eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
از دست چشم‌های تو بین دو راهی‌ام محکوم تا همیشهٔ خواهی نخواهی‌ام یک چشم می‌فروشد و یک چشم می‌خرد از دست چشم‌های تو، بین دو راهی‌ام با شعله‌های نرگس تو دود می‌شوم مولود مرگ هستم و اسفندماهی‌ام طوفان رهین دولت خانه‌بدوشی است هستی گرفته از پی بی سرپناهی‌ام تا طفل اشک آمد و بر دامنم نشست مهتاب شد به دامن شب روسیاهی‌ام در دادگاه عشق به شاهد نیاز نیست ثابت شده به خاطر تو بی گناهی‌ام از پای درسِ مکتب چشم تو آمدم این پاره‌پاره دل، دل خونین گواهی‌ام در خـیـمـهٔ نـگـاه تـو آتـش گـرفـته‌ام من روضه‌خوان چشم توأم! قتلگاهی‌ام! در موج اشک غرق شدم تا بجویمش در حـیـرت از تلظی آن بچـه‌ماهی‌ام در چشم من تمام زمین بارگاه توست من هر کجا روم، به حضور تو راهی‌ام 🍁🍃🍂
سرودهء استاد حاج سعید حدادیان در پی آرمان علیوردی هفتم آبانماه ۱۴۰۱ الا ! ماجرا این است تمام مشکل آشوبگر فقط است به هر بهانه واهی، عدو بهانه گرفت فقط نه چادر، را نشانه گرفت گهی به سخره گرفته‌است دین و ایمان را گهی به معرکه آتش زده است را گلوی مرد را بریدن آزادی‌ست!؟! و چادر از سر زن‌ها کشیدن آزادی‌ست!؟! و عمق فاجعه این است بین این قاموس ز ارج و قرب خود افتاده واژهء ظهور فتنه به تایید کیست!؟! آمریکا عزای ما عید کیست!؟! امریکا کجاست!؟! به دامان ننگ اسرائیل!؟! شرف کجاست!؟! خشاب اسراییل!؟! شرف عقیده و ایمان و باور است، بیا شرف حفاظت از مرز است، بیا تمام مکتب ما، آرمان ما: حیدر و ذکر روز و شب و روح و جان ما: تمام پیکر اگر سیاه و کبود به جز ثنای علی بر لبش نخواهد بود مکتب علی وردی‌ست که بود نام تو، ورد لب علی وردی غریب نماند، علی کجا تنهاست!؟! علی امیر و علی سرور و علی مولاست ببین به محفل ما نور کبریایی را در آرمان شهید یی را کسی که جان به تو بازد برنده خواهد بود و یاد زنده خواهد بود الا که آه دل اهل خیمه می‌گیرد الا که شیعه شبیه می‌میرد رواست خون دل از ما روان باشد که رسم زجرکشی شیوه سنان باشد الا که باطن اهریمنان هویدا شد دوباره فتنهٔ و سنان هویدا شد دوباره حرمله هر چه سلاح داشت به کف گلوی تشنهٔ را گرفت هدف
🌸 بر خاتم انبیاء محمد (ص) ۱ با هر نفسی که رفت و آمد صلوات دل در دم و بازدم صدا زد صلوات در هر صلوات دو محمد(ص) داریم بر خاتم انبیاء مجدد صلوات ۲ در محفل عاشقان به جای کلمات ریزد ز لبان شاعران نقل و نبات عید است دهان خویش را شیرین کن بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات ۳ هم چشمهٔ کوثر است، هم آب حیات هم قند مکرر است، هم حب نبات در بارش چشم و گردش تسبیحش بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات ۴ گفتی که مرا دوست نداری، صلوات پا بر سر چشمم نگذاری، صلوات من عاشق «نه» گفتن مرموز توام چشم تو اشاره کرد آری صلوات ۵ کوتاه بیا عمر سرآمد، صلوات تو خوب دو عالمی و من بد، صلوات از اول اختلاف ما بیخود بود بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات ۶ چون بود همیشه در سرشتم صلوات در حکم قصاص او نوشتم صلوات تا پای قسم به دوست آمد به میان از خون عزیز خود گذشتم، صلوات ۷ پشت در بسته ایم و چاره صلوات از داخل خانه شد اشاره صلوات این صاحب خانه عاشق نام کسی ست در باز اگر نشد، دوباره صلوات ۸ افسرده اگر شدی برادر صلوات هر وقت دلت گرفت خواهر صلوات روح پدرم شاد که می گفت به ما هر روز نثار روح مادر صلوات ۹ آنگاه که جانم به لب آمد صلوات آن لحظه که مرغ روح پر زد صلوات در روز جزا که سر برآرم از خاک بر خاتم انبیاء محمد صلوات ۱۰ گفتند چه ها کردی!؟ گفتم صلوات دنبال چه می گردی!؟ گفتم صلوات در بهت شب اول قبرم منکر فرمود چه آوردی!؟ گفتم صلوات ۱۱ در بستر احتضار در حال ممات مادر به نسیم رحمتی یافت نجات گفتم که چگونه جان به در بردی!؟ گفت: نذر صلوات، آه نذر صلوات ١٢ در سختی روزگار و قحطی امید آن گاه که هیچ کس به دادت نرسید وقتی همه درها به رویت بسته شدند ذکر صلوات می شود شاه کلید ١٣ سرزنده منم، من که به هنگام ممات نوشیده ام از چشم شما آب حیات در چهره‌ی چارده علی(ع) نور سلام بر چشم چهارده محمد (ص) صلوات ✍ حاج •┈┈••✾••┈┈•
با هر نفسی که رفت و آمد صلوات دل در دم و بازدم صدا زد صلوات در هر صلوات دو محمد(ص) داریم بر خاتم انبیاء مجدد صلوات در محفل عاشقان به جای کلمات ریزد ز لبان شاعران نقل و نبات عید است دهان خویش را شیرین کن بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات هم چشمهٔ کوثر است، هم آب حیات هم قند مکرر است، هم حب نبات در بارش چشم و گردش تسبیحش بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات گفتی که مرا دوست نداری، صلوات پا بر سر چشمم نگذاری، صلوات من عاشق «نه» گفتن مرموز توام چشم تو اشاره کرد آری صلوات کوتاه بیا عمر سرآمد، صلوات تو خوب دو عالمی و من بد، صلوات از اول اختلاف ما بیخود بود بر خاتم انبیاء محمد(ص) صلوات چون بود همیشه در سرشتم صلوات در حکم قصاص او نوشتم صلوات تا پای قسم به دوست آمد به میان از خون عزیز خود گذشتم، صلوات پشت در بسته ایم و چاره صلوات از داخل خانه شد اشاره صلوات این صاحب خانه عاشق نام کسی ست در باز اگر نشد، دوباره صلوات افسرده اگر شدی برادر صلوات هر وقت دلت گرفت خواهر صلوات روح پدرم شاد که می گفت به ما هر روز نثار روح مادر صلوات آنگاه که جانم به لب آمد صلوات آن لحظه که مرغ روح پر زد صلوات در روز جزا که سر برآرم از خاک بر خاتم انبیاء محمد صلوات گفتند چه ها کردی!؟ گفتم صلوات دنبال چه می گردی!؟ گفتم صلوات در بهت شب اول قبرم منکر فرمود چه آوردی!؟ گفتم صلوات در بستر احتضار در حال ممات مادر به نسیم رحمتی یافت نجات گفتم که چگونه جان به در بردی!؟ گفت: نذر صلوات، آه نذر صلوات در سختی روزگار و قحطی امید آن گاه که هیچ کس به دادت نرسید وقتی همه درها به رویت بسته شدند ذکر صلوات می شود شاه کلید سرزنده منم، من که به هنگام ممات نوشیده ام از چشم شما آب حیات در چهره‌ی چارده علی(ع) نور سلام بر چشم چهارده محمد (ص) صلوات
؛ ؛ ؛ یادم آمد محرّم آن‌سال  عشق با ما قرار تازه گذاشت  حکم آماده باش لغو شد و  هیچ‌کس میل بازگشت نداشت    دسته‌ی دوستان اهل ادب  تحت فرمان شاعری بودند  همگی اهل یک حسینیه  تعزیه‌خوان ماهری بودند    خیمه‌سوزان عصر عاشورا  همه آتش شدند، آه شدند   دسته‌ی دوستان تعزیه‌خوان  گل میدان صبح‌گاه شدند    چند روزی گذشت و شکر خدا  حکم آماده‌باش هم آمد  روح از جسم و هوش از سر برد  بوی عطری که از حرم آمد    شب حمله به حکم فرمانده  اهل آن دسته انتخاب شدند  اولین راهیان آن میدان  پیشتازان فتح باب شدند    شب دل‌دادگان دریادل   شب رزمندگان عاشق بود  گریه‌ی آن‌شب مخالف‌خوان  با معین‌البُکا مـوافق بود    همه با حمله‌های برق‌آسا  وسط معرکه درخشیدند  بعد یک عمر تعزیه خواندن  کربلا را به چشم خود دیدند    آن‌که نقش امام را می‌خواند  با ابالفضل و با علی‌اکبر  تانک‌ها را در آتش افکندند  لرزه افتاد بر تن لشکر    در تب پیچ‌و‌تاب پیشروی  عده‌ای در محاصره ماندند  همه با هم در آخرین اجرا  زخمی و تشنه‌لب رجز خواندند    دیدی ای دل که تعزیه‌خوانان  پیش فرمانده روسپید شدند  زیر باران آتش دشمن  همه جز یک نفر شهید شدند    دیده‌بانان به چشم تر دیدند  آخرین پرده بود بی‌پرده  سر نعش حسین تعزیه‌خوان  شمر با گریه آب آورده     بعد سی‌سال آن مخالف‌خوان  به رفیقان هم‌قسم پیوست  به مریدان حضرت زینب به شهیدان آن حرم پیوست    روز تشییع پیکرش دیدند  اشک از چشم آسمان آمد  در حسینیه ولوله افتاد   تا صدای سکینه‌خوان آمد    نسخه‌ی تعزیه ورق می‌خورد  شکوه با پیکر برادر بود  سر این صحنه شد به پا محشر  تن پاک شهید، بی سر بود ✍
؛ ؛ ؛ یادم آمد محرّم آن‌سال  عشق با ما قرار تازه گذاشت  حکم آماده باش لغو شد و  هیچ‌کس میل بازگشت نداشت    دسته‌ی دوستان اهل ادب  تحت فرمان شاعری بودند  همگی اهل یک حسینیه  تعزیه‌خوان ماهری بودند    خیمه‌سوزان عصر عاشورا  همه آتش شدند، آه شدند   دسته‌ی دوستان تعزیه‌خوان  گل میدان صبح‌گاه شدند    چند روزی گذشت و شکر خدا  حکم آماده‌باش هم آمد  روح از جسم و هوش از سر برد  بوی عطری که از حرم آمد    شب حمله به حکم فرمانده  اهل آن دسته انتخاب شدند  اولین راهیان آن میدان  پیشتازان فتح باب شدند    شب دل‌دادگان دریادل   شب رزمندگان عاشق بود  گریه‌ی آن‌شب مخالف‌خوان  با معین‌البُکا مـوافق بود    همه با حمله‌های برق‌آسا  وسط معرکه درخشیدند  بعد یک عمر تعزیه خواندن  کربلا را به چشم خود دیدند    آن‌که نقش امام را می‌خواند  با ابالفضل و با علی‌اکبر  تانک‌ها را در آتش افکندند  لرزه افتاد بر تن لشکر    در تب پیچ‌و‌تاب پیشروی  عده‌ای در محاصره ماندند  همه با هم در آخرین اجرا  زخمی و تشنه‌لب رجز خواندند    دیدی ای دل که تعزیه‌خوانان  پیش فرمانده روسپید شدند  زیر باران آتش دشمن  همه جز یک نفر شهید شدند    دیده‌بانان به چشم تر دیدند  آخرین پرده بود بی‌پرده  سر نعش حسین تعزیه‌خوان  شمر با گریه آب آورده     بعد سی‌سال آن مخالف‌خوان  به رفیقان هم‌قسم پیوست  به مریدان حضرت زینب به شهیدان آن حرم پیوست    روز تشییع پیکرش دیدند  اشک از چشم آسمان آمد  در حسینیه ولوله افتاد   تا صدای سکینه‌خوان آمد    نسخه‌ی تعزیه ورق می‌خورد  شکوه با پیکر برادر بود  سر این صحنه شد به پا محشر  تن پاک شهید، بی سر بود ✍
مداحی_آنلاین_امشب_هوای_غربت_رخنه.mp3
2.7M
🔳 (ص) 🔳 (ع) 🌴امشب هوای غربت رخنه به سینه کرده 🌴آخر یاد مدینه کرده 🎙حاج 🥀🍃
مداحی آنلاین - رب انی استغفرک استغفار حیا - حدادیان.mp3
2.17M
رَبِّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ حَیَاءٍ هر چی نمک خوردم نمکدون‌شکنی کردم... 🎤