فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️🎥
📚 دریایی به وسعت تو
از پنجسالگی نماز میخواندی و پایان دبستان هوای جبهه به سرت زد؛ از مسئول اعزام پرسیدم چرا نامهی اعزام پسرم را با این سن کم امضا کردهاید؟! گفت: «این پسر به سؤالاتی جواب داد که خود شما هم جوابش را نمیدانید!»
چقدر زود بزرگ شدی! بوسه بر پایم زدی، گفتی هرکه بر پای پدر و مادر بوسه زند به آرزویش خواهد رسید؛ من هم از خدا خواستم برای اسلام سربازی کنی و در راه رضای خدا از تو دل بریدم.
اما حق بده که دلتنگت باشم وقتی به یاد خوبیهایت و ادب و وقارت میافتم.
وقتی در بیمارستان بعد از سوختگی بدن و جراحی دستت که به پوست آویزان شده بود سرتاسر اضطراب و دلشوره بودم، خندیدی و گفتی این که همان دست است فقط کمی کوتاه شده! دوباره به جبهه برگشتی و قلب بیقرارت را اینگونه آرام کردی.
وقتی که زمان شهادت، با دست قطع شده و پهلوی زخمی و دست بر سینه جان دادی معلوم بود تو که در سرت فقط سودای خدمت به امامت بود وقت جاندادن به دیدارت آمده و سرت را به دامان گرفته است.
پسر باعظمت من! سلام مرا به اربابم حسین برسان.
✍🏻 فاطمه شعرا ۱۴۰۱/۱۲/۳
👩🏻💻طراح: مطهره سادات میرکاظمی
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: فاطمه شعرا
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
با این که سن کم و جثه کوچکی داشت؛ ولی کارهای بزرگی میکرد. اخلاق خوبش زبانزد بود و مهربانیاش بر اهل خانه نگفتنی!
در کارهای خانه کمکحال مادر بود. از پنج سالگی نماز میخواند و به مسجد میرفت. هیچ وقت نماز جمعهاش ترک نشد.
حیا و نجابت خاصی داشت. با همان سن کم سعی میکرد نگاهش به نامحرم نیفتد.
به قرآن خیلی علاقه داشت و شبها در زیرزمین خانه به نیت شهدا قرآن میخواند.
اکثر اوقات روزه بود. خیلی دوست داشت طلبه شود. مدتی هم به کمک همرزمش شهید ردانیپور غیر حضوری درس طلبگی میخواند.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
عاشق جبهه بود
با شروع جنگ تحمیلی، اصرار داشت به جبهه برود. اما با ۱۴ سال سن ممکن نبود.
برادرش در بستان خدمت میکرد. بدون اطلاع به خانواده رفته بود پیش برادرش. برادر از او پرسیده بود: «نامه داری؟» و او گفته بود: «نه، من چیزی ندارم و خودم آمدهام.» برادر، نامهای به مسجد محل نوشته و او را راهی اصفهان کرده بود تا بهطور قانونی به جبهه برگردد. علیرضا به اصفهان برگشته و به مادرش گفته بود: «شما رضایتنامه مرا امضاء نکردید، من خودم به جبهه رفتم. ولی حالا برایم امضاء کن.» علیرضا با گریه و التماس خواسته بود از او مصاحبه کنند. وقتی شخص مصاحبه کننده، بیرون آمده گفته بود: «مادر، چرا نمیگذاری پسرت به جبهه برود؟! سوالاتی که من از او پرسیدم شاید شما هم نتوانید جواب بدهید.»
این بود که چند روز بعد به جبهه اعزام شد.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
علی چریک
در عملیات بیتالمقدس در خط مقدم با تعدادی از عراقیها روبرو شده و به ناچار میخواست تسلیم نیروهای بعثی شود. در حین خم شدن و گذاشتن اسلحه بر روی زمین، متوجه قوطی کمپوتی شده و چون طبع شوخی داشت به فارسی به عراقیها گفته بود: «اخوی در بازکن نداری؟» آنها فکر کردند که این قوطی، نارنجک است و به خاطر ترسی که از ایرانیها داشتند، همه آن ۸ نفر عراقی تسلیم شده و علی، آنها را به عقب آورده بود.
از آن به بعد به او «علی چریک» می گفتند.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
مجروحیت
خودش درباره چگونگی مجروحیتش میگوید: 🎤
«در عملیات بیتالمقدس، ترکش به دست راستم اصابت کرد و به یکی دو سانت پوست بند شد. آمدم بلند شوم بروم جلو، که ترکش دوم به فکّم خورد. دیگر قادر به حرکت نبودم. چند تا از نیروهای ارتش، مرا به عقبه برگردانند. آنها از جُثه و قد کوتاه من با این سن و سال، خیلی تعجب کرده بودند و سریعا مرا به بیمارستان رساندند. پزشکان به من میگفتند: «بیشتر برای ترمیم الباقی دستت میبریمت اطاق عمل.» اما من به پزشکان گفتم: «من میخواهم دوباره با همین دستم به جبهه بروم و از دین و ملت و سرزمینم دفاع کنم. پس لطفا با یک چسب کار درست، بچسبانیدش!»
توی دلم نیتم را کردم. دست، دست خودم شد ولی دو سانت کوتاهتر!»
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
به مادرش سفارش میکرد که اگر من شهید شدم، شما را به زهرا(سلام اللهعلیها) قسم که برایم زینبگونه عزاداری نمائید.
همان شب به دست و پا و سرش، حنا گذاشته و خیلی خوشحال بود.
مادرش در زیرزمین مشغول بستن ساک علیرضا بود. او آمد و خم شد و پاهای مادر را بوسید. مادر به او گفت: "چرا این کار را کردی؟" جواب داد: "میگویند اگر کسی دست و پای پدر و مادرش را ببوسد به آرزویش میرسد. من هم میخواهم به آرزویم برسم." مادر پرسید: "آرزویت چیست؟" جواب داد: "بعداً خودتان میفهمید." فردا صبح عازم جبهه شد. بعد از ۱۰ روز، در عملیات حمله به فاو به شهادت رسید.
مادرش که بر سر پیکرش حاضر شد پهلوی راست او تیر خورده و دست راستش روی سینهاش بود. آرام خوابیده بود و عاشقانه به دیدار معبودش شتافته بود.🕊
روحش شاد
یادش گرامی
و راهش همواره پر رهرو باد.
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
☀️
فرازی از وصیتنامه شهید علیرضا بهرامی📝
بدانید که من با آگاهی این راه را پیمودم...
فکر کنید برای چه آمدهایم به این دنیا و برای چه زندگی و چرا دوباره حرکت میکنیم؟ و آیا ما که میدانیم روزی نوبت ما میشود؟ آیا توشهای آماده ساخته که تا ما را صدا زدند حرکت کنیم؟ آن هم نه هر حرکتی بلکه حرکتی که با شوق انجام گیرد و به او برسد. انشاءالله.
ای عزیزان! ...بهترین توشهها تقوا و از خدا ترسیدن است و تا آنجا که میتوانید به یکدیگر کمک و در راه خیر و سعادت بکوشید و تا میتوانید قرآن بخوانید هر چند کم باشد ولی بخوانید و بدانید هر که این کتاب را بخواند و تا اندازهای به آن عمل کند رستگار شده و خیر و سعادت یافته است.
از شما میخواهم که هیچگاه امام را تنها نگذارید و همیشه در کنار او باشید و هر کسی را ایشان تائید کردند قبول کنید...
والسلام. ۱۳۶۴/۱۱/۱۸
علیرضا بهرامی📝
🌱
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
#شهدای_دانش_آموز...
🌸سيزده سال بيشتر نداشت که قصد رفتن به جبهه کرد ولی به خاطر کمی سن قبولش نکردند.
💢دفعه دوم شناسنامه برادر بزرگترش را به سپاه برد و این سری او را پذیرفتند و فقط مانده بود رضایت نامه ما
به خانه آمد .کنار من نشست و گفت : برای رفتن به جبهه نام مرا نوشته اند ولی شما این رضایت نامه را امضا کن.
✨گفتم: اجازه نمی دهم بروی برادرت که نیست تو بمان.
ناراحت شد گریه کرد و گفت: من با 12 نفر از دوستانمان ثبت نام کردیم حالا اگر بروم جلو آنها خجالت می کشم و سرافکنده می شوم .آنقدر گریه کرد که من امضا کردم🥺
قرار بود آن جمع دوازده نفری ۴۵ روز بعد مرخصی بیایند همه آمدند اما او نیامد🥺 مانده بود تا ٧۵ روز دیگر😢
١٢٠ روز بعد از اعزامش آسمانی شد و خبر شهادتش آمد.💔
#شهیدالماس_زارعی
#شهدای_فارس
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 بازخوانی سرود دریای آرامش
عاشقی واگیره
دل عاشق گیره
فاصله مون زیاد بشه
عاشقت می میره
امیری حسین و نعم الامیر
جان مادرت دستمو بگیر
🎤تکخوان: علیرضا صباغیان
🌹اسامی ۲۲ شهید دانشآموز حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
🌷نرگس کارگر، پایه سوم دبستان
🌷زینب یعقوبی، پایه هشتم دبیرستان
🌷امیرحسین دهدهی، پایه هشتم دبیرستان
🌷یاسین تشتزر، پایه دهم هنرستان
🌷المیرا حیدرینژاد فرسنگی پایه یازدهم هنرستان
🌷عارفه سلمانیپور، پایه یازدهم هنرستان
🌷فاطمه نظری کدخدا همتآبادی، پایه دوازدهم هنرستان
🌷زهرا هوشمندپناه، پایه دوازدهم هنرستان
🌷زینب رحمتآبادی، پایه ششم دبستان
🌷آیدا قاسمی، پایه پنجم دبستان
🌷محمد امین صفرزاده، پایه نهم دبیرستان
🌷زهرا سلطانینژاد، پایه پنجم دبستان
🌷محمد امین سلطانینژاد، پایه دوم دبستان
🌷مهدی سلطانینژاد، پایه اول دبستان
🌷مریم سلطانینژاد، پایه سوم دبستان
🌷میلاد شادکام، پایه پنجم دبستان
🌷سبحان علیزاده، پایه دوم دبستان
🌷محمدعلی مرادی، پایه نهم دبیرستان
🌷حسین محمدآبادی، پایه ششم دبستان
🌷حسن محمدآبادی، پایه یازدهم هنرستان
🌷محمد طاها قدیریفرد، پایه ششم دبستان
🌷فائزه نظری، پایه نهم دبیرستان
🌷طاها شادکام، پایه دوم دبستان
#حاج_قاسم
#کرمان_تسلیت
#شهدای_دانش_آموز
#ما_ملیت_شهادتیم
┄┅┅┅🍃🌼🍃┅┅┅┄
🇮🇷
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیروز همه در کلاس درس حاضر بودند جز یک نفر...
#شهدای_دانش_آموز
🌱🌷🍃🌷🌱🌷
🌷
🌷✴️تصویری از شهید حاج حسین خرازی و شهیدِ دانشآموز مهرداد عزیزاللهی
#شهدای_دانش_آموز🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای❤️
✊ ۱۳ آبان، روز استکبار 🇺🇸 ستیزی و مبارزه با ظلم جهانی گرامی باد✌️🌹
🦋 #میهمان_مادر_رمضانعلی
.
▫️توفیقی شد صبح امروز
میهمان منزل دانش آموز شهید
رمضانعلی واحدی از دلاوران گردان
حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا باشیم. به محض ورود به خانه نورانیت چهره ی پدر شهید و صفای وجود مادر شهید قابل وصف نبود.
.
▫️رمضانعلی فرزند اول خانواده بود.متولد ۱۳۵۰ روستای کفاک سوادکوه.سیزده سالگی رفت جبهه ، ۱۶ سالگی بشهادت رسید.مادر میگفت : خیلی دوسش داشتم ، خب بچه ی اولم بود ، شب ۲۳ ماه رمضان بدنیا اومد اسمش و گذاشتیم رمضانعلی. شیر نداشتم بهش بدم.یک گاو داشتیم تو شیرش آب میریختیم که بیشتر بشه هم خودمون استفاده کنیم و هم رمضانعلی رو سیر کنم......
.
🎥 ادامه این #مصاحبه در #پست بعد در کانال #هفت_تپه بصورت #کلیپ #تصویری #بارگذاری میشود....
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شهدای_دانش_آموز
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید