eitaa logo
کانال خبر و تحلیل
456 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
16.8هزار ویدیو
148 فایل
شهید حاج قاسم سلیمانی: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی(رهبر معظم انقلاب)است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
🗳 🔴 اطلاع دارم افراد زیادی از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت می‌شوند /مسعود پزشکیان در ماجرای مهسا دروغ گفته، اظهار نظر نکرده است! 👤 ، فعال سیاسی اصولگرا: 🔹 معتقدم هنوز زمان قضاوت درخصوص ردصلاحیت‌ها نرسیده است، چون شورای نگهبان ۸۰ روز وقت دارد؛ ما باید ببینیم آنچه که ته‌نشین می‌شود، چیست. الان برای قضاوت خیلی زود است. 🔸 بخش قابل‌توجهی از نامزدهایی که در هیات‌های اجرایی رد شدند، به دلیل (نقص) مدرک و این‌جور مسائل بوده است و این موارد هم اصلاح شده و صلاحیت بسیاری از افراد (در آینده) تایید می‌شود. ✅ من اطلاعات فرارسانه‌ای دارم که عمده ردصلاحیت‌ها به دلیل نقص در پرونده بوده است. مثلا مدارک تحصیلی افراد ناقص بوده یا ۵ سال سابقه مدیریتی مورد نیاز تکمیل نبوده، بنابراین عدم احراز اعلام شده است. اما این روند در ادامه بررسی‌ها (هیات‌های نظارت) اصلاح می‌شود. 🔹 مسعود پزشکیان دروغ گفته... من گفتم دروغ گفته و تهمت زده، اظهارنظر نکرده که... 🔸 مهسا امینی در مرکز پلیس دچار حادثه شده، فیلمش هم منتشر شده، اما اینکه گفته شود، ببرند و بکشنش و جنازه‌اش را تحویل دهند، دروغ است. 💢 نماینده مجلس نباید دروغ بگوید، آن‌هم آقای پزشکیان که آدم معتقد و متدینی است. ✍ علی مقدس ...... .....
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا و رئیس سابق سیا و از قاتلان اصلی حاج قاسم در حال رقصیدن با سربازان اسرائیلی در نزدیکی مرز غزه! چند بار هم به آلبانی رفته و با مریم رجوی عکس گرفته تراز و شان اینها همین است بقیه اش بزک است 🗣 ..... ....
‏در اوج ‌‫‬⁩ هستیم ‏در اوج جنگ ترکیبی هستیم ‏در اوج جنگ ترکیبی هستیم ‏در اوج جنگ ترکیبی هستیم ‏در اوج جنگ ترکیبی هستیم ‏در اوج جنگ ترکیبی هستیم ‏برای تحلیل شرایط موجود صرفا پرداختن به معلول کافی نیست. معنا یابی زنجیره ای از روابط علي-معلولی به فهم، کمک می کند ...... .....
دیشب به هیچ بیمارستان، مدرسه، منزل، کودک، خبرنگار و...حمله نشد مهمترین پایگاه هوایی اسراییل با اسکادران ۱۰۳ سوپر هرکولس‌های ترابری، تربیت خلبانان اف۳۵ و اسکادران ۱۲۲ جاسوسی اطلاعاتی، ١٣موشک بالستیک دریافت کرد 🗣 ..... .....
✳️فقط خودمان بودیم معمولاً قضاوت درباره پدیده‌ها و اتفاقات از دریچه مطلوب قضاوت‌کننده صورت می‌گیرد و صرفاً به آنچه اتفاق افتاده به عنوان پدیده‌ای مستقل نگریسته نمی‌شود، به طور مثال درباره شلیک ناخواسته به هواپیمای اوکراینی، قضاوت‌ها در دو سو سامان یافت و اساس آن این بود که جمهوری اسلامی را قبول داریم یا خیر. اگر قبول داریم یک جور قضاوت و تحلیل می‌کنیم و اگر قبول نداریم یکپارچه ضعف و تهمت را تحلیل و ترویج می‌کنیم. اما در حمله شنبه شب ایران به سرزمین‌های اشغالی فلسطین، قطب بندی تحلیلگران و قضاوت‌کنندگان صرفاً بر اساس نسبتشان با جمهوری اسلامی نبود. از اپوزیسیون تا کارشناسان غربی نیز موضوع را فراتر از تمایلات و گرایشات سیاسی خود بردند و این پدیده در نوع خود بی‌نظیر است. تحلیل حمله ایران در شعاع یک عمل نظامی، تقلیل و انحراف موضوع است. این حمله ریلی را در مسیر تاریخ معاصر تعویض کرد و انتظاری ۴۵ ساله را از ذهن به عین منتقل کرد. ارزش اساسی این کار در آن است که ایران در جهان امروز و در مقابل چشم مستکبران و سیادت‌طلبان جهان مستقل تصمیم