#شب_پنجم
#شب_حبیب_بن_مظاهر
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بودحبیب جوانی بیست ساله بود
اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجاامام حسین می رفت این عشق وعلاقه او رابه دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
ازاوپرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمودپدرجان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مراتاجایی می کشاندکه درعشق خودفنا میشوم
مظاهرپدرحبیب روبه پسرکردوگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام رابامولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب راباجان ودل قبول کرد
روزمهمانی فرارسیدحال وروزحبیب وصف نشدنی بودوبرای دیدن حسین آرام وقرارنداشت بربالای بام خانه رفت وازدورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدارسررسید
ازدورحسنین رابه همراه پدردیددرحالی که
سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شدوازپشت بام به پایین افتاد
پدرخودرا به اورساندولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کردوآرامش خودرا نگه داشت
امام علی علیه السلام ازاینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمودمظاهرباعلاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا اورانمی بینم ؟!
پدرعذرخواهی نمود،گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد
امام اصرارکردکه حبیب راصدابزننددراین هنگام مظاهرازآنچه برای حبیب اتفاق افتاده راشرح داد
امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تاچشم امام به بدن حبیب افتاداشکهایش سرازیرشدروبه حسین کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شماداشت جان داد
حال خودچه کاری درمقابل این عشق انجام می دهی؟اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش رابالا بردوازخدا خواست به احترام حسین ومحبت حسین حبیب را باردیگر زنده کند
دراین هنگام دعای حسین مسنجاب شدو حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام روبه حبیب کردوگفت ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین داری خداوندبه شما کرامت نمودواین مقام رفیع رابه شمادادکه هرکس پسرم حسین رازیارت کندنام اورا دردفترزائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت درزیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد ودوبارازدنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان رانشردهدنام اورا را دردفترزائران حسین ثبت کن.)
#شب_پنجم_محرم
#شب_حبیب_بن_مظاهر
.
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟
کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر
یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود
یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت
که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود
یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او
چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود
باغبان در ورق چهرهٔ گرمازدهاش
گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود
صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم
صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود
بیکلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت
بسکه از تاب تجلّی به سرور آمده بود
قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی
به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود
به طواف حرم عشق ز آغوش حرم
دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود
عجب از این همه مستی چو برادر را دید
که چهها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود
طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان
آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود
بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ
نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود
دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد
طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
گرچه لبتشنه به دامان امامت جان داد
بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود...
#سیدرضا_مؤید✍
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اول_مجلسی
#غزل
گریه کن های حسینیم و گدای حسنیم
خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم
جمع ما را حسن آورد سوی کرببلا
کربلایی شده ی خیر دعای حسنیم
صور این الحسنیون که قیامت بزنند
با حسین بین صفوف رفقای حسنیم
کوری چشم همانها که رهایش کردند..
تا خدایی خدا هست به پای حسنیم
نوکر آن است که قربانی یارش باشد
هم فدایی حسینیم و فدای حسنیم
ما به این کرببلا شهر حسن میگوییم
که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم..
کربلا آمده ای خرجی تو با حسن است
اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم
به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند
زیر این قبه همه زیر عبای حسنیم
عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند
بخدا پیش حسین مست هوای حسنیم.
هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز
داغداران غم صحن و سرای حسنیم
تشت خونین حسن مقتل خونین حسین
هم عزادار حسین هم به عزای حسنیم
#سید_پوریا_هاشمی
.
#امام_زمان
#زمینه۲۰
#سربند
الهی بِدَمِ المظلوم
الهی بِدَمِ العطشان
الهی به غم زینب
کنار بدن عریان
یارب الحسین ... به همون تنی که شد غرقه به خون
یارب الحسین ... فرج منتقمش رو برسون
اللهم عجل لولیک الفرج
#عبدالحسین ✍
#زمینه_امام_زمان
..................
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_زمینه
عمو نگو که تنهایی
خودم برات سپر میشم
برام مثل پدر بودی
برات مثل سپر میشم
واویلا عمو ... نمیرم بی تو به خیمه ها عمو
واویلا عمو ... حاضرم سرم بشه جدا عمو
وای عمو
.....
توهم تنت پراز تیره
شدی مثل حسن آخر
بزار منم رو نی باشه
سرم مثل علی اصغر
واویلا عمو ... غربتت برام دل آزاره عمو
واویلا عمو ... حرمله یه تیر دیگه داره عمو
وای عمو وای عمو
#عبدالحسین ✍
👇
.
#دودمه حضرت مسلم (ع)
#شب_اول_محرم
استخاره کردم و در پاسخش آمد حسین
کاش برگردد حسین
بین کوفه پهلوانی مثل من دارد حسین
کاش برگردد حسین
#حضرت_مسلم
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.......
.
#شب_سوم_محرم
#دودمه_حضرت_رقیه
#دودمه حضرت رقیه (س)
دختر زهرا همیشه جان نثار فاطمه است
یادگار فاطمه است
پای زخمی دارد اما پای کار فاطمه است
یادگار فاطمه است
#حضرت_رقیه
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.................
#دودمه
#طفلان_حضرت_زینب (س)
جان اصغر رومگردان از نگاه خواهرت
جان زهرا مادرت
نوجوانان مرا میدان ببر چون اکبرت
جان زهرا مادرت
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
........
دودمه
#حضرت_عبدالله بن حسن علیه السلام
لشکری حمله به تو کرد و سپاهی به حسن
الهی به حسن
جان فدایم، بده این را تو گواهی به حسن
الهی به حسن
#شب_پنجم_محرم
#محرم
#رضا_دین_پرور
............
دودمه حضرت قاسم بن حسن علیه السلام"
یک نفر هستم و تیغ غضب پنج تنم
قاسم بن حسنم
آمدم چون پدرم ریشه ی فتنه بکنم
قاسم بن حسنم
#حضرت_قاسم
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
..........
.
#شب_هفتم_محرم
#دودمه حضرت علی اصغر علیه السلام"
محسن زهرا دعا بر زادهء حیدر کند
کربلا محشر کند
اصغر آمد بی زره کار علی اکبر کند
کربلا محشر کند
..........
دودمه حضرت علی اصغر علیه السلام"
آخرین سرباز اردوگاه ارباب اصغر است
ذوالفقار حیدر است
در همین قنداقه همرزم علی اکبر است
ذوالفقار حیدر است
#حضرت_علی_اصغر
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
................
.
#شب_هشتم_محرم
"دودمه حضرت علی اکبر علیه السلام"
جلوه ی کرببلای حیدر صفدر منم
شبه پیغمبر منم
جان عباسم، سپاه شاه بی لشکر منم
شبه پیغمبر منم
#حضرت_علی_اکبر
...............
.
#شب_نهم_محرم
"دودمه حضرت عباس علیه السلام"
مشک عباس علی را ساقی کوثر گرفت
جانب لشکر گرفت
شاه، دستش را به زیر حنجر اصغر گرفت
جانب لشکر گرفت
#حضرت_عباس
#تاسوعا
.............
#شب_دهم_محرم
"دودمه #شب_عاشورا"
بعد زینب عاشق و مشتاق و بی تابت شدیم
ما که اصحابت شدیم
حلقه ی سینه زنانِ دور محرابت شدیم
ما که اصحابت شدیم
#شب_عاشورا
..
.
#امام_زمان
#زمینه
۱۰۷۴
یابن الحسن ای یوسف زهرا کجایی
مدینه ای یاکه نجف یا کربلایی
بیا که من مردم از این درد جدایی
نوای من یا صاحب الزمان
دعای من یا صاحب الزمان
ندای من یا صاحب الزمان
آه
کی میشه ببینمت آقاجان
میسوزم من از فراق و هجران
****
برای ما روضه بخون عزیز زهرا
بگو ز جسم غرقِ خون عزیز زهرا
بگو ز موی پریشون عزیز زهرا
کاشکی یه بار ای هستیِ خدا
ناحیه رو بشنوم از شما
کاش بمیرم از غم کربلا
آه
والشمرُ جالسٌ علیٰ صدره
خاکی شد مویی که شب قدره
****
#محمود_اسدی_شائق
👇
............
#طلیعه_محرم
#زمینه
۱۰۷۵
محرم اومدو غمی عظما بپا شد
مادر ما فاطمه باز صاحب عزا شد
پیرهن جدم پرچم عرش خدا شد
یابن شبیب دل غرقِ در غمه
عمهی ما اسیر ماتمه
چندروز دیگه دورش نامحرمه
آه
به رسم و شیوهی جاهلیّت
کشتن جد مارو توو سه ساعت
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#زمینه
۱۰۷۶
پشیمونم چجور بگم میا به کوفه
نزدیک میشی قدم قدم میا به کوفه
شرمندهی روی توام میا به کوفه
مسلم آقا جونش فدای تو
دلواپسم فقط برای تو
کاش نریزه به هم رگای تو
آه
میسوزم برا لب خشکیدت
میگریم برا تن پاشیدت
****
وصیته مسلمت اینه از روی دار
برگردو دختراتو تو مدینه بگذار
یا لااقل بیا زیاد پوشیه بردار
برگرد آقا وگرنه دیر میشه
توو این سفر رقیه پیر میشه
خواهرته اینجا اسیر میشه
آه
ناموست بزم جسارت میره
میبینی معجرا غارت میره
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#زمینه
۱۰۷۷
بوی جدای میآد از اینجا حسین جان
به قتلگاهت اومدی شدم پریشان
چیکار کنم اگه تنت بمونه عریان
روباه برا طفل تو شیر میشه
دخترت از غصه ها پیر میشه
بی تو دیگه زینب اسیر میشه
آه
من و تو از کودکی هم دردیم
بیا با هم مدینه برگردیم
****
خیمه زدی و دل من به پیچ و تابه
دلشورهی من واسهی طفل ربابه
شیش ماهه جون بده اگه برام عذابه
خیمه بزن توو دل خواهرت
اونجا نمیان روی پیکرت
خنجری نیست اونجا رو حنجرت
آه
موهات توو پنجهی شمر میمونه
قصد داره رو خاک برت گردونه
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#زمینه
۱۰۷۸
یه سر زتو برگشته اما کمه بابا
رگای خونینت چقد درهمه بابا
یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا
بر روی نیزه بردنت چجور
سر نمیرفته زدنت به زور
مهمون شدی چرا توی تنور
آه
چشمای من به چش تو دوختهست
نصف صورتت چرا که سوختهست
****
شبای بی کسی یه روزی سر میآدش
دندونم افتاده ولی باز درمیادش
عمه همش به من میگفت پدر میآدش
گفت که میای اما نه بی بدن
گفت که میای سر میزنی به من
حالا با من یه ذره حرف بزن
آه
دستامو روی گوشام میذارم
شرمنده که گوشواره ندارم
****
#محمود_اسدی_شائق
..............
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#زمینه
۱۰۷۹
بذار برن بشن فدای علی اصغر
بذار برن تا که نبینن بین لشگر
یه عده میرن سراغ خلخال و معجر
میدم قسم تو رو به مادرم
تا که باشن دو گل پرپرم
رو نیزه ها سایه بون حرم
آه
نبینن تو قتلگاه افتادی
نبینن زیر لگد جون دادی
****
بیار بالا سرت رو ای غریب مادر
دو تا شهید من فدای تو برادر
خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر
سر تا به پا شدی دچار درد
ممنون که آوردیشون از نبرد
تو تنشون که نیزه گیر نکرد
آه
رو دستت بر نمیگشتن ایکاش
جسمشون عبا نمیخواست داداش
****
#محمود_اسدی_شائق
........
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#زمینه
۱۰۸۰
با دیدن وضع تنت شدم پریشان
خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان
من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان
هر کی رسید یه زخم به تو زده
تیراشونو به سینه جا نده
از کمرت نیزه دراومده
آه
باورکن که دل نداره عمه
که تیرا رو در بیاره عمه
****
از خیمه اومدم عمو جان در بر تو
خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو
سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو
دستای من آویزونه به مو
این نفسای آخره عمو
قاتل که اومده روبرو
حرمله گلومو از هم پاشید
به دست و پا زدنم میخندید
****
#محمود_اسدی_شائق
.............
