#ریحانه
⚠️خطر‼️
⚠️خطر‼️
#بلندہ_اما_ارزش_وقت_گذاشتن_دارہ‼️
#تا_آخرش_بخونید_لطفا‼️
شاید ۲۰ سال پیش ڪسے بہ مخیلهاش هم نمے رسید
روزے در خیابانهاے شهر، دخترانے را مشاهدہ ڪند ڪہ آن سالها مردم شاید آنها را در سالن هاے #عروسے هم نمے دیدند... 😳
دخترانے بزڪ ڪردہ با موهاے پف ڪردہ
و بیرون ریختہ و #مانتوهایے ڪوتاہ و تنگ و #شلوارهایے تنگتر!👱♀ 💄👠
این روند ۲۰ سال طول ڪشید⏱
تا بہ اینجا رسید.☝️
استعمار و استڪبار صبر و حوصلہ زیادے دارد، بر عڪس بعضے از ماها...
⬅️اولین ڪار، گرفتن #چادر بود از زنان ما...⛔️
گفتند چادر #حجاب_برتر است و میشود برتر نبود!🙁
بین خوب و خوب تر، خوب را هم انتخاب ڪنے بہ جایے بر نمیخورد .میشود مانتوے گشاد و مقنعہ بزرگ پوشید و با حجاب بود... 😏
حرف قابل قبولے بود؛ ڪسے نمیتواست بہ این حرف اعتراض ڪند، حتے اهالے #مذهب. 😒
⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعہ بود...😳
میشود روسرے بزرگ سر ڪرد! 👿
هم تنوّع دارد هم #حجاب است.
یادم مے آید روسریهایے بود با ضلع بیشتر از یڪ متر ڪہ تا ڪمر خانمها هم میرسید...
خوب البتہ روسرے مثل مقنعہ نبود گاهے مو بیرون میزد. 😶
⬅️ در فیلمهاے سینمایے هے مدل گذاشتن، زن هاے هنرپیشہ مدل شدن و بہ تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد میگرفتند.
⬅️چشم هاے ما متوجّہ این آب رفتن نمے شد و آنقدر ڪم ڪم این ڪار را ڪردند ڪہ چشم ما عادت میڪرد...😞
⬅️ مانند بچهاے ڪہ جلوے چشم پدر و مادرش بزرگ میشود و قد میڪشد و والدینش حس نمیڪنند اما دیگران ڪہ ڪمتر او را میبینند و چشمانشان عادت نڪردہ، متوجہ رشد هفتگے او میشوند...
ما عادت ڪردیم بہ روسریهایے ڪہ هر روز آب میرفت و تبدیل شد بہ نوارے باریڪ و بعضا تورے...😥
مانتوهایے ڪہ شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا #مانتو...👚
⬅️ بہ هر حال ڪم ڪم ڪار بہ این جا ڪشید و مدام گفتند #بیحجابے معضل فرهنگے است، براے حل آن باید ڪار فرهنگے ڪرد...✋
سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و ڪار فرهنگے در زمینہ #عفت و حجاب مشاهدہ نشد.‼️
برعڪسش، فراوان ڪارهاے ضد فرهنگ در ڪوبیدن حجاب و عفت و #حیا و #غیرت در فیلمهاے سینمایے و مجلات و برنامههاے عمومے یافت میشد...❎😔
⬅️ امسال هم مد پوشش خانمها تغییر ڪردہ است، پوشیدن ساق شلوارے #(ساپورت) بہ جاے #شلوار...😱
یعنے دیگر شلوار جین تنگ هم نہ!
#ساق_شلوارے! 😱
و بدون تردید در یڪے دو سال آیندہ این ڪنار مے رود و برخے را ..........👗🙈🙊
⬅️ یعنے پس از آنڪہ #چادر، #مقنعہ، #مانتو و #روسرے از زنان گرفتہ شد، حالا رفتهاند سراغ شلوار!👖
چشمهاے ما هنوز عادت نڪردهاند... اگر بہ این هم عادت ڪنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسرے در انتظار این ساپورت هم هست...😔
خدایے نڪردہ اینها هم روز بہ روز نازڪتر و ڪوتاهتر میشود و ما عادت میڪنیم.... آن وقت... نمیدانم بعدش سراغ چہ خواهند رفت...😱🙊
#تهاجم_فرهنگی
#غرب_زدگی
❤️کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است❤️
--------------------
@masjed_gram
#داستانک
◀️ صدف های بدبو ▶️
شغل مردی تمیز کردن ساحل بود. او هر روز مقدار زیادی از صدفهای شکسته و بدبو را از کنار دریا جمعآوری میکرد. و مدام به صدفها لعنت میفرستاد چون کارش را خیلی زیاد میکردند. او باید هر روز آنها را روی هم انباشته میکرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام میداد.
روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدفهای بدبو درست کرده بود، خلاص کند. او با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت.
یک سال بعد، آن دو مرد، در جایی یکدیگر را دیدند. آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود. وقتی به آنجا رسیدند مرد نظافتچی نمیتوانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید چطور توانسته چنین ثروتی را بدست بیاورد.
مرد ثروتمند پاسخ داد: "من هدیهای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو میداد و تو قبول نمیکردی! در تمام صدفهای نفرتانگیز تو، مرواریدی نهفته بود"
اکثر مواقع هدایا و موهبتهای الهی در بطن خستگیها و رنجها نهفتهاند، این ما هستیم که موهبتهایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار میدهد، ندانسته رد میکنیم!
--------------------
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا
🌷 اومده بود مرخصی
اما دلش با بچه های جنگ بود.
نمیتونست بی کار بمونه
جهاد گران مشغول کار بودن که با دیدن حسین خوشحالی در چهره شون جون گرفت. 😊✌️
کار به خوبی پیش می رفت
با این حال حسین اون حسین همیشگی نبود.
از چهر ه اش می شد فهمید
میدونستم پیش ماست اما همه وجود و همه فکرش توی جبهه بود❤️
🌷 قدری با بچه ها صحبت کرد و از حال و احوالشون پرسید و از کار...
آخرم طاقت نیاورد
کمی بعد اومد طرفم و گفت : برو نماز خونه رو آماده کن تا من بچه ها رو صدا بزنم و دورهم زیارت عاشورا بخونیم.
با تعجب نگاش کردم ...!
گفت : دلم 💔گرفته میخوام آروم بشم.
#شهید_حسین_پارسا
#راوی_دوست_شهید
--------------------
@masjed_gram
#داستانک
◀️ صد دلاری ▶️
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.
این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.
و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم.
--------------------
@masjed_gram
#اطلاعیه
⚫ انالله واناالیه راجعون/ پدر شهید مدافع حرم ،میلاد بدری دعوت حق و فرزند شهیدش را لبیک گفت.
◾با نهایت تأسف و تأثر دقایقی پیش با خبر شدیم، پدر بزرگوار شهید مدافع حرم ، میلاد بدری درگذشت.
◾قرارگاه فرهنگی باقرالعلوم مصیبت وارده را به خانواده گرامی و همه ی مدافعان راه ولایت و خانواده های شهدا تسلیت عرض می نماید.
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا
روز سوم عمليات بود.
حاجي هم میرفت خط و بر
میگشت.
اون روز، نماز ظهر رو بهش
اقتدا كرديم.
سر نماز عصر، يك حاج آقای
روحانی اومد
به اصرار حاجي، نماز عصر رو
ايشون خوندند.
مسئلهی دوم حاج آقا تموم نشده،
حاجی غش كرد و افتاد زمين.
ضعف كرده بود و نميتونست
روی پا بايسته.
سُرم به دستش بود و مجبوری،
گوشهي سنگر نشسته بود.
با دست ديگش بی سيم رو
گرفته بود
و با بچهها صحبت ميكرد؛
خبر میگرفت و راهنمائی میکرد
اين جا هم ول كن نبود✌️
#شهید_ابراهیم_همت
--------------------
@masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ریحانه
#کلیپ📽
❌دخـتر و پسـرها ببینن❌
آیا از حضرت یوسف بالاتری؟؟😳
اگـر فڪر میکنـی
میتونی خـودتو
کنتـرل کنـی نگـاه کن❗️
#کنترل_نگاه
--------------------
@masjed_gram
#داستانک
◀️ ملا نصرالدین و دیگ همسایه ▶️
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت .
چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد .
همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت.
ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!
و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید.
دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد.
و این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
--------------------
@masjed_gram
💠رهبر انقلاب از بازی عالی ملیپوشان فوتبال در برابر اسپانیا تجلیل کردند
⚽️طی تماس دفتر مقام معظم رهبری با اردوی تیم ملی در روسیه و مدیر کاروان اعزامی، فدراسیون فوتبال، پیام حضرت آیتالله خامنهای به کاروان و بازیکنان تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران را به شرح زیر اعلام میکند:
"بازی دیشب شما عالی بود؛ خدا قوت."
@masjed_gram
#ایام_ویژه
🔸چمران های امروز🔸
💠۳۱ خرداد، شهادت سردار رشید اسلام «دكتر مصطفی چمران» در دهلاویه (۱۳۶۰ ش) - روز بسیج اساتید
@masjed_gram
#خاطراٺـــ_شهدا
🌹وفای به عهد🌹
🔹روزی که مصطفی به خواستگاری من آمد، مادرم به او گفت: «این دختر صبحها که از خواب پا میشود، در فاصلهای که دستش را شسته و مسواک میزند، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آوردهاند و قهوه را آماده کردهاند. شما میتوانید با این دختر ازدواج کنید؟»
مصطفی که خیلی آرام گوش میکرد؛ گفت: «من نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم، ولی قول میدهم تا زندهام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.»
تا وقتی شهید شد این کار را میکرد. خودش قهوه نمیخورد، اما چون میدانست ما لبنانیها عادت داریم، درست میکرد و وقتی منعش میکردم، میگفت: «من به مادرتان قول دادهام تا زندهام این کار را برای شما بکنم.»
📔منبع: خبرگزاری فارس
🔸شهید دکتر مصطفی چمران
@masjed_gram