eitaa logo
مهدی عبداللهی
610 دنبال‌کننده
439 عکس
172 ویدیو
28 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (1) محمدجعفر طبسی در طول تاریخ، همواره عده­ ای سعی کرده اند تا واقعه غدیر را کتمان، یا با فضاسازی و شبهه‌پراکنی تحریف و انکار نمایند و این رویداد مهم و سرنوشت‌ساز را به فراموشی بسپارند و به تدریج از شعاع ­های پر نفوذ آن بکاهند. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و در طول هفتصد سال حاکمیت مکتب خلفا، همواره تلاش شده تا نامی از غدیر به میان نیاید و مسلمانان از آنچه در آن روز واقع شده، مطّلع نشوند. اهتمام معاندان به خاموش کردن نور غدیر از آن جهت است که غدیر تنها یک واقعه تاریخی نیست؛ بلکه سرنوشت مسلمانان در امر هدایت الهی و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله به غدیر گره خورده است. اهمیت غدیر و تأثیر جانشینی امیرمؤمنان علی علیه السلام به اندازه ای است که سبب شده تا عده ای در صدد تحریف واقعه غدیر باشند. (ر.ک: علامه عسکری، ماهنامه کوثر، شماره ۲، سال ۱۳۷۶). در این میان، هر ساله در ایام عید سعید غدیر، رسانه های وابسته به جریان تحریف و وهابیت تکفیری، شبهاتی سست و بی‌پایه، درباره واقعه بزرگ غدیر مطرح می کنند. در ادامه به برخی از آن شبهات اشاره شده، و حقیقت با پاسخهایی متقن و مستند به منابع اهل سنت، تبیین گردیده است. امید است که عموم مسلمین اعم از شیعه و سنی با آگاهی از وقایع و حقایق صحیح تاریخی، از گزند تحریف‌گران حقیقت و جریان انحرافی وهابیت و تابعان گمراه آنها، در امان باشند. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (2) محمدجعفر طبسی ۱. حضور نداشتن علی علیه‌السلام در غدیر خم!! شاید تنها کسی که نبود آن حضرت در غدیر را مطرح کرده، قاضی عبدالرحمان بن احمد ایجی (م ۷۵۶ ق) است. او که شافعی و یا حنبلی مذهب بوده می گوید: علی علیه السلام در روز غدیر با پیامبر صلی الله علیه و آله نبود زیرا ایشان در آن زمان در یمن به سر می برد. (المواقف فی علم الکلام، ص ۴۰۵) حقیقت و واقعیت قاضی عبدالرحمان بن احمد ایجی هیچ دلیلی بر مدعای خود اقامه نکرده است. با اینکه به طور مسلّم، رفتن علی علیه السلام به یمن با فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله انجام شده؛ اما متأسفانه عبدالرحمان بن احمد ایجی فقط رفتن آن حضرت را بیان کرده و به بازگشت ایشان هیچ اشاره ای نکرده است. در عین حال، ذکر سه دلیل در ردّ مدعای او مناسب است. دلیل اول: ابن سعد (م ۲۳۱ ق) پس از بیان اجمالی رفتن آن حضرت به یمن و مبارزه آن حضرت در آن منطقه می نویسد: علی علیه السلام پس از أخذ غنائم به سمت مکه رهسپار گردید و برای شرکت در مراسم حج سال دهم وارد مکه شد. (الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۶۹) همین مطلب را واقدی (م ۲۷۰ ق) نیز نقل کرده است. (المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۱). دلیل دوم: روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت با این مضمون آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر دست علی علیه السلام را گرفت و بلند کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». به عنوان نمونه پیشوای اهل حدیث امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ق) نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا به مؤمنان نسبت به خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند: چرا ای رسول خدا. حضرت فرمود: این (علی) مولای کسی است که من مولای او هستم خدایا دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن بدارد پس عمر به علی علیه السلام برخورد و گفت: ای فرزند ابوطالب مبارک باد که مولای هر مرد و زن مؤمن گردیدی. (فضائل الصحابة، ص ۲۳۳، حدیث ۱۰۴۴). همچنین ابن عساکر دمشقی شافعی (م ۵۷۱ ق) با سندی از جریر بن عبدالله بجلی نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله با دست خود به بازوی علی زد و او را به پا داشت به طوری که بازویش کشیده شد و سپس دستانش را گرفت. (تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۱۷۹؛ ر.