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#زمینه
۱۰۸۱
یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده
تو جون دادی و عمه زینبت خمیده
امانت حسن زیر پا قد کشیده
حالا چجور بگیرمت بغل
میزدنت با کینهی جمل
بر روی نی میری تو ماه عسل
آه
تا که تیر باران شدی دامادم
به یاد بابات حسن افتادم
****
میریزه اشک چشم من شبیه خونت
شدی پریشون و عمو شد پریشونت
صدای استخوون میاد از هر تکونت
روی تنت برو بیا شده
خون رو موهات مثه حنا شده
بند بند جسمت نخ نما شده
آه
یه لشگر از روی سینهت رد شد
شرمنده که پیکرت لگد شد
****
#محمود_اسدی_شائق
#دهه_محرم
............
.👇
.
#نوحه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا #امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
◾️◾️
ای قرار دل زینب کبری حسین
سر تو شد نمایان سر نی ها حسین
همه دنیای من ، کشته ی بی کفن
«وا حسینا»
◾️◾️◾️◾️◾️
گوشه ی قتلگاه شکسته بال و پرت
همره ساربان میرود انگشترت
ای قرارم حسین ، ای نگارم حسین
«وا حسینا»
◾️◾️◾️◾️◾️
باید از غربتت جان بدهد خواهرت
دشمنت کشته و خاک نشد پیکرت
ماه شیب الخضیب ، یاس خدالتریب
«وا حسینا»
◾️◾️
#امیر_قربانی_فر✍
.................
#شب_اول_محرم
#نوحه
#حضرت_مسلم
◾️◾️◾️
می رسد این ندا از همه ی ماسوا
لک لبیک یا شهید کرببلا
السلام علی ، ساکن کربلا
«وا حسینا»
◾️
قبله ی دل شده صحن و سرای حسین
میزنم سینه در بزم عزای حسین
غرق تاب و تبم ، شده ذکر لبم
«وا حسینا»
◾️
اشک خون می چکد ز دیده ی خواهرش
که شکسته شده تمام بال و پرش
پسر مرتضی ، بر سر نیزه ها
«وا حسینا»
◾️◾️
✍امیر قربانی فر
..........
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
جان به روی لب آل عبا آمده
کاروان حسین به کربلا آمده
قلب عالم طپید
که محرم رسید
«وا حسینا»
◾️
شده گریان او ملائک آسمان
همه ی اولیا ز غربتش روضه خوان
همه جا کربلا
همه جا نینوا
«واحسینا»
◾️
کربلا وادی تشنگی و غربت است
دل زهرا ازین واقعه بی طاقت است
نوحه خوان مادرش
گریه کن خواهرش
«واحسینا»
◾️
✍امیر قربانی فر
...........
#نوحه #زنجیر_زنی
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
با نگاهی پر از ناله و آه آمدم
سائلی هستم و به نزد شاه آمدم
بر دلم شور و شین ، سیدی یا حسین
«وا حسینا»
◾️◾️
آبروی دل شکسته ام را بخر
از خطای من غرق گنه درگذر
تویی نعم الامیر ، دست من را بگیر
«واحسینا»
◾️◾️
دل به دریا زدم سوی شما آمدم
پسر فاطمه نزن تو دست ردم
به من روسیاه ، بده آقا پناه
«وا حسینا»
◾️◾️
✍امیر قربانی فر
............
#نوحه #زنجیرزنی
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
◾️◾️◾️
گوشه ی قتلگاه با همه بال و پرم
سپر جان تومیشوم ای دلبرم
نور چشمان من ، ای عموجان من
«واحسینا»
◾️◾️
دست من جدا شد از بدنم ای عمو
خاک کرببلا شد کفنم ای عمو
وقت جان دادنم ، دست و پا میزنم
«واحسینا»
◾️
بر دل خسته ام نمانده جز اشک و آه
مثل تو میشوم شهید این قتلگاه
بدنم لاله گون ، گلویم غرق خون
«واحسینا»
.................
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
یادگار امام مجتبی قاسمم
نوجوان دشت کرببلا قاسمم
طرف دشمنان ، میروم بی امان
«اانابن الحسن»
◾️
قاسمم وارث فاتح جنگ جمل
نزد من شهادت شیرینتر است از عسل
به فلک سرورم ، فارس لشکرم
«انابن الحسن»
◾️
نعره ی یا علی از جگرم می کشم
نوه ی حیدرم ، قاسم ازرق کشم
مثل طوفان منم ، مرد میدان منم
«اانابن الحسن»
.
