eitaa logo
محی‌الدین🌼سلطانی‌فر
61 دنبال‌کننده
423 عکس
376 ویدیو
17 فایل
أللهم أنطقنی بالهدی و ألهمنی التقوی ارتباط با بنده: @MSultanifar
مشاهده در ایتا
دانلود
رشته آمریکایی بدنسازی؛ شبه ورزشی که باید نفی شود از میان ورزش های رایج موجود، بدنسازی بی تردید آمریکایی ترین و بدترین ورزش است. ظاهراً ابداع اولیه این ورزش کار آمریکایی ها نبوده اما شکی نیست که توسعه و ترویج این ورزش تا این سطح کنونی کار آمریکا بوده و هست. این ورزش یک ورزش عمیقاً آمریکایی به همه معنای کلمه است. فرهنگ آمریکایی کاملاً در آن وجود دارد. مفهوم محوری آن هم «تبرّج» و خودنمایی است. مفهوم قرآنی تبرج، ذات ورزش پرورش اندام به این شکل موجود است. دقیقاً چون هدف و محور این ورزش تبرج است و نه رفع یک نیاز یا سلامت و تندرستی، لذا شما می بینید در این ورزش کارهایی می کنند که حتی ضد سلامت و تندرستی است در حالی که اساساً هدف از ورزش، سلامت و تندرستی است. مصرف هورمون، مصرف انواع مکمل ها، مصرف افراطی بعضی پروتئین ها و مواد غذایی، برنامه های غذایی وحشتناک و عجیب و غریب که باعث شده خیلی از بدنسازها در سنین نه چندان بالا از نظر جسمی مشکلات زیادی پیدا کنند. شکل رقابت در این ورزش هم کاملاً بر اساس خودنمایی است. برهنه شدن جلوی چشم ها و دوربین ها، برنزه کردن پوست، فیگورهای آنچنانی و امثال آن. اگر هدف صرفاً تقویت بدن یا سلامت باشد دیگر چرا باید دائماً از عضلات و بدن برهنه خود عکس بگیرند و در اینستاگرام به نمایش بگذارند؟ بله البته ممکن است کسی به این ورزش بپردازد و عضلات خود را تقویت کند بدون اینکه فرهنگ آن را بپذیرد، اما این یک مسأله فردی و استثناء است و عمومیت ندارد. آنچه در این ورزش عمومیت دارد همین فرهنگ غالب یعنی تبرج و خودنمایی است. این ورزش یک ورزش ضد ایرانی ـــ اسلامی است و اگر ما یک و یک دولت عاقل و فهیم داشتیم، قطعاً اجازه نمی‌داد این ورزش تا این حد در جامعه ما رواج پیدا کند. کار به جایی رسیده که حتی شبه آخوندها و عمامه‌ای‌های بلاگری هم پیدا شده‌اند که بجای ترویج و توسعه ورزش‌های اصیل اسلامی ایرانی در لباس روحانیت که خط رهبری است، در طی یک غفلت و سرخوشی عمیق مدرن، در اینستاگرام عکس «سیکس پک» خود را به نمایش می‌گذارند و لایک جمع می‌کنند!
