eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
1719766514867_-2147483648_-212415.ogg
1.91M
حضرت علی اکبر(ع) به سبک آتیشه خونمون ارباً اربا علی بدنت پخش شده تووو صحرا علی می بینی گم کردم دست و پا علی ارباً اربا علی آه ای رعنای من بعد تو تاریکه این دنیای من لشکری میخنده با اشکای من آه ای رعنای من صورتت غرقِ خون پهلوت زخمیِ نیزه ها پیش من زدی دست و پا پاشو بابا ببین عمه زینبت اومده خجالت به بابات نده
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند قسم می خورم - به خون خدا ادامه می دهم - مسیر کربلا دنیا را می گیرد این شور عاشورا می ماند این پرچم پابرجا با مهدی زهرا (این الطالبُ / بدم الغریب بدم الشهید / بدم الحسین) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام می دهم - به تو ای شها شدی اسوه ی - شهیدان ما تا آخر ما علی اکبری می مانیم سرباز رهبری می مانیم روی لب می خوانیم (این است اشهدم / عشق من علی دین من علی / جان من علی) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام می دهم - ز پایین پا به غربت حسین - امیر کربلا آنجا که بهشت بر روی زمین است وعده ی کل زائرین است مایه ی تسکین است (این است اشهدم / عشق من علی دین من علی / جان من علی) ۲ 👇
. ۱۶ دست بسته گرم دعایم آقا چاره ای نمانده برایم آقا به غیر طوعه اینجا دگر ندیدم مردی همین دعایم باشد خداکند برگردی حسین یابن الزهرا (س) مَردَمو گریه می کنم غمی نیست اسیری زینب حرف کمی نیست زینب و نان و خرما ، زینب و این نامردان زینب و دست بسته ، زینب و کنج زندان در این کوفه ی غرق حیله بازی تفاوت می کند مهمان نوازی سفره اهل کوفه ، ز کینه ها صد رنگ است اینجا پذیرایی با تیر و سنان و سنگ است به روی حرمت من پا نهادند کوفیان به سفیرت جا ندادند سرم روی دیوار و سر تو آمد یادم چشمم به خولی افتاد یاد تنور افتادم .............. . کاروان رسید و خیمه به پا شد کربلا تازه کربُ و البلا شد نوای یا مظلوم از عرش معلی آمد محشر کبری برپاست ، زینب کبری آمد واویلا به کربلا یکی از عمه گلبوسه به رو داشت یگی جا بر سر دوش عمو داشت نه دختری دلگیر است ، نه کودکی بی شیر است نه حرف چشم و دست و ، نه حرف مشک و تیر است فلک بنگر دو چشم تر زینب خاک غم نکن باز بر سر زینب سینه و زخم مسمار ، مدینه دیده یک بار سینه و نعل تازه کاش نگردد تکرار بنی هاشم به احترام زینب همه صف بسته محو نام زینب خوشا به حالش امروز ، وای به حالش فردا گردد تازیانة شمر  مدالش فردا ✍ ................ . مرهمِ زخم این جگر رسیده سر بابایم از سفر رسیده سلام روی زخمی ، سلام ای عطشانم سلام  موی خاکی ، سلام ای مهمانم یا ابتا یا مظلوم بسکه بوده زخمت کاری عزیزم چه سر ِدرهمی داری عزیزم کُشتة جای چوب و ، شهید زخمِ سنگم برای یک بوسه از صورت تو دلتنگم خبر داری ای نور هر دو دیده دخترت تا خرابه چی کشیده گلی ز باغ محنت نچیده بودم چیدم منی که کوچه بازار ندیده بودم دیدم وعده دادم به این دل کبابم تو آیی روی دست تو بخوابم دست نداری بابا که سر بر آن بگذارم بخواب روی دستم بخواب من بیدارم ✍ .............. آمدم بر درت با روسیاهی در بساطم دگر نمانده آهی تویی کریم عالمین ، بخر مرا آقاجان به سوی جنت الحسین ببر مرا آقا جان حسین اباعبدالله حسین اباعبدالله ندیدم چون تو غفارالذنوبی بدی را مبدّل کردی به خوبی تو شاه باشی  نوکر، به منصبش می نازد خوشا به حال آنکه رو ُ به تو می اندازد زمین خوردم از جا کردی بلندم نام مادرت کرد آبرومندم حُرّم و جار میزنم ، فقط تویی آقایم من آزاد شده ، صدیقه کبرایم صدای آب دریا کرده آبم من دلیل اشک طفل ربابم ندیده ام در عالم ، شبیه تو مظلومی فرات مهر زهراست ، ولی از آن محرومی .................. از ازل عبد والی الولیّم تا ابد با حسین بن علیّم حبیبم و گردیدم ، یار اباعبدالله آمده ام دنبال کار اباعبدالله لبیک یا ثارالله ، لبیک یا ثارالله شیرم و از کسی نمی هراسم امیری جز حسین نمی شناسم من از حدیث عشقش، ندیده ام زیباتر پرچم آقای ماست ،از همه کس بالاتر جناب زهیر : عاشق شاه کربلا زهیرم درِ این خانه عاقبت به خیرم حیات با ثارالله ، ممات با ثارالله بود تنها راه ِ نجات با ثارالله عمر و بن جناده : کیم عمر و  اِبن جُناده ام من دل به فرزند زهرا داده ام من منی که بابایم بود هوایی این آقا مادر من گفته شوم فدایی این آقا .................... حرم ذکر واقاسما گرفته نجمه در خیمه ها عزا گرفته کرب و بلا غوغا شد ، اسیر کین شد قاسم خبر رسید از میدان ، نقش زمین شد قاسم وا قاسما ، واقاسما زمین و آسمان تیره و تار است تن قاسم لگد مال سوار است زیر سم اسب براش ، نه سینه ماند و نه کمر یکی نگفت کوفیان ، چند نفر به یک نفر دو تا از پا فتاده را ببینید عمو و عموزاده را ببینید به خیمة دارالحرب ، چو گل تنش می بوید کنار جسم قاسم ، وای حسن می گوید ........... خدایا کسی غیر تو ندارم جوانم را به دست تو سپارم بود به دیده اشکم ، رود ز سینه آهم روانه میدان شد ، شبه رسول اللهم وای علی اکبرم ، وای علی اکبرم الهی دگر هیچ پدر نبیند به خون غلطیدن پسر نبیند داغ جوانم را بر روی دلم بنهادند لشکر کوفه  با تیر به جان او افتادند نشستم تا کنار او شکستم شکستم به دستم چشمش که بستم اشهد خود را  پیش پیکر او خواندم من کاش دگر بعد از او زنده نمی ماندم من فلک کردی به سر خاک عزایم تابوت اکبرم شده عبایم جسم جوانم را با نیزه ز هم پاشیدند بلند گریه کردم ، بلند می خندیدند .
. مدحی ۱۴۰۳▪️ ▪️بند اول▪️ عالی مقام علی اکبر بر تو سلام علی اکبر به احترام تو اباالفضل کرده قیام علی اکبر ای محشر شبه پیمبر دارد خصالت الله اکبر ای سرور تندیس حیدر دارد جمالت الله اکبر الله اکبر به تو قرص قمر حسین الله اکبر به تو سینه سپر حسین الله اکبر به شکوهت حیدر حسین ای عشق لیلا علی اکبر جوان رعنا علی اکبر شاگرد سقا علی اکبر علی اکبر ▪️بنددوم▪️ زهرا تبار علی اکبر کوه وقار علی اکبر مثل علی یگانه بودی ای سفره دار علی اکبر ای جانان آیه ایمان داری به قرآن الله اکبر ای باران مظهر احسان داری به قرآن الله اکبر الله اکبر تو چه ماهی علی اکبر الحق که تو نائب شاهی علی اکبر الحق که تنها یه سپاهی علی اکبر ای مرد میدان علی اکبر ماه جوانان علی اکبر حیدر دوران علی اکبر علی اکبر .👇
. حضرت مسلم (ع) استخاره کردم و در پاسخش آمد حسین کاش برگردد حسین بین کوفه پهلوانی مثل من دارد حسین کاش برگردد حسین ✍ ....... . حضرت رقیه (س) دختر زهرا همیشه جان نثار فاطمه است یادگار فاطمه است پای زخمی دارد اما پای کار فاطمه است یادگار فاطمه است ✍ ................. (س) جان اصغر رومگردان از نگاه خواهرت جان زهرا مادرت نوجوانان مرا میدان ببر چون اکبرت جان زهرا مادرت ✍ ........ دودمه بن حسن علیه السلام لشکری حمله به تو کرد و سپاهی به حسن الهی به حسن جان فدایم، بده این را تو گواهی به حسن الهی به حسن ............ دودمه حضرت قاسم بن حسن علیه السلام" یک نفر هستم و تیغ غضب پنج تنم قاسم بن حسنم آمدم چون پدرم ریشه ی فتنه بکنم قاسم بن حسنم ✍ .......... . حضرت علی اصغر علیه السلام" محسن زهرا دعا بر زادهء حیدر کند کربلا محشر کند اصغر آمد بی زره کار علی اکبر کند کربلا محشر کند .......... دودمه حضرت علی اصغر علیه السلام" آخرین سرباز اردوگاه ارباب اصغر است ذوالفقار حیدر است در همین قنداقه همرزم علی اکبر است ذوالفقار حیدر است ✍ ................ . "دودمه حضرت علی اکبر علیه السلام" جلوه ی کرببلای حیدر صفدر منم شبه پیغمبر منم جان عباسم، سپاه شاه بی لشکر منم شبه پیغمبر منم ............... . "دودمه حضرت عباس علیه السلام" مشک عباس علی را ساقی کوثر گرفت جانب لشکر گرفت شاه، دستش را به زیر حنجر اصغر گرفت جانب لشکر گرفت ............. "دودمه " بعد زینب عاشق و مشتاق و بی تابت شدیم ما که اصحابت شدیم حلقه ی سینه زنانِ دور محرابت شدیم ما که اصحابت شدیم ..
. مهر تو بجز سینه ی ما جا شدنی نیست سنگینی هجران تو حاشا شدنی نیست طفلی که بزرگی بغلش کرده بزرگ است هر قطره ی ناچیز که دریا شدنی نیست بگذار که با طعنه بخندند به اشکم رسوای غم عشق تو رسوا شدنی نیست حاجات مرا دور بریزید همینجا وقتی گره ی کرببلا وا شدنی نیست در روضه نشستن، همه ی زندگی ماست هرکس که دلش سنگ شد احیا شدنی نیست من مَحرم زهرا شدم از بعد مُحرّم این از کرمش بوده وَ اِلاّ ... شدنی نیست چون بین شریعه جگر آل علی سوخت بر گریه کنان آب، گوارا شدنی نیست جانم بفدای لب خشکیده ی اکبر! رفع عطشش جز لب بابا، شدنی نیست چه دیده که بالاسرش ارباب زمین خورد آیینه ی صد تکه تماشا شدنی نیست پهلوی علی را نوک سرنیزه دریده این زخم جگر خورده، مداوا شدنی نیست عمه وسط لشکریان بود، وگر نه بر زانوی بابا رمق پا شدنی نیست عج ✍ .
. فکر خودت را کردی و فکر مرا نه گفتی اذان ظهر را مغرب عشا نه یک در میان تو یکصد و ده جلوه داری عضوی جدا شد از تنت، عضوی جدا نه در کوچه گیر افتاده بودی مثل مادر من دیده ام این کوچه را... در کربلا نه اصغرتر از اصغر شدی خوش قد و بالا! در معجری جا می شوی... روی عبا نه بوسه زدم هرجا که پیدا بوده جسمت اما به عمق این شکاف نیزه ها نه یکبار دیگر پیش پایم پاشو بابا دور و برت قصاب دیدم، دست و پا نه مثل تو من هم رو به قبله هستم اما با استخوانهای شکسته جابجا نه ای کاش میخوردی زمین از روی مرکب اما لگد از چکمه هاشان بی هوا نه زانوکشان صورت به صورت میگذارم روی دو چشم و پلک زخم تو دوا نه از این دو تا انگشت، کاری بر نیامد در آمد از حلق تو خون لخته، صدا نه دشمن به حال زارمان باید بخندد! حالا که عمه آمده میدان چرا نه؟ ✍ .
. ۱۰۸۲ سمت حرم آوردمت گلو بریده شکر خدا که مادرت تورو ندیده تو خیمه ها رنگ از رخ رباب پریده غنچه ی من پرپر شدی علی در پیش تیر سپر شدی علی کودک من بی سر شدی علی آه با شمشیر یه قبر کوچیک کندم آهسته من چشماتو می‌بندم **** خون گلوت گرمه و جسمت دیگه سرده خیر نبینه حرمله که دل پر درده خیر نبینه که اصغرم رو دوتا کرده زوده برات بشی اسیرِ خاک یک ساله میشی اما زیرِ خاک تو بغلش تورو میگیره خاک آه الهی نری به روی نیزه میگیره سر تو بوی نیزه **** ......... علیه_السلام ۱۰۸۳ عصای پیری ام مقابلم شکستی پلکی بزن تا که بدانم زنده هستی راه نفس کشیدن بابارو بستی در نمیاد دیگه صدای من می‌زدنت جلو چشای من از بدنت پُره عبای من آه یک کوچه برای تو وا کردن تا تنت رو ارباً اربا کردن **** دیگه تنت نیست بدن علی جان تنها تو رو توو جمعشون زدن علی جان یه عبا و هزار تا تیکه تن علی جان از غم تو قدم خمیده شد کار بابات به آه کشیده شد به هر کی یه تیکه ت رسیده شد آه شبیه بغضم چه درهم هستی رو عبا هم نامنظم هستی **** ✍ ........... علیه_السلام ۱۰۸۴ حسین من غرقم به موج آه و ناله منو بذار برگرد حرم ای گل لاله دلواپسم برای گوشای سه ساله ترسم اینه پاره بشه گوشاش زخمی میشه به روی خار پاهاش کاشکی نیفته دست زجر موهاش آه می‌میرم من از خجالت آقا می‌افته طفلت به لکنت آقا **** ای کاش رباب نگاه کنه کمی به حالم ببینه دیدنی شده زخم رو بالم بگو نشد آب بیارم بنما حلالم رحم ندارن اینا به اصغرت دل نگرونم برا خواهرت پاشیده شد سرم فدا سرت آه از رو نی سایه‌ی زینب باشم کاش جای تو زیر مرکب باشم **** ✍ ............. صلوات_الله_علیه ۱۰۸۵ حسین من دیدم تنت تو قتلگا بود دیدم که دست و پات به زیر دست و پا بود تیکه های تنت چرا رو نیزه ها بود هر کی رسید جدا جدا میزد بر بدنت یکی عصا میزد اون یکی نیزه بی هوا میزد آه سنگ آمد به جنگ با آیینه شمر زانو زده به روی سینه **** بسه دیگه حیینمو پشت و رو کردی دیدم که نیزه رو به حلقش فرو کردی ای بی ادب چه کاری با این گلو کردی خون میریزه از لب و از گلوش بسّه نزن پنجه به تار موش دخترشه اومده روبروش آه حالا که سرش رو از تن کندی به دست و پا زدنش می‌خندی **** ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. ◾️◾️ ای قرار دل زینب کبری حسین سر تو شد نمایان سر نی ها حسین همه دنیای من ، کشته ی بی کفن «وا حسینا» ◾️◾️◾️◾️◾️ گوشه ی قتلگاه شکسته بال و پرت همره ساربان میرود انگشترت ای قرارم حسین ، ای نگارم حسین «وا حسینا» ◾️◾️◾️◾️◾️ باید از غربتت جان بدهد خواهرت دشمنت کشته و خاک نشد پیکرت ماه شیب الخضیب ، یاس خدالتریب «وا حسینا» ◾️◾️ ✍ ................. ◾️◾️◾️ می رسد این ندا از همه ی ماسوا لک لبیک یا شهید کرببلا السلام علی ، ساکن کربلا «وا حسینا» ◾️ قبله ی دل شده صحن و سرای حسین میزنم سینه در بزم عزای حسین غرق تاب و تبم ، شده ذکر لبم «وا حسینا» ◾️ اشک خون می چکد ز دیده ی خواهرش که شکسته شده تمام بال و پرش پسر مرتضی ، بر سر نیزه ها «وا حسینا» ◾️◾️ ✍امیر قربانی فر .......... جان به روی لب آل عبا آمده کاروان حسین به کربلا آمده قلب عالم طپید که محرم رسید «وا حسینا» ◾️ شده گریان او ملائک آسمان همه ی اولیا ز غربتش روضه خوان همه جا کربلا همه جا نینوا «واحسینا» ◾️ کربلا وادی تشنگی و غربت است دل زهرا ازین واقعه بی طاقت است نوحه خوان مادرش گریه کن خواهرش «واحسینا» ◾️ ✍امیر قربانی فر ........... با نگاهی پر از ناله و آه آمدم سائلی هستم و به نزد شاه آمدم بر دلم شور و شین ، سیدی یا حسین «وا حسینا» ◾️◾️ آبروی دل شکسته ام را بخر از خطای من غرق گنه درگذر تویی نعم الامیر ، دست من را بگیر «واحسینا» ◾️◾️ دل به دریا زدم سوی شما آمدم پسر فاطمه نزن تو دست ردم به من روسیاه ، بده آقا پناه «وا حسینا» ◾️◾️ ✍امیر قربانی فر ............ ◾️◾️◾️ گوشه ی قتلگاه با همه بال و پرم سپر جان تو‌میشوم ای دلبرم نور چشمان من ، ای عموجان من «واحسینا» ◾️◾️ دست من جدا شد از بدنم ای عمو خاک کرببلا شد کفنم ای عمو وقت جان دادنم ، دست و پا میزنم «واحسینا» ◾️ بر دل خسته ام نمانده جز اشک و آه مثل تو میشوم شهید این قتلگاه بدنم لاله گون ، گلویم غرق خون «واحسینا» ................. یادگار امام مجتبی قاسمم نوجوان دشت کرببلا قاسمم طرف دشمنان ، میروم بی امان «اانابن الحسن» ◾️ قاسمم وارث فاتح جنگ جمل نزد من شهادت شیرینتر است از عسل به فلک سرورم ، فارس لشکرم «انابن الحسن» ◾️ نعره ی یا علی از جگرم می کشم نوه ی حیدرم ، قاسم ازرق کشم مثل طوفان منم ، مرد میدان منم «اانابن الحسن» . ..... دل اهل حرم در تب و تابست علی همه ی خیمه ها قحطی آبست علی گل نیلوفرم ، ای علی اصغرم «یا علی اصغر» ◾️ ای امان از دل مادر بیچاره ات روضه خوانت شده کنار گهواره ات ای عزیز رباب ، روی دستم بخواب «یا علی اصغر» ◾️ زده آتش به دل خشکی لبهای تو سوخته از عطش صورت زیبای تو نفس مادری ، غنچه ی پرپری «یا علی اصغر» ◾️....... ◾️◾️ سرو خوش قامتم شد اربا اربا تنت غرق در خون شده تمام پیراهنت آبروی حرم ، ای علی اکبرم «یا علی اکبر» ◾️ جان به لب گشتم از یا ابتا گفتنت که زمین زد مرا علی زمین خوردنت روح و ریحان من ، ای علی جان من «یا علی اکبر» ◾️ در عزایت علی خون به دل ما شده که همه پیکرت روی عبا جا شده آه و واویلتا ، کفنت شد عبا «یا علی اکبر» ◾️................... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ روضه خوانت شده دیده ی خونبار من شده از تن جدا دست علمدار من ساقی لشکرم ، تکیه گاه حرم «یا اباالفضل» ◾️◾️◾️◾️◾️ ساقی لشکرم داغ تو بر دل نشست تو زمین خوردی و پشت حسینت شکست میرو سردار من ، ای علمدار من «یا اباالفضل» ◾️◾️◾️◾️◾️ دل اهل حرم شده پر از اضطراب همه ی خیمه ها منتظر مشک آب قمر علقمه ، شد ندای همه «یا اباالفضل» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر 👇
روضه ده شب (شب۸) صادق اویسی .mp3
589K
۱۴۰۳ یارب سبک روضه ده شب محرم افتادی زمین دل منو خون کردی، عمه رو گریون کردی نیزه و شمشیر و تیر، همه رو مهمون کردی بدجوری پیکرت شد ارباًاربا باید تو رو بین عبا ببرم دیگه نمیتونم بلند شم ازجام خب حق بدین بهم آخه پدرم به التماس پدرت، چشاشونو میبندن به اشکای عمه و من، بلند بلند می‌خندن ولدی علی اکبر
. (ع) درخون فتادی ای ماه لیلا جسم تو اکبر شد اربا اربا روح روان من علی آرام جانم درپیش جسم پاره ات رفته توانم                جانم علی جان باگریه زخمت را می شمارم صورت به روی تو می گذارم جسم تورا برخاک صحرا تاکه دیدم مردم علی ازاین جهان من دل بریدم               جانم علی جان مردم تورا تا کردم نظاره تسبیح من گشته پاره پاره ازداغ تو بنگرعلی جان بی قرارم جسم تورا چگونه درعبا گذارم                  جانم علی جان ابوذر رییس میرزایی✍ .👇
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا جدّت تو را خوانده کنار پیکر اکبر ببین که لاله ی لیلا شده از کینه ها پرپر بیا دیگر برس آقا به داد حضرت لیلا بیا تا که نبیند او گلش را بر سر نی ها به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چه آمد بر سرت اکبر جوان ارباً اربایم کلامی بر زبان آور که من در فکر لیلایم تو را من روبروی او به روی این عبا چیدم نشانه از تن تو در تمام کربلا دیدم رسیده جان من بر لب به فریادم رسید زینب علی اکبر..... 🌸 جوانان بنی هاشم بیایید ناتوانم من شدم پیر و زمین گیرم میان خنده ی دشمن ببینید که شکسته شد عصای پیری لیلا بمیرم دیده او اینجا تن صد پاره ی او را نمانَد زنده او دیگر به نی بیند سر اکبر علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