eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
749 ویدیو
39 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطره #امر_به_معروف 🌸👇🏻🌸👇🏻🌸👇🏻
🔷رفته بودم تپه‌ نورالشهدای غرب تهران که دوتا بالاش دفن هستن بلکه یه حال و هوایی تازه کنم🍃 🔸تو سربالایی، وقتی که پدال گاز رو تا آخر فشار میدادم یه لحظه چشمم افتاد به یه خانوم با موهای بلوند بلند که از زیر شالِ شُلش ریخته بود بیرون و لبه پله‌های مقبره شهدا نشسته بود. یه مرد خوش هیکل هم کنارش بود و یه دختر کوچولوی ۵-۶ ساله هم پهلوش ورجه وورجه میکرد... 《وای خدایا... اینجام ولم نمیکنی؟؟ بابا من نمیتونم امر به معروف کنم!! به چه زبونی بگم؟؟؟》😥 ماشینو بردم آخر محوطه پارک کردم کسی نبود ... خلوت بود سوئیچو درآوردم گذاشتم کنار و بی‌اختیار به روبرو خیره شدم...☹️ 《خدایا چیکار کنم از دستت که اگه گیر بدی ول نمیکنی...》😩 یه نگاه انداختم بهشون ... 💭《اگه بخوان مثل پارسال کنار مقبره شهدای کوهسار کنن و عکس بگیرن چی؟!》😰 اضطرابم بیشتر شد⚡️ بدترین چیزی بود که می‌تونست یادم بیاد! 《حالا اگرم قصدشون همین باشه، من چیکار میتونم بکنم؟؟》😟 دوباره سرمو چرخوندم طرفشون. دیدم مرده دست انداخته دور گردن زنه و ... نگاهمو جمع کردم و سرمو گذاشتم رو فرمون: -《ببین پسر... اگه خدا تو رو توی این موقعیت قرار داده پس حتما تواناییش رو توی وجودت دیده💯 پس نباید بترسی، نبایدم طفره بری》 -《خب تو میگی چی کار کنم؟؟》 - 《برو تذکر لسانی بده... یا نه، زود برو از کانال دانشگاه حجاب ها رو دانلود کن بده زنه بخونه》👌 نگاهشون کردم دیدم دارن بلند میشن برن. فوری از تو کانال دانشگاه حجاب شروع کردم رو سرچ کردم و اونایی که تناسب با حال و زمان داشت ذخیره کردم. دوباره نگاه کردم... دیدم مرده داره قبر رو به زنه نشون میده و زنه با دستی که زیر چونه‌اش گرفته به سنگ قبرا خیره شده. به شهدا گفتم: -《تو رو خدا کمکم کنید》🙏 شیش هفتا عکس‌نوشته خوباشو دانلود کردم✅ پیاده شدم و با عجله رفتم سمتشون ... تا بهشون برسم سوار ماشین شده بودن و داشتن روشن می‌کردن دور بزنن برن ...🚙 ولی با اشاره خواستم صبر کنن✋ وایساد رفتم سمت مرده باهاش سلام و علیکی کردم و دست دادم. بهش گفتم:《میشه این چندتا عکس رو بدید خانوم ببینن؟!》 با یه چهره تقریبا مرددی گفت: "عیبی نداره" و گوشی رو ازم گرفت. گوشی رو گرفت سمت خانومه و خودشم خوند و زد عکس بعدی ... 💢هنوز دو سه ثانیه نشده بود که گفت: "آقا دست شما درد نکنه! خودم امر به معروفشون کردم... در حال اصلاح شدن هستن انشالله" و تشکر کرد و گوشی رو پس داد. ناچار گوشی رو گرفتم و خداحافظی کردیم. 💠 وقتی رفتن‌، رفتم سر قبر شهدا و گفتم: 《 ممنون که تو اولین تجربم بهم کمک کردید. ممنون که قبل از من نیروی کمکی فرستاده بودید و کارم رو ساده کردید...》😊 قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪــــعــــلــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