eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 7⃣2⃣ 📖خیلی خوشش امد گفت: قشنگ شدی، ولی شهلا. آخر دو برابر ازش پول گرفته بودم چیزی نگذشت که ثبت نام کرد برود جبهه -کجا به سلامتی؟ +میروم منطقه -بااین حال و روزت؟ اخه تو چه ب درده میخوری؟ با این دست های بسته. +سر برانکارد رو که میتونم بگیرم 📖از همان روز اول میدانستم به کسی دل میبندم💞 که ب چیز تری دل بسته است. و اگر راهی پیدا کند تا به آن برسد نباید مانعش بشوم. موقع ب دنیا امدن ، اقاجون و مامان، من را بردند بیمارستان. 📖محمدحسین که ب دنیا امد پایش کمی انحراف داشت. دکتر گچ گرفت و خوب شد. دکتر ها چند بار سفارش کرده بودند که اگر امکانش را داریم، برای قلب❤️ ایوب برویم خارج، توی سینه ایوب خطرناک بود. 📖خرج عمل قلب خیلی زیاد بود. انقدر که اگر همه زندگیمان را میفروختیم، باز هم کم می اوردیم اگر ایوب تعهد نامه اش را امضا میکرد بنیاد خرج سفر را تقبل میکرد، ایوب قبول نکرد. گفت: وقتی میخواستم جبهه بروم، امضا ندادم. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣2⃣ 📖برای نماز جمعه های ک رفتم هم همینطور؛ وقتی توی خرمشهر هم محاصره بودیم، هیچ کداممان تعهد نداده بودیم که مقاومت کنیم. با خودمان ایستادیم. فرم را نگاه کردم، از امضا کننده برای شرکت در راه پیمایی ها و نماز جمعه و همینطور پناهنده نشدند انجا میگرفت. 📖خانه و زندگی را فروختیم. این بار برای عمل دستش، من و محمدحسین هم همراهش رفتیم. توی فرودگاه🛫 کنار ساکش نشسته بودم ک ایوب امد کنارم ارام گفت: "این ها ". به زن و مردی اشاره کرد که نزدیک میشدند. به هم سلام کردیم. 📖+بنده های خدا زبان بلد نیستند. خواهرش ناراحتی قلبی💔 دارد، خلاصه تا همسفریم. ایوب هم انگلیسیش خوب بود و هم زود جوش بود. برایش فرقی نمیکرد ایران باشیم یا کشور غریب. همین که از پله های هواپیما پایین امدیم گفت: "شهلا خودت را اماده کن ک اینجا هر صحنه ای را ببینی، خودت را کنترل کن...." 📖لبخند زد -من که گیج میشوم، وقتی راه میروم نمیدانم کجا را نگاه کنم؟ جلویم های انچنانی و پایین پایم مجله های انچنانی. روز تعطیل رسیده بود و نمیشد دنبال خانه بگردیم. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃
🔴اعضای بدن سروان شهید «احمد کشوری نیا» اهدا شد 🔹 اعضای بدن فرمانده یگان امداد شهرستان ساوه به بیماران نیازمند اهدا شد. 🔹 شهید کشوری نیا در درگیری با اشرار و قاچاقچیان مجروح💔 و دچار مرگ مغزی شده بود که پس از اقدامات قانونی و رضایت خانواده بدن این شهید بزرگوار🌷 به بیماران نیازمند اهدا شده است. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
Salam Bar Ebrahim38.mp3
8.66M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂 💚معجزه اذان❤️ 💚اسارت بعثی ها ص۱۳۵❤️ 💚شلیک به مؤذن ص۱۳۶❤️ 💚بوسه اسیران عراقی بر دستان ابراهیم❤️ 💚هجده اسیر آزاد ص۱۳۷❤️ 💚ابراهيم با يك اذان چه كرد ! ص۱۳۸❤️ ⬅️ کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است. در مقدمه کتاب سلام بر ابراهیم، آمده است: "این کتاب نه تنها یادآور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. 🔸️در عصری که نوجوان و جوان ما با تأثیر پذیری از الگوهای کم مایه در عرصه های ورزشی و هنری و... در کوره راه های زندگی، یوسف وار هر گامشان را چاهی در پیش و گرگی در لباس میش در کمین است، مروری بر زندگی ابراهیم ها می تواند چراغی در شب ظلمانی باشد. چرا که پیر ما فرمود: «با این ستاره ها راه را می شود پیدا کرد.»" 🍂این اثر حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند کمک رسان بودند. نویسنده کتاب سلام بر ابراهیم گروهی از نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی هستند.
🔰مادری بود بنام 💟آلونکی ساخته بود در بر قبر فرزند شهیدش🌷شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند 💟سنگ قبر بالش‌ش بود و همونجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش💞 خاک میشود این داستان یک شهید است خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین ای شهیدان! می نگرم، به ایمانتان، به عشقتان، شما که ندای هیهات من الذله اربابتان را سر دادید و رفتید برای دینتان عشقتان... بعد از شما، من مانده ام و شرمسارم. سردار شهید علی شفیعی 🌷🕊🌷
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مـژده داد بـر محضـر ختـم رسـل، روح الأمیـن میـــوه‌ی چلّـــه نشینـی تــو آیــــد بـــــر زمیـن جلـوه ی طوبــیٰ بگیــرد بعـدِ او عــرش بــریـن سـوره ی کوثــــر، منــوّر گــردد از او، بـه یقیـن عــرش تـا فــرش خــدا بـا نـور او روشـن شود خــاک و افـلاک از قــدوم پـــاک او گلشـن شود 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سجـده های مصطفـیٰ در غـار می گـردد قبـول یــاس اطهــر می شود ریحــانه ی بــاغ رسول ازدحـــامی از ملائــک می شود بــا او حصـول نـام او در عـرش اعلـیٰ می شود حـور و بتـول فــاطمـه حبل المتیـن، تفسیـر آیـات ضُحـاست مظهــر خیــر النســاء،مشکـات انــوار خـداست 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روح عـالـــم، علّـت خلـــق عظیــم معـنـــا شـده حضــرت احمـــد بـه یُمـن فـــاطمـه بــابــا شـده قـوم ابتــــر از مقــــام کـوثــــــرش رسـوا شـده چــون کـه نسـل مصطفـیٰ از دامـن زهــرا شـده یـــازده گـوهـــر تــابنــده ز نـــورش بــرپـــاست حجـت روشــن آن هـــا بــه امـــامت زهـــراست 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ او کــه بــــا آمـدنش جـلــوه ی حــق معنــــا شـد بـــــــاغ و جنــت ز جمـــــال رخ او زیبـــــــا شـد کـوثــــــر ســـوره ی طـاهـــا و گــل بــــابــــا شـد او کــه هم دختــــر و هم، مـــادری بی همتــا شـد بـوسه ی ختــم رسـل بـر سـر و دسـت زهــراست چون که حق گفته بر او، شأن و مقـامش والاست 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ او کــــه ذات ازلـــی وصـف و ثنـــــایــش گفتــه از کـرامـــــات و مقـــامـــات و عـطـایــش گفتــه از سخــــاوت وَ کــریمـــی بــه گـــدایــش گفتــه خــود او از شـــرف و حجـب و حیــایــش گفتــه گفتــه کـــه همتــای او در عـالـم و افـلاک نیست هیـچ کس مـانند زهــرا بـا عفــاف و پـاک نیست 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فـــاطمـه، محبـوبـــه ی پـــروردگــار عـالَـم است فـــاطمـه، یکتــا گوهـر، دردانه ی آن خـاتـم است او کــــه تــــــاج اولیــــا و انبـیــــای اعظـم است شـــافــع روز جــزا در حشـــر، بــر هـــر آدم است هــر کــه بـــر دامــان او دست گــدایی می بــرد دسـت خــالی بــر نمی گـردد، شفــاعـت میخـرد 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روز میــــلاد گـــل یـــاس نبــی، روز عطــاست روز درخـواست دعــا از دل پــــاک زهــــراست روز امّیـــــــد بــــــرای فــــــــرج آن آقـــــاست چـون کـه او نـزد خـدا صـاحب شـأنی والاست تــا بیـــایـد پســرش مهـــدی و او شـــاد شـود ایـن جهــــان بـــا قـدمـش یکسـره آبـــاد شـود 🌼🌸࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅ @navaye_asheghaan
|⇦•ای طبیبا نظری کن... به امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال فقط گریه بدهکارم من کَرَمی کن بپذیر عُمرِ بدهکار مرا پهن کردم سر راه تو بساطی ای دوست تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی پرده ی اسرار مرا *آقا جان! کافی بود یه گوشه ای از خطاهای من رو نشون بدی، کسی دیگه جوابِ سلامم رو نمیداد، تو دستور دادی خطاهام رو بپوشونن تا من هم بتونم بیام زیرِ این خیمه برا روضه... سید بن طاووس میگه: از سرداب امام زمان داشتم پایین می اومدم صدای امام زمانم رو می شنیدم، صدای مناجات آقارو میشناختم، دیدم حضرت تویِ قنوتِ نمازش میگه: خدایا! این دوستان ما گاهی خطاهی انجام میدن، خدایا! گناهانشون رو به خاطرِ مَنِ مهدی ببخش...* گردنی کج ، سَرِ پایین، به پناه آمده ام آخرِ سال تو سامان بدهی کارِ مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی؛ اِقرارِ مرا آخر کار شده شوقِ شهادت دارم پس به تأخیر میانداز تو دیدارِ مرا ناز دلدار کشیدن تن بی سر خواهد درشلمچه تو ببین شاهد گفتار مرا سامرا روضه به پا میکنی آقا، تنها یاریِ خویش ببر دیده ی خونبار مرا چِقَدَربی ادبی شد به امامِ هادی سخت کرده بخدا روضه ی او کارِ مرا *یه دون از اون بی ادبی هارو میخوام بگم...* جایِ معصوم مگر بَزم شراب است، آقا گوش کن روضه ی این قلبِ عزادارِ مرا *تا میگیم بزم شراب، دلت یه جایِ دیگه ای هم میره...* توخودت گفته ای: خون گریه کنم هر جایی که بگویند غمِ عمه ی بی یار مرا وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد گفت: یارب برسان میر و علمدارِ مرا *داره از مجلسِ یزید میگه:...* آستینِ پاره حجابِ سر و صورت می شد پیش چشمش به لبِ یار جسارت می شد قاسم نعمتی
|⇦•ای گنج معرفت به دل سامرا... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای گنج معرفت به دل سامرا سلام ابن الجواد حضرتِ ابن الرضا سلام ای چون پدر مطهر و معصوم و متقی ای آسمان علم خدا ایهاالنقی خورشید از تشعشع نورت منوّر است ماه فَلَک به یُمن حضورت منوّر است در قول و حکم و فعل تو انصاف جاری است باغ کرامت تو همیشه بهاری است گنجینه های عِلم الهی است در دلت حظِّ حضور می برم امشب ز محفلت نطقت اگر نبود هدایت نداشتیم راهی به آسمان امامت نداشتیم با نور تو درست شده اعتقادمان دادی طریق عرضه ی حاجات یادمان فهمانده ای به ما ادب و احترام را طرز چگونه حرف زدن با امام را فهمانده ای که شآن رفیع امام چیست ظرفیت پذیرش فیض مدام چیست لطفت اگر نبود مقرب نمی شدیم در محضر ائمه مودّب نمی شدیم هر کس که باطناً به خدا وصل می شود با رحمت نگاه شما وصل می شود کفر است اگر به غیر شما رو زند کسی عشق است اگر کنار تو زانو زند کسی ای سروِ سربلند سحرهای سامرا باز است بر گدای تو درهای سامرا ما سائلیم و جای دگر سر نمی زنیم جز خانه ی شما دَرِ دیگر نمی زنیم ما را از آن دو چشم شریفت نگاه کن یا هادیِ الائمه مرا سر به راه کن آقا تلاش کردم و این دل ادب نشد آماده ی رسیدن ماه رجب نشد باقیِّ عُمر را نگرانم چه می شود آماده نیستم رمضانم چه می شود خیر مرا ندیده کسی، خیره سر شدم در آخر خَطَم به تو محتاج تر شدم امشب ولی به عشق هوایت رسیده ام امشب به قصد گریه برایت رسیده ام آقا شنیده ام که غمت بی شمار بود دور از مدینه بودی و دل بی قرار بود آقا چه ها که از متوکل کشیده ای پای پیاده در دل صحرا دویده ای ـــــــــــــــ *غیر امام هادی، اون سه ساله هم نیمه ی شب، تو صحرا، پای پیاده میدوید، هی میگفت: بابا! بابا!... گفت: بابا!* آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی *یه وقت سَرِ بریده شروع کرد حرف زدن:..* آن شب که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر سَرِ نی بودم، کی از تو جدا بودم ـــــــــــــــ گاهی تو را به بزم حرامی کشانده اند گاهی تو را میان خرابه نشانده اند جا داده اند بین فقیران چرا تورا؟ بردند بین حلقه شیران چرا تو را؟ شیران که در برابرتان سر گذاشتند بی اذن تو سر از کف پا بر نداشتند مجتبی شکریان * اون نانجیب متوکل گفت: چرا گناهِ کشتنِ امام هادی گردنِ ما بیوفته، اون رو بفرستید توی قفس حیواناتِ درنده، شیرها کارش رو تموم میکنن، میندازیم گردنِ حیوانات، حضرت رو بردن انداختن توی قفس، حیوانات هم که درنده بودن، بعد از ساعتی گفتن: بریم ببینیم کار تموم شده یا نه؟ دیدن حضرت نشسته روی زمین شیرها اومدن به حضرت دارن احترام می کنن، دور امام جمع شدن، حیوانات اینجوری به امام احترام کردن، من بمیرم برا اون آقایی که وقتی افتاد تویِ گودال اون انسان های بدتر از حیوان چه کردن با آقا، دوره اش کردن، فقط این صحنه رو یه نفر داشت از بالای تل میدید، دستاش رو زینب روی سر گذاشت، صدا زد:" وامحمدا وا علیا ، وا اُمّا، وا حَسَنا" اما صدای "واحسینا" اون موقعی بلند شد که نگاه کرد دید دشمن رویِ سینه ی ابی عبدالله، تا نشست روی سینه ی حسینش، صدا زد:"واحُسینا"...ای حسین!... خدایا به آبرویِ امامِ هادی، و به حق آقامون علی بن موسی الرضا علیهماسلام، فرج آقامون امام زمان را برسان، الهی بحق زینب علیهاسلام عجِّل لولیک الفرج...*
14001115eheyat-taheri-monajat.mp3
3.98M
|⇦•ای طبیبا نظری کن... به امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین خیرالدین مداح لبنانی که به زیارت رهبر انقلاب مشرف شده پس از دیدار با رهبرانقلاب نوشته است: اگر نائب امام زمان این گونه است،پس خود امام زمان چگونه است؟
14001115eheyat-taheri-roze.mp3
3.15M
|⇦•ای گنج معرفت به دل سامرا... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دهمین رهبر دین را صلوات حافظِ شرع مبین را صلوات کوکبِ پر اثر مُلک وجود هادیِ اهلِ زمین را صلوات