eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
140 دنبال‌کننده
59.6هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ «داغ حرم» با صدای حسین حقیقی 🏴 به مناسبت سالروز علیه السلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بند اول_داره میسوزه تنم از زهر.mp3
1.76M
‍ . 🏴 شهادت حضرت علیه السلام 🏴بند اول داره میسوزه تنم از زهر غریبم و بی کس و یارم منم همون جامونده ای که یه عمره گریه شده کارم شما فقط روضه شنیدید من اما روضه هارو دیدم تمومه صحنه های تلخ و دیدم و ای کاش نمیدیدم خنجره روی حنجرو دیدم من می برید از قفا سرو دیدم من زجه زنان یه خواهرو دیدم من اوج مصیبت و یه جا دیدم من آتیشو توی خیمه ها دیدم من سیلی زدن به دخترا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند دوم یادم نمیره قحط آب و دونه دونه اشک رباب و خودم میدیدم توی چشماش من اونجا اوج اضطراب و یادم نمیره اون دمی که تیر سه شعبه رو رها کرد مِن الاذن اِلی الاذن وای سر از تن علی جدا کرد هلهله ی یه لشکرو دیدم من خونِ گلوی اصغرو دیدم من زیر عبا یه پیکرو دیدم من حسینو پشت خیمه ها دیدم من میخوند برا علی لالا دیدم من قبر کوچیکشو خدا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند سوم توی چهار سالگی رفتم منم با عمه به اسارت گفتنه از اونروزا سخته مصیبتش بود بی نهایت رد شدم از کوچه و بازار رد شدم از میونه اغیار یادم نرفته خنده هاشون میده هنوزم منو آزار کوفه و شام پر بلا رفتم من مثل رقیه زیر پا رفتم من با عمه تو خرابه ها رفتم من بین یه عده بی حیا رفتم من بزم میِ حرومیا رفتم من محله ی یهودیا رفتم من واویلتا واویلتا واویلا ۱۴۰۱/۰۳/۳۱ ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی ..................................................
. بدنی مانده زیر پا دیدی سری از پیکری جدا دیدی همه عمر گریه میکردی سر طفلی به نیزه ها دیدی از جگر ناله میزدی چونکه خون پاشیده هر کجا دیدی با رقیه چقد زمین خوردی لگد از پای آشنا دیدی سرو رویت پر کبودی بود صدمه در برو بیا دیدی به روی چادر سر زینب ُمردی از بسکه رد پا دیدی لگد و مشت و هو شدن ها را جلوی چشم بر ملا دیدی غارت خیمه بی اباالفضل را همره ضربه بی هوا دیدی خنجر کند غرق خون را در دست آن شمر بی حیا دیدی همه روضه ها و مقتل را همه را یک به یک شما دیدی محمد حبیب زاده✍ .
4_5839272978264621674.mp3
3.36M
‍ . 🏴شعر شهادت امام محمد باقر علیه السلام تنم داره میسوزه دیگه طاقت ندارم کرببلارو دیدم هوای گریه دارم منم همون که رفتم با عمه به اسارت ندیدم اونجا به جز بدگویی و جسارت اونروزا عقده شد برام دلیل گریه شد برام عمریه که میسوزمو فقط غم هدیه شد برام شنیده هارو دیدم و... بار غمی کشیدم و... از کربلا تا شام غم اسارت و چشیدم و... دیگه راحت شدم خدا از اینهمه درد و بلا بهونه بود زهر،منو کشت فکر و خیال کربلا (واویلتا واویلتا) تا وارد شام شدم کودکی بیش نبودم هلهله بود و غوغا آتیش گرفت وجودم دیدم که کوچه هاشون همه چراغونی بود انگاری شهر آماده واسه یه مهمونی بود پیرو جووناشون همه دور ماها حلقه زدن گفتن اینا خارجین از روی بوم سنگ میزدن بردنمون تو کوچه ها محله ی یهودیا دریده چشمای اونا یادم نمیره ای خدا بزم حرامیای پست قلبمو بد جوری شکست دیدم عموم رو نیزه ها یه دفعه اون چشاشو بست (واویلتا واویلتا) 🎤با نوای زیبای حاج غلامحسین مردانی 🎪 ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
4_6041675738745145680.mp3
10.53M
‍ . بند اول عزیز زهرا منم میسوزه جون و تنم ز سوز زهر جفا نفس نفس میزنم تو سینه کوه غمه شکسته بال و پرم چشام به در مونده و منتظره مادرم یاد زهرا کنم زیر لب زمزمه السلام علی اُمِّنا فاطمه یاغریب یاغریب یا امام باقر بند دوم غصه برای منه گریه دوای منه یه عمریه مونسم اشک چشای منه اون همه درد و بلا محاله یادم بره یه لحظه کرببلا محاله یادم ببره جدمو میزدن گوشه‌ی قتلگاه فرقه بالسیوف فرقه بالرماح یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند سوم یه شاهِ خونین بدن یه کشته‌ی بی کفن هنوز توی گوشمه العطشِ جدِ من زخمای روی تنش محاله یادم بره غارت پیراهنش محاله یادم بره جدمو میزدن پیش چشمای ما فرقه بالخشب فرقه بالعصا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین بند چهارم یه عمره تو نوبتم منتظره دعوتم الهی زودتر بشه کرببلا قسمتم نذر عزای توعه اشک چشام یاحسین بازم میشم زائرت با یه سلام یاحسین رو به سمت حرم میگم از دور آقا السلام علی ساکن کربلا یاغریب یاغریب یاحسین یاحسین 🖋️ ✍ 🎤 🎤
. السلام علیک یا باقر العلوم علیه السلام نور خدا ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد قربان دل وچشم تر حضرت باقر داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام آتش زده بر بال وپر حضرت باقر زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشستند ملائک زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر ✍ .
. بقعه ی نور بغضی که پنجه زدگلوی اطهرت را عمری گرفته بود راه حنجرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پاشیده بودی اشک های باورت را تو پنجمین خورشید اهل نور هستی نور خدا کرده احاطه ،محورت را خود سوختی بهر نجات اهل ایمان کردی تو خرج خلق، مهر انورت را در بستر بیماری و در هُرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت ،مادرت را با خاطرات کربلا و کوفه وشام پُرکرده بودی ،برگ برگ دفترت را یاد علی اکبر و عباس و اصغر آتش فکنده لحظه های آخرت را از کربلا ،جان و دلت می سوخت، ازچه آتش زده زهر ستم بال و پرت را شد بقعه ی نوری دگر،خاک مدینه بُردند زیر خاک، وقتی پیکرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گرد درد وغم ،دور وبرت را ✍ .
. : عمریست که در این دل، من کرب و بلا دارم در سینه ی محزونم، کهفُ الشهدا دارم در دیده پر خونم، صحرای منا دارم من شاهدِ گودال و خود نیز عزادارم هفتاد و دو پیکر را، بی سر به زمین دیدم هجده سرِ بر نیزه، خونین و غمین دیدم اعضای مقطع را من دیده ام از یاران دستانِ جدا هر سو، از پیکر سرداران انگشتر و انگشت و غارت، ز جفاکاران من دیده ام از نزدیک خونبارش و خونباران از یوسفِ زهرا یک، پیراهن خونین را گه بر سرِ نِی دیدم، گه دستِ حرامی ها وای از دلِ مادرها، آه از غمِ خواهرها فریادِ ستم بود و نااَمنیِ دخترها دستورِ فرار آمد، از سَرورِ سَرورها من هیچ نمیگویم، از غارتِ معجرها انواعِ نوازش ها، با کعبِ نِیِ دژخیم یک باره برایم شد، محشر بخدا ترسیم دیدم به دو چشمِ خویش، من غربت زینب را در معبرِ آن گودال، غمهای لبالب را احوالِ اسیران را، سجاد و غم و تب را بر پیکر جدِ خود، جای سمِ مرکب را بودند در آن غوغا، عشاقِ خدا شیدا آهِ اُسرا بود و اشکِ شهدا پیدا دیدم به حرم آنگاه، انواعِ جسارت را در شدتِ ضرب و شتم، آغازِ اسارت را بر حرمتِ ناموسِ حق، اوجِ خسارت را اظهارِ شماتت را، اِعمالِ حقارت را آن چیز که در آن بِین، دلبسته به زهرا بود هشتاد و چهار آهِ پیوسته به زهرا بود در سلسله آل الله، غمهای فراوان دید با گریه ی ما دشمن، بدجور بما خندید از وحشتِ غم گاهی، جسمِ شهدا لرزید از نیزه عمو عباس، بر قافله بس گِریید این است حقوقِ ما؟ بارانِ جفا از بام؟ ناموسِ خدا همراه، با شمرِ لعین تا شام؟ از کوفه بگو اما، از شامِ خزان هرگز از نیزه بگو اما، از زخمِ زبان هرگز از گریه بگو اما، از اشکِ زنان هرگز از غصه بگو اما، از سوزشِ جان هرگز ناموسِ پیمبر را عنوانِ کنیزی چیست؟ هان! عترتِ زهرا را، این زخمه ی هیزی چیست؟ ✍ .
علیه‌السلام 🔹طبیب عالم🔹 ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه... تو طفل روی ناقۀ عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را .
1_1098397161.mp3
8.47M
🎙 یا مظلوم...(امام باقر۳)٢ غروب و دلتنگی... چشم به خورشید می‌دوزه تو این همه غربت... دلم براتون می‌سوزه نبردی از حرم نصیبی بالاسرِ تو نیست حبیبی تو شهر جدتم غریبی امام باقر ، امام باقر غریبی و یه خادم و یه پرده داری نداری این شبا حتی یه نفر زائری داری نداری تو مدینه یه روضه و یه عزاداری نداری حتی کنار خاکتم شمع مزاری نداری یا مظلوم...(امام باقر۳)٢ -------------------------------- میسوزه قلبم چون... دلم پر از رنج و درده الهی اون روزا... بره دیگه بر نگرده روزی که شمر دلارو خون کرد خون به دل پیر و جوون کرد نیزه‌ای شاهو سرنگون کرد ای‌وای از این غم ، ای‌وای از این غم مگه یادم میره عمو به علقمه رفت نیومد علی اکبر زیر لب با زمزمه رفت نیومد وقتی که شیرخوار وسطِ اون همهمه رفت نیومد نفس ارباب جلو چشم فاطمه رفت نیومد واویلا...(آه و واویلا۳)٢ -------------------------------- چه جور بخونم باز... مصیبت کربلا رو مهمونیِ کاخ و... سرِ تو طشت طلا رو یکی یه چوب خیزرون داشت رو لبشم زخم زبون داشت چشمای ما با گریه خون داشت ای‌وای از این غم ، ای‌وای از این غم همه تماشا اومدن، دور ماها غلغله بود نشد بایستم روی پام، چون کف پام آبله بود عمه رو میزدن ولی بین ماها فاصله بود نشد سپر شم من براش، به گردنم سلسله بود واویلا...(آه و واویلا۳)٢ -------------------------------- علیه السلام عليه السلام
90.7K
باقر آل پیمبر کشته شد در راه داور جسم مسلم در میان کوچه‌ها افتاده بی سر عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت باقر آل نبی در یاری قرآن فدا شد حضرت مسلم سرش لب تشنه از پیکر جدا شد عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت حضرت باقر تنش تشییع شد بر دوش یاران جسم مسلم در میان کوچه‌ها شد سنگباران عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت 🎤 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