5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ #به_وقت_حرم
🏴 زمان گردگیری از ضریحت نور میریزد...
▪️◾️🔳◾️▪️
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرازی_از_وصیت_نامہ
همسر گرامی! من و تو می دانیم که انقلاب اسلامی که همان اسلام است اکنون در زمان و مکانی واقع شده است که برای پیروزی آن نباید از هیچ کمکی دریغ کرد. باید به دیگران بفهمانیم که اسلام، قربانیان بزرگی از آغاز تاکنون داده و راحت به دست ما نرسیده و باید برای آن، طبق وظیفهای که داریم و خدا از ما خواسته کوشش کنیم. سستی ما در این زمان باعث میشود تا در روز قیامت مورد مؤاخذه و بازخواست خدا قرار گیریم و آن وقت است که پاسخی برای گفتن نداریم.
اکنون که سعادت این را یافته ام که در جبهه ستیز با کفار به مصاف با آنها برخیزم و اکنون که خداوند با ناسپاسی های بسیارم بر من منت گذارده و این نعمت بزرگ را به من عطا فرموده ، بر خود فرض می دانم که هر آن به درگاه خدا استغاثه کنم که ای خدای بزرگ ، من بیگناه نیستم که معذور باشم و نیرومند نیستم که غلبه کنم و گریزگاهی ندارم که بگریزم پس تو مرا بیامرز.
سفارشی به شما امت رزمنده ... این را بدانید که ابرقدرتهای چپاولگر ، سلطه جو، خموشی شما را می خواهند .
حضور خود را در صحنه همچنان حفظ کنید و در برابر مصائب چنان استواری از خود نشان دهید
که آهن از خجلت به آبی مبدل گردد. . به سراغ وصیت نامه های شهدا بروید که سرچشمه گرفته از اسلام و وصیت نامه های ائمه معصومین .
#شهید_منصور_عابدی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۸/۸/۱۰ یزد
●شهادت : ۱۳۶۶/۵/۱۴ سردشت ، عملیات نصر۷
" پلاکش " را برای ما جا گذاشت ،
تا روزی بدانیم ، از جنس ما بود ...
" هویتش " خاکی بود !
اما " دلش " را به آسمان زد ...
گمنامی راز عجیبی است ...!
#یادکنیدشهدا_را_باذکرصلوات 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1️⃣ زندگینامه شهید «علیرضا موحد دانش»
🔻جهاد رسانه ای شهید رهبر در اولین قسمت از روایت زندگینامه شهدای دفاع مقدس، به روایت داستان زندگی شهید «علیرضا موحد دانش» از تولد در سال ۱۳۳۴ تا نقش مهم وی در عملیات های دفاع مقدس و شهادت در ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی حاج عمران پرداخته است.
#خبر
#راهیان_نور
#زندگینامه_شهدا
#یادمان_شهدای_تمرچین
معلوم نیست ایران را که باید حفظ کند.
هر که را میبینی به لقمه ی حرام عادت کرده
#دیالوگ امیرکبیر
.
#رباعی
بالای نیزه هائی و من پای نیزه ها
سنگم زدند به جان تو از لای نیزه ها
حق میدهم اگر که تکلم نمیکنی
مانده به روی لعل لبت جای نیزه ها
#اسلام_مولایی ✍
#محرم
.
.
#دیر_راهب
#غزل_مصیبت سرِ امام حسین علیه السلام و دِیْرِ راهب
چه آمده سرِ دینداری وُ مسلمانی ؟!
سرِ عزیزِ پیمبر به نیزهیِ جانی
به نیزه خیره شده ماه وُ نجمه وُ خورشید
نشسته اشک به چشمانِ دِیْر و نصرانی
تمامِ هستیِ خود خرج میکند آری
رسیده هستیِ زینب برایِ مهمانی
گلاب بود وُ سرِ خونگرفته وُ ناله
چه شستشویِ عجیبی؟! چه آه وُ بارانی؟!
گلاب ریخته و روضهیِ غریبی خواند
دوباره فاطمه وُ مجلسِ پریشانی
چه صورتی ؟! چه سری ؟! آمده چه بر سرِ تو؟!
شنیدهام به سرِ نیزه کهف میخوانی !!!
