eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
610 عکس
186 ویدیو
198 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
شمس‌الدين ذهبی، شايد بزرگترين تاريخ‌نويس ميراث حديثی اهل سنت رساله‌ای دارد درباره حديث غدير و طرق آن. نسخهٔ منحصربه‌فرد و البته اصيل آن در ضمن مجموعه‌ای در دانشگاه تهران موجود است. مرحوم طباطبایی اين اثر را برای اولين بار شناسایی و با تعليقات منتشر کرد. اهل سنت رساله‌ها و کتاب‌های متعددی در طرق حديث غدير دارند که اين يکی از مهمترين آنهاست. https://t.me/azbarresihayetarikhi @MaarefHadith
همایش ملی علامه مصباح یزدی فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی مهلت ارسال اصل مقالات: پایان شهریور ماه ۱۴۰۰ 🗓 زمان برگزاری همایش: پاییز ۱۴۰۰ 🌐 آدرس سایت McNab.iict.ac.ir @MaarefHadith
روزی مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: بزرگ‌ترین فضیلت امام علی علیه السلام را كه قرآن بر آن دلالت دارد به من بگو. امام رضا علیه السلام فرمودند: فضیلت او در مباهله است و سپس آیۀ مباهله را قرائت نمود و فرمودند: رسول‌خدا صلی الله علیه وآله وسلم، امام حسن و امام حسین را دعوت كرد كه پسرانش بودند و حضرت فاطمه سلام الله علیها را دعوت كرد كه در این‌جا مصداق كلمه زنان است و امام علی علیه السلام را دعوت كرد كه به حكم خداوند عزّوجل، نفس [= جان] پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است. هیچ آفریده‌ای از پیامبر برتر نیست. پس به حكم خداوند، بایستی كسی از نَفْس [=جان] پیامبر برتر نباشد. سخن امام علیه السلام كه به این‌جا رسید، مأمون گفت: خداوند «فرزندان» را به لفظ جمع آورده است؛ در حالی كه پیامبر فقط دو پسرش را آورده بود؛ زنان نیز به لفظ جمع آمده است، در حالی كه پیامبر فقط دخترش را آورده بود. پس چرا نگوییم كه دعوت از «نفس» [=جان] نیز در حقیقت، مرادش خود پیامبر باشد كه در این صورت، فضیلتی را كه برای امیرالمؤمنین علیه السلام بیان كردی، ساقط می‌شود؟ امام رضا علیه السلام در پاسخ فرمود: آنچه گفتی درست نیست؛ زیرا دعوت كننده، كسی غیر از خودش را دعوت می‌كند؛ چنان كه آمِر، به غیر خودش دستور می‌دهد و درست نیست كه كسی خودش را حقیقتاً دعوت كند؛ چنان كه كسی حقیقتاً نمی‌تواند به خودش دستور دهد و از آن جا كه رسول‌خدا صلی الله علیه وآله وسلم مردی را در مباهله غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام دعوت نكرده بود، ثابت می‌شود كه وی، نفسی است كه مقصود خداوند در كتابش است و حكم آن را در قرآن قرار داده است. پس مأمون با شنیدن این استدلال گفت: با آمدن پاسخ، سؤال، كنده شد. 📚 الفصول المختاره من العیون و المحاسن، ص38. @MaarefHadith
بیست و چهارم ذیحجه (روز مباهله) از اعیاد برجسته شیعیان است. جریان مباهله از مقتدرترین بحثهای کلامی شیعه است. قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا ع أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَة مأمون به امام رضا عليه السّلام عرض کرد: بزرگترين فضيلت امير المؤمنين عليه السّلام كه قرآن دلالت بر آن فضيلت كند چیست؟ امام عليه السّلام فرمود: آيه مباهله است‏ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ائمه علیهم السلام متعدد به جریان مباهله استشهاد کرده اند؟ مقاله «مباهله در کلام معصومین (علیهم السلام)» سخنان معصومان علیهم السلام را در این زمینه جمع آوری کرده است ✍️ نویسنده: رضا اسلامی این مقاله را می توانید در 👈 اینجا 👉 مطالعه کنید. همچنین مقالات مرتبط دیگر با موضوع مباهله را نیز می توانید در سایت بنیاد پژوهشی ترویجی مباهله در این آدرس (www.mobahele.com) مطالعه کنید @MaarefHadith
بسم الله الرحمن الرحیم قابل توجه عزیزان علاقمند به کانال های علمی و ... : در لینک زیر می توانید با چنین کانال هایی آشنا شوید: 🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2877816889C2015afa665
✅نکته ای درباره فهرست های متون حديثی در تشيع امامی ✍حسن انصاری صاحب این قلم مکرر در نقد نظریه معروف به "طريقه فهرستی" نوشته است که در این نظریه دست کم راویان سده سوم قمری یعنی دوران قبل از کلینی و مشایخ او همگی در سطح کتابفروشان و وراقان تقلیل می یابند و گویا سهم آنها این بود که نسخه کتابی را از کوفه به قم ببرند و یا بالعکس. چرا که در این دیدگاه نسخه های کتاب های بیشتر محدثان و راویان قدیم نسخه ها و اصول و مصنفات مشهوری قلمداد می شود که سهم راویان آنها در حد کتابفروش و یا کتابداری است که به اینجا و آنجا سر می زند و نسخه های خود را عرضه می کند. بدین ترتیب این نظریه بر این است که فی المثل متن نوادر احمد بن محمد بن عیسی کتاب مشهوری بوده که چون از آن نسخه های متعددی موجود بوده به سادگی می توانسته اند اصالت احادیث را تشخیص دهند. به شرح ایضاً کتاب حریز و یا حلبی. چنین نبوده است. ما در دنیای پیش از چاپ به سر می بریم: دنیای انتقال دانش از طریق نسخه ها و دفاتر خطی گاه ناقص و آشفته. هر نقلی نیازمند گواهی و روایت بود و آنجا که عامل انسانی داخل می شد باید ضبط و ثبت بودن راویان مورد بررسی و داوری قرار می گرفت. اگر چنین نبود چرا کلینی هر بار در اسناد به نوادر نقل عده را در سند می آورد و اصلاً سند دادن های تکراری در کتابی مانند کتاب کلینی به منابعش چه نقشی دیگر می توانست داشته باشد؟ بله بعد از کلینی و ابن بابویه داستان فرق کرد اما در سده سوم راویان متن ها مشایخ اجازه نبودند، آنان راویان کتاب ها و دفاتر قدیم بودند که سهمی مهم (چه مثبت و یا منفی) در انتقال متن ها و کیفیت آنها داشتند. البته مصنفات و اصول مشهور مهمی وجود داشتند اما اولاً تعدادشان زیاد نبود و ثانیاً معنای آن عدم نیازمندی بررسی راویان نسخه های آن کتاب های مشهور نبود، بلکه مقصود شیخ و دیگران در اعتماد به کتابها و مصنفات و اصول مشهور این است که آن کتاب ها در میان طایفه شهرت داشته و اخبار آنها عموماً مورد عمل قرار می گرفت و اخباری شاذ و یا نادر نبود. اما دقت در نقل درست آن دفاتر مشهور خود نیازمند بررسی راویان آن دفاتر بود. علاوه بر اینکه احادیث هر دفتری هم می بایست مورد دقت رجالی قرار می گرفت چرا که نقل حدیثی در دفتری مشهور اگر دفتر شامل روایاتی با سند به امام بود کافی در این نبود که حتماً حدیث نقل شده در آن دفتر صحیح السند است بلکه تنها بدین معنا بود که حدیث در کتاب مشهوری که جلوی چشم فقیهان و راویان طائفه بوده نقل شده و لذا خبر شاذ و یا نادر و یا مهجوری نبوده است (اما می توانست حدیث صحیحی نباشد). تازه باید دقت می شد که آیا آن حدیث در نسخه های گواهی شده و منتقل شده در سنت راویان معتمد از آن اصل مشهور نقل شده یا نه؟ اینجا بود که باز بررسی رجالی ضروری بود. "مشهور"بودن در عنوان آن اصول و مصنفات وصفی است برای اصل آن کتاب ها و نه لزوماً نسخه های موجود از آنها. بعدها این بحث ها در گفتار اخباریان بازتاب پیدا کرد. ملا امین استرابادی از اخباریان و شیخ بهایی از اصولیان کم و بیش این مطالب را به درستی متوجه شده بودند. این فقیهان اصولی دوره بعد از وحید بودند که تحت تأثیر کتاب وسائل اندک اندک ملاکات روایت در کتب اربعه را از دست دادند و طریقه رجالی متأخرین برای آنها بیشتر کارایی پیدا کرد. طریقه قدما برای درک منزلت احادیث و نقد آنها مفیدتر است اما آن شیوه اسمش شیوه فهرستی و متکی به فهرست های امثال ابن بطه و ابن ولید نبود بلکه شیوه ای رجالی بود و متکی بر داوری های رجالی آنان. از جمله اين داوری های رجالی بررسی سند متن های مشهور و کیفيت و سند نسخه های آنها بود. 🆔https://t.me/azbarresihayetarikhi @MaarefHadith
اعمالی که بدبختی را به خوشبختی تبدیل می کند ! پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجْهِها وَاصْطِناعُ الْمَعْروفِ وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود : صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى كند. @MaarefHadith
فرازی از زیارت‌نامه حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سرداب که در کتاب بحارالانوار گزارش شده است؛ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْفَتْحِ وَ نَاشِرَ رَايَةِ الْهُدَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُؤَلِّفَ شَمْلِ الصَّلَاحِ وَ الرِّضَا السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا طَالِبَ ثَارِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الثَّائِرَ بِدَمِ  السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى. 📗بحارالانوار، ج۹۹، ص۸۶. @MaarefHadith
❇️از بين رفتن احاديث ومصادر حديثی شيعه ✍محمدباقر ملکیان در طول تاريخ سه امر باعث نابودی بسياری از روايات شيعه شده است: 1⃣آتش سوزی بسياری از کتابخانه های شيعی خصوصاً بسياری از کتابخانه های بغداد که در هجوم سلاجقه به آتش کشيده شد. (معجم البلدان: ج1، ص534.) 🔻البته ماجراهایی همانند از بین رفتن کتب ابن ابی عمیر در اثر باد و باران هم در تاریخ حدیث پژوهی شیعه کم نیست (یک نکته: مشهور این است که اسانید موجود در کتب ابن ابی عمیر در اثر باران آسیب دید، ولی توجه داشته باشید مسلما در این آسیب دیدگی، متون احادیث هم مصونیتی نداشته است) 2⃣خود سانسوری: برخی از محدثين با توجه به مبانی فقهی وکلامی شان، برخی از احاديث را به شاگردانشان اجازه نمی دادند. مرحوم شيخ طوسی در تراجم متعدده ای در فهرست می نويسد: «أخبرنا بجميعها إلا ما كان فيها من تخليط أو غلوّ». نک: الفهرست، الرقم: 70 و370 و620 و621 و625 و627 و628. ويا ابن غضائري در تراجم متعددی می گويد: «لا يجوز أن يكتب حديثه»، يا «لا يكتب حديثه». نک: رجال ابن الغضائري، الرقم: 34 و117 و129 و131 و134. 🔻آیة‌الله مددي ـ مد ظلّه ـ در مجلس درسشان می فرمودند سعد بن عبد الله علامتی بر بعضی از روايات ضعيفه قرار می داد تا در هنگام قرائت نسخه کتاب، آن احاديث را نقل نکند. 3⃣تدوين مجامع روائي: مرحوم محمد تقی مجلسی می نويسد: من در دوران جوانی در صدد بودم تا کتب اربعه را به صورت کتابی جامع مرتب کنم اما ديدم تدوين همين کتب اربعه باعث شد که اصول اربعمائه مهجور واقع شود وبه مرور زمان از بين برود، من نيز ترسيدم تدوين کتابی که جامع کتب اربعه باشد سبب مهجوريت و از بين رفتن اصل کتب اربعه بشود. (كنت أنا أضعف عباد الله محمد تقي أردت في عنفوان الشباب أنّ أرتب الكتب الأربعة بالترتيب الأحسن، لأنها مع ترتيبها كثيرا ما ينقلون الخبر في غير بابه و صار سبب الاشتباه على بعض أصحابنا بأنهم كثيرا ما ينفون الخبر مع وجوده في غير بابه لكن خفت أنّ تضيع هذه الكتب كما ضاعت الأصول، و لهذا تركت الجمع و الترتيب. روضة المتّقين: ج‏1، ص87.). @MaarefHadith
✴️ تجمیع اخبار جعلی از کتب تالیف یافته در تجمیع اخبار ساختگی در شیعه میتوان به کتاب الاخبار الدخیله، تألیف علامه شوشتری و نیز اخبار و آثار ساختگی، تألیف هاشم معروف حسنی اشاره کرد. در میان اهل سنت کتاب های سلسله الاحادیث الضعیفه، ناصرالدین البانی و الموضوعات، ابن جوزی و الکامل فی الضعفاء، ابن عدی را می‌توان نام برد. اما مشکلی که در این میان وجود دارد این است که همه‌ی صاحب نظران در مورد ساختگی بودن احادیث اتفاق نظر ندارند. چه بسا عالمی حدیثی را ضعیف بداند اما عالمان دیگر صحیح بخوانند. لذا آقای حسینیان سلسله مقالاتی با عنوان «دفاع از حدیث» در نخستین شماره های مجله «علوم حدیث» نگاشته و نشان داده که ضعیف خواندن بسیاری از احادیث، بجا نیست.(حدیث نت) @MaarefHadith
✅ وضعیت‌شناسی نیازسنجی‌های پژوهشی در حوزه دین (1) نیاز سنجی پژوهشی، فرایند شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت در بین پروژه های مختلف تحقیقاتی است. حوزه علمیه به عنوان متولیان اصلی علوم دینی، برای دستیابی به جایگاه مطلوب علمی و همچنین پاسخگویی به نیاز های جدید جوامع اسلامی، ناگزیر است که خود را روزآمد کند. از این رو موضوع نیاز سنجی از نیمه دوم دهه هشتاد در حوزه علمیه مطرح شد. پروژه های مختلفی در این زمینه انجام شد اما هنوز با ظرایط مطلوب فاصله دارد. هزاران موضوع زیر مجموعه اولویت های پؤوهشی دانش فقه، دانش اصول فقه، اقتصاد اسلامی، تفسیر و علوم قرآن، علوم و معارف حدیث، ادبیات داستانی در حوزه دین، مناسبات دین و روان شناسی، نظام تعلیم و تربیت حوزه علمیه و فقه سیاسی زیر نظر معاونت پژوهش حوزه های علمیه انجام گرفت. 🔰اهداف و فوائد: در تدوین نیاز سنجی اهدافی بیان می شود که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-مدیریت آینده دانش 2-رساندن دانش به مرزهای خود 3-جلوگیری از تکرار و موازی کاری 4-یاری پژوهشگران و دانش پژوهان 5-کمک به کمیته بررسی موضوع 6-شناخت نیازها و اولویت های جوامع علمی و اجتماعی ‼️ بعد از انجام پروژه نسبتا سنگین و زمان بَر نیازسنجی، متاسفانه موفقیت بیرونی در به روز رسانی و اجرا با مشکلاتی روبرو گردید که انشاء الله در فرسته بعدی به آن اشاره می شود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ برگرفته از سرمقاله: وضعیت‌شناسی نیازسنجی‌های پژوهشی در حوزه دین به قلم: محمد جواد حسنی مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش11. (http://majaleh-a.ir) @MaarefHadith
قتل عُمر بن خطاب در ماه ذي‌الحجة بوده است، نه ربیع‌الأول؛ تاریخ قتل عُمر بن خطاب در تمام منابع تاریخی -اعم از شیعه و سنی- بدون استثناء در ماه ذی‌الحجه و در روزهای آخر این ماه گفته شده است. اختلاف اقوال فقط در تعیین روز است: روز زخمی شدن و روز فوتش؛ خنجر خوردنش را اکثر قریب به اتفاق مورخان و تقریباً به اجماع، در بامداد روز چهارشنبه ٢٦ ذی‌الحجه سال ٢٣ق گفته‌اند، و فوتش را اغلب سه روز پس از زخمی شدنش. شروع خلافت عثمان را نیز همگی بی اختلاف در ابتدای ماه محرّم گفته‌اند. بهرحال شهرت جرح و قتل عُمر بن خطاب در ماه ربیع‌الأول، پایه و استنادی علمی ندارد و بر خلاف اجماع مورخان، و لذا بی اعتبار است. 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٤: ٢٩٩– ٣٠٠. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❖ جهت تسهیل مراجعه به منابع، عنوان برخی منابع کهن و نیز برخی منابع میانی و متأخر که به ذکر تاریخ قتل عمر بن خطاب یا تاریخ شروع خلافت عثمان پرداخته‌اند در پی آمده است: - الطبقات الكبرى (ابن سعد، ٢٣٠ق)، ج٣، ص٣٦٤– ٣٦٥؛ - تاریخ خليفة بن خياط (٢٤٠ق)، ص١٠٩؛ - التاريخ الصغير (بخاري، ٢٥٦ق)، ج١، ص٧٥؛ - أنساب الأشراف (بلاذري، ٢٧٩ق)، ج١٠، ص٤٣٩؛ - تاريخ اليعقوبي (٢٨٤ق)، ج٢، ص١٥٩؛ - المعجم الكبير (طبراني، ٣٠٦ق)، ج١، ص٧٠، ح٧٢ و ٧٣ و ٧٤؛ - تاريخ الطبري (٣١٠ق)، ج٣، ص٢٦٥– ٢٦٦؛ - همان، ج٤، ص١٩٣؛ - التنبیه والإشراف (معسودي، ٣٤٦ق)، ص٢٥٠ و ٢٥٣؛ - مروج الذّهب (مسعودي، ٣٤٦ق)، ج٢، ص٣٠٤ و ٣٣١؛ - مسار الشيعة (شيخ مفيد، ٤١٣ق)، ص٢٣؛ - الإستيعاب (ابن عبد البر، ٤٦٣ق)، ج٣، ص١١٥٢؛ - تاريخ مدينة دمشق (ابن عساكر، ٥٧١ق)، ج٤٤، ص٤٦٤ و ٤٦٧؛ - الكامل في التاريخ (ابن أثير، ٦٣٠ق)، ج٣، ص٥٢؛ - وفيات الأعيان (ابن خلكان، ٦٨١ق)، ج٣، ص٤٣٩؛ - العدد القوية لدفع المخاوف اليومية (علي بن يوسف حلي(برادر علامه حلي)، حدود ٧٠٥ق)، ص٣٢٨؛ - الوافي بالوفيات (صفدي، ٧٦٤ق)، ج٢٢، ص٣٠٤؛ - البداية والنهاية (ابن كثير، ٧٧٤ق)، ج٧، ص١٥٥– ١٥٦؛ - مجمع الزوائد (هيثمي، ٨٠٧ق)، ج٩، ص٧٩؛ - فتح الباري (ابن حجر عسقلاني، ٨٥٢ق)، ج٩، ص١٥؛ - المصباح (جُنة الأمان الواقية وجَنة الإيمان الباقية) (شيخ إبراهيم كفعمي،٩٠٥ق)، ص٥١١ و ٥١٥؛ - بحار الأنوار (علامه مجلسي، ١١١١ق)، ج٥٥، ص٣٧٢؛ - الكُنى والألقاب (شيخ عباس قمي، ١٣٥٩ق)، ج٣، ص١٦٧؛ - مستدرك سفينة البحار (شيخ علي نمازي شاهرودي، ١٤٠٥ق)، ج٢، ص٢١٦. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ برگرفته از کانال استاد محمدهادی یوسفی غروی @MaarefHadith
امام رضا علیه السلام فرمودند: كانَ أبي عليه‏السلام إذا دَخَلَ شَهرُ الُمحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكا، وكانَتِ الكَآبَهُ تَغلِبُ علَيهِ حَتّى تَمضِيَ عَشرَةُ أيّامٍ، فإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ وحُزنِهِ وبُكائهِ، و يَقولُ: هُوَ اليَومُ الَّذي قُتِلَ فيهِ الحُسَينُ. چون ماه محرّم مى‏‌رسيد كسى پدرم (امام کاظم) را خندان نمى‌‏ديد. غم و اندوه بر او چيره بود تا آن كه ده روز مى‏‌گذشت، روز دهم (عاشورا) روز سوگوارى و اندوه و گريه او بود و مى‏‌فرمود: عاشورا، روزى است كه حسين عليه‌‏السلام در آن كشته شد. 📚لأمالي( للصدوق)، النص، ص: 128 @MaarefHadith
❓آیا این روایت صحیح است که اول ماه محرم، امام حسین بر عرش آویزان می شود؟ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 🔰متعدد شنیده ایم که برخی از مداحان و سخنران ها، سخنی را به نقل از امام صادق علیه السلام بیان می کنند. این حدیثی که در ادامه به آن اشاره می شود، در هیچ منبع حدیثی یافت نشد بلکه ظاهرا اولین بار در کتاب «ثمرات الأعواد» جلد 1، صفحه 36 بیان شده است. نویسنده این کتاب: علي بن الحسين، الهاشمي الخطيب متوفی 1328 قمری است. وی هیچ منبع و سندی نیز برای این کتاب بیان نکرده است. در سال های بعدی نیز برخی از افراد همانند سید نورالدین جزایری در «خصائص زینبیه» این حدیث را بیان کرده اند. 🔻حدیث چنین است: قال للصادق علیه السلام: سیدی جعلت فداک! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم وشیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام. فقال: ما هذا… إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا.(۱) ▪️به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم!…وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند، و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه ی جلسه عزا می کنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود. --------------------- ۱_ «ثمرات الأعواد» ج1، ص 36. @MaarefHadith
آیا این سخن حضرت زهرا(س) به امام علی(ع) مستند است که ایشان فرمودند: تنها دو دست بریده فرزندم عباس برای شفاعت ما در روز قیامت کافی است؟ پاسخ: ابتدا باید گفت که حضرت عباس(ع)، فرزند تنی حضرت زهرا(س) نبوده و نیز بعد از شهادت حضرتشان به دنیا آمده‌اند. روایت مورد نظر نیز در منابع و مقاتل معتبر مشاهده نشد، اما ملا آقا دربندی(متوفای 1286 ق) در مقتل خود – که از نگاه اندیشمندان دانش حدیث، مقتل معتبر و قابل استنادی به شمار نمی‌آید – برای اولین بار، آن هم بدون ارائه سند و تنها به نقل از فرد ناشناسی که مورد اطمینان او بوده است، چنین روایتی را نقل کرده است: «إذا صار یوم القیامة و اشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله(ص) أمیرالمؤمنین(ع) إلى فاطمة(س) لتحضر مقام الشفاعة. فیقول أمیرالمؤمنین(ع) یا فاطمة، ما عندک من أسباب الشفاعة و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمة(س): یا أمیرالمؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس».وقتی روز قیامت برپا می‌شود و شرایط برای تمام مردم دشوار می‌شود، پیامبر خدا(ص)، توسط امام علی(ع) به حضرت فاطمه(س) پیغام می‌دهد تا برای شفاعت حاضر شود. علی(ع) به فاطمه(س) می‌گوید: ای فاطمه! از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست و برای امروزی که سخت‌ترین روز است، چه چیزی ذخیره کردی؟! فاطمه(س) پاسخ می‌دهد: ای امیر مؤمنان! در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده فرزندم عباس برای ما کافی است. به هر حال؛ روایت موجود در پرسش، از دیدگاه دانش حدیث مورد پذیرش نیست، اما بیان این نکته نیز ضروری است که تمام شهیدان از مقام شفاعت برخوردارند و حضرت ابوالفضل العباس(ع) نیز از برترین شهیدانی است که بر جایگاه برترین شفیعان خواهد نشست، چنانچه امام سجاد(ع) فرموده است: «براى عبّاس، نزد خدای تبارک و تعالى، منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به او رَشک می‌برند. 🌐http://www.islamquest.ir/fa/archive/fa75157/tmpl/component/printme/1 @MaarefHadith
در فضای مجازی و سایت مختلف چندین نماز به عنوان نماز «کن فیکون» معرفی شده است و برای هر کدام نیز خواصی بیان کرده اند، آیا چنین نمازی از معصومان علیهم السلام صادر شده است؟ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ آنچه که در برخی سایت ها به عنوان «نماز حضرت ابو الفضل» و یا «نماز کن فیکون» منتشر شده است و برای هر کدام نیز خواصی بیان کرده اند، سندیت ندارد و در هیچ یک از منابع حدیثی شیعه یافت نشد بلکه آنچه در منابع حدیثی آمده، تنها این است که بعد از زیارت حضرت عباس بن علی علیه السلام، مستحب است دو رکعت نماز زیارت مانند دیگر نماز های مستحبی خوانده شود.(1) لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که بر اساس آموزه های اسلام، هیچ کسی اجازه ندارد که از سوی خود نمازی جعل کند به عبارت دیگر تشریع نماز و سایر احکام چه واجب و چه مستحب در اختیار انسان های عادی هر چند دارای کرامت و معنویت نیست بلکه فقط معصوم می تواند چنین کاری انجام دهد. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ حتی اهل بیت علیهم اسلام در باره دعا ها نیز دستور فرموده اند که آنچه از سوی آنها وارد شده است مومنان بخوانند. مومنان اگر می خواهند به کمال برسند لازم است با تکیه بر قرآن و سیره معصومان علیهم السلام بر این کار مداومت داشته باشند نه این که از سوی خود دعا و نمازهایی جعل کنند همچنان که وقتی شخصی به نام عبدالله بن سنان نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان در مورد دعای غریق سوال کرد؛ حضرت دعا را چنین بیان فرمود: «یا اللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ» آن شخص گفت: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ» یعنی فقط کلمه «وَالاَبْصار» را به متن دعای غریق اضافه کرد، امام صادق علیه السلام فرمودند: بدرستى که خداوند عَزَّ وجلَّ «مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَار» است ولی همان طور كه من دستور دادم قرائت كن‏ «یا اللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ». (2) با توجه به روایت چه بسا اشکالی نداشته باشد که مثلا شخصی از سوی خود دعایی جعل کند اما قطعا آن اثری که بر دعای صادر شده از سوی معصوم مترتب است در آن دعا غیر ماثور وجود ندارد. اما در باره نماز اولا باید توجه داشت که غیر از معصوم چنین اجازه ای به مردم عادی داده نشده است که از سوی خود نمازی جعل کنند بلکه فقط باید به نماز های صادر شده از سوی معصوم پایبند باشیم. 📚1. کتاب المزار(مناسک المزار)، صفحه 123. 2. کمال الدین، جلد 2، صفحه 352. @MaarefHadith
وقایع عاشورا.pdf
422.5K
🔹در منابع حدیثی و تاریخی اسلام، از بارش خون در عاشورای ۶۱ هجری و تبدیل شدن برخی پدیده‌ها به خون گزارش کرده‌اند.1️⃣ 🔸در کتاب «»، در وقایع سال ۶۸۵ (یا۶۸۰)میلادی از بارش خون و تبدیل شدن شیر و کره به خون در بریتانیا، سخن به میان آمده است. پس از تبدیل تاریخ ۶۱ هجری به میلادی، به تاریخ ۶۸۰ میلادی می‌رسیم. 📋نگاشته؛ و واقعه کربلا؛ به گزارش این دو واقعه پرداخته است.👆👆👆 🎞مستندی پیرامون این واقعه در لینک زیر قابل مشاهده است.👇👇👇 🌐https://youtu.be/YaYDuFaUmpA 📚منابع 1️⃣امالی طوسی ص۳۳۰. المناقب لابن شهرآشوب،ج۴،ص۵۴. بحار الأنوار، ج۴۵ص۲۱۵. ذخائرالعقبی، ص۱۴۵ الصواعق الحرقه، ج۲ ص ۵۷۰. تذکرة الخواص،ص ۲۴۶. تاریخ الاسلام (ذهبی)، ج ۲،ص۵۷۸. أعلام النبلاء، ج۴ ص۳۶۷. المعجم کبیر(طبرانی) ج۳ ص۱۱۳. الخصائص الکبری (سیوطی)ج۲ ص۲۱۴. تاریخ دمشق (ابن عساکر) ج۱۴ ص ۲۲۷. @MaarefHadith
