#خاطرات_شهدا
دو سال بود که دوشادوش
بقیه رزمنده ها می جنگید🔥
تا اینک موج انفجار💥 گرفتش
و بهانه اش پیدا شد تا از جبهه
دور بشه 👌
اما برای بازگشت به منطقه بی
قرار بود و آروم نمی گرفت😞✋
یک روز🗓 دیدم که رنگ چهره
علی اصغر مثل کرباس سفید
شده! 😱
بهش گفتم : باباجان‼️ چرا این
جوری شدی ؟ می خوای ببرمت
دکتر؟ 🚑
گفت : مریضی من بخاطر دوری
از رفقای رزمنده امه 😭
دکتر من فقط خداست🕊 و
رسیدن به خدا در جبهه 😭
#طلبه_شهید_علی_اصغر_کلاهی
#راوی_پدر_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram