eitaa logo
مهدی عبداللهی
586 دنبال‌کننده
398 عکس
131 ویدیو
25 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ❄️❄️❄️ لزوم 💎 ، وزیر داخله اسلام 💎 ، وزیر خارجه اسلام مرحوم آیة الله حاج میرزا محمّد ثقفی (صاحب تفسیر روان جاوید و نوۀ مرحوم میرزا أبوالقاسم کلانتر مقرر شیخ انصاری ): چندی بود می‌خواستم نکته را تذّکر دهم می‌ترسیدم جسارت شود تا این زمان که عنان اختیار از دست رفت و ناچار شدم از حدّ خود تجاوز نمایم و آن آنست که علماء اعلام و فقهاء اسلام کثر الله أمثالهم تکلیف عوام را معلوم فرموده‌اند چنانکه مرحوم سیّد در عروة الوثقی می‌فرماید مورد تقلید، احکام فرعیّه عملیّه است و در اصول دین و فقه و علم نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطه عرفیّه یا لغویّه و موضوعات صرفه تقلید راه ندارد. و از این جا معلوم می‌شود وظیفه آن ها همان بیان أحکام شرعیّه فرعیّه است و این منصبی است که امام علیه‌السّلام به آنها مرحمت فرموده‌است؛ لذا مناسب است خودشان هم از مقامشان تجاوز ننمایند؛ چون می‌دانند هرعلمی اهل و متخصّص و خُبره دارد و جاهل در مسئله باید به اهل ذکر آن رجوع نماید؛ خوب است در مسائل عقلیّه و ادبیّه و تاریخیّه آنچه را فن ایشان نیست وارد نشوند و اگر کسی از این قبیل مسائل سؤال نمود ارشاد به أهلش نمایند. چنانچه شنیده‌ام بنای مرحوم شیخ انصاری قدّس سرّه که حقّاً باید أعمالش مانند اقوالش سرمشق علمائ متأخّرین باشد بر این بوده که هر وقت مسألة عقلیّه مشکلی از ایشان سؤال می‌نمودند جواب می‌فرمودند: «من وزیر داخلة اسلامم و حاجی سبزواری وزیر خارجه است. به ایشان مراجعه نمائید.» و اوقاتی‌ که بنده در قم بودم از مرحوم شیخ استاد ما علیه الرحمه سؤال نموده بودند از ممالک اروپا که کیفیّت وحی بر پیغمبر چگونه است رجوع فرمودند به اساتید معقول جوابش را بنویسند و اگر مسائل ادبی یا تاریخی سؤال می‌شد مذاکره شده بود که به اهل فنّش مراجعه شود، البته شأن فقیه نیست که همه چیز را بداند ولی باید بداند که سؤال از هر مسأله باید از اهل ذکرش بشود، اگر خود را اهل ذکر آن مسأله نمی‌داند ارشاد به أهلش فرماید. بنده تعجّب می‌کنم از بعضی آقایان که هر چه هر که از آنها سؤال می‌کند جواب می‌دهند! مگر مجبورید ندانسته جواب بگوئید؟! شما می‌دانید طبیب نیستید، چرا معالجه می‌فرمائید؟! بلکه آن بیچاره دوای شما را خورد و مُرد با آنکه می‌گوئید طبیب ضامن است اگر چه حاذق باشد. مگر نمی‌دانید اهل شعر نیستید، چرا شعر می‌گوئید تا به ضرورت دچار شوید و معنی می‌کنید تا در نزد ادبا و اهل معنی موهون شوید؟! با آنکه می‌دانید به مقدّمات اجتهاد کسی ادیب نمی‌شود. و از همه بدتر ورود در مسائل عقلیّه است، چون سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد؛ اگر خواسته باشید بر طبق اخبار جواب بفرمائید، ظواهر ادله در این باب شاید اختلافش بیش از اخبار فروع باشد و تا شخص احاطه به آن ها نداشته باشد و علاج تعارضش را نکرده باشد و وجه جمع میان آنها را نیافته باشد و با عقل صریح مطابقه ننموده باشد نمی‌تواند جواب بگوید؛ علاوه بر آنکه حجّیّت آنها معلوم نیست. و اگر خواسته باشید بر طبق قواعد عقلیه جواب بگوئید، وا حسرتا؛ علاوه بر استعداد و عقل کامل یک عمر زحمت و مجاهدت می‌خواهد تا اگر خداوند از این علم نصیبی برای او مقدر فرموده باشد به او واصل شود. لذا کمتر فقیهی است که در این رشته وارد شده باشد و سلامت خارج شده باشد . . . خلاصه آنكه در فنى كه تخصص در آن نداريد وارد نشويد كه خير دنيا و آخرت ندارد بدتر از همه حال بعضى اهل منبر است كه از جهات اربعه يا سته الفاظى از اصطلاحات عرفاء و فلاسفه جمعآورى و حفظ نمودهاند و اخبار آل محمد (ص) و مواعظ حسنه آنانرا كنار گذارده بوسيله آن منسوجات از مردم دلربائى مينمايند باز جاى شكرش باقى است كه گوينده و شنونده هيچكدام نميفهمند اگر نه مفاسدش بيش از اينها بود. 📚 روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۳ 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 🆔 @MAbdullahi
💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️ مدت هاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است. ♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم قدس سره است: «از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال ، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است. استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل می‌فرمودند که شیخ در جلسه‌ای به ما توصیه می‌کردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید» و آن گاه شیخ فرمودند: من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم می‌رسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را داند. من به آن آدرس رفت و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دروایش را داشت. وقتی که چشمش به افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستاند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرموند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرموده‌اند، یک دوره ملای روم را می‌گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‌گویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.» 📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158 __________________________ ✍ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم ♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️ مدت هاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است. ♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم قدس سره است: «از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال ، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است. استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل می‌فرمودند که شیخ در جلسه‌ای به ما توصیه می‌کردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید» و آن گاه شیخ فرمودند: من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم می‌رسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را داند. من به آن آدرس رفت و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دروایش را داشت. وقتی که چشمش به افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستاند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرموند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرموده‌اند، یک دوره ملای روم را می‌گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‌گویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.» 📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158 __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم ❄️❄️❄️ لزوم 💎 ، وزیر داخله اسلام 💎 ، وزیر خارجه اسلام مرحوم آیة الله حاج میرزا محمّد ثقفی (صاحب تفسیر روان جاوید و نوۀ مرحوم میرزا أبوالقاسم کلانتر مقرر شیخ انصاری ): چندی بود می‌خواستم نکته را تذّکر دهم می‌ترسیدم جسارت شود تا این زمان که عنان اختیار از دست رفت و ناچار شدم از حدّ خود تجاوز نمایم و آن آنست که علماء اعلام و فقهاء اسلام کثر الله أمثالهم تکلیف عوام را معلوم فرموده‌اند چنانکه مرحوم سیّد در عروة الوثقی می‌فرماید مورد تقلید، احکام فرعیّه عملیّه است و در اصول دین و فقه و علم نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطه عرفیّه یا لغویّه و موضوعات صرفه تقلید راه ندارد. و از این جا معلوم می‌شود وظیفه آن ها همان بیان أحکام شرعیّه فرعیّه است و این منصبی است که امام علیه‌السّلام به آنها مرحمت فرموده‌است؛ لذا مناسب است خودشان هم از مقامشان تجاوز ننمایند؛ چون می‌دانند هرعلمی اهل و متخصّص و خُبره دارد و جاهل در مسئله باید به اهل ذکر آن رجوع نماید؛ خوب است در مسائل عقلیّه و ادبیّه و تاریخیّه آنچه را فن ایشان نیست وارد نشوند و اگر کسی از این قبیل مسائل سؤال نمود ارشاد به أهلش نمایند. چنانچه شنیده‌ام بنای مرحوم شیخ انصاری قدّس سرّه که حقّاً باید أعمالش مانند اقوالش سرمشق علمائ متأخّرین باشد بر این بوده که هر وقت مسألة عقلیّه مشکلی از ایشان سؤال می‌نمودند جواب می‌فرمودند: «من وزیر داخلة اسلامم و حاجی سبزواری وزیر خارجه است. به ایشان مراجعه نمائید.» و اوقاتی‌ که بنده در قم بودم از مرحوم شیخ استاد ما علیه الرحمه سؤال نموده بودند از ممالک اروپا که کیفیّت وحی بر پیغمبر چگونه است رجوع فرمودند به اساتید معقول جوابش را بنویسند و اگر مسائل ادبی یا تاریخی سؤال می‌شد مذاکره شده بود که به اهل فنّش مراجعه شود، البته شأن فقیه نیست که همه چیز را بداند ولی باید بداند که سؤال از هر مسأله باید از اهل ذکرش بشود، اگر خود را اهل ذکر آن مسأله نمی‌داند ارشاد به أهلش فرماید. بنده تعجّب می‌کنم از بعضی آقایان که هر چه هر که از آنها سؤال می‌کند جواب می‌دهند! مگر مجبورید ندانسته جواب بگوئید؟! شما می‌دانید طبیب نیستید، چرا معالجه می‌فرمائید؟! بلکه آن بیچاره دوای شما را خورد و مُرد با آنکه می‌گوئید طبیب ضامن است اگر چه حاذق باشد. مگر نمی‌دانید اهل شعر نیستید، چرا شعر می‌گوئید تا به ضرورت دچار شوید و معنی می‌کنید تا در نزد ادبا و اهل معنی موهون شوید؟! با آنکه می‌دانید به مقدّمات اجتهاد کسی ادیب نمی‌شود. و از همه بدتر ورود در مسائل عقلیّه است، چون سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد؛ اگر خواسته باشید بر طبق اخبار جواب بفرمائید، ظواهر ادله در این باب شاید اختلافش بیش از اخبار فروع باشد و تا شخص احاطه به آن ها نداشته باشد و علاج تعارضش را نکرده باشد و وجه جمع میان آنها را نیافته باشد و با عقل صریح مطابقه ننموده باشد نمی‌تواند جواب بگوید؛ علاوه بر آنکه حجّیّت آنها معلوم نیست. و اگر خواسته باشید بر طبق قواعد عقلیه جواب بگوئید، وا حسرتا؛ علاوه بر استعداد و عقل کامل یک عمر زحمت و مجاهدت می‌خواهد تا اگر خداوند از این علم نصیبی برای او مقدر فرموده باشد به او واصل شود. لذا کمتر فقیهی است که در این رشته وارد شده باشد و سلامت خارج شده باشد . . . خلاصه آنكه در فنى كه تخصص در آن نداريد وارد نشويد كه خير دنيا و آخرت ندارد بدتر از همه حال بعضى اهل منبر است كه از جهات اربعه يا سته الفاظى از اصطلاحات عرفاء و فلاسفه جمعآورى و حفظ نمودهاند و اخبار آل محمد (ص) و مواعظ حسنه آنانرا كنار گذارده بوسيله آن منسوجات از مردم دلربائى مينمايند باز جاى شكرش باقى است كه گوينده و شنونده هيچكدام نميفهمند اگر نه مفاسدش بيش از اينها بود. 📚 روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۳ __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم ♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️ مخالفت با فلسفه بحث امروز و دیروز نیست، قرنهاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است. ♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم قدس سره است: «از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال ، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است. استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل می‌فرمودند که شیخ در جلسه‌ای به ما توصیه می‌کردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید» و آن گاه شیخ فرمودند: من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم می‌رسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخصی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را دادند. من به آن آدرس رفتم و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دراویش را داشت. وقتی که چشمش به من افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستادند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرمودند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرموده‌اند، یک دوره ملای روم را می‌گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‌گویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.» 📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158 ✍️ مهدی عبدالهی 👉 🆔 @MAbdullahi