می‌گیرد و از کسی اجازه نمی‌گیرد و ارزش دوم آن بود که با سلاح‌های ساخت خود چنین کرده است. این زمانی ارزشمند است که از ایران ۲۲۰ ساله تصویر واضحی در ذهن داشته باشیم که از کجا به کجا آمده‌ایم و چگونه آن تحقیر تاریخی، قرارداد‌های ننگین و تجزیه و اشغال و کودتا را به دیوار کوبیده‌ایم. عقلانیت راهبردی-نظامی فرماندهان ما در این ماجرا بی‌نظیر بود. ضمن اینکه دفاع آنان مشروع بود و ما این رژیم خونخوار را جعلی می‌دانیم، اما باز چنان عمل کردیم که در ذهن جهانیان ادامه و استمرار این دفاع نیز مشروع و موجه باشد. دو پایگاهی را که در طراحی و حمله به کنسولگری ما در دمشق نقش داشتند هدف قرار دادیم و این یعنی هدف ما در ذهن جهان مشروع بود. آنچه مهم‌تر است اینکه در آن شب مدافعان مقابل ما، چهار قدرت اتمی دنیا، یعنی امریکا، فرانسه، انگلیس و اسرائیل بودند. همه آنان در آسمان اردن صف کشیده بودند، اما باز ایران جهان سومی (به زعم آنها) از آنان عبور کرد و خفت آنان در مواضع بعدی و سخنانشان در شورای امنیت برملا شد. ما به خود صهیونیست‌ها هم الگوی جنگیدن یاد دادیم که ما هدف نظامی را که علیه ما از آنجا اقدام شده است هدف قرار می‌دهیم و به زن و کودک و بیمارستان و خبرنگار و منازل آسیبی نمی‌رسانیم. یعنی در عین جنگ، درس اخلاق به دشمن را نیز فراموش نکردیم و این از بلوغ فرماندهان ماست. جمهوری اسلامی در این حمله سلاح ناشناخته‌ای را رو نکرد، از همان سلاح‌های شناخته شده و تست شده بهره برد و کمربند مشکی را برای آینده باقی گذاشت و پایان خط را به آینده حواله کرد که محاسبات دشمن از دقت برخوردار نشود. آسیب گنبد آهنین و سایر سامانه‌های پدافندی به خوبی شناخته شد. برای مراحل بعد از این تجربه استفاده خواهد شد؛ و تدبیر گسیل سه نوع سلاح (پهپاد، کروز و بالستیک) با اهداف متفاوت و زمان شلیک متمایز، بخشی از این نبرد بود که از مشغول‌سازی تا اصابت را در خود داشت و واجد تحسین است. در این حمله محدودیت‌های بازدارندگی امریکا شفاف‌تر شد و در عین آن وابسته‌تر شدن صهیونیست‌ها به امریکا پیامد جدی این حمله بود. بازدارندگی صهیونیست‌ها زیر سؤال رفت و ممکن است در راهبرد‌های ارتش‌های عربی منطقه نیز تغییر ایجاد کند. توانایی جمهوری اسلامی راستی‌آزمایی شد و همه کارشناسان غربی آن را بزرگ‌ترین حمله پهپادی تاریخ خواندند. درس این حمله مصونیت بیشتر مراکز دیپلماتیک در جهان خواهد شد و در عین حال نقش، جایگاه و ارزش جمهوری اسلامی ایران در میان ملت فلسطین و جهان اسلام ارتقا یافت و نقش و نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی در غرب آسیا تسهیل خواهد شد. آنچه چشم‌انداز آینده را ترسیم می‌کند این است که ما بدانیم صرفاً با صهیونیست‌ها نمی‌جنگیم بلکه در موضع دفاع از صهیونیست‌ها (نه حمله) قدرت‌های غربی در میدان مستقیم جنگ با ما هستند و این موضوع حیاتی بودن اسرائیل برای غرب را به مثابه خط قرمز روشن می‌کند و ما هم این همکاران رژیم کودک‌کش و خونخوار را به تصویر می‌کشیم. فراسوی شعار و جنگ روانی، باید گفت برای هرگونه واکنش صهیونیست‌ها به این حمله تدبیر شده است. آنچه را که در روز یک‌شنبه ۲۶ فروردین شلیک شد در ده ضرب کنید و جدی بگیرید. علاوه بر آن هرگونه خطای صهیونیست‌ها و ساقدوش‌های آن یعنی فرانسه، انگلیس و امریکا ممکن است موجب تجدیدنظر در راهبرد‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی شود. ما تازه بهانه را به دست آورده‌ایم و مشروعیت جهانی را نیز ضمیمه آن کرده‌ایم. ما حمله می‌کنیم، اما در چشم جهانیان دفاع محسوب می‌شود این دستاورد را از اشتباهات دشمن کسب کرده‌ایم. ..... ....
📝📝📝بدعت های خطرناک ✍ اولین بار است که در چینش مدیران کشور پس از یک انتخابات، قوم و مذهب و امتیازبندی شیعه- سنی به گفتمان مسئولان امر تبدیل می‌شود و این روند می‌تواند ابعاد خطرناکی پیدا کند. آنچه فاجعه است اینکه ابتدا ایران را تجزیه شده فرض می‌کنند و حق‌السهم می‌دهند و سپس نام آن را «وحدت ملی» می‌گذارند و گویی ایران فقط دو قوم کرد و بلوچ دارد و تمام و به این فکر نمی‌کنند که بعدش چه خواهد شد! اشکال دوم این است که اهل سنت را اقلیت فرض می‌کنند، حال آنکه در قانون اساسی جزء اصل مربوط به رئیس‌جمهور (پاسدار مذهب رسمی) موضوع صرفاً مسلمانی است و اهل سنت ایران در قانون اساسی و در قوانین موضوعه اقلیت محسوب نمی‌شوند، به همین دلیل نمایندگان آنان در مجلس نیز ثابت نیستند و بین ۱۸ تا ۲۲ نفر در نوسان هستند. آنچه ریاکارانه و پرسروصدا انجام می‌شود، ایجاد قدرالسهم است. مثلاً تاکنون گفته شده است چند آذری در کابینه و استانداری‌ها و ... باشند؟ یک وقت پنج آذری عضو کابینه‌اند، یک روز دو نفر و یک روز یک نفر و ممکن است یک دوره اصلاً نباشد. عدم تقسیم قومی یعنی همین. اهل سنت ممکن است چهار آدم شایسته وزارت و ۱۰ فرد شایسته استانداری و ده‌ها معاون وزیر داشته باشد و این بدون توجه به مذهب آنان باشد. چرا باید آن چهار شایسته بشود یک نفر و منت هم بگذاریم. مگر مقام معظم رهبری که فرماندهی نیروی دریایی را به امیر شهرام ایرانی سپرد، به خاطر سنی بودن وی بود یا اعلام کردند که می‌خواهند چنین کنند؟ آن فرد سرباز شایسته اسلام و کشور بود و حکم گرفت. آیا رهبری با این فرض به او حکم دادند که ارتش دارای چهار نیرو است و باید یک نفر از فرماندهان چهارگانه سهم اهل سنت باشد؟ حتماً خیر. وقتی همه مسلمان هستند، شایستگی نباید از دریچه مذهب و قوم باشد. در دولت روحانی معاون وزیر اهل سنت و سفیر و. بود، اما سروصدایی نبود. از منظر قومی، وقتی شما یک وزیر یا معاون وزیر کرد می‌گذارید یا یک بلوچ را منصوب می‌کنید (چون بلوچ است) به این فکر کرده‌اید القای این سهمیه می‌تواند قیام‌های اقوام دیگر را به همراه داشته باشد؟ اگر کسی شایسته است نباید قوم و مذهب عامل شایستگی آن باشد. مگر همین ظریف یا طیب‌نیا را که وزیر گذاشتند ابتدا چک کردند که فارس و شیعه هستند، سپس منصوب کردند؟ مگر پزشکیان که تأیید صلاحیت شد، علت آن آذری بودن بود؟ به فردایی بنگرید که بختیاری‌ها بگویند پس وزیر ما کو؟ لرستانی‌ها بگویند استاندار ما کو؟ قشقایی‌ها بگویند پس ما چی؟ عرب‌ها، کرمانج‌ها یا ترکمن‌ها و ... در مقام رقابت برآیند و حس کمتری و تبعیض ریشه سراسری پیدا کند. سهامی- قومی کردن مدیران کشور امری خطرناک است و فردا که روند شد همه شایستگی را هم باید کنار گذاشت و حتماً باید از قوم من کسی در کابینه یا معاونین رئیس‌جمهور باشد، وگرنه ما نادیده گرفته شده‌ایم و حق ما ضایع شده است! اگر اهل سنتی توانایی مثلاً وزارت جهاد را دارد، بسم‌الله، بدون توجه به مذهب اقدام کنید. جناب ظریف در این فضای حساس حتی بلد نیست ادبیات مناسب را استخدام کند و امتیازبندی شیعه و سنی می‌کند و فکر نمی‌کند که توده چگونه باید بفهمد و چرا در نماز جمعه منجر به توهین به وی می‌شود؟ جایگاه‌های تخصصی روشن است و کاربلدی و ویژگی‌های عمومی هم روشن است، اما اگر اصل اول انتصابات قوم و مذهب شد، شما مرعوب سیلی خواهید شد که خود به راه انداخته‌اید و باید توقعات قومی شده و ترس از مسائل امنیت ملی برای شما مدیر بچینند، نه شاخص‌هایی که رئیس‌جمهور انتخاب شده تجویز می‌کند. مثلاً فرض کنید با شاخص‌های هجده‌گانه رئیس‌جمهور از هموطنان عرب فردی پیدا نشد و شمایی که به اکراد و ترکمن به خاطر قوم و مذهب‌شان، وزیر داده‌ای چه جوابی به آنان خواهی داد؟ مثلاً اگر سه عرب در تراز وزارت بودند شما باید دو نفرشان را کنار بزنی، چون آنان باید یک سهمیه داشته باشند؟ این امور اقدامی است نه اعلانی و بوق و کرنایی. نگارنده قبلاً به مسئولان عالی کشور کتباً این را نوشته‌ام که از شایستگان همه ملت باید بهره برد، اما اگر وزارتخانه‌ها را بین ۱۰ قوم و دو مذهب و سه دین دیگر تقسیم کنید، تنها چیزی که نخواهید داشت «کابینه کاری» است. ..... ....
