eitaa logo
محیــــا
2.2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
35 فایل
🌸کانالی برای الگو سازیِ سبکِ زندگیِ بانوی مسلمانِ ایرانی ✨اَللَّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْيايَ مَحْيا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🔆 تفسیر قرآن،شرح جامعه کبیره و شرح خطبه فدکیه @Talabe_Channel 🔹جمعیت مردمی رحماء 🔸ارتباط با ادمین : @MAHYA_BAN00_ADMIN
مشاهده در ایتا
دانلود
30.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴ویترین هایی با چراغ سرخ🔴 در محله رد لایت (چراغ سرخ) آمستردام، پایتخت هلند، یک جاذبه بسیار مناقشه برانگیز توریستی وجود دارد. حتما تماشا کنید ‼️ ❌ زن زندگی و آزادی را مشاهده کنید❌ _________🎥🎞__________ 🆔 @MAHYA_BAN00
صبح بخیر .... 🦋 به تمامِ آنهایی که گمان می‌کنند دنیا به آخر رسیده و دیگر راهی برایِ آنها باقی نمانده، و نمی‌دانند که خدا بعد از هر سختی و تنگنا، راه و راحتی برایِ آنها فراخ نموده است...😇 __________🌝✋__________ 🆔 @MAHYA_BAN00
🔴 من کیستم؟؟(۱) مهمترین سؤالی که هر کسی باید در زندگی خود به آن پاسخ بدهد. سؤالی که معمولا گمشده ی انسانهاست و ممکن است تمام عمر یک انسان، صرفِ شناختن محیط پیرامونش بشود اما خودش همچنان ناشناخته باقی بماند. به راستی من کیستم؟ یک مادر؟ یک همسر؟ یک زن؟ فرزندِ فلان پدر و مادر؟ دانشجوی فلان رشته؟ شاغلِ فلان اداره؟ ایرانی؟ من خودم را چگونه تعریف می کنم؟ جوابِ این سؤال سرنوشت همه ی زندگی مرا رقم خواهد زد. زیرا من بر اساسِ تعریفی که از خودم می کنم، هدف گذاری خواهم کرد و مسیر زندگی من بر مبنای آن رقم خواهد خورد. هر چقدر شناختِ من از خودم بیشتر، عمیق تر و دقیق تر باشد، به همان میزان هدفم و سبک زندگیم متفاوت تر و وسیع تر رقم خواهد خورد. دستگاهی را برای شما هدیه می آورند و شما بدون رجوع به دفترچه راهنما شروع به استفاده از آن می کنید. مثلا یک بخاری برقی است و شما مدتها تحت همان چیزی که از دستگاه می شناسید از آن بهره برداری می کنید. اما یک روز تصادفا دفترچه راهنمای دستگاه را باز می کنید و متوجه می شوید، این وسیله قابلیت سرمایشی و حتی امکان تصفیه هوای منزل شما را هم داشته است. به محض اینکه شناخت شما از دستگاهتان کامل تر و دقیق تر می شود، شما می توانید از تمام امکاناتِ موجود آن بیشترین بهره برداری را بکنید. حالا برگردیم به سؤال کلیدی خودمان؛ من کیستم؟ حیوانی که تکامل پیدا کرده و روی دوپا راه می رود؟ موجودی که یاد گرفته تمدن سازی کند؟ حیوانی با قوه ی ناطقه؟ من کیستم؟! منی که همه ی عمر در جستجوی شناختن همه چیز بوده ام، آیا خودم را می شناسم؟؟ چگونه باید خودم را بشناسم؟ آیا راهی برای شناخت هست؟ ✍ زاهده اینانلو __________📝__________ 🆔@MAHYA_BAN00
👁مراقب کارهای نتیجه بخش باشید👁 ⁉️ بیشتر افراد باور دارند که سختگیری و تنبیه مؤثرند.حق با آن‌هاست، تنبیه اثر دارد ، بد رفتاری را در کوتاه مدت متوقف می‌کند، اما نتیجه های بلند مدت چه هستند؟ 🔴 بچه‌ها معمولا یک یا چهار" ت" تنبیه را اختیار می کنند: 🔻چهار" ت "برای تنبیه🔻 1⃣ تنفر: این غیر منصفانه است .من نمی‌توانم به بزرگسالان اعتماد کنم. 2⃣تلافی: الان آن ها برنده شدند، ولی دفعه ی بعد من تلافی می کنم. 3⃣تمرد: من دقیقا برعکس عمل میکنم تا ثابت کنم که مجبور نیستم به شیوه ی آن ها رفتار کنم. 4⃣تسلیم: که به دوشکل اتفاق می‌افتد: ۱.به شکل موذیانه: دفعه ی بعد باید بیشتر مراقب باشم تا گیر نیفتم. ۲.به دلیل کمبود عزت نفس: من آدم خوبی نیستم. 📕تربیت سالم در خانه، دکتر جین نلسن _______🍎🧒________ 🆔 @MAHYA_BAN00