ک: انساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص ۳۵۶). دلیل سوم: طبرانی (م ۳۶۰ ق) با سندی از انس بن مالک، نقل کرده که وقتی علی علیه السلام از یمن آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: با چه قربانی کردی؟ گفت: با قربانی شما یا رسول الله. حضرت فرمود اگر قربانی به همراه نداشتم، مُحلّ می شدم. (المعجم الأوسط، ج ۴، ص ۳۳۲) بی تردید، سه دلیل فوق برای اینکه عموم مسلمانان همچنان به حضور علی علیه السلام در غدیر معتقد باشند کافی است. علاوه بر اسناد فوق، ابن حجر مکی شافعی مذهب متوفای قرن دهم می گوید: اسناد غدیر بسیار است و جماعتی از جمله ترمذی، نسائی و احمد حدیث غدیر را ذکر کرده اند به طوری که شانزده صحابی آن را بیان کرده اند ... به ایراد کسانی که در صحت حدیث غدیر تردید کرده اند اعتنایی نمی شود؛ همچنین به مدعای کسانی که علی علیه السلام را در روز غدیر در یمن حاضر ندانسته اند توجهی نمی شود؛ زیرا ثابت است که علی علیه السلام از آن دیار برگشته و حج را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به جا آورده است. (الصواعق المحرقة، ص ۶۶؛ و مرقاة المفاتیح، ج ۱، ص ۴۷۶). ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
نقش معرفت در نهضت عاشورای حسینی (3) 3. نمونه‌ای از تفسیر به رأی از قیام عاشورا پیرو آنچه گفتیم، برخی از تحلیلها از قیام کربلا به جهت عدم استناد به متن واقعه و عدم بهره‌مندی از شواهد متقن یا به علت دخالت دادن پیشفرضها و انتظارات مفسر، تحلیل واقعه رخداده در متن تاریخ نیستند، بلکه تفاسیر دل‌بخواهی گویندگان و نویسندگان است که به علل و اغراض گوناگون صورت بسته است. برای نمونه، برخی از كسانی که درباره قيام و شهادت حسين عليه السلام به موافقت یا مخالفت سخن گفتهاند، داستانی را درباره زنی به نام اُرینَب نقل کردهاند که دل از یزید میبرد و معاویه میکوشد با فريب شوهرش و جدا ساختن آن دو، او را به ازدواج يزيد درآورد، اما هنگامي كه امام از موضوع آگاه میشود، با ازدواج مصلحتی مانع نقشه معاویه میشود و در نهایت، امام او را طلاق داده، به همسر سابقش برمي‌گرداند. (إبن قتیبة الدینوری، الإمامۀ و السیاسة، ص215-223) معاویه و یزید در این ماجرا شکست خوردند و به گفته برخی از نویسندگان، یزید از همین جا کینه امام را به دل گرفت و آنچه در کربلا رخ داد، انتقام این شکست بود. گویا نخستین بار، ملاحسين واعظ كاشفي در روضة الشهداء از نقش اين ماجرا در حادثه عاشورا سخن گفته و آن را در عرض امتناع امام از بیعت با یزید، به عنوان یکی از علل دشمنی یزید با آن حضرت معرفی میکند. (ملاحسین کاشفی، روضۀ الشهداء، ص413-416) برخی نویسندگان سده‌های بعدی نیز به تفصیل فراوان به نقل این داستان پرداختند. یکی از این نویسندگان در قالب رمان تاریخی در خصوص زندگانی امام حسین (ع)، جایگاهی مهم به این ماجرا بخشید و به مدد خیالبافی و اسطورهپردازی، اضافات و جزئیاتی را به این داستان افزود که تا پیش از او در هیچ اثر تاریخی و ادبی نیامده بود. (ر.ک: زین العابدین رهنما، زندگانی امام حسین بن علی بن ابی طالب، ج1، ص42-53، 74-78، 82-92، 109-119، 136-145 و...) وی در نهایت کینه یزید از امام حسین در واقعه را از عوامل دشمنی یزید با آن حضرت به شمار میآورد. (همان، ج2، ص536) برخي دشمنان تشیع نیز این داستان را دستاویزی برای اهانت به ساحت مقدس سیدالشهداء قرار دادند و با چشم پوشیدن بر همه علل و زمينههاي ديني، سياسي و اجتماعي واقعه عاشورا، رویداد کربلا را معلول این واقعه معرفی کردند. (آله دالفک، پژوهشي در زندگي علي: نماد شيعه گري، ص324-327) چنانکه ملاحظه میکنیم داستانی دروغین که نخستین بار در کتاب مجهول الانتساب الإمامة و السیاسة ابن‌قتیبة آمده است و به گواهی تاریخنگاران متخصص شواهد فراوانی برای ساختگی بودن آن وجود دارد (ر.ک: السید جعفر مرتضی، خرافات و اساطیر: قصة أرینب بنت إسحق، الهادی، العدد 3، ص56-67؛ عبدالرحیم قنوات، داستان یک داستان: بررسی شکل گیري و تحول افسانه اُرینب، مطالعات اسلامی: تاریخ و فرهنگ، ش92، ص9-25) تا آنجا پیش رفته که علت قیام خونین و نهضت الهی سیدالشهداء معرفی شده است، در حالی که، حتی بر فرض درستی این واقعه دروغین، نه در سخنان حضرت و نه گفتههای افراد جبهه مقابل سخنی در این خصوص گزارش نشده است و در منابع كهن نیز در ارتباط اين رويداد و قيام و شهادت آن حضرت سخني به ميان نيامده است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
نقش معرفت در نهضت عاشورای حسینی (4) یکی دیگر از تفاسیر حادثه عاشورا، تفسیر شور‌مندانه و احساس‌محور است که ابعاد معرفتی این نهضت را نادیده می‌گیرد. این تفسیر با اصالت بخشیدن به ماتم، اشک، پوشیدن لباس سیاه و اقامه عزا بر ابعاد معرفتی و اصلاحگری قیام امام حسین (ع) چشم می‌پوشد. این رویکرد نه‌تنها حرکتی در پیروان حسین برنمی‌انگیزد، بلکه به‌عکس عامل تخدیر و رضایت به وضعیت موجود جامعه است و می‌تواند ابزاری باشد برای جلوگیری از تعالی اجتماعی و اخلاق اسلامی و جلوگیری از حرکت به‎‌سمت ابعاد اسلامی. طرفداران این نگرش به علت ضعف بنیان‌های فکری و با تأثیرپذیری از آموزه مسیحی فدیه بر این باورند که فلسفه قیام و شهادت اباعبدالله، شفاعت از پيروان اوست و گريه پیروانش بر حسين کفارة همه گناهان است. «بر اساس تعلیم مسیحیت، عيسي رنج‎ها و مرگ خود را با آزادي كامل پذيرفت، تا به نمايندگي از بشر، كفارة تمام گناهاني باشد كه مردم مرتكب شده و بر اثر آن، به خدا بي‎حرمتي كرده‎اند.» (توماس ميشل، كلام مسيحي، ص89‎) عده‌ای از نویسندگان قیام اباعبدالله را بر پایه این آموزه نادرست مسیحیت تفسیر کرده‌اند. میرزا محمدباقر شریف طباطبایی از مشایخ شیعیه در کتاب اسرار شهادت آل الله الأطیاب معتقد است «یکی از اسباب شهادت آن بزرگوار صلوات اللّه عليه گناه گناه‏كاران از مؤمنين بوده كه او جان و مال خود را به جهت كفاره گناه گناه‏كاران به خدا فروخته و به عوض آن جان و مال بهشت را خريده از براي نجات گناه‏كاران و شفاعت ايشان.» (محمدباقر شریف طباطبایی، اسرار شهادت آل الله الأطیاب، ص44) البته این شفاعت مشروط به استحقاق داشتن شفاعت‌شونده است و مؤمنان با اقامه عزا و ماتم برای آن حضرت شایسته بهره‌مندی از شفاعت ایشان می‌شوند: «[امام حسين] مي‎خواست كه كشته شود از براي اين‎كه مؤمنين اوّلين و آخرين بر او جزع كنند و گريه و زاري نمايند و تمنّاي اين كنند كه كاش با او بودند و به فوز شهادت فايز بودند تا به اين واسطه، گناهان ايشان آمرزيده شود و گريه و اندوه ايشان، كفارة گناه ايشان باشد و اين گريه و اندوه بدون شهادتِ چنين بزرگواري صورت وقوع نمي‎يافت، پس در واقع، شهادت آن بزرگوار، كفارة گناه جميع گناهكاران است.» (همان، ص77) وی تا آنجا پیش رفت که منکران این نظریه را تکفیر کرد و به صراحت نوشت: «اگر كسي ايمان به كفاره بودن شهادت او نداشته باشد، در حقيقت مشرك است و إن اللّه لايَغفِرُ أن‏يُشرَك به را مصداق است.» (همان، ص85) تکیه بر شهادت فدیه‌وار اباعبدالله در تفاسیر روشنفکران معاصر نیز به چشم می‌خورد. حمید عنایت، با استناد به سخنان نویسندگان برخی کتاب‌های سنّتی نتیجه گرفته است: «شهادت امام حسین (ع) بی‌شباهت [به] به صلیب کشیده شدن عیسی نیست. همان‌طور که عیسی خود را در محراب صلیب قربانی کرد که بشریت را رستگار کند، امام حسین (ع) هم اجازه دارد که در صحرای کربلا شهید شود تا امت اسلام را از گناه تطهیر کند.» (حمید عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص313) برخی دیگر از روشنفکران معاصر با پیشفرض انگاشتن مدعیات دنیای مدرن درصدد تفسیر واقعه عاشورا برآمده و به‌صراحت اعلام می‌کند: «تفسیر مسیحایی از رنج و مصیبت امام، سازگاری بیشتری با ساختار دنیای مدرن دارد.» (مجید محمدی، فرهنگ عاشورا در عصر سکولار، ص223) ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi