💫از قلبت سوال کن قاسم، دوستش داری؟ (محبت و مهرورزی، بویژه به والدین، شاه کلید ورود به خیمه سربازان ولی)   ◾هیئت امام حسین علیه السلام بهترین و مناسب ترین آمادگاه برای رسیدن به قله «سربازی و سرداری امام زمان علیه السلام» است. ✔در مسیر رشد و حرکت ما نوجوان ها، مدیریت عکس العمل ها خیلی نقش دارد. خوشحال شدن ها، ناراحتی ها، عصبانیت ما، ترس و دلهره ما، اضطراب و دغدغه ما، همه و همه می تواند ما را به قله سربازی نزدیک کند، یا خدایی نکرده دور نماید. ◾گاهی یک عصبانیت و ناراحتی بی جا، مسیر را برای ما طولانی می کند و از جاده عقب می افتیم. ✔اطرافیان خودمان را چقدر برای خدا دوست داریم و چقدر نسبت به ایشان مهربان هستیم؟ برادر و خواهر کوچکتر و بزرگ تر ما، دوستان ما، معلم و سال بالایی های مدرسه. و از همه مهم تر مادر و پدرمان را چقدر دوست داریم و نسبت به این دو فرشته ای که در کودکی مان، دور ما چرخیده اند، ابراز محبت داریم؟ ◾اگر میزان ابراز محبت مان کم است، باید هم دعا کنیم تا این توفیق را به ما بدهد، هم تلاش کنیم تا خودمان را عادت بدهیم به مهربانی و ابراز محبت. ✔خدای نازنین در قرآن خطاب به پیامبر مهربانی ها می فرمایند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم‏» به واسطه رحمت بی انتهای الهی تو با مردم مهربان و نرم شدی. ◾معلوم می شود این مهرورزی از خدای متعال به بندگان خدا سرایت می کند. پس باید از خدا بخواهیم.   ✔مهربانی فقط «دوستت دارم» گفتن نیست. از دلسوزی و دعا کردن شروع می شود، تا دعوت به کارهای خوب و بازداشتن از کارهای پست. البته که ابراز محبت زبانی هم در چهارچوب خود بسیار مهم و به جا است.

✔دو نکته مهم و کاربردی برای اینکه میانه روی را در مهرورزی رعایت کنیم: 1.      مراقبت باشیم شیطان آب را گل آلود نکند؛ یعنی از مهربانی ها و محبت کردن های ما سوء استفاده نکند. محبت باید برای خدا باشد. نکند برای شیطان و شهوانی محبت کنیم. وجدان ما بهترین قضاوت کننده برای این است که بفهمیم محبت هایمان برای خداست یا نه. 2.      گاهی به بهانه های متعدد دلمان نمی آید مهربان برخورد کنیم؛ مثلا به ذهنمان می آید چرا اول من؟ چرا همیشه من؟ غرورم اجازه نمی دهد! اگر مهربان باشم از من سوء استفاده می شود! اصلا بزرگ تر ها و پدر و مادر چه نیازی به ابراز محبت ما دارند؟ این بهانه ها که شیطان در گوش ما می خواند موجب می شود در مهربانی کردن کم بگذاریم. 3.      حتی باید تمرین کنیم با کسانی که به ما بد کردند و بد اخلاقی داشتند، مهربان باشیم. این مرحله البته سخت است. صبر می خواهد. ولی اگر تمرین کنیم رشد زیادی برای ما به همراه خواهد داشت.   ◾بنده همیشه به نوجوان ها و جوان هایی که دچار مشکلات و چالش های زیاد می شوند، عرض می کنم حتما خدا برای شما مأموریت ویژه ای کنار گذاشته که نیازمند امتحان «صبر» شماست! ✔صبور نباشی مهر تأیید برای اعزام به اون مأموریت ویژه روی برگه ی وجودت حک نمیشه. بعضی بچه ها که پدر و مادرشون را در کودکی از دست می دهند، درد «بی مادری» و یا «بی پدری» را لمس کرده اند، اینها برای مأموریت های بزرگ می توانند آماده تر باشند. بویژه اگر اون مادر مثل زهرای اطهر باشه، و یا پدری شبیه امیر المؤمنین علیه السلام را از دست داده باشه ...

#هویت_ملی 🔰 نظر رهبر معظم انقلاب درباره کوروش و اسکندر 🔘 چرا به این قضیه پرداختیم؟ 🔶 در این سال‌ها، همواره کوشیدیم که درباره تاریخ باستان، روشنگری کنیم. 👈🏻 در مقابل، مدعیان گفتار نیک، با انواع توهین‌ها و بدزبانی‌ها به ما پاسخ گفتند. تا این‌جای کار، همه چیز، طبق انتظار است. چون آنان به اقتضای طبیعتِ خود رفتار می‌کنند. ⭕️ اما مسئله ناراحت‌کننده آنجاست که برخی از افراد مذهبی و انقلابی، ما را به «باستان ستیزی» و «ضدیت با هویت ملی» متهم می‌کنند. ☑️ خواستم بگویم که کوروش، نماد و مظهر هویت ملی نیست که مخالفت با او، ضدیت با هویت ملی تلقی شود.

🎥 #ببینیم 🔸نماهنگ باباحسین🔸 کاری از 🎼گروه سرود دختران میعاد🎼 🔹پخش از شبکه های سیما🔹 🖤تقدیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه 😭اگر اشکی جاری شد ما رو هم دعا بفرمایید شعر : قاسم صرافان تنظیم : داود نعمتی ویولن : رضا جمال تصویر : اکبر محمدنژاد-علی مرادی #میعاد #سرود #گروه_سرود_میعاد #بابا_حسین #حضرت_رقیه #محرم #دختر #امام_حسین #پسران_میعاد #دختران_میعاد

🖤🖤🇮🇷🇮🇷

🖤🖤🖤

يك حس خوب نظافت در طبیعت اینجوریه

. خندۀ خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟ گوید از عمرت گذشت ای بی‌خبر شامی دگر! 🌱 سلام صبحتون بخیر

#شب_پنجم #شب_حبیب_بن_مظاهر داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بودحبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجاامام حسین می رفت این عشق وعلاقه او رابه دنبال محبوب خود میکشید پدرحبیب که متوجه حال پسر شد ازاوپرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمودپدرجان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مراتاجایی می کشاندکه درعشق خودفنا میشوم مظاهرپدرحبیب روبه پسرکردوگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام رابامولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب راباجان ودل قبول کرد روزمهمانی فرارسیدحال وروزحبیب وصف نشدنی بودوبرای دیدن حسین آرام وقرارنداشت بربالای بام خانه رفت وازدورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدارسررسید ازدورحسنین رابه همراه پدردیددرحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شدوازپشت بام به پایین افتاد پدرخودرا به اورساندولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کردوآرامش خودرا نگه داشت امام علی علیه السلام ازاینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمودمظاهرباعلاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا اورانمی بینم ؟! پدرعذرخواهی نمود،گفت او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد امام اصرارکردکه حبیب راصدابزننددراین هنگام مظاهرازآنچه برای حبیب اتفاق افتاده راشرح داد امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تاچشم امام به بدن حبیب افتاداشکهایش سرازیرشدروبه حسین کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شماداشت جان داد حال خودچه کاری درمقابل این عشق انجام می دهی؟اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش رابالا بردوازخدا خواست به احترام حسین ومحبت حسین حبیب را باردیگر زنده کند دراین هنگام دعای حسین مسنجاب شدو حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام روبه حبیب کردوگفت ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین داری خداوندبه شما کرامت نمودواین مقام رفیع رابه شمادادکه هرکس پسرم حسین رازیارت کندنام اورا دردفترزائران حسین ثبت خواهی کرد. به همین جهت درزیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد ودوبارازدنیا رفت. (ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان رانشردهدنام اورا را دردفترزائران حسین ثبت کن.) #شب_پنجم_محرم #شب_حبیب_بن_مظاهر