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ نگاهی به شبکه پویا (1) ✍️ محمد مهدی احسانی فر پس از بهبودی نسبی از کرونا، توان انجام کاری را نداشتم و مجبور بودم که بیشتر وقت را استراحت کنم. دختر کوچکم، بخشی از روز را به دیدن شبکه پویا می گذراند. از این فرصت استفاده کردم و به او گفتم: از این به بعد، با هم پویا ببینیم. خیلی خوشحال شد. حتی برنامه ها را برایم معرفی می کرد و گاهی با زبان خودش تحلیل می نمود. البته این همراهی حدود یک هفته تا ده روز طول کشید. در آن روزهایی که پویا می دیدم، متوجه اشکالات زیادی در برنامه های این شبکه شدم. این اشکالات به اندازه ای است که نمی توان شبکه پویا را کانالی اسلامی یا ایرانی دانست و آن را در راستای اهداف انقلاب اسلامی دانست. حتی نمی توان این شبکه را در راستای نیازهای کودک و نوجوان دانست. برخی از آن اشکالات را یادداشت کرده ام. ۱. شبکه ویژه برای کودک و نوجوان، او را از فضای واقعی زندگی دور کرده و گمان می کند که همه چیز باید با دنیای کودکانه او هماهنگ شود. از این رو با جهان واقعی فاصله گرفته و خیال پردازی افراطی در وی شکل می گیرد. ۲. وقتی شبکه ای از صبح تا شب، برنامه کودک و نوجوان پخش کند، معنایش این است که این گروه سنی نیاز به کار دیگری ندارد. تفاوت این گروه با دیگران آن است که دیگران، توان انتخاب دارند ولی در اعضای این گروه، هنوز اراده انتخاب شکل نگرفته است. حال اگر این برنامه ها فقط یکی دو ساعت از روز را پوشش دهد، معنایش آن است که زندگی فقط "شبکه پویا دیدن" نیست. ۳. شبکه پویا شبکه ای سکولار است. در این شبکه به جای بهره گیری از زمینه دینی و تم اسلامی ایرانی، به ظاهرسازی های موقع اذان یا یکی دو سرود تکراری غیر جذاب اکتفا می شود. هیچگاه مخاطب شبکه پویا، عقاید و احکام و برنامه های دینی را در قالبی کودکانه نمی آموزد. بلکه یا اصلا چنین چیزهایی را یاد نمی گیرد و یا در قالبهای مستقیم که جذابیت ندارد، پخش می شود. ۴. شبکه پویا از ضعف سیاست گذاری و یا نداشتن سیاست رنج می برد. دیده نشدن سیاست واحد در تولید و پخش برنامه، بی توجهی به سیاست های کلان تربیتی، دوری از فضای آموزشی متناسب با کودک و نوجوان، حرکت نکردن به سمت اهداف انقلاب اسلامی و نداشتن خروجی تربیتی در میان مخاطبان، برخی از دلایل این ادعاست. آیا پس از راه اندازی شبکه پویا و تربیت دست کم یک نسل پای گیرنده های آن، کسی، غیر از نهادهای آماری و تبلیغی سازمان صداوسیما، می تواند ادعا کند که برنامه های این شبکه موجب پیشرفت او شده است؟ ۵. تاکنون کارتون های ایرانی مختلفی تولید شده است. یکی از عجایب برخی از این کارتون ها، شخصیت پردازی خارجی و به ویژه غربی در کارتون ایرانی است! یعنی بیننده گمان می کند که با یک شخصیت خارجی رو به روست؛ چون هیچ نشان و نمادی از ایرانی بودن ندارد. بعد در پایان کارتون می بیند که تولید داخل بوده است! @MaarefHadith
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ نگاهی به شبکه پویا (2) ✍️ محمد مهدی احسانی فر ۶. برخی از کارتون های ایرانی داستان ندارد. داستان تعریف خاصی دارد که متشکل از آغاز و گره و اوج و بازشدن گره و فرود است. ولی گویا برخی از کارتون های ایرانی "بساز، برو" بوده است! ۷. عروسک ها در بیشتر برنامه های عروسکی ایرانی، دارای کیفیت پایین، چهره های زشت و برخی از آنها غیر ایرانی و یا ترکیبی از چهره ایرانی و غربی است! ۸. کارتون های کامپیوتری ایرانی، معمولا کیفیت پایینی دارند. این کارتون ها از نداشتن فرهنگ ایرانی در پس زمینه خود، رنج می برند. ۹. برخی از برنامه های شبکه پویا بازسازی ناقصی از داستانهای غربی است؛ گویا سازندگان این برنامه ها نمی دانند که داستان های ایرانی بسیار جذاب و متناسب با فرهنگ ما هستند. ۱۰. بسیاری از کارتون ها و برنامه های ایرانی شبکه پویا، تیتراژ تقریبا مشترکی دارد. گویا یک تیم به صورت کنتراتی تولید برنامه این شبکه را بر عهده گرفته اند. البته باید رابطه این تیم را با مدیران شبکه و سازمان بررسی کرد. ۱۱. بهتر است برنامه سازان و کارشناسانی با شبکه پویا همکاری کنند که درک درستی از کودک و نوجوان و نیازهای در مسیر رشد او داشته باشند؛ وگرنه کپی کردن برنامه های خارجی سرگرم کننده و زدن برچسب ایرانی بر روی آن مشکلی را حل نمی کند بلکه بر مشکلات موجود، می افزاید. ۱۲. افتخار به تولید ایرانی به تنهایی مشکلی را حل نمی کند؛ بلکه تولید ایرانی متناسب با سبک زندگی اسلامی ایرانی است که کارگشاست. اگر قرار باشد که شبکه پویا برنامه ای با زمینه غربی بسازد، تفاوت تربیتی آن با کارتون های اصلی غربی چیست؟ ۱۳. در کارتون های خارجی ای که از شبکه پویا پخش می شود، آموزه های شیطان پرستی، عرفان یهودی، وحشت و خشونت نهادینه شده و به آسانی به خورد کودک و نوجوان ایرانی می دهند. ۱۴. شایسته است که برنامه های کودک و نوجوان ارتباط میان مخاطب و محیط اطرافش شامل خانواده و طبیعت، اشیا را برقرار کند؛ نه اینکه با منزوی کردن کودک و تربیت نادرست او، ارتباط وی را با اطراف قطع کند. ۱۵. آموزش مهارتهای ارتباطی متناسب با سبک زندگی اسلامی ایرانی، یکی از نیازهای شبکه پویاست؛ چون پخش پشت سر هم برنامه موجب قطع ارتباط کودک و نوجوان با محیط اطرافش می شود. ۱۶. میان برنامه های پشت سر هم این شبکه ارتباطی دیده نمی شود. نمی دانم آیا مدیران پخش می توانند محور ارتباطی مشترکی برای برنامه های یک روز یا یک هفته، برشمرند؟ آیا کودک یا نوجوان می تواند در یک روز پیام های مختلف و بسیار متعدد را با محورهای متفاوت، درک کند و به کار بندد؟ ۱۷. گاهی میان پخش برنامه ها و وضعیت جاری جامعه یا مناسبتها و ... نیز تناسبی دیده نمی شود. مثلا در گرمترین روزهای سال که به بهانه گرمای بی سابقه، ناگهان برق ها قطع می شد، شاهد بودم که روش ساخت آدم برفی را آموزش می دادند! ۱۸. فرهنگ غیر ایرانی در شبکه پویا ترویج می شود. شاید اگر کارتون های متعدد خارجی که برخی از آنها رایانه ساز بوده و کیفیت بسیار پایینی دارد به همراه برنامه های به ظاهر ایرانی که کپی برداری از مشابه خارجی است، از جدول پخش شبکه حذف شود به همان روزی یکی دو ساعت برنامه برسیم. ۱۹. گویا "پرکردن برنامه به هر قیمتی" از سیاست های اصلی شبکه پویاست همانگونه که گویا از سیاست های اصلی سازمان صدا و سیماست. زمانی می گفتند: این کار را می کنیم تا مردم به سراغ ماهواره نروند. کسانی که این استدلال را مطرح کرده بودند، آیا اکنون پاسخگو هستند؟ والحمد لله رب العالمین @MaarefHadith
ادب نقل حديث‌ 🔰يكى از آداب مهمّ نقل حديث، چگونگى نسبت دادن آن به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است. كلينى رحمه الله، از امام على عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: إذا حَدَّثتُم بِحَديثٍ فَأسنِدوهُ إلَى الَّذي حَدَّثَكُم؛ فَإِن كانَ حَقّا فَلَكُم وَ إِن كانَ كَذِبا فَعَلَيهِ.(الكافى، ج۱، ص۵۲) هنگامى كه حديثى را نقل مى‌كنيد، آن را به كسى كه آن را روايت نموده، نسبت دهيد، كه اگر درست باشد، به سود شماست و اگر دروغ باشد، به زيان راوى است. 🔸بنابراين، براى رعايت احتياط، توصيه اكيد داريم كه هر كس مى‌خواهد از اين كتاب يا ساير كتب روايى، حديثى را نقل كند، آن را مستقيما به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نسبت ندهد؛ بلكه حديث را از طريق منبعى كه آن را روايت كرده است، به آنان منسوب نمايد. براى نمونه، نگويد: «پيامبر صلى الله عليه و آله چنين فرمود» يا: «امام عليه السلام چنين فرمود»؛ بلكه بگويد: «فلان كتاب، از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت كرده‌است» و يا بگويد: «از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت شده است». 📗کتاب تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث، ج۱، ص۹. @MaarefHadith
یَا ابْنَ آدَمَ لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذِی لَمْ یَأْتِکَ عَلَی یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِکَ یَأْتِ اللَّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ. @MaarefHadith
به مناسبت هفتمین روز درگذشت اسلام شناس عدالتخواه مرحوم حکیمی ✍ محمد مهدی احسانی فر مرحوم محمد رضا حکیمی را از کتابهایش می شناختم. همه کتابهای او در کتابخانه پدرم بود و همه آنها را در سنین ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان خوانده بودم. برخی را بیش از یک بار خوانده بودم. پس از آمدن به حوزه، کتابهای جدیدش را نیز می خریدم و می خواندم. شخصیت این شخص را می شد از کتابهایش شناخت؛ آرمان خواهی علوی، شجاعت در تعبیر، صبر و حوصله، احترام به دیدگاه مخالف، تلاش برای اصلاح جامعه، قدرت تحلیل اجتماعی، اعتقاد راسخ به توانایی دین در ساختن دنیا و آخرت انسان، اعتقاد به اختیار و جایگاه انسان به همراه مسوولیت او، اعتقاد به نقصان انسان غیر معصوم و لزوم اعتراف به این حقیقت، بخشی از ویژگی های آن مرحوم بود که در کتابهایش نمود داشت. با کتابهای او روح انقلاب و اصلاح در انسان زنده می شد. به این شخصیت علاقه پیدا کرده بودم؛ تا اینکه شبی در مدرسه شهیدین ایشان را دیدم. تواضع، سادگی و آرامش او بیش از گذشته جذبم کرد و این اولین دیدار بود و الحمدلله آخرین دیدار نبود. از پدرم شنیدم که مرحوم حکیمی از سخنرانان پیش از انقلاب بود و سخنان جذاب وی علیه رژیم شاه، نوجوانان و جوانان بسیاری را جذب انقلاب اسلامی کرد. او پس از انقلاب نیز سخنرانی های سیاسی در دفاع از حکومت اسلامی می کرد؛ ولی هنگامی که عملکردها و به ویژه برخی از انتصابات مانند صدا و سیما و نیز بعضی از مقررات همچون مقررات بانکی را دید، آنها را غیر اسلامی دانست و پس از آن همانند بسیاری دیگر از صاحب نظران متعهد و متقی همانند مرحوم آیت الله انصاری شیرازی، سکوت سیاسی را بر حمله به حکومت ترجیح داد و از فرصت ایجادشده در جمهوری اسلامی برای تحقیق و تبلیغ دین بهره برد. وی که با سران نهضت رابطه داشت، بزرگ منشانه، انتقادهای خود را به آنها منتقل می کرد ولی قدمی برای تضعیف نظام بر نمی داشت. او که همواره مورد بی مهری رسانه های رسمی کشور بود، بدون خروج از مسیر انصاف، همواره حرفهایش را در جلسات با شاگردان و ... به صورت محترمانه بیان می کرد. اندیشه های عدالت خواهانه وی در پیروی از نهج البلاغه بود. او با قرآن و حدیث آشنایی خوبی داشت و می توان وی را در عداد مفسران و محدثان برشمرد. آن مرحوم با اینکه اهل تفکیک بود ولی در منش علمی از مسیر بزرگان شیعه خارج نشد و هیچگاه علم مخالفت با کلیت برهان و عرفان را بلند نکرد؛ بلکه خود عارفی دلسوخته بود و اهل دلیل. وی وصی اصلی مرحوم شریعتی بود و حتی اجازه اصلاح همه کتابهای او را به نام خود وی داشت؛ ولی وقتی از ایشان علت انجام نشدن این کار را پرسیدم، گفت: این کار خلاف امانت است و نیز در بین علمای شیعه مرسوم نبوده. همچنین اصلاح کتابهای ایشان موجب تغییر ماهوی آن خواهد شد. خدا رحمتش کند که عمرش را در راه قرآن و سنت خرج کرد و در بین زمینیان شناخته شده نبود. به روح آن خادم شریعت، صلوات و فاتحه ای نثار کنیم. والحمد لله رب العالمین @MaarefHadith
✅ سیر مطالعه حدیث شیعه 👆👆👆 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✍️ رضا عطائی دست یازیدن به سنت معصومان علیهم السلام به عنوان ثقل اصغر در کنار قرآن کریم، سفارش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین است. فهم درست احادیث معصومان و ترسیم اندیشه های اسلام بر پایه آن، نیازمند برنامه ای برای «حدیث خوانی روشمند» است. مدیر پژوهشکده علوم و معارف حدیث، «حجت الاسلام و المسلمین سید محمد کاظم طباطبائی» برنامه ای را با عنوان «هفت وادی، چهل منزل» برای طلاب و دانشجویان رشته علوم حدیث ارائه کرده اند. بر اساس این برنامه، علاقه مندان به حدیث خوانی در هفت مرحله، به متن خوانی برخی از کتاب های حدیثی می پردازند. برای گذراندن این هفت وادی، چهل منزل، وجود دارد که میانگین مطالعه هر کتاب حدیثی در هر منزل 25 ساعت است. ان شاء الله این هفت وادی جهت مطالعه علاقه مندان به حدیث خوانی ارسال می شود تا با سیر مطالعاتی خاص به این مهم اهتمام ورزند. این مقاله به صورت فهرستی و نموداری در مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش4، منتشر شده است. (برای مطالعه اینجا👈 کلیک کنید) @MaarefHadith
✅ تاثیر دانش بلاغت در فهم قرآن و حدیث ✍ محمد مهدی احسانی فر بسم الله الرحمن الرحیم بلاغت، دانشی اثرگذار بر معناست. تصور اینکه بلاغت تنها برای زیبایی سخن است، وهمی‌ ناقص می‌باشد. کتاب‌های بلاغی فراوانی در ایران و جهان عرب نگاشته شده که بیشتر طلبه‌ها با آن آشنایی ندارند. در فهرست زیر چند کتاب خوب بلاغی را که در فهم برتر قرآن و حدیث کاربرد دارد، آورده‌ام. این کتاب‌ها توسّط بزرگان ادب شیعی نگاشته و با تحقیق قابل تحمّلی منتشر شده است. 1. انوار الربیع فی انواع البدیع، سید علی خان مدنی، هفت جلد، مطبعة النعمان، عراق، تحقیق شاکر هادی شکر (کتاب‌های دیگر مرحوم سید علی خان نیز با همین تحقیق، منتشر شده است.) 2. کشکول (المخلاة فی المحاضراة)، سید علی خان مدنی 3. التذکرة فی الفوائد النادر، سید علی خان مدنی 4. سلوة الغریب و اسوة الادیب، سید علی خان مدنی 5. حدیقة العلم، سید علی خان مدنی 6. اغالیط الفیروزآبادی فی القاموس، سید علی خان مدنی 7. الکلم الطیب و الغیث الطیب، سید علی خان مدنی 8. سلوة الغریب و خلوة الحبیب، شیخ بهایی 9. حدائق الصالحین فی شرح صحیفة سید الساجدین، شیخ بهایی 10. کتاب مرحوم دکتر محمود بستانی، چاپ آستان قدس امید است با بهره‌گیری از این کتاب‌ها، دانش بلاغت در حوزه‌های علمیه، به سمت فضای شیعی حرکت کرده و محتوای آن به سوی قرآن و حدیث میل کند. والحمد لله رب العالمین @MaarefHadith
✅ سیر مطالعه حدیث شیعه 👆👆👆 مقاله «سیر مطالعه حدیث شیعه» به صورت فهرستی و نموداری در مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش4، منتشر شده است. (برای مطالعه اینجا👈 کلیک کنید) @MaarefHadith