عاشقی دارم که معشوق من و جان من است
عشق پیچیده است، جای عاشق و معشوقْ گم
دیگران گویند عشق ماست معصومه به قم
من ولی فهمیدهام عاشق شده بانوی قم
#حضرت_معصومه
#گهر
#عشق
#معشوق
🍃دقیقا بیست سال و سه روزت بود که بر#آسمان نقش پروازت را نگاشتی
اما اینبار رسم الخط عاشقی تو فرق میکرد. در این روزها که شهر پر است از حرف و از کمتر کسی انتظار میرود تنها حرف نباشد، تو حرف نبودی ؛ آری دهه هفتادی بودی اما نه مثل بقیه. تو فرق داشتی اما هرکسی این را نمیفهمید. نمیدانستند میخواهی به قلب تلاویو حمله کنی.
🍃 همه از معرفت شهادت چیزی نمی دانستند.شهادت به سن و سال نیست که اگر بود پیش از آن #حسین_فهمیده و #بهنام_محمدی هم بودند.
🍃شهادت مرد میدان و مبارزه می خواهد.شهادت گذشتن از دام های دنیا می خواهد برای رسیدن به بامهایش و این کار هرکسی نیست.باید بگذری بگذاری و بروی.
🍃اینجا سر آغاز رسیدن است رسیدن به #معشوق ؛ همان یکتای ناب هستی
همان که کسی حتی فکر رسیدن به او را هم نمیکند اما #مصطفی عزیز همان خدا شد.
🍃میگفت من برای آمدنم به #سوریه برنامه ریزی کردهام همانطور که برای حضورم در کرانه باختری...
🍃معلوم است کسی با این اهداف ازآنِ زمین نیست.همراه و همسفرسید مجتبی، سید ابراهیم و #محمد_حسین بود و تا پایان سفر باهم رفتند تا جای خالیشان مانند سوز سرمای زمستان اعماق وجودمان را بخشکاند.
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
#شهید_سیدمصطفی_موسوی
📅تاریخ تولد: ۱۸ آبان ۱۳۷۴
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴
🕊محل شهادت: حلب سوریه
🥀مزار شهید: گلزار شهدا.قطعه ۲۶
🌹🍃🌹🍃
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که بازگشت، گفتم : عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#شهادتت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد: ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۶۲
🥀مزار شهید: بهشت زهرا
🕊محل شهادت: پنجوین
🌹🍃🌹🍃
گل نرگس:
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها #عشق است و عشق و تو هستی که تصمیم میگیری عشق را به پایِ کدام #معشوق پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟
🍃پرستوهای #حلب اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر میزنند، گویی خسته از این #دنیا به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیشگرفته اند.
🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است.
#میثم، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! دختران باباییاند اما سهمِ #حلما سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینبگونه #صبر را پیشه کرده است
🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به #حضرت_عقیله سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس میکشد، بودنش حس میشود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست. عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب.
🍃انسانها به خواستگاهشان باز میگردند و میثم به #آسمان. آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت. عالم سراسر #رازی است نامکشوف، که بر مقیمانِ #حریم_حرم نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید_میثم_نجفی
📅تاریخ تولد: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت: ۱۰ آذر ۱۳۹۳
🕊محل شهادت: حلب_سوریه
🥀مزار شهید: بی بی زبیده قرچک
🌹🍃🌹🍃
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃زندگیاش در #جهاد خلاصه میشود. از دوازده سالگیاش میان بحثهای #مذهبی و اجتماعی گرفته تا حضور همه جانبهاش در سخنرانیها و #اعتراضات علیه ظالمانِ زمان. آرام و قرار هم نداشت و دائم در حال تلاش برای استوارتر کردن این #انقلاب بود.
🍃دائم زمزمه میکرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرين»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از #صبر و #نماز کمک جویید که همانا خداوند با شکیبایان است. این چنین بود که نماز فرصتی برای او شده بود تا با خدایش ملاقات کند و آرزوهایش را در گوش خدا #نجوا کند.
🍃رفاقت زیاد او با خدا هم باعث شده بود تا رنگ و بوی #معشوق به خود گیرد و با خواندن دائمیِ قرآن هیچ لحظهای از یاد خالقِ مهربانش غافل نشود؛ #محسنِ داستانِ ما، مهربان بودن را نیز از خدا آموخته بود و خوش برخوردیاش نشان از #شیعهی_امیرالمؤمنین بودنش داشت. آنقدر هم متواضع و #مؤدب بود که همیشه احترام به پدر و مادرش را به خود گوشزد میکرد.
🍃عاشق شد و به پای معشوقش عاشقی کرد! #ایستادگی کرد و ثابت قدم ماند. به قول خودش با زبان و عمل دعوت #امام_خمینی(ره) را لبیک گفت و تا پایِ جانش به این عهد وفادار ماند. #شهادت هم پاداش سربازانی چون محسن است؛ این چنین بود که #سوسنگرد، معراجِ او شد. در جوانی و همچون آقایش حضرت #علیاکبر(ع) با رویِ سفید و چهرهای خوشحال به آغوش خدا پر کشید و برای همیشه میانِ قلبهای ما جاودانه شد.
✍نویسنده: #اسماء_همت
#شهید_محسن_صدقی_بجنوردی
📅تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت: ۱۱ آذر ۱۳۵۹
🥀مزار شهید: بجنورد
🕊محل شهادت: سوسنگرد
🌹🍃🌹🍃
گل نرگس:
🍃خاقانی بسیار شیوا بیان میکند،
که در #مسلخ_عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند♡
🍃بدرستی اگر نیکو سرشت نباشی نمیتوانی در قتلگاه عشق جان عزیزت را فدای جانانت کنی، اگر در عشق، صاف و #یکدل نباشی نمیتوانی حتی لحظه ای گمانت را به سوی #معشوق پرواز دهی .اصلا کدام روبه صفتی میتواند این مسیر را بپیماید، مگر غیر این است که مسلخ عشق با #نیکوسرشتی معنای حقیقیش را پیدا میکند.
