eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
غلامرضا سال 63 در جبهه غرب و عبدالرضا سال 65 در جبهه جنوب مفقود شدند. سال 80بود. مادرم خیلی بی تابی می‌کرد. شب جمعه بر مزار شهدای گمنام با ناراحتی گفت :عبدالرضا، غلامرضا شما که بی وفا نبودید؟ چرا خودتان را نشان نمی دهید؟ حتی در گلزار شهدا هم جایی ندارم که بر سرش بنشینم و عقده دل بازگو کنم. هفته بعد مادرم خواب‌شان را دید. هر دو در یک دسته زنجیر زنی که فریاد می زدند، "ما بی وفا نیستیم" چیزی نگذشت که کبوترانمان برگشتند. شاید برای آرامش دل مادر بود که سوم خرداد سال 80اجساد هردو با هم کشف شد و در گلزار شهدا قطعه یک خیبر در کنار هم آرمیدند. 🌷
🌷 بسیجی شهید احمد بیدگلی 🌷 تولد ۲ فروردین ۱۳۴۸ آران و بیدگل کاشان 🌷 شهادت ۱۷ مرداد ۱۳۶۵ فاو 🌷 سن موقع شهادت ۱۷ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ بخش‌هایی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ امّت شهیدپرور، من کوچک تر از آنم که بخواهم در برابر شما سخنی گفته باشم و یا کلامی نوشته باشم ولی چون بعد از هر شهید مسئولیت شما سنگین تر می شود می خواستم تا چند مطلبی را تذکّر دهم ؛ ✅ برادران موقعیّت کشور را بسنجید، موقعیّت فعلی کشور بسیار حسّاس است و امام روی آن موضوع که خیلی تأکید دارد، جنگ است. ✅ مبادا که پیام امام مظلومانه بماند، نکند امام به شما امری کند و شما خدای ناکرده در آن کوتاهی کنید. همیشه یار امام باشید و امام را تنها نگذارید که این پیام همه شهیدان است ✅ با منافقین که سعی دارند به هر نحوی انقلاب را تضعیف کنند، سرسختانه نبرد کنید و در مقابل مشکلات و کمبودها ایستادگی کنید ┄┅☫🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷☫┅┄
می‌خواستند آدم را به گه بکشند، بی‌آبرو کنند. به زور مرا کشاندند تلویزیون. سوال‌ها و جواب‌هایی که باید می‌گفتم را چندین بار گفته بودند. مجری گفت؛خوشحالیم که شما اینجا هستید. گفتم ای‌کاش بهشت زهرا بودم. نیکخواه گفت کات.‌ دوباره بردند من را زدند روايت دكتر غلامحسين ساعدي از حضور اجباري در تلويزيون پهلوي
خوشا به حال آنانکه حسین (ع) خریدارشان شد و بدا به حال ما که جاماندیم ...
. ۱۱۲۶ غریب رو نیزه خبر داری از ما غارتمون کردن یه مشت حرامیها تو کوچه های شام ناموستو چرخوند همون که با چکمه تو رو برت گردوند ای قاری زینب لبت شده پاره رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد برای خوشحالی با نیزه بازی کرد سرت ز نی افتاد ای هستی زینب دیدم سرت له شد زیر سم مرکب همه عزیزانت انگشت نما بودن دور و بر ماها شراب خوارا بودن ‌.
. از این نکته نباید غفلت کرد که در یک جنگ ترکیبی با صهیونیستها و آمریکا هستیم و لذا آنها از هر حربه ای ، مثل پروژه مهسا امینی، برای برهم زدن آرامش کشور استفاده خواهند کرد. پس باید مراقب بود که مطالب آرشیوی و یا باز نشر فیلم های گشت ارشاد، در راستای تخریب وجهه ی کشور اسلامی و به راه انداختن جنگ داخلی است. در صورت بروز دودستگی و یا اغتشاش، هیچ کس در کشور نفع نخواهد برد. مراقب باشیم و هر فیلمی را در دفاع و یا بر علیه گشت ارشاد، بازنشر نکنیم. دین یک بسته و پکیج کامل است. نمیشود بخشی را پذیرفت و با بخشی دیگر مخالفت کرد. .
. ۱۱۲۶ غریب رو نیزه خبر داری از ما غارتمون کردن یه مشت حرامیها تو کوچه های شام ناموستو چرخوند همون که با چکمه تو رو برت گردوند ای قاری زینب لبت شده پاره رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد برای خوشحالی با نیزه بازی کرد سرت ز نی افتاد ای هستی زینب دیدم سرت له شد زیر سم مرکب همه عزیزانت انگشت نما بودن دور و بر ماها شراب خوارا بودن .👇
. لعنت_الله_علیه ۱۱۲۷ تک و تنها زینب دست تنها زینب پاشو از جا عباس بین مستا زینب ‌**** شامیا جار زدن طعنه بسیار زدن خواهرت رو داداش سر بازار زدن **** زنم از دل فریاد دشمن آزارم داد سر اصغر از نی روی خاکا افتاد **** منم و بند طناب منم و بزم شراب حرمله خنده میکرد به لالایی رباب ✍ .👇
. 🏴 روضه ای شهادت خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول ماهه نشسته رو نی،خوش اومدی بابایی شده ویرونه روشن،خوش اومدی بابایی رسیدی نیمه ی شب،تو خسته ای بابایی بشین رو دامنه من،خوش اومدی بابایی آی دخترای شامی،امشب بابام رسیده تو این ویرونه ی تار،نور چشام رسیده دیگه نگید یتیمم،ببینید بابا دارم مثه شما منم هم،ببینید بابا دارم بابا حسین بابایی 🏴بند دوم هر جا صدات میکردم،بابا کتک میخوردم آخه چطور بگم از،حرمله سیلی خوردم خیلی جاها بابا به،عمه پناه آوردم اگه عمه نبود من،بابایی زود میمردم تو معبرا که بودم،بی حیاها رسیدن سمتم هجوم آوردن،معجرمو کشیدن با اینکه میدونستن،یتیمم اما بابا بجونم افتادن با،تازیونه تو اونجا بابا حسین بابایی 🏴بند سوم انقده گریه کردم،سیاهی میره چشمام انقده که دویدم،آبله بسته پاهام دستامو بسته بودن،توون نداره دستام زدن به موی من چنگ،کم شده بابا موهام مشت و لگد زدن که،بابا سرم شکسته رو گونه هام شبیهت،بابایی خون نشسته طاقت درد ندارم،نمیتونم باباجون منو ببر نذار اینجا بمونم باباجون بابا حسین بابایی ۱۴۰۳/۰۵/۱۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. می باره بازم اشکات                 آقای مظلومم برا رقیّه سادات                 آقای مظلومم رقیه شد جون بر لب                 آقای مظلومم برس به داد زینب                 آقای مظلومم رو خاک خرابه سرشو گذاشته با درد میخونه که ای منتقم ما دیگه برگرد ببین که بدحاله، پیش سر باباش خون کرده قلبا رو،با لطمه رو لبهاش عجّل فرج یا رب.... 🌸 با شب تا سحر بیداری                چرا نمی خوابی... داری همش می باری               چرا نمی خوابی... تموم شهر خوابیدن               چرا نمی‌خوابی ..... به اشک تو خندیدن               چرا نمی‌خوابی .... هی ناله نزن، پاسخته طعنه ی دشمن با صورت زخمی  زدی آتیش به دل من میون رقص شام، چقد تو ترسیدی توو گوش یک دختر گوشوارتو دیدی 🌸 زبان حال حضرت رقیه با بابا علیهماالسلام: خرابمون تاریکه                 خوش اومدی بابا وصالمون نزدیکه                 خوش اومدی بابا ای پاره پاره حنجر                 خوش اومدی بابا سر  ِبدون پیکر                 خوش اومدی بابا یک شب به تنور رفتی و یک شب به کلیسا امشب شدی مهمون خرابه ، گل زهرا با خیزرون گشته لعل لبت پاره از دُرّ  ِدندونت خونابه می باره 🌸 زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام: فدای چشم دریات                     رقیه خانومم چرا سپیده موهات                   رقیه خانومم چرا سر تو زخمه                     رقیه خانومم نزن به لبهات لطمه                     رقیه خانومم دیدم سر ِنی که تو شدی غرق جراحت مونده رو تنت، لاله ی من ردّ جسارت خمیده قدّ تو، چون مادرم زهرا عجّل وفاتی شد، دعای تو حالا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. (سبک دهه ۶۰ حاج آقا منصور ارضی) شد اول ماه . صفر رسیده از شام ویران . خبر رسیده جان به لب گشته عمه سادات تا رسیده دروازه ی ساعات آه و واویلا . . . . . . بی احترام و . بدون اکرام مخدرات حسین در شام سید سجاد دیده گریان است دور محمل ها پر ز مردان است آه و واویلا . . . . . . 👇
. گرچه در این خرابه دگر احترام نیست شکر خدا ولی خبر از ازدحام نیست بوی غذا تمام محل را گرفته است اما برای اهل نبوت طعام نیست رنگ از رخم پریده، حسابی کلافه ام از درد استخوان، نفسم بادوام نیست از هر طرف که پا شده ام خورده ام زمین در جسم زیر و رو شده ام انسجام نیست شب تا سحر به یاد لبت گریه کرده ام کام تو چوب خورد و حیاتم به کام نیست گفتم سلام... کاش یکی یادشان دهد سیلی و تازیانه جواب سلام نیست من دختر مطهره ی آل عصمتم شأنم که درک کردن بزم حرام نیست طوری لگد زدند نمازم نشسته است دیگر توان برای قعود و قیام نیست تقصیر لکنت است، گذر کن ز دخترت مانند قبل با تو اگر همکلام نیست آماده ی سفر شده ام چون رقیه را طاقت برایِ ماندن در بین شام نیست .