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ در دیدار نمایندگان تهران با پزشکیان چه گذشت 🔰 حمید رسایی: شب گذشته نشست نمایندگان استان تهران با رئیس جمهور بود. بر اساس زمان تعیین شده، هر یک از همکاران در چند دقیقه مطالبی که از نظرشان مهم بود را گفتند که قاعدتا خودشان یا سخنگوی مجمع نمایندگان استان تهران، آن را اطلاع‌رسانی خواهند کرد. من اما درباره دو موضوع صحبت کردم: ۱. پروژه‌های عمرانی نیمه‌تمام استان تهران و سهم آنها از ۲۰٪ درآمدهای صندوق توسعه ملی که اخیر با درخواست دولت و مجوز رهبر معظم انقلاب، صرفا برای اتمام پروژه‌های نیمه تمام قابل استفاده است. ۲. ابقای غیرقانونی ظریف در جایگاه معاونت ریاست جمهوری آقای پزشکیان درباره اولی نکته خاصی نگفتند و قرار شد مجمع نمایندگان استان تهران از طریق معاون پارلمانی ایشان موضوع را پیگیری کند. درباره حضور ظریف در دولت اما این جمله قابل تأمل را گفتند: آقای ظریف بیرون مانده بود، اپوزسیون ما می‌شد، داخل دولت که باشد کنترل می‌شود! البته ادعا هم کردند که رهبر انقلاب موافق لایحه ارائه شده دولت و تغییر قانون هستند! این ادعا را در روز نماز جمعه نصر وقتی با معاون حقوقی ایشان (آقای مجید انصاری) صحبت می‌کردم، شنیده بودم که در این چند روز پیگیری هم کردم و مشخص شد اینطور نیست. بلکه آقای پزشکیان طرح مشکل کرده‌اند که از برخی مدیران به خاطر تابعیت فرزندانشان نمی‌توانیم استفاده کنیم و رهبر انقلاب هم فرموده‌اند که اگر قانون شما را منع کرده، از طریق ارائه لایحه درخواست اصلاح قانون کنید. یعنی کار غیرقانونی نکنید نه اینکه پس مجاز هستید اقدام غیرقانونی کنید. 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
به نام خداوند بزرگ‌تر از همه چیز ما در مسجد محله مان یک گروه امر به معروف و نهی از منکر داریم. هم آقایان و هم خانم‌ها. دور هم جمع می‌شویم و فعلاً سه شب در هفته به شکل گروه‌های دو یا سه نفره در بوستان کنار مسجد گشت می‌زنیم و نسبت به منکرات تذکر لسانی می‌دهیم و تلاش می‌کنیم جلوی منکرات را بگیریم. لیبرال‌ها و منافقان موجود در ایران و جمهوری اسلامی بدانند که هرگز نمی‌توانند ما را از انجام واجب امر به معروف و نهی از منکر منصرف کنند. بدانند که کوچکتر و حقیرتر از آن هستند که بتوانند اسلام آمریکایی را روی ما پیاده کنند. بدانند که عاجزتر و ناتوان‌تر از آن هستند که ما را تسلیم اسلام لیبرال کنند. هرگز نمی‌توانند اسلام دروغین شخصی و فردی را به جای اسلام ناب محمدی(ص) جا بزنند. ما بإذن الله نهی از منکر می‌کنیم و بإذن الله این دین واقعی را ادامه خواهیم داد. این هم نبرد با اسرائیل است. همان نبردی که در مرزهای اسرائیل جریان دارد، این هم عیناً همان نبرد است. شاخه فرهنگی همان نبرد است.
7.55M
در باب مردمسالاری دینی و اشتباه بزرگی که در این زمینه اتفاق افتاده
🏴سکانس پایانی یک قهرمان نترس 💢عبدالحمید بیات:آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با  تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 💢شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 💢تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 💢فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 💢عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 💢ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 💢همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند.
خطاهای امامین انقلاب: امام خمینی(ره): من اشتباه کردم گفتم روحانیت پست دولتی نگیرند. (1361/03/31)(1362/09/20) امام خمینی(ره): من اشتباه کردم بازرگان را به نخست وزیری دولت موقت نصب کردم (1359/04/29) امام خمینی(ره): من اشتباه کردم اجازه عفو برخی وابستگان رژیم قبل را دادم. (1359/04/29) امام خمینی(ره): من اشتباه کردم از بعضی ها تعریف و تمجید کردم بعد دیدم فریب سالوسی و دغلبازی شان را خورده ام (وصیت نامه امام) امام خامنه ای: در قضیه تحدید نسل من خطا کردم و باید استغفار کنم. (1391/07/19) امام خامنه ای: من اشتباه کردم اجازه دادم که مذاکرات برجام در سطح وزیر خارجه انجام شود (1397/05/22 - ذکر شده در اصلاحیه 1397/05/24)
محی‌الدین🌼سلطانی‌فر
خطاهای امامین انقلاب: امام خمینی(ره): من اشتباه کردم گفتم روحانیت پست دولتی نگیرند. (1361/03/31)(13
پ.ن ۱: درسته که اشتباه کردند اما اولین مچ‌گیرشان هم خودشان بودند. اولین کسی که متوجه اشتباه شده و جلوی اشتباه را گرفته و مسیر را اصلاح کرده خودشان بوده اند. پ.ن ۲: بالاخره باید یک فرقی بین امام معصوم و غیر معصوم وجود داشته باشد.