شنیدهام بدنِ بیسرت به گودال است
سرِ تو همسفرِ کاروانِ حیرانی
شنیدهام که به پایِ سرِ تو رقصیدند
زده به قافلهات طعنه هر نگهبانی
اگر فدایِ تو گردم عجیب نیست حسین
تو شرحِ کاملِ اِنجیل وُ عشق وُ قرآنی
تمامِ معنیِ تورات وُ هر فرازِ زَبوُر
حکایتیست از آن کربلا که میدانی
به پایِ روضهیِ تو جان سِپردنم عشق است
تویی که ندبه به نِی تا ظهور میخوانی
#غزل #دیر_راهب_نصرانی #کوفه
#راس_الحسین_علیه_السلام #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#حضرت_زینب
#کیست_زینب
قدر به حکم او ولی ، رضا به هر قضاست او
پس از بتول، بانوی خانه ی مرتضی است او
بلکه به جای مادرِ امام مجتبی است او
مونس و یار و یاورِ شهید کربلاست او
خطا به خوان کبریا، زبان انبیا است او
به عصمت خدا قسم، که عصمت خداست او
یاد کند زفاطمه کمال و پارسائی اش
رجال دهر شاهد سیّدالنّسائی اش
--
فهیمه ای که کس بر او نیافته مفهّمه
علیمه ای که از ازل، نداشته معلّمه
جلوه گر از وجود او، هر آنچه داشت فاطمه
بوسه به پای او زند، مدینه ی مکرّمه
دعای اهل آسمان، خطابه های او همه
کلام او زمحکمی، چو آیه های محکمه
چه در سفر چه در حضر، چه در میان قافله
قضا نشد زحضرتش، شبی نماز نافله
--
ای شرف بلند خون، هماره از پیام تو
وی که گرفته آبرو، شهادت از قیام تو
سکّه ی صبر را خدا، نقش زده به نام تو
مفتخر از وجود تو، رسول و باب و مام تو
زنده کنار قتلگه، به صبر تو امام تو
نطق تو در سکوتت تو، تیغ تو در نیام تو
تو در قیام کربلا، قیامت آفریده ای
تو از دم پیغمبری، امامت آفریده ای
--
تو در سخن پیمبرِ کلام وحی بر لبی
تو با پیام کشتگان، حیات بخش مکتبی
تو در دل خرابه ها، چو قرص ماه در شبی
تو بر هلال نوک نی، به شهر کوفه کوکبی
تو زیب دامن نبی، تو زین امّی و ابی
تو زینبی تو زینبی تو زینبی تو زینبی
نه ساره ای نه هاجری، نه آسیه نه مریمی
چو مادرت سیّدة النّساء کلِّ عالمی
--
توئی که بهر کربلا، وجودت آفریده شد
توئی که در خطابه ات، تمام وحی دیده شد
توئی که با رسالتت، پیام حق شنیده شد
توئی که با اسارتت، بساط ظلم چیده شد
توئی که با عدالتت، نخل ستم بریده شد
اگر چه سرو قامتت، زبار غم خمیده شد
به جسم و جان سرکشان، ریخت شرار نطق تو
حسین سرفراز شد، به ذوالفقار نطق تو
--
پیمبر است جدّ تو، بتول دیگرش توئی
بتول مفتخر از آن، که ناز پرورش توئی
علی ست غرق و جد و شور از این که دخترش توئی
حسن بتو است سرفراز، از اینکه خواهرش توئی
حسین بر تو متّکی، که یار و یاورش توئی
شهید اگر شهید شد، پیام آورش توئی
به مصطفی به مرتضی، به مجتبی به فاطمه
که از تواند مفتخر، ائمّه ی هدی همه
--
تو در میان سلسله، گره گشای عالمی
تو با گلوی خشک خود، حیات بخش آدمی
تو عصمت مصوّری، تو غیرت مجسّمی
تو با کلام جان فزا، دم مسیح را دمی
تو یک رسول وحی خون، تو یک کتاب محکمی
تو در زمین شام هم، چراغ عرش اعظمی
ستاره فرش منزلت، ماه چراغ محفلت
که آفتاب فاطمه، گشته به دور محملت
--
سلام بر تو ای کسی، که صبر شد حقیر تو
ندیده بعد فاطمه، جهان زنی نظیر تو
به پیر عقل رهنما، دو کودک صغیر تو
حسین چشم دوخته، به طلعت منیر تو
صدای زنده ی علی، به صوت دلپذیر تو
اسیر شام بودی و، یزید شد اسیر تو
پرچم فتح کربلا، از تو در احتزاز شد
به همّت بلند تو، حسین سرفراز شد
--
منم منم که میثمم، گدای موی زینبم
هماره دست التجا، بود به سوی زینبم
خدای داده آبرو، به آبروی زینبم
مرثیه خوان کربلا، قصیده گوی زینبم
پرده هماره مرغ دل، در آرزوی زینبم
در ازدحام حشر هم، به جستجوی زینبم
به جان مادرش قسم، اگر کند نظاره ام
سزد جهیم باغ گل، شود به یک اشاره ام
غلام رضا سازگار