📝نبرد قدرت سخت و نرم غرب در غزه غرب چه از جهت تمدنی و چه از جهت رفتاری دارای دو رویه است. یک رویه علمی و تکنولوژیکی که جهان نیز از آن بهره‌مند می‌شود، اما یک رویه فرهنگی و سیاسی و سبک زندگی دارد که برای فرهنگ‌ها و ملل شرقی بعضاً تهوع‌آور است. اما غرب در ۷۰ سال اخیر تلاش کرده است در تکنولوژی نظامی نیز برتری خود را حفظ نماید و با همین هیبت، بازدارندگی و وامداری دیگران را توأمان به پیش ببرد. در همین ۷۰ سال تلاش کرده است خود را محور و پرچمدار همه حقوق و ارزش‌های انسانی معرفی نماید. در جهان امروز هیچ قاره و هیچ کشوری به اندازه غربیان مدعای آزادی، حقوق بشر، دموکراسی، صلح و... ندارد. یعنی همان غربی که هیروشیما و ناکازاکی را با بمب اتم نابود کرده است، ۲۵ میلیون نفر را در جنگ جهانی دوم و کمتر از آن را در جنگ اول کشته است و آفریقا و ملل دیگر را به بردگی و استعمار گرفته است، امروز خیلی شیک و اتو کشیده و کاملاً با ژست متمدنانه خود را مدافع حقوق، حق حیات و آزادی بشریت می‌داند و به قول جوزف بورل (کمیسیونر سیاست خارجی اروپا) جهان غیرغرب را جنگل به حساب می‌آورد. در جنگ یک ساله غزه پدیده عجیبی رخ داد. تقریباً ۷۰ درصد کشور‌های اروپایی و امریکا به اسرائیل سلاح ارسال می‌کنند و همان هفته اول جنگ، در مهر ۱۴۰۲ همه سران انگلیس، امریکا، آلمان و فرانسه از تل‌آویو دیدن کردند و الان وزیر خارجه امریکا برای هشتمین بار به تل‌آویو می‌رود. خوشبختانه دوران مدیریت رسانه‌ای غرب بر جهان از انحصار خارج شده و رنج مردم فلسطین و صحنه پایمال شدن جان و مال و فرزندان‌شان به دنیا مخابره می‌شود. کشتار‌های ۱۰۰ نفره، ۸۰ نفره تا ۵۰۰ نفره در بیمارستان معمدانی را جهانیان دیدند و همه می‌دانند بمب و موشک و هواپیمایی که این جنایت‌ها را مرتکب می‌شود، غربی است و مردم دنیا می‌دانند که قدرت‌های غربی دارای حق وتو در شورای امنیت، مصونیت صهیونیست‌ها را تضمین کرده‌اند و به همین دلیل دست آنان برای کشتار باز است. کشتار ۴۲ هزار فلسطینی که ۲۵ هزار آن زنان و کودکان و خبرنگار، پزشک و کارمندان سازمان ملل هستند، در مقابل چشم جهانیان انجام می‌شود. همین عدد با مقیاس کمتر در لبنان قابل تعقیب است. این حمایت تسلیحاتی و تکنولوژیکی نظامی غرب ضربه‌ای به ابعاد نرم‌افزاری آن‌زده است که در ۱۰۰سال اخیر نمونه آن وجود ندارد. اولین چالش قدرت نرم غرب حرکت‌های مردمی بر ضد سیاست‌های دولت‌های غربی در خود آن کشورهاست. مردم در شهر‌ها و پایتخت‌های اروپا ثابت کردند که با سیاست‌های دولت‌های‌شان مخالف هستند. پدیده قیام‌های دانشجویی، خصوصاً در امریکا و حتی عزل چند رئیس دانشگاه نمونه‌های دیگری از چالش برای آزادی و حقوق در غرب است. افکار عمومی جهانیان خصوصاً غرب اکنون با مردم غزه و فلسطین است. بنابراین غرب امروز، عریان‌تر از همیشه و عریان‌تر از آن چیزی است که رهبران انقلاب اسلامی توصیف می‌کردند. رفتار دوگانه غرب همان سخن نمادین رهبری معظم است که فرمودند همان کت و شلواری ادکلن‌زده امریکایی، تروریست فرودگاه بغداد (اشاره به ترور حاج قاسم) است. بنابراین اگر جمهوری اسلامی به عنوان گفتمان رقیب غرب، میلیارد‌ها دلار هزینه می‌کرد تا بگوید چهره آزادی‌خواهی و دموکراسی و حقوق بشر، حقوق کودک و حقوق زن امری دروغین است، شاید عده‌ای باور نمی‌کردند. اکنون غزه و لبنان هم قتلگاه کودکان و زنان آواره و بی‌پناه است هم قتلگاه قدرت نرم غرب. بنابراین در چشم‌انداز آینده جهان، نه تنها قدرت اقتصادی در حال انتقال به شرق است که قدرت نرم هم به شرق منتقل می‌شود. اما آنچه راز این داستان است اینکه صهیونیست‌ها چه نفعی برای منافع غرب دارند؟ آنان که مدعی هستند غرب دنبال منافع خویش است نه ایدئولوژی، باید پاسخ دهند که منافع غرب - خصوصاً منافع اقتصادی آن- در حمایت از صهیونیسم چیست؟ بازار بزرگ دارند؟ یا مزیت نسبی اقتصادی؟... خیر این ایدئولوژی غرب است که به بمب و هواپیمای پیشرفته تبدیل می‌شود و قتل عام مردم بی‌گناه و بی‌پناه را انجام می‌دهد. رسانه‌های جهان خصوصاً دنیای اسلام از این برزخی که حیثیت و مدعای غرب را در خود فرو برده است باید بهره بگیرند. باید به غرب بفهمانند که شما دیگر هیچ صلاحیتی برای تحریم دیگران به بهانه حقوق بشر و آزادی و دموکراسی ندارید و اگر چنین صلاحیتی برای خود قائل هستید، با تکیه بر همان قدرت سخت است. البته امریکا در آستانه انتخابات که به رأی مسلمانان امریکا نیاز دارد، ضمن ارسال سلاح و هواپیما و سامانه‌های پدافند هوایی، از صهیونیست‌ها می‌خواهد کمک‌های بشردوستانه به غزه وارد شود. این دقیقاً همان نقش دوگانه‌ای است که خود نیز متوجه آن شده‌اند. فهمیده‌اند که قدرت سخت و نرم آنان با همدیگر جنگیده‌اند و به همان سان که مردم فلسطین قتل‌عام می‌شوند قدرت نرم غرب نیز به زباله‌دان ریخته می‌شود. ...... .....
📝📝📝عزت با کدام خوانش؟ ما اکنون به خاطر مشکلات اقتصادی با دو خوانش از عزت -که برای ایرانیان بسیار مهم است- مواجه هستیم. خوانشی می‌گوید ما نمی‌توانیم برای حل مشکلات اقتصادی -که معلوم هم نیست حل شود -تسلیم خواسته‌های نامشروع امریکا شویم، سختی‌ها را تحمل می‌کنیم، اما عزت، شرف، فرهنگ و تاریخ خود را به بازار بی‌هویتی نمی‌بریم. اما دسته‌ای که بیشتر معتقد به حیات این‌جهانی و متأثر از جهانی‌سازی هستند خوانش‌شان از عزت، خوب پول درآوردن، خوب خوردن و خوب تفریح کردن است و معتقدند هر مانعی که بر سر راه رسیدن به این مقصد است به هر قیمت باید حذف شود. ماجرای قربانی شدن اوکراین از سوی غرب- روسیه صحنه را کمی شفاف‌تر کرد و خروج ذلیلانه زلنسکی از کاخ سفید تکانه‌ای در ایرانیان ایجاد کرد. دسته‌ای معتقدند برای رفاه بیشتر، باید نظر طرف را تأمین کرد و در متون دینی پشتوانه‌ای ندارند. این دسته پذیرفته‌اند که قدرت مبنای روابط بین‌الملل است و امریکا قدرت جهانی است و اگر به او نگویی چشم، باید سختی بکشی. در متون دینی قدرت صرفاً با همین عوامل عرفی قدرت (ثروت، جمعیت، وسعت، نظامی) تعریف نمی‌شود. امام معنای قدرت را عوض کردند و با همین عدم توازن قدرت مادی مقابل غرب سلطه‌طلب ایستادند و هنوز غرب متحیر است که ایران با کدام قدرت ایستاده و ۴۶ سال است همه راه‌های براندازی را مسدود می‌کند؟ ما در فرهنگ ایرانی-اسلامی نداریم که اگر شما گرسنه‌ای می‌توانی خواسته‌های نامشروع ظالم را بپذیری تا اوضاع بهتری پیدا کنی. «ای شکم خیره به نانی بساز / تا نکنی پشت به خدمت دوتا»، همین معنا را دارد. برخی هستند که عزت خواهان مقابل فاسدینی مثل ترامپ را «شکم‌سیر» یا «کاسب تحریم» می‌دانند، که البته اینطور نیست. همین مردمی که در انتخابات شرکت می‌کنند یا راهپیمایی ۲۲ بهمن را سامان می‌دهند، دقیقاً مردمی هستند که مشکل اقتصادی دارند و دوست دارند مشکلاتشان حل شود. اما نه به قیمتی که زلنسکی در کاخ سفید می‌نشیند. متون ما مملو از «عزت در بی‌نیازی از مردم است»، «عزت در دست دراز نکردن پیش دیگران است». حال اگر یقین داشته باشید طرف تعمداً به دنبال شکستن شخصیت شما است، ایستادن مهم‌تر است. این نوشته به این معنا نیست که ملت ما مشکل ندارند یا نویسنده از سر سیری مشکلات آنان را نمی‌فهمد، اما کم خوردن بهتر از التماس به کسی است که از شما بندگی می‌خواهد و تضمینی هم برای فردای بندگی نمی‌دهد. حقیقت داستان این است که کمتر به مردم‌مان گفته‌ایم مسئله بر سر هسته‌ای و موشکی نیست که اگر آن هم بود، ر‌ها کردن آنها نیز به معنای پایان ما است. اما مسئله وجود است آن هم نه صرفاً وجود جمهوری اسلامی ایران بلکه وجود ایران است. ظریف که وزیر خارجه بود به نگارنده گفت مسئله اینها (غرب) ایران است و درست می‌گفت. وقتی آن امریکایی گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند یا ترامپ گفت ۵۲ نقطه فرهنگی -نه هسته‌ای و اقتصادی- را می‌زنیم و دو بار گفت «ملت تروریست» و نگفت دولت تروریست یعنی همین. موضوعی که هنوز به رسالت رسانه‌های ما تبدیل نشده، این است که امریکا عاملی را که باعث دوام و بقای جمهوری اسلامی می‌داند نه موشک است و نه هسته‌ای و نه حتی رشد اقتصادی است. آنان فرهنگ اسلامی خصوصاً شاخص‌های مکتب تشیع را عامل بقا و دوام انقلاب اسلامی و مقاومت حسین‌گونه ملت ایران می‌دانند؛ لذا راهبرد تجزیه ایران و غارت فرهنگی همیشه روی میز آنان است. زندگی تو‌أم با رفاه حتماً ارزشمند است، اما رفاه توأم با ذلت در دسترس امام حسین هم راحت‌تر از ما بود و آن را نپذیرفت و این الگویی است که غرب را آزار می‌دهد و ترامپ در تبلیغات انتخاباتی‌اش در جواب سؤال خبرنگار که می‌پرسد دنبال رژیم‌چنج در ایران هستید؟ می‌گوید روراست بگویم چنین توانی نداریم. وزیر خارجه بایدن هم می‌گوید ما نمی‌توانیم براندازی کنیم، چون برآورد دقیقی از مردم همراه حکومت ایران نداریم؛ بنابراین به تاریخ هم اگر نگاه کنیم در دو شکست از روسیه در حد فاصل ۱۲۱۸ تا ۱۲۴۳ قمری، کسی از کمبود و گرانی و سختی اقتصادی چیزی در تاریخ نمی‌نویسد. آنچه ثبت است و ما امروز عرق شرم آن را می‌ریزیم، ذلت و خفت ایرانیان و تجزیه کشور است. هیچ حقی برای قاجاریه به خاطر امضای «گلستان و ترکمنچای» قائل نیستیم و ده‌ها تهمت را نثارشان می‌کنیم. آیندگان نیز ما را چنین قضاوت خواهند کرد. جرم ما عدم تمکین به استاندارد‌های غرب در حیات سیاسی- فرهنگی و اجتماعی است و شما هیچ کشوری را در جهان نمی‌یابید که رابطه محترمانه و متوازن با امریکا داشته باشد. یا سرشاخ هستند (روسیه، چین، ایران) یا وابسته و تسلیم (مصر، کره، ژاپن و حاشیه خلیج فارس) یا نابود شده به خاطر سرشاخ شدن (عراق، لیبی، کره‌شمالی، کوبا)؛ بنابراین راهی جز ایستادن و همه تلاش و خلاقیت را برای حل مسائل به کار گرفتن نداریم. البته حاکمیت مسئولیت اصلی را دارد. .... ....
