eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آخرین لحظات جدایی ...  💢آن من خوابم نبرد تا صبح گریه کردم😭. هانیه خواب بود. رفت یک دل سیر بوسش کرد. حامد بیدار بود. من قرآن📖، آب و گل را آماده کردم تا بدرقه‌اش کنم. 💢گریه امانم نداد😭. را از زیر قرآن رد کردم. گفتم: برو دست (س) به همراهت. مراقب خودت باش. او هم دم در آسانسور ایستاد 👤و به من گفت: تو هم مراقب باش. 💢دیگر نتوانستم تا محوطه بروم و با او آنجا خداحافظی👋 کنم. صدای می‌آمد که با او خداحافظی می‌کردند. سلام و صلوات بود و . این لحظات من را یاد دوران دفاع مقدس و رزمنده‌ها می‌انداخت. 💢خیلی لحظات سخت و نفس‌گیری بود. صدای خنده‌هایی که از بر لب داشت را هرگز فراموش نخواهم کرد🚫. 🕊|🌹 @masjed_gram
🍃🌹بعد از این که شهید مدافع حرم «عباسعلی علیزاده» در درگیری‌های سوریه توانست خودی که مابین ما و داعشی‌ها قرار گرفته بود را به عقب برگرداند و جان 17 تن از ایرانی را نجات بدهد، او را به‌دلیل این رشادت نزد حاج بردند 🍃🌹حاج قاسم وقتی شهید علی‌زاده را دید، او را کرد و پیشانی‌اش را بوسید و گفت: «من فعلا چیزی به همراه ندارم که بهعنوان هدیه بدهم ولی این ، مال شما.» 🍃🌹این انگشتر بهعنوان یادگاری در دست شهید علی‌زاده بود تا اینکه .عملیات انگشترش را در آورد و به هم‌رزمش داد و به او گفت: «من فردا در سیلو شهید می‌شوم، این انگشتر را بعد از شهادت به پسرم بده.»    🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔰یکی از رفقایم که از ساری برگشته بود. بهم گفت: جلوی بیمارستان🏥 خیلی شلوغ بود. جانبازی به نام حالش بد شده بود و آورده بودنش بیمارستان. تا گفت علمدار نفس تو سینه ام حبس شد😨 🔰به خودم گفتم: نه❌ که حالش خوبه. ⚡️اما مصطفی، پسرعموی سید مجتبی قطع نخاع بود. حتما اون رو بردن بیمارستان. همان موقع زنگ زدم☎️ محل کار سید، بهم گفتند بیمارستان هست. 🔰 با خودم گفتم حتما رفته دنبال کارهای . روز بعد هم زنگ زدم📞 اما کسی گوشی را برنداشت📵 آماده خواب شدم. خواب دیدم که در یک بیابان هستم. از دور گنبد امامزاده ابراهیم🕌 شهرستان نمایان بود. 🔰وقتی به جلوی رسیدم. با تعجب دیدم تعداد زیادی رزمنده را با لباس خاکی دیدم. هر چفیه ای به گردن و پرچمی🚩 در دست داشت. آن رزمندگان از شهدای شهر بابلسر🌷 بودند. در میان آنها را دیدم که در سال 62 شهید شده بود. یک گل زیبا🌸 در دست پدرم بود. 🔰بعد از احوالپرسی به پدرم گفتم: پدر کسی هستید⁉️ گفت: منتظر رفیقت هستیم. با ترس و ناراحتی😰 گفتم: یعنی چی؟ یعنی مجتبی هم پرید🕊 🔰گفت: بله، چند ساعتی هست که این طرف. ما آمدیم👥 اینجا برای استقبال سید. البته قبل از ما حضرات معصومین و (س) به استقبال او رفتند. الان هم اولیا خدا و بزرگان دین در کنار او💞 هستند. 🔰این جمله پدرم که تمام شد از بیدار شدم. به منزل یکی از دوستان تماس گرفتم. گفتم چه خبر از ⁉️ گفت سید موقع پرید🕊 🕊|🌹 @masjed_gram
💠در باغ شهادت را نبستند 🔰به حال غرطه می‌خورد 😢و همیشه می‌گفت: خوشا به حال شهدا! از اینکه نتوانسته با شهیدان همراه باشد سخت ناراحت است.😔 خواهرش می‌گوید:«یک که برنامۀ شب‌های رمضان پخش🎥 می‌شد 🔰و در آن برنامه با آقای مصاحبه می‌کردند🎙، من و برادرم، محمد سعید پای بودیم. گزارشگر به آقای آهنگران گفت:❗️شعر «شهادت» که در اول برنامۀ روایت فتح می‌خوانید آتش 💥به جان زده است، مخصوصا در آن بیت که می‌گویید: در باغ شهادت را بستند …😭 🔰آقای آهنگران گفت: این شعر ادامه دارد و می‌دهد که در شهادت برای آنهایی که لیاقتش را دارند 💯می‌تواند باز باشد.من به محمد سعید گفتم: دیدی شعر امیدوارکننده است😍! او گفت: نه، همان یک بیت است. بدا به حال ما که و موز و شکلات و … نصیبمان شد و خوش به حال شهدا❣ که پیش خدا رفتند.» ‌ 🕊|🌹 @masjed_gram
یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی‌ها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا».📜 کمی پایین‌تر اسم چند را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود. بعد رو کرد به مربی‌ها و گفت: «بیایید هر چند لحظه کارها مون رو بررسی کنیم و توی این بـرگه بنویسیم.📝 ببینیم خدای نکرده چند باردروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم، تهمت و بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده.❤️ آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه،حساب کار دستمون میاد؛ می‌فهمیم چطور بنده‌ای بودیم».📋✌️ کتــاب بحر بی ساحل، ص 96 🍃 @masjed_gram
🔻آرامش در شب🔻 ✍ در آیات و روایات بیان شده که: 🌙🌒 برای استراحت و آسایش، 🌞🌎 و برای کار و فعالیّت است. ❌ حتّی به ما گفتند از و تلاش، و در شب، پرهیز کنید (تفسیر نورالثقلین). ☝️ در آیاتِ فراوانی از قرآن کریم، و استراحتِ کافی در شب، بعنوانِ یکی از عواملِ ، بیان شده.🙂 یکی از آیاتی که رو بعنوانِ عاملِ و بیان میکنه، در سوره یونس اومده:👇 🕋 هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ، وَ النَّهَارَ مُبْصِرًا (یونس/۶۷) 💢 او کسی است که را برای شما آفرید، تا در آن استراحت کنید و بیابید. 💢 و را روشنی‌بخش قرار داد، تا در آن به برای زندگی بپردازید. 📣📣.. دقّت کنیم. وقتی کارخونه‌ای یه محصولی میسازه، یه «کتابچه‌ی راهنما» همراهش میذاره،📒 تا به مصرف‌کننده، نحوه‌ی درستِ استفاده از اون محصول رو یاد بده. ☝️ اونی که ما رو ساخته (یعنی خدا)، توی کتابچه‌ی راهنمایی که همراهِ ما فرستاده (یعنی قرآن)، نوشته که باید استراحت کنه،😴 تا سالم باشه و داشته باشه.🙂💪 ❌ اونوقت ما شبها رو می‌شینیم به شب‌نشینی و دوره‌گردی...🗣 ❌ تا نصف شب توی مهمونی‌ها و پارک‌ها و خیابون‌ها و... می‌چرخیم.🚙 ❌ تا ساعتها توی فضای مجازی و تلگرام و واتساپ و... هرز می‌گردیم.📱 ❌ تا ساعت‌ها پای تلوزیون و فیلم و سریال و... می‌شینیم.📺 ☝️ بیخود نیست در طولِ روز هیچکس اعصاب نداره، و همش به همدیگه گیر میدیم.😡😠 ✅️ قدیمی‌ها نسبت به ما زندگی‌های سالم‌تری داشتند، و بیشتری داشتند،😌 👈 چون شب‌ها بهتر از ما می‌کردند.😴 خصوصاً برای بچّه‌ها و کودکان.👶👦👧 ✔ پزشکان میگن بیشترین میزانِ هورمونِ رشد، ساعات اوّلیه‌ی شب ترشح میشه.🙄 اگر کودک در این ساعات خواب باشه، رشد بهتری داره.👌 ☝️ شب زود میخوابه، از اون طرف سحر زودتر بیدار میشه و به و تهجّد و عبادتش میرسه.😇 قرارگـــاه‌فرهنـــگۍبــاقــراݪــعـــلــــومـ 🌿eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