هدایت شده از |نفحــ🌱ــهـ |
برای من هرچیزی نقطه ی اوجی داره؛
اوج شادی
اوج غم
اوج رفاقت
اوج عشق...
نقطه ی اوج عشق به خونواده برای من ؛اونجاست که دور هم جمع میشیم و خاطره بازی میکنیم با دوستای داییم؛
دوستایی که از زمان اوج مقاومت ایران به یادگار موندن و قلبشون پر از خاطراتیه که هرکدومش مملو از بغض و لبخند و تلخی و شیرینیه!
یکی از این دورهمی ها چندشب پیش بود؛ جایی که من قلبم پر شد از عشق به خانواده ای که اسم خانواده ی شهید رو به یدک میکشه و چشمم پر شد از اشکی که از حسرت های قلبم برای ندیدن یکی یه دونه داییم سرچشمه میگیره؛
کسی که حتم دارم اگر بود زندگی برام طعم دیگه ای داشت؛
کسی که فهمیدم اشتراکات اخلاقی ای باهاش دارم و لذت بردم از این اشتراک ؛
کسی که خلأ های زندگیم با وجودش پر میشه و هرجا که نفس کم بیارم با اکسیژن حضورش ریه هام رو پر میکنم؛
کسی که دایی بودنش؛ مرد بودنش؛ حضور پررنگش هرچند که لیاقت دیدار ندارم برام ثابت شده و یقین دارم که بیشتر از زنده ها حضور داره و حواسش بهم هست و به رسم «بَل احیاءٌ عند ربهم یرزقون» حیات داره و نه تنها نزد پروردگارش رزق میگیره که مارو هم از این رزق بهره مند میکنه؛
این عکس و این دستخط رو از بزرگ مرد زندگیم ثبت کردم تا به بهانه ی تولدش اینجا به اشتراک بزارم:)
[شهید حسین فتاحیان]🌱
#خودنویس
#موبیلم_گرافی
@nafhe76