هدایت شده از پاتولوژی فرهنگی
هوالحکیم شکایت دوباره آقای بابک کلانتری؛ مدیرعامل مجتمع سیمرغ محمودآباد از محمدجواد خواجه‌وند به اتهام افترا و نشر اکاذیب! در حالی که آقای بابک کلانتری؛ مدیرعامل مجتمع سیمرغ یک نوبت در خصوص تولید کلیپ «معماری انقلاب جنسیتی در ایران» از محمدجواد خواجه‌وند در دادگستری شهرستان محمودآباد با همین عناوین شکایت نموده بود و در پایان این پرونده منتهی به محکومیت محمدجواد خواجه‌وند به علت نشر اکاذیب و پرداخت جریمه ده میلیون تومانی و سه ماه حبس تعلیقی شده بود؛ بار دیگر مدیرعامل این مجتمع به دلیل انتشار کلیپ «من یک محکوم هستم» که به روند نتیجه شکایت ایشان و پس از اعلام نتیجه دادگاه تجدید نظر و به منظور آگاهی مخاطبان کانال از نتیجه‌ی این پرونده بارگزاری شده بود؛ بار دیگر با عنوان افترا و نشر اکاذیب شکایت کرده است. با توجه به اینکه محمدجواد خواجه‌وند در این پرونده علاوه بر جریمه نقدی به سه ماه حبس تعلیقی محکوم شده بود، به نظر می‌رسد در صورت محکومیت، حبس تعلیقی همراه با محکومیت احتمالی جدید اجرا شود و این فعال فرهنگی و رسانه‌ای راهی زندان شود. بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبوئی حال اینکه آنچه از قانون در لایه‌ای بالاتر قرار می‌گیرد رعایت حدود الهی و شرعی است و مرگا که مومنان، آمران به معروف و دین‌مداران در عمل به انجام وظایف خود از چیزی بترسند و مقابل ناهنجاری‌های اجتماعی و شرعی چشم ببندند؛ و گردن خم کنند! اینجانب محمدجواد خواجه‌وند، سرباز اسلام و فدایی رهبر معظم انقلاب آمادگی این را دارم که در نهایت در جهت پیگیری مطالبات مقام معظم رهبری و انجام امر به معروف و نهی از منکر در جمهوری اسلامی محکوم، راهی زندان یا اعدام بشوم. حتما پیگیری‌های حقوقی طرح شکایت دوباره شما با قدرت در دستور کار قرار خواهد بود و بعد از خدا تمام مردم انقلابی ایران اسلامی پشتیبان ما خواهند بود. بدانید ما در محمودآباد و هیچ نقطه‌ای از ایران اسلامی تنها نیستیم و در شکست و پیروزی در راه خدا و اسلام بدون شک پیروزی نهفته است. لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
محی‌الدین🌼سلطانی‌فر
هوالحکیم شکایت دوباره آقای بابک کلانتری؛ مدیرعامل مجتمع سیمرغ محمودآباد از محمدجواد خواجه‌وند به ات
من مطالبش را از ابتدا دنبال می کردم. گزارشش در مورد مجتمع محمودآباد که به خاطر آن محکوم به نشر اکاذیب شد کاملاً درست بود. حق با او بود و هست. گفته بود معماری این مجتمع شبیه و الهام گرفته از یک ساختمان مشابه در جمهوری آذربایجان الهام علیف است که آن ساختمان هم آشکارا، بی پرده و تعمداً از نوع معماری جنسی و شهوانی ساخته شده. بر فرض این حرف و این نظر اگر غلط هم باشد (که نیست) یک نظر و یک برداشت است نه نشر اکاذیب. تحلیل است نه اطلاع که مصداق صدق یا کذب قرار گیرد. قطعاً حکم ظالمانه و