هیچ وقت برای شروع دیر نیست ازطبیعت بیاموز،هیچگاه ثابت نمی ماند🌱 چرا تو باید بمانی؟.... __________🙂🦋___________ 🆔 @MAHYA_BAN00
Aali-8.mp3
3.51M
💟 زنان ما چیزی کم ندارند.. 🔹حجت الاسلام و المسلمین عالی ________🔊🎙____________ 🆔 @MAHYA_BAN00
صدرالاشراف از مقامات رژیم پهلوی در خاطراتش نوشته است: شاه براي اين كه مردم عادت كنند امر كرد وزراء هر كدام در وزارتخانه خود يا در كلوب ايران جشن بگيرند و از افراد آن وزارتخانه و رجال دعوت كنند كه با خانمهاي خود در آن جشن حاضر شوند . به خانه رفتم و از همسرم خواستم تا بدون حجاب در مراسم جشن كشف حجاب شركت كند. او در مقابل از من خواست كه به جای این كار طلاقش دهم. چند روزی گذشت و جشن كشف حجاب را برگزار نكردم. رضاخان پیش من آمد و گفت چرا این كار را انجام نمی‌دهی و من گفتم بهتر نیست این كار را از رده‌های پایین‌تر شروع كنید. رضاخان گفت نه وقتی كه تو از انجام این كار امتناع می‌كنی آن‌ها هم به طبع از انجام آن سر باز خواهند زد. به خانه رفتم و به همسرم گفتم پای مرگ و زندگی در میان است و تو باید فردا بدون داشتن حجاب در مراسم شركت كنی. همسر و دخترانم بدون حجاب در مراسم جشن شركت كردند؛ اما از روز بعد از آن همسرم در خانه در بستر بیماری افتاد و تا یک‌سال بعد که جنازه‌اش از خانه خارج شد، پا از خانه بیرون نگذاشت.» 📕کتاب "خاطرات صدر الاشرف " ____________📙⏳____________ 🆔 @MAHYA_BAN00
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقا.... ❤️ . . . حال دلاتون خوب... 🌱 ________🎥🎞__________ 🆔 @MAHYA_BAN00
نمیدونم دیروز چی بهت گذشته☺️ اما مطمئنم تو میتونی مقاومت کنی..... و این صبح برات شروع یه زندگی جدید باشه، خوشبین باش🦋 _________🌝✋__________ 🆔 @MAHYA_BAN00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 پیشرفت بانوان ایرانی از دید بانوان خارجی 💬 این روزها نمایشگاه بین المللی تهران با به نمایش گذاشتن دستاوردهای مختلف بانوان ایرانی، میزبان شرکت کنندگان خارجی اجلاس بین‌المللی زنان تأثیرگذار است. ________📺📢___________ 🆔 @MAHYA_BAN00
💠بسم الله اَلرَحمن اَلرَحیم💠 🔅ماجرای امروز کلاس ما🔅 چشمهایم را که باز کردم گویی از آسمان به زمین افتادم، درد شدیدی مهمان ناخوانده سرم شده بود، سروصداهای دیشب که خواب را از چشمان اهل محل از جمله من گرفته بود، سبب کسالت اول صبحم بود. اما شوق یک روز نو و کشش کلاسهای پر مهر مرا از جا پراند. معمولاً بحثهای جالبی در کلاسها اتفاق می افتاد ولی حال و هوای این روزها مباحث را فراوان تر و بعضی اوقات عجیب تر کرده بود. وارد کلاس که شدم، حال کلاس را متفاوت از قبل یافتم، چیزی نگفتم. با مقدمات همیشگی و سلام و احوالپرسی خواستم درس را شروع کنم که ورود با عجله کسی نگاه همه را به سمت خود جلب کرد...... -سلام، اجازه هست؟ ببخشید دیر شد گفتم:«اجازه ما هم دست شماست بفرمایید.» ادامه دادم «خب به کجا رسیده بودیم؟» چون رسم کلاس ما این بود که خود بچه ها درس می دادند و به صورت گفتگو مباحث را پیش می بردند. چیدمان صندلی ها با کلاسهای دیگر متفاوت بود، همه دور هم و گرد می نشستیم. در واقع کلاس گعده ای اداره می شد. با همراهی نگاه ها؛ خانم صادقی به جایش رسید و نشست. نگاهی همراه با سوال به من انداخت، نگاهم را به نگاهش گره زدم و حالش را پرسیدم، انگار منتظر بود تا آتشفشان درونش را رها کند، من راه را برایش باز کرده بودم، بی درنگ با صدایی بلند گفت: «من دیگر نمی دانم کدام طرفی باید باشم تا حالا می دانستم اما از دیروز نمی دانم راه کدام است؟ بی راهه کدام؟» گفتم:«دیروز مسئله ای پیش آمده؟» خانم صادقی از خانمهای متین و منطقی و موجهی بود، حتما این لحن و رفتار سببی داشته. گفت: «دیروز در مدرسه دخترم را زده اند، دندانش شکسته!» در حالی که سعی می کرد بغض گلویش را مهار کند، ادامه داد: «پس معاونین و مدیر، معلمها و دیگر مسئولین مدرسه کجا بودند؟ چرا کاری نکردند، چرا جلوی بچه‌ها را نگرفتند؟» خواستم از اول ماجرا را توضیح دهد، او هم تمام اتفاقات مدرسه ی دخترش را ریز به ریز گفت. خلاصه ماجرا ایستادگی یک دختر شانزده ساله بر سر اعتقاداتش بود و تاوانی که به جهت دفاع از عقایدش داده بود. تا اینجای حوادث دل مادر را نه تنها آزرده نکرده بود که مایه مباهاتش به فرزند شده بود..... با پیش رفتن گفتگوها متوجه شدم حرف اول خانم صادقی حرف بیشتر بچه هاست دیگر نمی دانستند کدام طرفی هستند؛ دیگر نمی دانستند کدام طرفی باشند. اتفاقات و عملکرد های برخی از مسئولین ریز و درشت و خبرهایی که گاهی راست گاهی کذب به گوششان رسیده و یا حتی به چشم دیده بودند؛ دانه تردید و دو دلی را در دلهایشان کاشته بود. از آنجا که معمولأ چه در تدریس دروس، چه مسائل خارج از درس، ذهن بچه ها را به چالش می کشم و هیچوقت مطلب را مثل لقمه حاضر و آماده در ذهنشان نمی گذارم و مستقیم جواب پرسشهایشان را نمی دهم بحث را با پرسشهایی از خودشان شروع کردم...... -ببینم منظورتان از بیان تردید و دودلی چیست؟ هرکسی پاسخی داد، گفتم «جمع بندی پاسخها اینست که تشخیص حق و باطل برایتان سخت شده؟» یکی گفت «نه استاد، به قول خود شما تشخیص حق و باطل سخت نیست؛ تمییز حق و حق نما مشکل است. ما الان دچار فتنه هستیم؛ مسلما حق و حق نما به هم آمیخته و کار ما مشکل است» گفتم:«قسمت اول حرفت را قبول دارم ولی قسمت دوم را نه..... با چه استدلالی گفتی الان حق و حق نما به هم آمیخته شده؟» باز هم هر کسی پاسخی داد.... از مسائل فرهنگی تا سیاسی، اقتصادی و دهها گزاره مشکل ساز که جامعه و کشور درگیر آن است را مطرح کردند. گفتم: «تمام مسائل جزئی را بیان کردید؛ من هم قبول دارم. البته حتما شما منظور من را از جزئی می دانید که به معنای بی اهمیت و کم ارزش نیست، منظور از جزئی؛ جزئیاتی هستند که زیر مجموعه یک امر کلی جا می گیرند، ببینم منظور شما از بیان این مشکلات این نبوده که مسئله های جزئی شما را در مورد امر کلی دچار شک کرده است؟» سکوت بی سابقه ای کل فضای کلاس را گرفت، تا به حال کلاسی به این ساکتی به خود ندیده بودم، لبخندی زدم و گفتم: «چه عجیب، بچه های سر به راه و آرامی شده اید» بچه ها هم که تا به حال چنین سکوتی را در این کلاس ندیده بودند؛ با خنده و همهمه دیوار صوتی را شکستند و دوباره بحث شروع شد..... ادامه دارد.... 🖌صُراحی ________📝✍__________ 🆔 @MAHYA_BAN00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈 یک سرگرمی جذاب کودکانه🎈 ✂️ آموزش برش خطوط وسایل مورد نیاز :👇 کاغذ رنگی، ماژیک یا خودکار، قیچی 1⃣ تعدادی مقوای رنگی به شکل نواری برش دهید. 2⃣ روی هر کدام از نوارها خط چین، خط ممتد ،خط زیگزاگ و... بکشید. 3⃣ خط‌ها از ساده تا سخت کشیده شود. 4⃣ از کودک خود بخواهید خط‌ها را با قیچی ببرد. 📍برای دلبندان ۴ تا ٧ ساله ☺️ _________🏀🏓___________ 🆔 @MAHYA_BAN00