🍃احمد کشوری #خلبان جوان و تیز پروازی که زیرکانه و #هوشیارانه توانست مسیر عاشقی را تمیز دهد. ۲۷سال بیشتر نداشت، اما چون عارفی راه بلد مسیر را در کوتاهترین زمان ممکن به انتهایش رسانید❣
🍃میدانی، انتهای جاده ی عاشقی #ابدیت است و #احمد این مسیر را با تیز ترین پرواز ممکن به باند فرودگاهش رسانید.
🍃آری، حقیقتا عشق را باید زِ #کشوری آموخت، ورنه ما #خاکیان_محجوب، چه میدانیم؟
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
#شهید_احمد_کشوری
📅تاریخ تولد : ۳۱ تیر ۱۳۳۲
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : میمک
🌹🍃🌹🍃
هدیه به ساحت مقدس آقا امام هادی (علیه السلام) 🖤
ماجرا ماجرای یک #معلم شجاعه. معلمی که در زمان #متوکل_عباسی موفق شد ارتباطش رو با #امام_هادی (ع) حفظ کنه و به دستورات #امام_زمان خودش عمل کنه. 👌
👤 #ابن_سکیت به #آشر شاگرد تازه مسلمانش یه درس بزرگ میده. آشر یه پسر #یهودی که دور از چشم مادر و قبیله اش #شیعه شده و آرزو داره که به زیارت #امام_حسین (ع) بره، اما #متوکل برای #زیارت یه شرط خیلی سخت گذاشته؟⚠️
شرطی که باعث میشه آشر هم عضوی از خانواده یک دست ها بشه🤝 یک دست هایی که شرط متوکل رو قبول کردن برای رسیدن به حریم #معشوق ❤️🩹
👈 ماجرای ابن سکیت و شاگرد وفادارش آشر رو تو #کتاب #یک_دست_ها جدیدترین اثر #کتاب_جمکران بخونید.
#وصیت_نامه_شهدا
🌷 شهید ناصر باغانی
✍️ اینجانب ناصرالدین باغانی #بنده ی #حقیر درگاه خداوندی ام. چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره ی #عشق آغاز می کنم. ما را به جرم عشق مواخذه می کنند. گویا نمی دانند که عشق گناه ما نیست. اما کدام عشق؟
#خداوندا! معبودا! عاشقا! مرا که آفریدی عشق پستان مادر را به من یاد دادی اما بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمی کرد. پس عشق به پدر و مادر را به من ودیعت نهادی. مدتی گذشت دیگر عشق را آموخته بودم اما به چه چیز عشق ورزیدن را؟ نه! به دنیا عشق ورزیدم. به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم. اما همه ی این ها بعد از مدتی جای خود را به #عشق_حقیقی و #اصیل داد یعنی عشق به تو. یعنی فهمیدم که «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنون» فهمیدم وقتی شرایط عوض شود «یَفِرُّ الْمَرءُ مِن اخیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَبیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنیهِ»
پس به عشق تو دل بستم. بعد از مدتی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آنم که #عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آنی که #معشوق من قرار بگیری. فهمیدم که در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کردم. این تو بودی که عاشق من بوده ای و مرا می کِشاندی. آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوقت می نشستی. اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم. اما تو دست برنداشتی و این قدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره گریز پای مرا به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام! وه چه خیال باطلی!!!
اما #شهادت چیست؟
شهادت خلوت عاشق و معشوق است. شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنان که در زندان تن اسیرید به تفسیر شهادت نیندیشید که از درک قصه ی شهادت عاجزید. فقط #شهید می تواند شهادت را درک کند. شهید کسی نیست که ناگهان در خون بغلتد و نام شهید را بر خود بگیرد. شهید در آن دنیا قبل از این که در خون بتپد شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی توانید بشناسید و بفهمید بعد از وصلشان نیز هرگز نمی توانید درکشان کنید. شهید را شهید #درک می کند. اگر شهید باشید شهید را می شناسید وگرنه #آیینه #زنگار_گرفته چیزی را منعکس نمی کند که نمی کند.
برخیزید و فکری به حال خود کنید.
🌺 شادی روح مطهر شهدا صلوات
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#سید_محمود_خراسانی
با ما همراه باشید
📩 #وصیتنامهی #زیبای #سردار #شهید ملک ابراهیم زمانی ( #فریدونکنار) #جانشین #گردان #یا_رسول و #مسئول گروه #ضربت و از #رزمندگان واحد اطلاعات و #عمليات #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا_#شهادت :#اسفند ۱۳۶۶_#خرمال :
.
🔖 خدایا، اعتراف می کنم با اینکه می دانم موقعیت من فقط در ذکر الله و تفکر در نظام آفرینش است لذا نمی دانم چرا این فرصت را به عقلم نمی دهم چرا؟ چرا در مورد زندگی فکر نمی کنم، نمی دانم. آیا می توانم معنای زندگی را درک کنم؟ به نظر من زندگی یعنی #عشق #معشوق، زندگی یعنی #ذکر، یعنی #دوست، #گریه_شب، #سجده، #رکوع، #قیام، #قرآن، #تفکر، #درد، #شهادت، #رنج، #لبیک، زندگی یعنی #جبهه، #جنگ، #کشتن_کافر برای #خدا، تکه تکه شدن برای #خدا، زندگی یعنی #فنای بقا، زندگی یعنی یاد حق، نظاره کردن به آیات حق، زندگی یعنی دادن #خون در راه حضرت دوست.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شادی_روحش_صلوات
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید