♦️علت دفن شبانه حضرت زهرا سلام الله علیها .......
🔻مسلمانان چرا شب دفن شد #صدیقه_کبری سلام الله علیها؟
🔺چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء سلام الله علیها؟
قَالَ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) عَنْ عِلَّةِ دَفْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ إِنَّهَا كَانَتْ سَاخِطَةً عَلَى قَوْمٍ كَرِهَتْ حُضُورَهُمْ جِنَازَتَهَا وَ حَرَامٌ عَلَى مَنْ يَتَوَلَّاهُمْ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ وُلْدِهَا.
اصبغ بن نباته گوید از #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از علت #دفن_شبانه حضرت زهرا صلوات الله علیها دختر #رسول_الله (صلی الله علیه و آله) سوال شد.
حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود:
همانا فاطمه سلام الله علیها بر آن قوم خشمگین بود و از حضور آنها بر جنازه اش رضایت نداشت.
و بر هر كس كه #ولايت و دوستى آن گروه را داشته باشد؛ حرام است كه بر احدى از فرزندان فاطمه (صلوات الله علیها) نماز بگزارد.
📕الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 658
مناقب (ابن شهرآشوب)، ج3، ص: 363
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 183
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
.
|⇦•شب بود وچشم خفتگان...
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج #مهدی_سماواتی
●━━━━━━───────
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
شب بود وچشم خفتگان در خواب خوش بود
بيدار مردي اشک چشمش آب خوش بود
در بي کَسي تنها امیدش را داده از دست
نخل و نهالِ نارسش را داده از دست
در خاک پنهان کرده خونين لاله اش را
آزرده جسمِ يار هجده ساله اش را
اشکش به رُخ چون اَنجم از افلاک ميريخت
بر پيکر تنها عزیزش خاک ميرخت
گويي که مرگِ يار را باور نمي داشت
از خاکِ قبر همسرش سر بر نمي داشت
می رفت کم کم گُم شود در آسمان ماه
چون عُمر يارش عُمر شب را ديد کوتاه
بوسيد در دريايِ اشکِ ديده گِل را
برداشت صورت از زمين بگذاشت دل را
*دید شب داره به آخر میرسه، به زحمت از کنارِ قبر فاطمه برخواست، دست و دامنش رو از خاکِ قبرِ فاطمه تکان داد، صدا زد: زهرا جان! "فَإِنْ أَنْصَرِف فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ" یعنی زهرا اگه دارم میرم از روی خستگی نیست، قبرت باید مخفی بمانه*
بگذاشت جانش را در آن صحرا شبانه
با پيکرِ بي جان روان شد سوي خانه
آن خانه اي کز دود آهش بُد سيه پوش
در آن چراغ عُمر يارش گشت خاموش
آنجا که خاکش را به خون آغشته بودند
هم آرزو هم شاديش را کُشته بودند
آنجا که جز غمهاي عالم را نميديد
در هر طرف ميگشت زهرا را نميديد
صبح آمد وشب خفتگان جَستند از جا
آماده بعد از دفن بر تشييع زهرا
در بین ره مقداد آن پیر جوانمرد
همچون علی در غیرت و مردانگی مَرد
فریاد زد کی چشم دلهاتان همه کور
در ظلمت شب دفن شد آن آیت نور
#دفن_شبانه
*دیشب علی بدنِ فاطمه اش رو غریبانه برداشت، دفن کرد...*
او بود از جمع شما بیزار بیزار
او دید از خیلِ شما آزار آزار
*آی نانجیبا! تا تونستید زهرا رو اذیتش کردید، جسارت کردید، حالا برا تشییعِ جنازه اش اومدید؟*
ثانی دوباره زخم مولا را نمک زد
مقداد را چون بانویش زهرا کتک زد
*مقداد روی زمین افتاد، شروع کرد گریه کردن، گفتن: مقداد! تو مردِ جنگی، پهلوانی، چرا با یک سیلی خوردن گریه میکنی؟ مقداد فرمود: برا خودم گریه نمی کنم، برا اون خانومی گریه می کنم که از این نانجیب سیلی خورده، عجب دستِ سنگینی داره...*
خون بر دلِ زار امیرالمؤمنین شد
زیرا غلامِ پیر او نقش زمین شد
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*امیرالمومنین تو خونه نشسته، اومدن گفتن: یاعلی! چرا نشسته ای؟ میخوان قبر فاطمه رو نبش کنند، به بدنِ فاطمه ات نماز بخونن، خدا میدونه این خبر با دلِ علیِ مرتضی چه کرد، پارچه ای که توی جنگ به سر می بست، به سرِ مبارکش بست، شمشیرِ برهنه برداشت، مثل شیرِ غضبناک اومد، گریبانِ دومی رو گرفت زمین زد، نوشتن چیزی نمونده بود جان از بدنِ نحسش بیرون بیاد، علی فرمود: چه کنم مأمورِ به صبرم، رهاش کرد، فرمود: اگه دست به یکی از این صورتِ قبرها بزنید، زمین رو از خونِ شما رنگین میکنم، دیدن این علی، علیِ میدانِ بدرِ، علیِ میدانِ اُحُدِ، علیِ امروز، علیِ خیبر گشاست، دیگه اون آقایی نیست که مقابل چشمش فاطمه اش رو بزنن، دستش بسته باشه چیزی نگه... همه برگشتن و رفتن، علی از دور یه نگاه به قبرِ فاطمه اش انداخت، فاطمه جان! علی زنده باشِ و به قبرت هم جسارت کنند؟ نه!
آی حسینیا! امروز شماها بگید: علی جان! نتونستید ببینی یه عده جسارت کنند به قبرِ فاطمه ات، حق هم همین بود آقا! اما کجا بودی کربلا؟ حُسینت رو کُشتن، بعد از شهادتش به بدنش هم جسارت کردن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی" با سُمِ اسبان بدنش رو پایمال کردند. ای حسین!...
ــــــــــــــــــ
#حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#روضه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#زمینه #غسل_شبانه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
زهرا شبونه، شکسته غرورم
موندم چجوری، تنت رو بشورم
زینب داره می بینه تابوتو
دیدم دیگه کبودیِ روتو
آخر نگفتی زخمِ بازوتو
ای وای خانوم، ای وای خانوم
با آبِ غسلت، اشکم روونه
کشته علی رو، دفنِ شبونه
مظلومه زهرا 4
*******
حالا که وقته، تشیعِ جنازس
بازم به رویِ، کفن خونِ تازس
امشب علی کنارِ تو مُرده
زخم تو دادمو درآورده
چی بوده که به صورت خورده
ای وای خانوم، ای وای خانوم
واسه همین بود، رو می گرفتی
از کوچه آخر، چیزی نگفتی
مظلومه زهرا 4
*******
باور ندارم، تو قبری عزیزم
آخه چجوری، رو تو خاک بریزم
پاشو ببین علی گرفتاره
این خونه رو سرِ من آواره
رفتی و خونِ تو رو دیواره
ای وای خانوم، ای وای خانوم
تا صبح میمونم، امشب کنارت
افتادم از پا، روی مزارت
مظلومه زهرا 4
👇
...............................
.
روز شهادت ~ #تشییع_جنازه
سبک زهرا شبونه شکستی غرورم ..
زهرا ، ببین بغض گرفته گلومو
برگرد ، که دوریت سفید کرده مومو۲
(برگرد که خونه بی تو دلگیره
برگرد که زینب داره می میره)۲
برگرد حسن بهونه میگیره ...
حالا که من پُر از غم و دردم
هی دور بستر تو میگردم
برگرد ببین درُ عوض کردم ...
برگرد زهرا ...
با رفتن تو دل بی شکیبه
برگرد عزیزم ، حیدر غریبه
حیدر غریبه ... حیدر غریبه ...
....****....
فصل بهاره چرا تو خزونی۲
برگرد عزیزم تو خیلی جوونی۲
(جای تو نیست میون این تابوت
برگرد ایشالله خوب میشه پهلوت)۲
کشته منو زخم روی بازوت
از من نگیر نگاهِ کم سوتو
با من نگفتی درد پهلوتو
حق داشتی پوشوندی ازم روتو
برگرد زهرا ...
با رفتن تو دل بی شکیبه
برگرد عزیزم ، حیدر غریبه
حیدر غریبه ... حیدر غریبه ...
.....****.....
باشه قرار من و تو، توو گودال۲
پیش چشامون حسین میره از حال۲
(میبینی که رو مرکب افتاده
پیشِ نگاهِ زینب افتاده
دفنش به نیمۀ شب افتاده)۲
میبینی انگشترشو بردن
پیراهن از تنش درآوردن
زن هایِ خیمه کعب نی خوردن
زهرا برگرد ...
اونجا بیا و باز مادری کن
فکری برای بی معجری کن
زینب غریبه ... زینب غریبه ...
#تشییع_شبانه
#دفن_مخفیانه #دفن_شبانه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
#فاطمیه
#دفن_شبانه
#مهدی_میرداماد 🎤
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد است رسول الله . علیا ولی الله...
(تشییع جنازه حضرت زهراست همه بگن...)
(فکر کن الان مدینه ای)
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
وآی / وای از دل حیدر...
وآی / وای از دل حیدر...
ای یار علی خدا نگهدار
غمخوار علی خدا نگهدار
من ماندم این بستر خالی
بیمار علی خدا نگهدار (2)
باور نکنم من / ای شمع خموشم
تابوت تو باشد/ امشب سر دوشم (2)
من بی تو غروب آفتابم
من بی تو دگر چاره ندارم
دگر نکند کسی ز من یاد
من بی تو سلام بی جوابم (2)
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
وآی / وای از دل حیدر...
وآی / وای از دل حیدر...
هم پیکر خسته را بشویم
هم دیدۀ بسته را بشویم
با اشک دو دیدۀ خود امشب
من دست شکسته را بشویم(2)
دستی به سوی خدا گرفتی
بیمار علی شفا گرفتی
با رفتنت ای رفته ز دستم
حآجت خود از خدا گرفتی
اما بخدا فاطمه جانم
تو دلخوشی مرا گرفتی
وآی / وای از دل حیدر...
#تشییع_شبانه
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#زمینه
#فاطمیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زخم دلم بهتر نمیشه
این حیدر اون حیدر نمیشه
زخم دلم هر چی که باشه
باز زخم میخ در نمیشه
زخم پهلوی زن پا به ماه
این همه روزه نشد رو به راه
روضه هاشو گفتم هر شب به چاه
پشت در افتاده بود بی پناه
کشتنش اما میگفتن که خودش مرد
خودش حتما یه روز محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونش
خودش آتیش گرفت حتما تو خونش
ای وای من ای وای من زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از بعد تو گفتم همیشه
این خونه اون خونه نمیشه
یه جوری دستتو شکستن
موی حسن شونه نمیشه
روضه میخوندی همش با حسین
بگو من غریب ترم یا حسین
زنده بودم پیش چشمای من
زنمو زدن اما حسین
زینبو اهل حرم دل نگرانند
حسین تا هست زن ها در امانند
حسین تا هست خیمه روبراهه
غم ناموس بعد از قتلگاهه
ای وای من ای وای من زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمد_اسداللهی✍
.....................
.
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داغ تو رو دلها گذاشتن
حیدر و تنها گذاشتن
پشت در افتادی روی در
هیزم به دست و پا گذاشتن
میسوزم با این غم شعله ور
شدی زیر دست و پا بی پسر
سخته دست منو بسته باشن
کمک از علی بخوای زیر در
دیدم آتیش داره سمت تو میره
دیدم افتادنت رو خیره خیره
دعا کردم همین که در شکستش
تو رو میخ دری از من نگیره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمزمه_فاطمیه
#فاطمیه
دفن حضرت زهرا گریز حضرت رقیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از روضه ی تدفین زهرا
این جوربه ما دادن حواله
شام غریبانی بگم از
زینب و تدفین سه ساله
بال و پر دیگه کبوتر نداشت
رفت از این دنیا و مادر نداشت
برا دفن اسبابه لازم نداشت
بدنش یه جای سالم نداشت
زن غساله میگفت بچم مریضه
نمیدونست برا ما خیلی عزیزه
رحمی اینا به تن پاکش نکردن
توی قبرستونشون خاکش نکردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دفن_شبانه