ناحق داده شد و حالا این دفعه سرمایه داران زالو صفت و مفسد، شجاع تر از قبل، مست تر از قبل و پر رو تر از قبل به دلیل موفقیت در دادگاه، دوباره از او شکایت کرده اند و می خواهند این جوان مؤمن، غیور و شجاع را روانه زندان کنند به جرم دفاع از فرهنگ و ارزش های ملی و دینی. به جرم امر به معروف و نهی از منکر. در حالی که فاحشه‌ها و هرزه‌ها راست راست توی کوچه خیابان‌های مزین به نام شهدا، با تظاهر به قانون شکنی و هنجارشکنی رژه می‌روند و خون به جگر مادران و خانواده‌های شهدا می‌کنند! آدم یاد حجر بن عدی و عمرو بن حمق خزاعی می افتد که معاویه، این طاغوت پنهان شده زیر ظاهر اسلام و خلافت اسلامی، آن ها را اعدام کرد و به شهادت رساند فقط به این جرم که علیه مفاسد و منکرات او صدا به اعتراض بلند کرده بودند. خوش‌خیال‌ها و حمل به أحسن کننده‌ها بدانند که چیز زیادی باقی نمانده تا همین اندک ظواهر اسلامی و اندک نقاب‌های دینی باقیمانده بر چهره کریه این دولت سرمایه‌داری ضد اسلامی هم فرو بریزد و آنگاه خواهند دید که همه آنچه برایش انکار می‌کنند و استبعاد می‌کنند را خودش علناً و صراحتاً و وقیحانه فریاد خواهد زد و گردن خواهد گرفت و از همان توجیه کنندگانش هم بیعت بردگی خواهد خواست.
🔻اگر ایران صدها بار ... 🖊مهدی جمشیدی نگارندۀ این سطور در کتاب «درخشش عهد قدسی: دربارۀ کامیابی انقلاب در گام اول»، در سرفصلی به تحلیل نگاه معنویِ امام خمینی به جهت‌گیری هویّتی و دینیِ جمهوری اسلامی پرداخته که این روزها، گفتگوهایی دربارۀ آن شکل گرفته‌ است. و جای شگفتی است که برخی تحلیل‌ها، مشابه تحلیل‌هایی است که نهضت آزادی و مهندس بازرگان در آن دورۀ تاریخی مطرح می‌کردند و امام خمینی در مقام نقد و ابطالِ آنها موضع‌گیری کرد؛ یعنی پس از چهل سال، همان منطق لیبرالی در ادبیات و گفتار دیگران تکرار می‌شود و برخی نیز گمان می‌کنند که این سخنان درست هستند. این وضع ذهنی نشان می‌دهد که ما از منطق انقلابیِ امام خمینی، فاصله گرفته‌ایم؛ چنان‌که اگر برخی عبارت‌های امام خمینی را بخوانیم اما نگوییم که از ایشان است، مخاطبی که حتی ممکن است انقلابی نیز باشد، قادر نیست آنها را بپذیرد. از دهه‌ها قبل می‌شد پیش‌بینی کرد که روند تساهل و تسامحِ شکل‌گرفته در سیاست‌ها و شخصیت‌های رسمی، کار را به این نقطه خواهند رساند و میان ذهنیّت ما و تفکّر اصیلِ امام خمینی، زاویه و شکاف خواهند افکند. اینک برخی از مواضع امام خمینی را نقل می‌کنیم که چه‌بسا بدون ارجاع به امام خمینی نمی‌توان آنها را بر زبان آورد؛ چراکه موجی از اتهام‌های رسانه‌ای – از قبیل جنگ‌طلب، ماجراجو، متحجّر، جزم‌اندیش، فاشیست، طالبانی، داعشی و ... - شکل خواهد گرفت: [یکم]. ملّت مقاوم ما، از روز اوّل مبارزه‌اش می‌دانست که با تمام قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها، «دست‌به‌گریبان» است و باید بداند که امریکا برای شکست ما، از تمام امکاناتش استفاده خواهد نمود، ولی چاره چیست که کوه «مصیبت‌ها» در مقابل حیثیّت اسلامی- ایرانی ما، چون کاهی است و مردم ما باید خود را آمادۀ این «درگیری حسینی» تا پیروزی کامل بنمایند، که «مرگ سرخ»، به‌مراتب بهتر از «زندگی سیاه» است. و ما امروز به انتظار «شهادت» نشسته‌ایم(صحیفۀ امام، ج ۱۴: ۴۰۸). [دوم]. حفظ جمهورى اسلامى حتّی از «حفظ امام عصر» هم اهمّيّتش بيشتر است؛ براى اين‌كه امام عصر هم خودش را براى اسلام «فدا» مى‏كند. همۀ انبياء، براى كلمۀ حقّ و براى دين خدا، مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. رسول اكرم و اهل بيت معظّم او، آن‌همه زحمات و مشقّات را براى «حفظ اسلام» متكفّل شدند. اسلام، يك «وديعۀ الهى» نزد مردم است براى تربيت خودشان و حفظش، بر همه، «واجب عينى» است(همان، ج ۱۵: ۳۶۴) [سوم]. کاری که مردم ایران انجام دادند، آن‌قدر گرانبها و پُرقیمت است که اگر «صدها بار»، ایران «با خاک، یکسان شود» و دوباره ساخته گردد، نه‌تنها ضرری نکردند، بلکه سود زیستن در کنار اولیاء‌الله را برده‌اند(همان، ج ۲۰: ۳۲۵). [چهارم]. اگر جهان‌خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همۀ دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا «نابودی تمام آنان»، از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می‌شویم یا به آزادی بزرگ‌تر که «شهادت» است، می‌رسیم(همان، ج ۲۰: ۳۲۵). [پنجم]. پُشت‌کردن به فرهنگ دنیای امروز و پایه‌ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا، تبعاتی از قبیل «فشار» و «سختی» و «شهادت» و «گرسنگی» را به‌دنبال دارد(همان، ج ۲۱: ۳۲۷). [ششم]. از مسئولان می‌خواهم که از هیچ‌کس و از هیچ‌چیز، جز خدای متعال نترسند و دست از «مبارزه و جهاد بر ضدّ فساد سرمایه‌داری غرب» نکشند که ما هنوز در قدم‌های اوّل «مبارزۀ جهانی بر ضدّ غرب» هستیم. مگر بیش از این است که ما به‌ظاهر، از جهان‌خواران «شکست» می‌خوریم و «نابود» می‌شویم؟! مگر بیش از این است که ما را در دنیا به «خشونت» و «تحجّر» معرفی می‌کنند؟! بگذار دنیای پَست مادّیّت با ما چنین کند، ولی ما به وظیفۀ اسلامیِ خود عمل کنیم(همان، ج ۲۱: ۳۲۷-۳۲۸). [هفتم]. اگر ما با دست جنایت‌کار امریکا، «از صفحۀ روزگار، محو شویم» و با «خون سرخ»، شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم غرب، زندگی اشرافی و مرفه داشته باشیم. این، سیره و طریقۀ انبیای عظام و ائمه‌ و بزرگان دین بوده است و ما باید از آن تبعیّت کنیم(همان، ج ۲۱: ۴۴۰). بازسازیِ انقلابیِ ساختارِ فرهنگی که به معنی بازگرداندن ذهنیّت اجتماعی به ارزش‌های اصیل و آغازین انقلاب است، چنین مصداقی دارد. کدام‌یک از نهادهای فرهنگی، در این باره، حسّاس و مولّد هستند؟! https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60