.....
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
دل اهل حرم در تب و تابست علی
همه ی خیمه ها قحطی آبست علی
گل نیلوفرم ، ای علی اصغرم
«یا علی اصغر»
◾️
ای امان از دل مادر بیچاره ات
روضه خوانت شده کنار گهواره ات
ای عزیز رباب ، روی دستم بخواب
«یا علی اصغر»
◾️
زده آتش به دل خشکی لبهای تو
سوخته از عطش صورت زیبای تو
نفس مادری ، غنچه ی پرپری
«یا علی اصغر»
◾️.......
#نوحه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
◾️◾️
سرو خوش قامتم شد اربا اربا تنت
غرق در خون شده تمام پیراهنت
آبروی حرم ، ای علی اکبرم
«یا علی اکبر»
◾️
جان به لب گشتم از یا ابتا گفتنت
که زمین زد مرا علی زمین خوردنت
روح و ریحان من ، ای علی جان من
«یا علی اکبر»
◾️
در عزایت علی خون به دل ما شده
که همه پیکرت روی عبا جا شده
آه و واویلتا ، کفنت شد عبا
«یا علی اکبر»
◾️...................
#نوحه
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
روضه خوانت شده دیده ی خونبار من
شده از تن جدا دست علمدار من
ساقی لشکرم ، تکیه گاه حرم
«یا اباالفضل»
◾️◾️◾️◾️◾️
ساقی لشکرم داغ تو بر دل نشست
تو زمین خوردی و پشت حسینت شکست
میرو سردار من ، ای علمدار من
«یا اباالفضل»
◾️◾️◾️◾️◾️
دل اهل حرم شده پر از اضطراب
همه ی خیمه ها منتظر مشک آب
قمر علقمه ، شد ندای همه
«یا اباالفضل»
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✍امیر قربانی فر
👇
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
گریز آخر شب پنجم
عمه جان ببین
چقد تو گودال غوغاس، عمو میون گُرگاس
شبیه زهرا بین، یه عده نامرد تنهاس
انگار دارن بزن بزن میکنن
اما عموی من غریب افتاده
یا نیزه میزنن بهش یا شمشیر
من دیر برم عمو حسین جون داده
بسکه جسارت میکنن، به غیرتش برخورده
این پهلوی شکسته رو، از مادرش ارث برده
#صادق_اویسی✍
#شب_پنجم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن
برای ترک سر، آماده بودم
از اوّل دل به مهرت، داده بودم
عموجان بر سرم، منّت نهادی
من از قاسم، عقب افتاده بودم
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِاللهِ بْنِ
الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزکی
زمینه شب پنجم محرم.mp3
7.52M
#زمینه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله بن حسن علیهالسلام
تکلیفم معلومه
اونکه تنها مونده توو گودال، عمومه
ثارالله امامو
عبدالله یازده ساله هم، مأمومه
عمه بذار برم به قربانگاه ٫ منم عبدالله
نمیتونم ببینمش تنها ٫ منم عبدالله
میخوام بشم فدای ثارالله ٫ منم عبدالله
دم علوی جاریه تو رگ های من
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
.......................
راهی میدونم
والله لا افارق عمی میخونم
توهستی اربابم
تا نفس میکشم پای تو میمونم
منم فدای ابی عبدالله ٫ منم عبدالله
به جز تو هیچی نمیخوام والله ٫ منم عبدالله
تو قتلگاه با تو میشم همراه ٫ منم عبدالله
فدای سرت این پسرت آقای من
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
......................
سربندم یازهرا
شاگرد عباسم ، سرباز ثارالله
رجزم تو میدون
اشهدا ان علیا ولی الله
تو بغلت تو جون میدم ای شاه ٫ ابی عبدالله
دشمنت آخرش میشه رسوا ٫ ابی عبدالله
با مادرت میگم تو قربانگاه ٫ ابی عبدالله
تو آغوش تو ، من ندارم درد و محن
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
#حسین_روشنازاده ✍
4_5803191383212692432.mp3
13.85M
#محرم_۱۴۰۳
#شب_پنجم_محرم
دارم میام بی زره، دارم میام بی سپر
حسن حسن گفتمو، زدم به قلب خطر
زره اگر نبود، قلبم که هست
سپر اگر نبود، دستام که هست
بابام اگه نبود، تو کربلا
وارث غیرت بابام که هست
ده سالمه، قد ده تا مرد جنگی هیبت دارم
ده سالمه، نمیدونن که با حیدر نسبت دارم
غیرت دارم
عبداللهم، من عاشق ثاراللهم
##
نفس نفس میزنم، نفس بمونه برات
قدم قدم میرسم، بالا سر دشمنات
پسر حسنم شیر جمل
برای کوفیام مثل اجل
شبیه داداشم تو راه تو
شهادته برام، شهد عسل
سربازتم، لاافارق نمیفته از روی لبهام
سربازتم، یهتنه یه لشکرم حتی اگه تنهام
عین بابام
عبداللهم من عاشق ثاراللهم
##
خدا برام خواسته بود، که یاس پرپر بشم
اصن با سر اومدم، برا تو بی سر بشم
خدا رو شاکرم شد نوبتم، فدای تو شدن، شد قسمتم
همیشه پناهم بود شونه هات، دم آخرو هم رو سینهتم
شکر خدا، وقتی میرسن با نعل تازه مرکبا
شکر خدا، قبل تو پیکر من میفته زیر پا
خون خدا
عبداللهم من عاشق ثاراللهم
شاعر و نغمه پرداز
#صادق_نجم
اجرا
کربلایی #حسن_عطایی🎤
.
#امام_حسین
#واحد_سنگین
هرجای کربلا
دارد نشان تُربت اعلای کربلا
ما را که خواهشی
در سینه نیست غیر تمنّای کربلا
کور است در جهان
چشمی که نیست محو تماشای کربلا
خاکی بهشتی است
این است رمز و راز معمای کربلا
در راه اربعین
پِی بردهام به معجزهی چای کربلا
با وعدهی ظهور
سبز است راه روشن فردای کربلا
گریان که میشویم
در چشم ماست صحنهی زیبای کربلا
گریه که سود ماست
یک قطره اشک ضامن یَوْمُ الورود ماست
پای غم توأییم
این همان غم است که بود و نبود ماست
این غم که از ازل
در جان ما و باور ما و وجود ماست
با این همه خوشیم
از ریشهی مَحَبَّت تو تار و پود ماست
ما اهل سجدهایم
تا خاک کربلای تو مُهر سجود ماست
ذکر حسین شد
ذکری که لحظهی غم و شادی صعود ماست
در این مسیر سخت
دریای کربلای تو پایان رود ماست
جز غم عزیز نیست
پای غم تو شادیه عالم عزیز نیست
ما اهل گریهایم
گریهکن تو پیش خدا کم عزیز نیست
در چشمهای ما
کوثر که هست چشمهی زمزم عزیز نیست
جانها فدای تو
در امتحان عشق تو جان هم عزیز نیست
با تو خوش است عمر
اما بدون لطف تو یک دَم عزیز نیست
کُلّ کتابها
اندازهی لهوف و مُقَرَّم عزیز نیست
چون ماه عشق توست
ماهی شبیه ماه مُحَرَّم عزیز نیست
آرامشم حسین
ناز تو را به جان و دلم میکشم حسین
اَبرم که بوده است
نام تو بهترین سبب بارشم حسین
طوفان شدهست و من
در زیر پرچم تو در آسایشم حسین
با تو بهشتیام
بیتو اگر چه لایق فرسایشم حسین
رزق مرا بده
غیر از زیارت است مگر خواهشم حسین
تنها نه غم گریست
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اشکی نداشت چشم
آن را دادم به حق فاطمه دادم قسم گریست
باارزش است
چشمی که پای روضهی تو دَم به دَم گریست
در بین روضهها
خوشبخت آن کسی که به یاد حَرَم گریست
در راه کربلا
گوشه به گوشه زائر تو هر قدم گریست
حسرت زیاد خورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
اجرا #شب_پنجم_محرم
.👇