eitaa logo
آرامش دلم تنها خداست
2هزار دنبال‌کننده
817 عکس
548 ویدیو
8 فایل
خدایا تنها امیدم تویی که مهربانترین هستی یا ارحم الراحمین #کپی برداری از مطالب کانال با ذکر صلوات بلا مانع می باشد . #تأسیس 15 آذر ماه 99
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم علی ( ع ) گفت : سومین خواهشم آن است که پیاده شوی تا با یکدیگر بجنگیم . زیرا من پیاده هستم . 💠عمرو بن عبدود با یک جستن ، از اسب پیاده شد و در حالی که از قوت قلب و صراحت لهجه علی ( ع ) خشمگین بود ، به سوی او شتافت و شمشیر خود را بر سرش فرود آورد . ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ 💠 این ضربت آنچنان سهمگین بود که سپر از هم درید و مقداری از سر علی ( ع ) را شکافت . 💠علی ( ع ) بدون فوت وقت ، زخم سر خود را برق آسا بست و پیش از آنکه فرصت حمله مجدد به عمرو داده شود ، با یک ضربه شمشیر پاهای او را قطع کرد . ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ 💠تنه سنگین عمرو بن عبدود باشدت بر زمین افتاد . گرد و غباری غلیظ آن نقطه میدان را فراگرفت . بطوری که هیچیک از دو حریف دیده نمی‌شدند . آنچه اکثریت مردم احتمال می دادند ، پیروزی عمروبن عبدود و کشته شدن علی ( ع ) بود . ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ ┄┅┅┄┅┄ ┄🍃🌸🍃┄┅┄ ┅ ┅┄ 💠سکوتی پر حیرت بر دو سپاه مسلط گشته و همه در انتظار نتیجه جنگ بودند . لحظه ای به این صورت گذشت . ولی ناگهان ندای الله اکبر در دشت و بیابان طنین انداخت . این ندا ، ندای علی ع بود . داستان درقسمت بعد .. 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @LOOtfakhooda