#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🌱 یک بار هم نشد حرمت موی
سفیدم رو بشکنه یا بیسوادیِ ما
رو به رخمون بکشه 👌
هروقت وارد اتاق می شدم،
نیم خیز هم که شده،از جاش بلند
می شد😊
اگه بیست بار هم می رفتم و🚶
میومدم بلند می شد
🌱 می گفتم : علی جان مگه من
غریبه ام؟
چرا به خودت زحمت می دی؟
می گفت : احترام به والدین دستورِ
خداست.☝️
🌱 یک روز که اوی خونه نبودم، از
جبهه اومده بود🎒✌️
دیده بود یک مشت لباس نشسته
گوشه ی حیاطِ، همه رو شسته بود
و انداخته بود روی بند😶
وقتی رسیدم بهش گفتم : الهی
بمیرم برات،🤕 توبایک دست
چطوری این همه لباس رو شستی⁉️
🌱گفت : اگه دو دست هم نداشتم
بازهم وجدانم قبول نمی کرد من
اینحا باشم و تو، زحمت کشیدن
لباس هارو بکشی🚫
#شهید_علی_ماهانی
🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🌱| یک بار هم نشد حرمت موی سفیدم رو بشکنه یا بیسوادیِ ما رو به رخمون بکشه 👌
هروقت وارد اتاق می شدم،
نیم خیز هم که شده، از جاش بلند می شد😊
اگه بیست بار هم می رفتم و🚶 میومدم بلند می شد
می گفتم : علی جان مگه من
غریبه ام؟
چرا به خودت زحمت می دی؟
می گفت : احترام به والدین دستور خداست.☝️
یک روز که توی خونه نبودم، از جبهه اومده بود🎒✌️
دیده بود یک مشت لباس نشسته گوشه ی حیاطِ، همه رو شسته بود و انداخته بود روی بند😶
وقتی رسیدم بهش گفتم : الهی بمیرم برات، تو بایک دست چطوری این همه لباس رو شستی⁉️
گفت : اگه دو دست هم نداشتم بازهم وجدانم قبول نمی کرد من اینجا باشم و تو، زحمت شستن لباس هارو بکشی🚫 |🌱
#شهید_علی_ماهانی
🕊|🌹 @masjed_gram