eitaa logo
✨مرکز امور خانواده آذربایجانشرقی✨
1.5هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
125 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @Gorbanzadeh_m لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✨مرکز امور خانواده آذربایجانشرقی✨
#هفت_شهر_عشق #قسمت_چهارده اکنون امام قلم و کاغذی بر می دارد و مشغول نوشتن می شود. او وصیّت نامه خ
حتما می دانی که هر کس بخواهد به مکّه برود، باید اعمال (عُمره) را به جا آورد. آری، شرط زیارت خانه خدا این است که لباس های دنیوی را از تن بیرون آوری و لباس سفید احرام بر تن کنی تا بتوانی به سوی خدا بروی. این کار در بین راه مکّه و مدینه، در مسجد شجره انجام می شود. کاروان شهادت در مسجد شجره توقّف کوتاهی می کند و همه کاروانیان، لباس احرام بر تن می کنند و " لَبِّیک اللهمّ لَبِّیک" می گویند. عجب حال و هوایی است. از هر طرف صدای "لَبِّیک" به گوش می رسد:《به سوی تو می آیم ای خدای مهربان!》 نگاه کن، همه جوانان دور امام حسین'علیه السلام' حلقه زده اند، من و تو اگر بخواهیم همراه این کاروان برویم باید لباس احرام بر تن کنیم و "لَبِّیک" بگوییم. خواننده خوبم! فرصت زیادی نداری، زود آماده شو، چرا که این کاروان به زودی حرکت می کند. نماز جماعت صبح بر پا می شود. همه نماز می خوانند و بعد از آن آماده حرکت می شوند. بانویی از مسجد بیرون می آید. عبّاس، علی اکبر و بقیه جوانان، دور او حلقه می زنند و با احترام او را به سوی کوه کجاوه می برند. او زینب 'علیهاالسلام' است، دختر علی و فاطمه 'علیهماالسلام' . کاروان وارد جاده اصلی مدینه_مکّه می شود و به سوی شهر خدا می رود. بعضی از یاران امام، به حضرت پیشنهاد می دهند که از راه فرعی به سوی مکّه برویم تا اگر نیرو های امیر مدینه به دنبال ما بیایند نتوانند ما را پیدا کنند، ولی امام در همان راه اصلی به سفر خود ادامه می دهد. از طرف دیگر امیر مدینه خبر دار می شود که امام حسین'علیه السلام' از مدینه خارج شده است. او خدا را شکر می کند که از فتنه بزرگی نجات داده است. او دیگر سربازانش را برای برگرداندن امام نمی فرستد. جاسوسان به یزید خبر می دهند که امیر مدینه در کشتن حسین کوتاهی نمده و در واقع با سیاست مسالمت آمیز خود، زمینه خروج او را از مدینه فراهم نموده است. وقتی این خبر به یزید می رسد بی درنگ دستور بر کناری امیر مدینه را صادر می کند، ولی کار از کار گذشته است و اکنون دیگر کشتن امام حسین'علیه السلام' کار ساده ای نیست. امام در نزدیکی های مکّه است. این شهر نزد همه مسلمانان احترام دارد و دیگر نمی توان به این سادگی، نقشه قتل امام را اجرا نمود. مکّه شهر امن خداست و تا به حال کسی جرات نکرده است به حریم این شهر جسارت کند، امّا آیا او در این شهر در آرامش خواهد بود؟ 💞@MF_khanevadeh
☕🍁 - باشه خواهری! زیاد به خودت فشار نیار آخرش که... - مبینا! لطفا هیچی نگو! دیگر چیزی نگفت و وارد مغازه شد. مغازه دار که بیشتر از یک سال بود که آن ها را می شناخت و دیگر شوخی هایش برای مبینا و عاطفه عادی شده بود، با دیدن مبینا به تنهایی تعجب کرد و گفت: پس اون یکی رفیقت کو؟ - یکم حالش خوب نبود، بیرون موند. - آها نمازهاتون قبول! التماس دعا... ممنون محتاجیم به دعا! مبینا تمام وسایلی که می خواست را انتخاب کرد و بعد از حساب کردن آن ها از مغازه خارج شد. عاطفه را دید که قطره اشکی مزاحم را از روی صورتش پاک می کرد. لحظه ای درنگ کرد تا دوست اش خجالت زده نشود. بطری آب را به او داد و باز هم سکوت، تنها پیوند میان این دو دوست بود. بار دیگر سوار تاکسی خطی شدند. عاطفه واقعا ممنون مبینا بود که در این لحظات او را درک می کند و همیشه بدون هیچ منتی همراهش است. این دفعه خجالت می کشید که باز هم مبینا کرایه را حساب کند، پس زود تر از او دست به کار شده و کرایه را به راننده داد. بعد از گفتن مقصد باز هم به شیشه تکیه داد و مشغول جنگیدن با افکار ضد و نقیض اش شد. سعی کرد افکار مزاحم اش را دور بیاندازد و تبدیل به همان کسی شود که باعث لبخند زدن بقیه می شد. او کسی بود که تحت هر شرایطی لبخند از لبانش کنار نمی رفت اما با جوانه زدن و بعد رشد کردن این حس، کم کم او را تبدیل به دختری منزوی و گوشه گیر می کرد. با خودش کنار آمد و لبخندی پت و پهن روی لب هایش نشاند. . 💞@MF_khanevadeh
14.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 موضوع : جهاد فرزندآوری(‌قسمت دوم) 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