.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
سینه زنی شهادت حضرت زهرا(س)، با نوای کربلایی #جواد_مقدم -(خانوم خونۀ حیدر، مرو زهرا...)
بریم مدینه ، خونۀ مولا
عیادت مادری خسته
که این روزا دلش شکسته
جوونه اما گردِ پیری
رو سر و صورتش نشسته
خیال موندن ، نداره دیگه
خیری ندیده از مدینه
یه دنیا غم داره تو سینه
میکشه آه سردی تا که
غربت حیدر و می بینه
بار سفر رو داره میبنده
صدای آهِ علی بلنده
چند روزه کارش فقط همینه
تابوت و می بینه و میخنده...
«خانوم خونۀ حیدر،مرو زهرا..»
حسن یه گوشه ، خیره به مادر
زانویِ غم بغل گرفته
داره به دل حرف نگفته
خیلی صبوره اما بازم
کوچه ها از یادش نرفته
روی کبود و ، چادرِ خاکی
لکه ی خونِ مونده رو در
شده بلایِ جونِ حیدر
سه ماهه که خانوم خونش
بی رمق افتاده تو بستر
دلش گرفته از این زمونه
بهار عمرش روبه خزونه
دست شکستش بالا نمیاد
عجل وفاتی داره میخونه...
«خانوم خونۀ حیدر، مرو زهرا..»
تو این روزای ، آخر عمری
رسیده کار بچه هارو
کرده همه سفارشارو
با بغضی که داره تو سینه
روضه میخونه این شبا رو
برا حسینش ، داره میدوزه
یه پیروهن با دست لرزون
آروم آروم با چشم گریون
میگه به زینب عوضِ من
تن حسینم تو بپوشون
میاد یه روزی که ته گودال
داداش حسینت میوفته بی حال
سر همین پیروهن کهنه
میبینی میشه دورش چه جنجال
«خانوم خونۀ حیدر، مرو زهرا..»
👇
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
سینه زنی #سنگین ویژه شهادت حضرت زهرا(س)*بانوای حسین #سیب_سرخی
ای ماهِ شبهایِ علی
ای دین و دنیایِ علی
وقتی نباشی خونه ام خرابُ
وقتی که هستی برام بهشته
زهرا حلالم کن اگه نه سال
با علی بودی و بد گذشته
خانومم نرو ای حبیبِ حیدر
می میرم نرو ای طبیبِ حیدر
تنهایی نرو که غریبِ حیدر
زهرا! یاسِ گلبرگِ علی
جانا! میدونم سخته ولی
جانا! تو نرو مرگِ علی
زهرا!
بی تو میمیرم نرو، زهرا!
دنیارو رو سرم نریز
زندگیمُ بهم نریز
تویِ قنوتام، با اشکِ چشمام
میگم هزارتا حرفِ نگفته
الهی مردی جلوی چشماش
خانومِ خونَش زمین نیوفته
افتادم، تو که پشت در افتادی
جون دادم، همین که با سر افتادی
تا زیرِ پایِ چهل نفر افتادی
بانو! چادر و چند رد پا
بازو! ای غلاف بی حیا
پهلو! مردمای بی وفا
بانو!
زهرا!
بی تو میمیرم نرو، زهرا!
خدایی آتیشم زدن
رو چادرت قدم زدن
یادم میوفته گریم میگیره
میکشم آه و هی میرم از حال
میرم میشینم، روضه میخونم
برای حسین و غروب گودال
واویلا، بمیرم برایِ زینب
تو گودال، میگیره صدایِ زینب
دست و پا زند پیشِ پایِ زینب
ای وای، زینب و نامحرما
میره، سر به روی نیزه ها
آتیش، میکشه به خیمه ها
ای وای
زهرا!
بی تو میمیرم نرو، زهرا!
.👇
.
#نوحه بلند گریه میکنم برات
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
بانوای #حاج_ابوذربیوکافی 🎤
شاعر: #حمید_رمی ✍
چه فرقی میکنه برای ما
کجای این زمین مزارته
هرجای دنیام که باشی دلِ
یه عده سینهزن کنارته
تُو اشکایی که مال روضته
یه عطر و بوی آسمونیه
گریه برای تو یکی از اون
لحظههای خوب جوونیه
از بس برات ناله میزنم
صدام گرفته مث صدات
هرجایی که اسم تو میاد
بلند گریه میکنم برات
................................................
زندگی شیعهی مرتضی
هر نفسش برای مادره
اگه یه دنیا روبروش باشه
پشت سرش دعای مادره
کجا برم جز درِ خونهای
که اونجا دست خالی پُر میشه
یتیم و مسکین که جای خودش
با یه نگاه اسیر، حُر میشه
نفس کشیدن بهونه بود
برا رسیدن به روضههات
نمیشه آروم بشم همش
بلند گریه میکنم برات
................................................
کار منه نوکری شما
کار تو مادریِ عالمین
از تو به ما خیلی چیزا رسید
بهترینش نوکری حسین
وقت سفر که میشه میشنوی
رو لب زائرا یه زمزمهست
زیارتِ کربلای حسین
از صدقهسری فاطمهست
نمیمونه شیعه آخرش
تُو حسرت گنبد طلات
کنار ششگوشهی حسین
بلند گریه میکنم برات
👇
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
اشعار فاطمیه -( روی مرا اگر به زمین می زنی بزن
این قدربین رفتن وماندن نمان بمان
پیرم مکن ز بارغمت ای جوان بمان
خورشیدمن به جانب مغرب روان مشو
قدری دگر به خاطراین آسمان بمان
مهمان نه بهار علی پا مکش ز باغ
نیلوفر امانتی باغبان بمان
ای دل شکسته آه تو ما را شکسته است
ای پرشکسته پر مکش از آشیان بمان
دیگر محل به عرض سلامم نمی دهند
ای هم نشین این دل بی همزبان بمان
راضی مشو دگر به زمین خوردنم مرو
بازی نکن تو با دل این پهلوان بمان
روی مرا اگر به زمین می زنی بزن
اما بیا بخاطراین کودکان بمان
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
اینقدر بین رفتن وماندن نمان بمان
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
اشعار فاطمیه -( روی مرا اگر به زمین می زنی بزن
این قدربین رفتن وماندن نمان بمان
پیرم مکن ز بارغمت ای جوان بمان
خورشیدمن به جانب مغرب روان مشو
قدری دگر به خاطراین آسمان بمان
مهمان نه بهار علی پا مکش ز باغ
نیلوفر امانتی باغبان بمان
ای دل شکسته آه تو ما را شکسته است
ای پرشکسته پر مکش از آشیان بمان
دیگر محل به عرض سلامم نمی دهند
ای هم نشین این دل بی همزبان بمان
راضی مشو دگر به زمین خوردنم مرو
بازی نکن تو با دل این پهلوان بمان
روی مرا اگر به زمین می زنی بزن
اما بیا بخاطراین کودکان بمان
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
اینقدر بین رفتن وماندن نمان بمان
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
4_158956615070908744.mp3
5.91M
#نوحه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
شعر وسبک حضرت زهرا(س)
شاعر: #حمید_رمی ✍
#سید_مهدی_میرداماد 🎤
چه فرقی میکنه برای ما
کجای این زمین مزارته
هرجای دنیام که باشی دلِ
یه عده سینهزن کنارته
تُو اشکایی که مال روضته
یه عطر و بوی آسمونیه
گریه برای تو یکی از اون
لحظههای خوب جوونیه
از بس برات ناله میزنم
صدام گرفته مث صدات
هرجایی که اسم تو میاد
بلند گریه میکنم برات
................................................
زندگی شیعهی مرتضی
هر نفسش برای مادره
اگه یه دنیا روبروش باشه
پشت سرش دعای مادره
کجا برم جز درِ خونهای
که اونجا دست خالی پُر میشه
یتیم و مسکین که جای خودش
با یه نگاه اسیر، حُر میشه
نفس کشیدن بهونه بود
برا رسیدن به روضههات
نمیشه آروم بشم همش
بلند گریه میکنم برات
................................................
کار منه نوکری شما
کار تو مادریِ عالمین
از تو به ما خیلی چیزا رسید
بهترینش نوکری حسین
وقت سفر که میشه میشنوی
رو لب زائرا یه زمزمهست
زیارتِ کربلای حسین
از صدقهسری فاطمهست
نمیمونه شیعه آخرش
تُو حسرت گنبد طلات
کنار ششگوشهی حسین
بلند گریه میکنم برات
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#سینه_زنی #واحد حضرت زهرا(س)
حالو هوای مرتضی دلگیر این شبها.
غصه داره مولا.بیزاره از دنیا.
زیر لب با فاطمش داره دایم این نجوا.
