#داستانهای_قرآنی
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم
#قسمت_بیست_و_هفتم
💚قریش تصمیم گرفته است درخت توحید را از ریشه در آورد . بت پرستان مکه آماده شده اند به هر قیمتی است از محمد ( ص ) و یاران او اثری باقی نگذارند و به دنبال این تصمیم ، اقداماتی کرده اند . ولی اقدامات کذشته آنها که به صورت چنگ های بدر و احد بوده است ، آنها را به مقصد اصلی نرسانیده است .
💚اگر چه از جنگ احد ، قریشیان خوشحال برگشتند ، ولی باز هم عقده قلبی آنها باز نگردید . زیرا هنوز پایگاه اسلام به جای خود باقی است و محمد و یارانش به روش خود ادامه می دهند .
💚چند تن از یهودیان مدینه ، از جمله : حی بن اخطب ، به مکه آمدند و با سران قریش ملاقات و مذاکراتی انجام دادند .
💚یهود اظهار داشتند : باید یک اقدام همه جانبه برای ریشه کن ساختن اسلام بنمائیم ، که در آن از قبائل مختلف عرب کمک بگیریم و ما یهودیان هم آنچه قدرت داریم در این راه بکار می اندازیم . ابوسفیان و سایر اشراف قریش از این پیشنهاد حسن استقبال کردند و آمادگی خود را اعلام داشتند .
💚سپس یهودیان نزد طایفه غطفان رفتند و با آنها نیز در این باره مذاکره و موافقت آنان را هم جلب نمودند .
💚چند روز به تهیه مقدمات گذشت و آنگاه سپاهی عظیم بالغ بر ده هزار جنگجو ، به فرماندهی ابوسفیان از مکه حرکت کرد . در بین راه هم گروهی از قبائل مختلف عرب به آنها پیوستند و مانند سیلی بنیان کن ، به جانب مدینه سرازیر شدند .
💚خبر حرکت سپاه مکه به رسول اکرم ( ص ) رسید و با یاران خود در این مورد به مشورت و تبادل نظر پرداخت . سلمان فارسی اظهار داشت : در کشور ما معمول است که چون سپاهی عظیم به ما حمله کند ، دورتادور شهر را خندق حفر می کنیم که دشمن نتواند از همه جانب ما را مورد حمله قرار دهد . پیامبر اسلام ( ص ) این نظر را پسندید و مسلمانان به رهبری آن حضرت حفر خندق را آغاز کردند .
#ادامه داستان درقسمت بعد ...
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