبر رسول الله پایین آمد ، همگان فکر می کردند که او می خواهد به منزل پیامبر(ص) برود و خود را در این غم عظمی شریک کند ،اما متوجه شدند که آنها قصد بیرون رفتن از مسجد را دارد...
براء بن عازب که تمام حرکات آنها را زیر نظر داشت ، به دنبال آنها از مسجد خارج شد....
#ادامه دارد....
🖊به قلم : ط_حسینی
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
@bartaren
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸
اذکار روز،،،
لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
یا رزاق 👈308 مرتبه
🕌🕌🕌🕌
سوره روز،،،
سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
💚💚💚💚💚
ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🕋🕋🕋🕋
نماز روز پنج شنبه هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمدده مرتبه سوره توحید را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#داستان_های_اخلاقی
✍️روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی میگذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمندهام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور مکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمیکنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ.
📚 کیمیای سعادت، جلد اول
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
✨﷽✨
✍آیتــ الله مجتهدی تهرانی (ره):
هفت چیز پس از مرگ برای انسان جاری است(برای نوشتن ثواب، نامه عملش باز مےماند)
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود: هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:
❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛
❷ رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛
❸ چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛
❹ درخت خرما(و سایر درختان) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛
❺ مسجدی بنا کند(که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند)؛
❻ قرآن (و متون و کتب دینی دیگری) را به ارث گذارد؛
❼ فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید.
📚 نهجالفصاحه، ص۳۶۶
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#براۍظهورچیڪارڪنیم؟
#یاربدردبخورباشیم
.
✍الآن امڪانات #فضایمجازۍ داریم..
🔻هر ڪدوم ما دست صد نفرو بگیریم دعوت ڪنیم بسمت #امام زمان..
❌خیلے از مردم ما هنوز در مورد امام زمان نمیدونن...
⚠️مهمترین وظیفهۍ فعلیه منتظر ظهور..
⟦#هرمطلبخوبت، یه تیر و گاهے موشڪه به قلب دشمنان..⟧
امام زمان مثل امیرالمومنین عمار میخواد...روشن ڪنه مسائلو براۍ مردم..
⟪ اگه ڪلیپ سازے یا عڪس نوشتهسازۍ میدونۍ، حتما این ڪار دنبال ڪن...⟫
.
♨یڪۍاز بزرگترین یاریرسانے به امامزمانت همینه امروزه
✦بعد مرحله ۍ بالاترش اینه ڪه، اگه میتونے خارجیا رو با امام زمان شیعه ها آشنا ڪنی..(مثلازبان یاد بگیرے با خارجے ها ارتبـاط بگیرے)
هر #شیعه اے باید ببینه نقشش در ظهور امام غریبش چیه.
#اَلّلهُمَّـعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#اندڪیصبرفرجنزدیڪاست
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#داستان «سقیفه»
#قسمت : دوازدهم
براء بن عازب ،به دنبال گروهی که سر دسته ی آنان ،خلیفه ی تازه تعیین شده و رفیقش بودند حرکت کرد .
آنها وارد کوچه های مدینه شدند وبه هرکس میرسیدند ، با شیطنت او را شناسایی می کردند و بالاجبار دست اورا در دست ابوبکر قرار می دادند و بااصطلاح برای ابوبکر بیعت میستاندند.
براء با دیدن این صحنه ،به سرعت از بین آن جمع بیرون آمد و شیون کنان خود را به مسجد رساند.
از آن طرف ، یاران باوفای پیامبر در منزل ایشان جمع بودند.
سلمان که از زمان ارتحال پیامبر(ص) در کنار علی(ع) بود ، می گوید : خدمت علی(ع) بودم، علی طبق وصیت پیامبر(ص) که فرموده بودند غیر از علی (ع) کسی غسلش را بر عهده نگیرد و علی به کمک جبرئیل ،پیکر مطهرپیامبر(ص) را غسل داد به این طریق که هر عضوی را می خواست غسل دهد، برایش توسط ملائکه برگردانده می شد.
وقتی غسل و حنوط و کفن او به پایان رسید، علی (ع) به سلمان امر کرد تا به همراه ابوذر و مقداد و فاطمه (س) و حسن و حسین که کودکانی بیش نبودند داخل اتاق شوند.
علی(ع) جلو ایستاد ، ما هم پشت سر او به صف ایستادیم و بر جنازه ی پیغمبر نماز خواندیم.
قبل از اینکه مهاجرین و انصار وارد اتاق شوند و ده نفر ده نفر بر پیکر پیامبر(ص) نماز بخوانند ، سلمان خود را نزدیک علی(ع) نمود و آرام گفت : این مهاجرین و انصار که الان پیدایشان شده ، من با چشم خود دیدم ،در مسجد با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کردند ، هم اکنون در مسجد بلوایی به پاست یکی یکی جلو می آیند بیعت می کنند، آنهم نه با یک دست ، با دو دست بیعت می کنند!!
علی (ع) رو به سلمان گفت : ای سلمان، هیچ فهمیدی اولین کسی که روی منبر پیامبر(ص) با ابوبکر ،بیعت کرد ، چه کسی بود؟
سلمان عرض کرد: نشناختمش ، فقط همین قدر می دانم که او را در سقیفه ی بنی ساعده هم دیدم و هنگاهی که بحث بالا گرفت با انصار مخاصمه می کرد تا به نتیجه ی دلخواهی برسد و اولین کسی که با او بیعت کرد مغیره بود بعد از بشیربن سعید، سپس ابو عبیده، عمربن خطاب،سالم غلام ابی حذیفه و معاذبن جبل...
علی (ع) فرمودند: درباره ی اینان از تو سؤال نکردم، بگو آیا فهمیدی اولین کسی که از منبر بالا رفت و با او بیعت کرد که بود؟
سلمان گفت : عرض کردم که نفهمیدم چه کسی بود ،ولی پیرمردی سالخورده را دیدم که بر عصا تکیه کرده و گویا پیشانی اش در اثر سجده زیاد پینه بسته بود و نشان میداد در عبادت کوشاست او در حالی که گریه می کرد از منبر بالا رفت و گفت : شکر خدا قبل از مردن تو را در اینجا دیدم ،دستت را برای بیعت دراز کن ، ابوبکر دستش را جلو برد،او هم بیعت کرد و گفت :«روزی ست مانند روز آدم» و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.
امیرالمؤمنین فرمودند : ای سلمان، آیا او را شناختی؟
سلمان گفت : نه ! ولی از گفتارش ناراحت شدم، مثل این که مرگ پیامبر(ص) را به مسخره گرفته بود....
علی(ع) فرمود :....
#ادامه دارد....
🖊به قلم :ط_حسینی
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
@bartaren
20 روش دوستی با امام زمان (عج) : 🤝
1_ میخوای با امام زمان دوست بشی باید عملت حداکثر تشابه سنخیت رو با عمل امام زمان داشته باشه ...
خلاصش میشه 👇
#انجام_واجبات و #ترک_محرمات
یعنی دوری از گنااه کن ،این بهترین چیزیست که تو رو دوست امام زمان میکند.
چیزی که مانع هست بین ما و حضرت گناهان ماست.
ماباید یک #اخلاق_مهدوی داشته باشیم
که در راس این اخلاق ترک معصیت کنیم.
توی گناهان ،دومورد هست که خیلی مارو از حضرت فاصله می اندازه .
⭕️ 1_ بحث حق الناس
⭕️ 2 _بحث گناه های مرتبط با زبان
و در وظایف هشتادگانه از کتاب مکیال المکارم هم امده است.که اینقدر حفظ زبان در آخرالزمان نگه داشتنش مهمه.
و از زبان مهم تر #حق_الناسه
باید بدانی خیلی نمیتونی رفیق امام زمان باشی وقتی که به مردم حق الناسی بدهکاری، حالا یا میتونه مادی باشه یا غیر مادی.
اون داستان معروف دوتا جوانی که میخواستن امام زمانو ببینن و رفتند ماه ها عتبات و بعد هم مکه ....
تو روزهای آخر یک نفرشون توی طواف امام زمان رو دید ،خوشحال شد.
_گفت یا بقیت الله دوستم میتونه شمارو ببینه؟
گفت دوستت نمیتونه منو ببینه
_پرسید برای چی ؟
گفت به خاطر اینکه توی سفر که می آمدید به یک مزرعه گندمزار رسید ،یه دونه گندم از اونجا چید که ببینه رسیده یا نرسیده ،و بعدهم انداخت داخل همون مزرعه . حق الناس گردنشه به خاطر اون یه دونه گندم
به همین دلیل نمیتونه من رو ببینه و از من دور شد .
پس بدان وقتی که حضرت به خاطر یه دونه گندم به اون جوان اذن تشرف و دیدار نداد،ماهایی که حق الناس به گردن داریم تو این زمینه خیلی با حضرت فاصله داریم و نمیتونیم با امام دوست بشیم.
پس باید #خودسازی کنیم .
#روش_دوستی_با_امام_زمان
[برترین کار،کاربرای #فرج است]
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
20 روش دوستی با امام زمان (عج) : 🤝
2 _مردم را به هرشکلی ،به هر طریقی میتوانی به سوی امام زمان دعوت کنی ،یعنی #مبلغ امام زمان باشی.
این میتونه زبانی باشه ،تو فضای مجازی باشه، ماشین نویسی و دیوار نویسی در سطح شهر و....
خلاصه هر کاری که یاااد ونااام حضرت رو زنده میکنه.
به خصوص امروزه که فضای مجازی در زندگی مردم غالب شده،خیلی میشه تبلیغ امام زمان رو کرد و از این فرصت حداکثر استفاده را برد.
#روش_دوستی_با_امام_زمان
[برترین کار،کاربرای #فرج است]
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
🖤🖤🖤🖤🖤
با توجه به اینکه ایام شهادت مادرمان زهراس ،همراه با ایام شهادت شیعه ی پاکباخته ی او، حاج قاسم عزیزمان ،شده است ، دلگویه ای از دلم برآمده، تقدیم شما خوبان، ان شاالله بر دلتان بنشیند....
شیعه یعنی پیرو اهل ولا
شیعه یعنی جان، فدای مرتضی
شیعه یعنی خوردن خون جگر
شیعه یعنی ،آتش و مسمار در
شیعه یعنی تسلیت، سیلی شود
شیعه یعنی، صورتی نیلی شود
شیعه یعنی عشق بازی با خدا
شیعه یعنی، سیلی ای درکوچه ها
شیعه یعنی گریه های بی صدا
شیعه یعنی پر کشیدن تا خدا
شیعه یعنی کوثر نازِ رسول
شیعه یعنی،صدیقه، زهرای بتول
شیعه یعنی حاج قاسم،سردار دلم
پاسبانِ این حرم یا آن حرم
شیعه یعنی ارباً اربا پیکری
یک طرف دستی و یکجا هم سری
شیعه یعنی یاور رهبر شوی
در مسیرعشق تو پَرپَر شوی
شیعه یعنی شِبْـهِ عباسِ علی
یک علـمدارِ حریـم زینبی
شیعه یعنی خون جگر از غصهٔ مولا شدن
خانه ات هم ، بیت الـزهـرا شدن
شیعه یعنی از برای مظلومی باشی سپر
می خری بر جانِ خود ،تو هر خطر
شیعه یعنی یک جهان مجنون شده
از عروجت ،عالمی دلخون شده
#شاعر....ط_حسینی
@bartaren
🖤🖤🖤🖤🖤
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
کی شود ،مهدی بیاید، انتقام سیلی مادر ستاند....تقدیم به شما ....امیدوارم بر دلتان بنشیند.
باز باران با بهانه، بی بهانه....
می شود ازدیده ی زینب
روانه😭
باز هِق هِق
مخفیانه....
کزستم های نامردان زمانه
یادم آرد پشت آن در
شد شکسته بازو
و پهلوی مادر...
یک لگد آمد به شانه
بابِ من بردند زخانه
مادرم ناباورانه
درپی شویش روانه
آخ مادر؛
تازیانه، تازیانه😭
باز باران با بهانه
غسل و تدفین شبانه
دید پهلو ،سینه و بازو و شانه
وای مادر؛
گریه های حیدرانه😭
باز باران با بهانه...
اشکهای کودکانه...
روی قبری
مخفیانه....
بازباران با بهانه
بی بهانه
گشته از دیده
روانه...
کودکانه...
زینبانه...
حیدرانه...
غربتانه...
مخفیانه...
لرزیده شانه
با بهانه,بی بهانه😭😭
التماس دعا...
🖤دلگویه.........حسینی
@bartaren
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