برا پرکشیدن خیلی زوده زهرا.
دیگه حرف از رفتن نزن خیلی هنوز جوونی.
بهار عمر من چرا رنگت شده خزونی
.ببین که این مردم جواب سلاممم نمیدن
.حرف از خداحافظی نزن بگو پیشم میمونی
.تورو به اشک چشمام نرو نرو زهرا.
ببین چقدر من تنهام نرو نرو زهرا
واویلا واویلا
اونایی که نمک حیدرو خورده بودن.
حرمت خونه ی حیدرو شکستن.
خونه ای که جای ملائک اسمون بود
.نامردا در این خونه رو شکستن
.دستای حیدرو بستن امان از این زمانه
.هرکی از راه رسید میزد بی خودو بی بهانه
ناموس حیدرو زدن نه یک دفعه چندبار
.یکی باسیلی و یکی غلاف و تازیانه.
میون اتیشو دود یک کافره نامرد.
گل یاس حیدررو زیر پاهاش له کرد.
واویلا واویلا
.لحظه های اخرو دستام نیمه جون.
خیلی غریبونه.میرم از این خونه.
این اخرین خواهش زهرای قدکمون
به یادت بمونه.دفنم کن شبونه.
کنار بسترم هرشب سوختی و باریدی
.میدونم پابه پام حیدر شبا نخوابیدی
.دیگه وقتشه که بگم علی خداحافظ.
حالو هوای مرتضی دلگیر این شبها.
غصه داره مولا.بیزاره از دنیا.
زیر لب با فاطمش داره دایم این نجوا.
برا پرکشیدن خیلی زوده زهرا.
دیگه حرف از رفتن نزن خیلی هنوز جوونی.
بهار عمر من چرا رنگت شده خزونی
.ببین که این مردم جواب سلاممم نمیدن
.حرف از خداحافظی نزن بگو پیشم میمونی
.تورو به اشک چشمام نرو نرو زهرا.
ببین چقدر من تنهام نرو نرو زهرا
واویلا واویلا
اونایی که نمک حیدرو خورده بودن.
حرمت خونه ی حیدرو شکستن.
خونه ای که جای ملائک اسمون بود
.نامردا در این خونه رو شکستن
.دستای حیدرو بستن امان از این زمانه
.هرکی از راه رسید میزد بی خودو بی بهانه
ناموس حیدرو زدن نه یک دفعه چندبار
.یکی باسیلی و یکی غلاف و تازیانه.
میون اتیشو دود یک کافره نامرد.
گل یاس حیدررو زیر پاهاش له کرد.
واویلا واویلا
.لحظه های اخرو دستام نیمه جون.
خیلی غریبونه.میرم از این خونه.
این اخرین خواهش زهرای قدکمون
به یادت بمونه.دفنم کن شبونه.
کنار بسترم هرشب سوختی و باریدی
.میدونم پابه پام حیدر شبا نخوابیدی
.دیگه وقتشه که بگم علی خداحافظ.
.👇
vahidshokri-133.mp3
10.2M
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
بند اول
ای مهربون
برا چند شبه دیگه پیشم بمون
چقدر دلگیره بی تو خونمون
بی تو من شکسته میشم از درون
پیشم بمون
ای مهربون
چرا رو چادرته لکه ی خون
نمیدی چرا به من روتو نشون
بمیره علی که شد قدت کمون
پیشم بمون
آه بی تو از زندگی بیزار و خستم
آه پای درد دلای تو نشستم
آه خودت این همه درد داری ولی باز
آه خیره ای به رد طناب دستم
آه نرو خانوم خونه ام
بند دوم
ای نازنین
چشمتو وا کن و باز منو ببین
بیا مث قبلنا پیشم بشین
یه خواهش ازت دارم فقط همین
پیشم بشین
ای نازنین
علی رو ببخش اگه خوردی زمین
علی رو ببخش برا سقط جنین
بیا و روی منو نزن زمین
پیشم بشین
آه چرا گوشواره هات یکیش شکسته
آه چرا رو صورتت جای یه دسته
آه نگو فاطمه فردا تو به بابات
آه که علی دل زهراشو شکسته
آه نرو خانوم خونه ام
بند سوم
ای مهربون
باشه توی قتلگاه قرارمون
میشینه رو سینه ی حسینمون
پای نیزه ی سرش روضه بخون
ای مهربون
ای مهربون
میبینی با لب تشنه میده جون
میزنن سنگ به تنش پیر و جوون
به لبش میخوره چوب خیزرون
ای مهربون
آه جای سالم رو بدن نداره
آه میاد اون روزی که کفن نداره
آه میزدن بی هوا زینب و ای کاش
آه یکی نگفت که زن زدن نداره
4_5871808540942794829.mp3
1.43M
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
فاطمیه( فارسی ، ترکی) -(ای - گُل باغ سرمد - آئینه ی ایزد )
ای - گُل باغ سرمد - آئینه ی ایزد
فاطمیه آمد - شده بزم ماتم
آقاجان کجایی - کی شود بیایی
ای گل زهرایی - رهبر دو عالم
عاشقان محزون گشته در غم مادر