‏حتی بعد از پذیرش مذاکره و برخورد مثبت ایران با نامه ترامپ، آمریکا تحریم و تهدید را ساعتی رها نکرده است. ‏حالا فرض کنید در واکنش به این اقدام، عده ای در ایران شعار مرگ بر آمریکا بدهند. ‏زیباکلام های وطنی به شعار دهنده حمله می کنند یا به تحریم و تهدید کننده؟ از کنش آمریکا مکدر می شوند یا از واکنش مردم؟ ‏اگر تحریم را به مثابه یک درد بگیریم، به قول امام، حتی حق نداریم از درد فریاد بزنیم. چرا که روشنفکران وطنی نگران عبوس شدن چهره دشمن هستند ‏‌ ◾️ @MASHOUF401
ومم?📝📝منطق پیروزی ما چیست؟ در هر جنگ نظامی دو طرف منازعه تلاش می‌کنند خود را پیروز صحنه معرفی کنند و این موضوع امری کاملاً طبیعی است. اما ناظران بی‌طرف و محققان تلاش می‌کنند برای پیروزی منطقی بیابند. اگر ما در جنگ با صهیونیست و امریکا خود را پیروز می‌دانیم منطقمان چیست؟ بدون تردید ایران در بعد افکار عمومی بین‌المللی پیروز این صحنه است و ملت‌های غربی و اسلامی به خیابان‌ها آمدند و حمایت کردند، چون می‌دانستند ایران مورد تجاوز قرار گرفته بود. اما منطق پیروزی را باید از دلایل و اهداف مهاجم به‌دست آورد. باید نتایج برآمده از جنگ را با اهداف اعلانی مهاجم تطبیق داد و به این سؤال پاسخ داد که اهداف محقق شده است یا خیر. باید بین دو عبارت «خسارت» و «شکست» تمایز قائل بود. جنگ همه‌اش خسارت است در جنگ هشت ساله خسارات زیادی دیدیم، نابودی زیرساخت‌ها، ۲۲۰ هزار شهید، یک میلیون جانباز و...، اما مگر شروع جنگ برای این اهداف بود؟ جنگ برای براندازی انقلاب اسلامی یا جدا کردن خوزستان و تسلط بر اروندرود و... بود. بنابراین، وقتی صدام را متجاوز و شکست‌خورده می‌دانیم به این معناست که به هیچ یک از اهداف اعلانی نرسید و خسارت فرع آن است. حال به علل شروع جنگ از سوی صهیونیست‌ها و امریکا برگردیم. آنچه رسماً به عنوان علل جنگ اعلام شد عبارت است از: ۱- نابودی صنعت هسته‌ای؛ ۲- نابودی صنعت موشکی و ۳- فروپاشی اجتماعی و پایان دادن به نظام جمهوری اسلامی. مدیریت نظام به گونه‌ای بود که حمله غافلگیرانه‌ای را که صبح شروع شد – به‌رغم شهادت فرماندهان - شب پاسخ داد و انتصاب فرماندهان سریعاً انجام گردید. اما آیا اکنون صنعت هسته‌ای نابود شده است؟ فردو سالم است و هیچ رسانه امریکایی سخنان ترامپ را تأیید نکرد و از سویی هیچ تشعشعی ساطع نشد. پس اورانیوم ۴۰۰ کیلویی سالم و فردو هم سالم و دانش هسته‌ای نیز در مغز فرزندان ملت است. آیا نابودی موشکی محقق شد؟ تا آخرین لحظه بیش از ۲۳ مرحله موشک‌باران صهیونیست‌ها اتفاق افتاد و نتانیاهو تعداد موشک‌های ایران را ۲۰ تا ۲۸ هزار اعلام کرد که کمتر از ۶۰۰ مورد آن استفاده شد و هزاران موشک برای آینده آماده است. در بعد فروپاشی اجتماعی متأسفانه دشمن بیش از دو سال یارگیری و تجهیزات وارد کرده بود، پهلوی‌ها آماده شده بودند و رؤیا‌پردازی می‌کردند، با زدن منازل، انفجار آب شهری، حمله به زندان، شهرک‌ها، آتش زدن لاستیک و علفزارها، و حتی زدن مراکز بسیج و انتظامی نه تنها انسجام ملی تضعیف نشد که ارتقا یافت و رستاخیزی در ایران شکل گرفت که نماز جمعه زیر آتش، قله آن بود. اپوزیسیون جمهوری اسلامی - به جز پهلوی و رجوی – در کنار نظام بودند و ملت به صحنه آمد، بسیج احیا شد، جلوه‌های کمک و ایثار رخ‌نمایی کرد و تاب‌آوری ملت رشدی مثال‌زدنی یافت. دقیقاً نقطه شکست دشمن همین انسجام ملی بود که بسیار کشنده‌تر از موشک شد. اما راز تسلیم هر دو دشمن حمله به پایگاه امریکا شد. ترامپ همان شب با امیر قطر تماس گرفت که ایران را راضی کنید جنگ تمام شود. این کار چه لزومی داشت. چرا تا پایان ذخایر موشکی و نابودی هسته‌ای ما ادامه ندادند؟ دو هفته زندگی پناهگاهی امان از صهیونیست‌ها برید. موشک‌های بومی و ملی ایران سامانه پنج لایه دفاعی غرب‌ساخته را تحقیر کرد و غزه شماره ۲ را در حیفا و بئر‌السبع شکل داد. حملات هوایی در ایران پهناور نه موجب نابودی دسامانه‌های هوایی شد و نه توانست سکو‌های پرتاب موشک را نابود سازد. این شد که صهیونیست‌ها از امریکا خواستند وارد جنگ شود و از اعراب خواستند ایران را متقاعد به آتش‌بس‌کنند. افتخار ما این است که ۱- با دو قدرت جنگیدیم و به هر دو پاسخ دادیم؛ ۲- آنان شروع‌کننده جنگ و شروع‌کننده درخواست اتمام آن بودند؛ ۳-آخرین شلیک‌ها از سوی ایران انجام شد و آخرین حمله ما بد‌ترین ضربه بود؛ ۴- صنعت هسته‌ای باقی ماند و قدرت تثبیت آن در فردای جنگ بیشتر شد؛ ۵- سلاح بومی را به کار گرفتیم و از کسی کمک نخواستیم؛ ۶- سرزمین‌های اشغالی را مانند غزه کردیم و ۷- اپوزیسیون برانداز و همراه صهیونیست‌ها را ده‌ها سال عقب انداختیم و مانند رجوی بی‌حیثیت شدند. از همه مهم‌تر خون شهیدانمان رستاخیزی در جوانانمان برپا کرد و حس وطن‌پرستی را در نسل Z بارور کرد. همان‌گونه که امام مهم‌ترین دستاورد جنگ تحمیلی را «استمرار روح اسلام انقلابی» می‌دانستند، این روح استمرار مجدد می‌یابد و خون سرداران و دانشمندان ما سال‌ها بسان فتح الفتوح روح جوان، عمل خواهد کرد. ما ضربه خوردیم، اما دشمن متجاوز یعنی امریکا و صهیون را با هم سرجایشان نشاندیم. اکنون روز تثبیت قطعی و قدرتمندانه ایران هسته‌ای است و در بعد داخلی باید آسیب‌ها را شناخت و مرتفع کرد. سیستم‌های ارتباطی – موبایلی، قاتل فرماندهان و دانشمندان ماست، همان‌گونه که به قول شهید نصرالله قاتل فرماندهان حزب‌الله بود. این نقیصه را باید بر طرف کرد.
📝📝موج سوم رستاخیز ملی ایرانیان ایران پررنج و امید، در دوران معاصر (دوران آشنایی با غرب جدید) حلاوت‌ها و مرارت‌های زیادی کشیده است که عمده آنها به فرهنگ سلطه‌ناپذیری و ظلم‌ستیزی ایرانیان برمی‌گردد. قبل از انقلاب اسلامی از ملت خبری نبود. نه در دو جنگ جهانی و اشغال کشور، نه در آوردن و بردن پهلوی اول، نه آوردن پهلوی دوم، نه حذف مصدق و نه قرارداد‌های ننگین استعماری، ملت ایران ظهور و بروزی نداشتند. شاید تنها حضور ملت را در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بتوان دید که قوام را سرنگون کردند و مصدق را به قدرت بازگرداندند و دیگر هیچ. امام، ملت ایران را وارد صحنه کرد و این ملت آنقدر درخشید که خود ایشان دو بار این ملت را بهتر از ملت رسول‌الله و ملت امیرالمؤمنین در کوفه ذکر کردند و یک صفحه از وصیت‌نامه خویش را به استدلال در چرایی این تشبیه اختصاص دادند. ایرانیان بعد از انقلاب در همه صحنه‌ها بوده‌اند. اصلاً جمهوری اسلامی بحران و حادثه‌ای نداشته است که بدون مردم حل کرده باشد. اما سه موج آن به مثابه رستاخیز و دمیدن روحی جدید در ملت بودگی ایرانیان است. موج اول انقلاب اسلامی است که تولدش معجزه‌گون شد. غلبه ملت با دست خالی بر بزرگ‌ترین قدرت همسو با غرب در غرب آسیا پدیده‌ای منحصر‌به‌فرد بود که هنوز در تولیدات متون و کتب اندیشمندان داخلی و غرب جذاب است. این خیزش به صد‌ها سال سلطه حاکمان طاغوتی (غیر الهی) بر ایران پایان داد و برای طی مسیر خود با هجمه‌های عجیب و غریبی مواجه شد و این ملت هستند که تاکنون همه توطئه‌ها را به دیوار کوبیده‌اند و دشمنان عمر جمهوری اسلامی را شش ماه، شش ماه تمدید می‌کنند. موج دوم خیزش ایرانیان با جنگ تحمیلی شروع شد که ترور مسئولین کشور نیز در دل آن و در سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاد. سیل حضور مردمی به‌سوی جبهه‌ها به گونه‌ای بود که از ۲ فروردین ۱۳۶۱ تا ۲۳ تیرماه همان سال، سه عملیات بزرگ فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان طراحی و اجرا شد. حال آنکه ارتش فروپاشیده و سپاه کم‌تجربه ما به تنهایی قادر به این امر نبود. فتح‌الفتوح امام در جنگ - به تعبیر رهبر معظم انقلاب- تربیت جوانان خداجوی بسیجی شد و استمرار روح اسلام انقلابی - به تعبیر امام- در جنگ اتفاق افتاد و دهه‌ها جمهوری اسلامی را بیمه کرد. محاسبات دشمن را گویا کرد که چطور ملتی با دست خالی با بیش از ۴۴ کشور جنگید و پیروز شد. هر شهیدی وارد کوچه یا روستایی می‌شد فردایی را رقم می‌زد که جوانان آن دیار را به سوی جبهه می‌کشاند و به تعبیر شهید آوینی جوانانی که طبع و طبیعت‌شان لذت بردن از مواهب حیات بود با اشاره آن خلف صالح انبیا هزار هزار وارد میدان‌هایی شدند که یک احتمال برای زنده ماندن نبود. این در حالی بود که پهلوی در سال‌های منتهی به انقلاب در کشوری که ۴۶ درصد فقر مطلق و ۴۶ درصد بی‌سواد مطلق داشت در همه استان‌ها کاخ جوانان - بخوانید کاباره- می‌ساخت، اما امام و ملت این دیگ را واژگون کردند. موج سوم رستاخیز ایرانیان با حمله ۲۳ خرداد امریکا و صهیونیست‌ها اتفاق افتاد. ملت تحت تحریم و تورم یک دفعه همه مشکلات را فراموش کردند. منطق جمهوری اسلامی در وجود تک تک ملت فهمیده شد که ما در حال مذاکره بودیم و به آن مذاکره هم بدون تخلف از قوانین بین‌المللی کشیده شده بودیم، اما به ما حمله کردند. ملت با ریشه ایران فهمید دو قدرت اتمی با انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز ما مخالفت کردند و تا جنگ پیش رفتند. یک کشور بی‌ریشه جعلی ۷۰ ساله و یک کشور ۳۰۰ساله به ملتی ۷۰۰۰ ساله چنگ و دندان نشان دادند. رستاخیز آنجا شروع شد که هم منطق نظام قوی بود، هم دشمن به سرباز و سردار تا خبرنگار، دانش‌آموز، دانشجو و هنرمند و پزشک و زندانی و زن و کودک رحم نکرد. ما دوباره تمرین ملت بودگی کردیم، دوباره تمرین تحمل کردیم. نسل Z که به خاطر ارتباطات فراملی و فرامرزی و بازی‌های آنلاین جهانی، دغدغه‌های ملی‌اش کم شده بود با مفاهیمی مانند «دشمن»، «زورگویی»، «قانون جنگل»، «امنیت»، «قدرت بومی»، «درندگی دشمن» و... آشنا شد و به بقیه ملت پیوند محکم‌تری خورد. ارزش رهبری در روز حادثه مضاعف شد و غلبه قدرت ایمان بر فناوری برتر به نمایش گذاشته شد. خسارت دیدیم، اما شکست نخوردیم. ضربه خوردیم و مغلوب نشدیم. غرور ایرانیان تلألؤ خورشیدگونه یافت و سلایق گم شد و وطن در سپهر سیاسی ایران برجسته‌تر شد. ما مردم فرصت ساز از دل تهدید هستیم و این‌گونه پیش می‌رویم. آن نماز جمعه استثنایی، آن تجمعات شبانه، آن تشییع فرزندان ملت، آن ایثار نسبت به همدیگر، آن همراهی مردم امریکا و اروپا و آسیا با ملت ایران نمونه‌هایی از این فرصت بود. مدل فرهنگی ما را که در مکتب‌مان «خون بر شمشیر پیروز است» و «بکشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شود»، دوباره دیدیم. خون شهیدان ما - خصوصاً سرداران و دانشمندان- سال‌ها ایران را بیمه خواهد کرد. جوانان ما با روح حاجی‌زاده زندگی خواهند کرد و
📝📝📝جهان واقعی یا جهان رسانه ✍ ‏در حیات مدرن دو جهان داریم1-جهان واقعی 2- جهان رسانه.طبع مردم دنبال جهان واقعی بودن است .اما سوگمندانه برای درک آن به جهان رسانه پناه می برند.مثال: ‏-نظام سیاسی ایران تنها نظام سیاسی جهان است که میلیون ها نفر حاضرند فدای آن شوند(زیبا کلام 20 میلیون را معتقد است.از کودکان و پیران و مردمی که محترمند اما دنبال زندگی هستند و در جنگ و انقلاب نبودند و همیشه-به جز بعضا انتخابات-درگیر مسایل سیاسی نیستند، بگذریم...) ‏-رهبر ایران تنها رهبر جهان است که میلیونها نفر حاضرند فدای او شوند و میلیونها نفر حکم او را در ایران و جهان دنبال کنند. ‏-ایران تنها کشور جهان است که در 46 ساله گذشته تمامی بحرانهای خود را با مردم حل کرده است.با مردمی خود در سختی بوده اند. ‏حالا به ‌ ⁩ مراجعه کنید چه می بینید؟فردا تمام است.6 ماه دیگه تمام است. نتانیاهو گفت تمام است ،ترامپ گفت تمام است،پهلوی گفت مسولین جمهوری اسلامی(مثل بابام)چمدانها را بسته اند. دیگری کشور محل اقامت را مشخص و تصویر ویلاها را هم منتشر کرده است.این تصویر جهان رسانه از ماست.... ‏‌ ⁩ ◾️@dr_ganji ◾️ @MASHOUF401