eitaa logo
رسانه مسجد امام محمدباقر(ع)
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
713 ویدیو
38 فایل
✔️محتوای کانال: ✅ارائه محتواهای دینی ✅*احکام ✅*حجاب ✅*شبی یه نکته ارتباط با ادمین: @M_amin1102
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌺 ♦️همیشه وقتی از حرف میزنیم از خانم ها میگیم. از ها 💥اما امروز مے خوام بگم 🌹سلامتی هر که ⇜ داره ⇜وبهش تیکه میندازن وخم بہ ابرو نمیاره🚫 🌹سلامتے اونی که ⇜پاتوقش 🌷 ✘نه سرکوچه ها😉 🌹سلامتی کسی که ⇜جای پرورش و تزریق بازو ⇜پرورش میکنه وخودسازے😍 🌹سلامتی پسری که ⇜سرشو خم میکنه تاسنگ فرش خیابونا ... ✘نه رودر روی مردم👌 🌹سلامتی هرچے پسرےکه ⇜بلوز معمولی میپوشه👕 وشلوارکتان ✘نه لباس هاے تنگ و شلوارجاستین . 🌹سلامتی اون پسرےکه ⇜ اول وقتش حجته . 🌹سلامتی اون آقایی که ⇜ظهر تو ، پشت کفشاشو👞خم میکنه وآستیناش بالا👕وآب میچکه از صورتش😌و جوراباشم از جیبش آویزونه☺️و مهم نیست❌ که دخترا جفنگِ دانشگاه کنند . 🌹سلامتی هرچی این جوریه ... ❤ قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
🔴❗️ جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت : - ببخشید آقا! من میتونم یکم به شما نگاه کنم و ببرم؟ مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل از جا پرید و میان بازار و جمعیت، یقۀ جوان رو گرفت و ، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد : - مردیکۀ عوضی، مگه خودت نداری …؟ خجالت نمیکشی ؟؟ 😠 اما جوان،خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی بشه و واکنشی نشون بده، همان طور و متین ادامه داد ... - خیلی عذر میخوام؛ فکر نمیکردم این همه عصبی و بشین! دیدم همۀ بازار دارن بدون اجازه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم، که نکرده باشم …! حالا هم یقه مو ول کنین! از خیرش گذشتم!! 😒 😳مرد خشکش زد… همانطور که یقۀ جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد… اینجاست که میگن ؛ مردان زنان دارند ✅ قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
💬یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی 💄💅 و با راهی خیابونای شهر شد ... همینطوری که داشت می‌رفت وسط متلکای جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : "خواهرم حجابت! بخاطر حجابت رو رعایت کن" نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همونا که ازشون متنفر بود!😣 به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم، وگرنه شب خوابم نمی‌بره!!😡 مسیرشو سمت اون آقا کج کرد و گفت: "تو اگه راست میگی چشمای خودتو کنترل کن و نگام نکن با اون ریشای مسخره‌ات" بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ... پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و گفت: خدایا این کم رو از من قبول کن. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚡️پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و یهو حمله کرد بهش و به زور اونو سمت ماشینش کشید ...😰 دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما کسی جلو نیومد، با صدای بلند التماس کرد، اما همه تماشاچی بودن، هیچکدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک می‌انداختن و زیبایی‌شو تحسین می‌کردن حاضر نبودن جونشونو به خطر بندازن😏 دختر دیگه داشت ناامید می‌شد که دید یه جوون به سمتشون میاد و فریاد میزنه؛ آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری. وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت: خواهرم شما برو و یه تنه مقابل دزدای ایستاد👌 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می‌لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که به نظرش بودن و ازشون متنفر بود، افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق خون شده ...💥 ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد ...💭😞 ☝️وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی بخاطرش از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت: خواهرم حجابت! قرارگـــاه‌فرهــنـــگۍبــاقــراݪــــعـــلــــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
همسرم عاشق❣ سیدالشهدا بود. هرسال ماه محرم لباس به تن می‌کرد و نسبت به ائمه اطهار(ع) تعصب داشت.👌 وقتی می‌شنید به حرم حضرت زینب‌(س) نزدیک شدند، می‌گفت غیرتم اجازه نمی‌دهد👊 تحمل کنم به اهل بیت(س) تعرض شود.🚫 اواخر خیلی حضرت زینب‌(س) بود. حشمت خیلی صبور و با گذشت بود 😇و آرامش خاصی داشت. او مانند یاری صدیق و مهربان بود، بعد از هم هروقت به مشکلی برمی‌خورم از روح بلندش مدد می‌طلبم 🙏و به فرموده که شهدا زنده‌اند خیلی زود مشکلم حل می‌شود..💯 🕊|🌹 @masjed_gram