بیا ای نور چشم زهرای اطهر
یا صاحب الزمان 2
ای - درمان هر دردم - بی عشقت من سردم
بیا دورت گردم - یابن الزهرا مولا
گل باغ جنان - آقای لامکان
شاه آخر زمان - یابن الزهرا مولا
ای آواره ی دشت و صحرا کجایی
یوسف گمگشته ی زهرا کجایی
یا صاحب الزمان 2
ترکی
ای - عالمون آقاسی - شیعه مقتداسی
قلبیلر صفاسی - مهدی جان مهدی جان
یولدادی گوزوموز - سنه وار سوزوموز
قاره دی یوزوموز - مهدی جان مهدی جان
هارداسان یابن الزهرا تیز گل یا مولا
سن گلن یولارا شیعه فدا آقا
یا صاحب الزمان 2
ای فاطمه بالاسی - دردیمون دواسی
دین حق فداسی - دلدار فاطمه
قاره وی باغلارسان - قلبیوی داغلارسان
آناوا آغلارسان - غمخوار فاطمه
بیزده سن تک آغلاروخ ای گل زهرا
آناوین عزاسیدی تسلیت مولا
یا صاحب الزمان 2
اوت - ووردولار قاپیا – آخولدی دالیا
نه گلدی بالیا - اونا دیدی یاره
قزیشدی مسماری - اولمادی بیر یاری
یاره دگدی کاری - قان آخدی دیواره
اوندا سسلندی فضه گل داده یاندیم
محسنیم الدن گیتدی یاندیم اوتلاندیم
یا صاحب الزمان 2
جان - آقا گل عزایه - باخ شور و نوایه
آغلاروخ زهرایه - چون بزم یاسیدی
شافع قیامت - دیور بو جمعیت
یا مولا تسلیت - آنان عزاسیدی
(پورِیا ) مجلسلرده قلبینی داغلار
یا زهرانی دیلده ازبر ایدوب آغلار
یا صاحب الزمان 2
شاعر: #احمد_پوریا
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
شور لطمه زنی حضرت زهرا(س) -(با دلی تاریک ، کوچه ای باریک)
(بند اول)
با دلی تاریک ، کوچه ای باریک
دشمن آماده ، دومی نزدیگ
مادری غمگین ، دشمنی از کین
حسن نبینه ، دستای سنگین
مادر افتاد پشت در
میخ و مسمارو دیوارو در
در افتاده به روی مادر
چل نفر رد شدن از رو در
دست علی رو بستن
غرور حسن رو شکستن
حرمت زهرارو شکستن
با لگد پهلوشو شکستن
لکه خونه روی زمین ، گوشواره افتاد رو زمین
نکشید دست حیدرو ، زهرا خورده روی زمین
(بند دوم)
تا که در افتاد ، مادری افتاد
دوتا گوشواره ، رو زمین افتاد
گریز حضرت رقیه (س)
دختری خسته ، دستای بسته
گوشای پاره ، فرق بشکسته
تو مدینه غوغا بود
سر سوختن در دعوا بود
مغیره غلافش بالا بود
انگار که روز عاشورا بود
گریز حضرت رقیه(س)
گوشوارشو کشیدن
دنبال رقیه دویدن
لباس های پارشو دیدن
دخترای شامی خندیدن
زهرا تو کوچه افتادو ، رقیه تو بیابونا
زهرا پشت فشار در ، رقیه زیر دست و پا
شاعر: #کربلایی_جواد_محمدی
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد
بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد
ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد
زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما
حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد
دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید
شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد
مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت
جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد
اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س)
پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد
وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق
یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد
مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد
مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد
گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع
بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد
در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت
محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی