🌹#ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🌹#سرود
🌹#میلاد امام باقر ع
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
در مدینه شور و غوغایی شده برپا
گشته مولانا علی بن الحسین بابا
آمده باقر گل باغ ولا دنیا
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
بار دیگر نور حق شد جلوهگر امشب
شد امام چهارمین ما پدر امشب
شادمان گشته ز دیدار پسر امشب
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
باز خورشیدی دگر گشته عیان امشب
آمده پنجم امام شیعیان امشب
آمده بر ساجدین روح و روان امشب
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
در جهان آیینه ی ایزدنما آمد
مظهر جود و سخای کبریا آمد
عاشقان ای عاشقان مشکل گشا آمد
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
گل ز گلزار ولایت وا شده امشب
جشن شادی و شعف برپا شده امشب
در مدینه زین پسر غوغا شده امشب
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
باقر آل نبی امشب رسید از راه
آنکه باشد رهرو راه رسول الله
روشن از دیدار او چشمان آل الله
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
ما همه چون خار در بستان تو هستیم
ما همه شرمنده ی احسان تو هستیم
در شب میلاد تو مهمان تو هستیم
نجل رسول الله
باقر رسید از راه
یا ساجدین تبریک۲
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
نُه دی نور ايمان منجلی بود
نُه دی ذکر لبها يا علی بود
نُه دی روز مرگ اهل فتنه
نُه دی روز بيعت با ولی بود
نماد صبر و عزت بود آنروز
شکوه استقامت بود آن روز
تمام نقشهها شد نقش بر آب
تجلی بصيرت بود آن روز
نُه دی روز حق، روز خدا بود
شکوه غيرت اهل ولا بود
دم «يا لَيْتَنا کُنّا مَعَک» داشت
نُه دی «کُلُ اَرضٍ کربلا» بود
✍ #یوسف_رحیمی
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #شعر_پایداری
آنروز که در حسرت انکار خودش بود
تاریخ در آیینهی تکرار خودش بود
شک بود که در جلد یقین آمده بود و
شیطان به طرفداری دین آمده بوده و
میخواست که یکباره گلآلود شود آب
تا صورتی از آتش نمرود، شود آب
چون از طرف معجزه احساسخطر کرد
پیراهن خود را به تن چندنفر کرد
آن عدهی لالی که به حرف آمده بودند
در چلهی گرما پیِ برف آمده بودند
تصمیم گرفتند که از دامن فتنه
خود را برسانند سر گردن فتنه
آن فتنه عبا بود که یکمرتبه کت شد
سنگ محکی بود، که صیقل شد و بت شد
بر آن بت سنگی به سجود آمده بودند
آن عده که با قصد صعود آمده بودند
آن عده که ننگ سر پیشانی دیناند
شیخاند که در میکده سجاده نشیناند
هرآینه دندان طمع تیز نمودند
آنروز به امید شکار آمده بودند
غافل شده بودند که ما مرد نبردیم
در معرکه هرگز به کسی پشت نکردیم
در سینهی ما از شرر زخم چهبیم است؟
جایی که خداوند غفور است و رحیم است
هرکس که نگاهش به غنیمت شده مشغول
در فکر خدا نیست، بهفکر زر و سیم است
از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری
چون سختترین حربهی شیطان رجیم است
سالم نتوان رد شد از این عرصهی خونخوار
عمّار شو ای دوست! که این فتنه عظیم است
تا روز ابد باطل و حق در جریاناند
دنیا همه در معرکهی زید و سلیم است
ما نسل غدیریم که سربند به دستیم
این لطف خدا بوده که از پا ننشستیم
طوفان شده و موسم جانبازی ما شد
جانبازی ما مهر سرافرازی ما شد
امروز که خون است شکوه وطن من
تبدیل به جوهر شده خونم به تن من
در بیخبریهاست تمامی خبرها
از ناگذری میگذرد راه گذرها
در مسلک ما نامهرسان فرق ندارد
جبریلامینها شده یا شانهبهسرها
در معرکهی عشق سر اصلونسب نیست
توفیر ندارند پدرها و پسرها
مردانه نشستند خدا را به تماشا
ماتاند به آیینه اگر اهلنظرها
حفظ سروجان مایهی ننگ است در این راه
افتاده به خاک است اگر تیغوسپرها
در مرتبهی وصل فقط حرف یقین است
جایی نرسیدهست به اما و اگرها
ما مردم میدان جهادیم، بدانید
با دشمن خود دست ندادیم بدانید
یکپارچه این عرصه تجلّی حضور است
چشمیکه ندید اینهمه را، «واقعهکور» است
ما تیغ زبان یکسره در کام نگیریم
«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
عشق علی و فاطمه تیغ دودم ماست
هیهات! بترسید که ما نعرهی شیریم
در وقت خطر گوش به فرمان امیریم
چون نام علی بر سر هر بام بلند است
تا روز ابد پرچم اسلام بلند است
با مرکب جهلی که در این قائله هی شد
این مرحلهها بیخود و بیفایده طی شد
هرکس که عقب ماند و جلو رفت، همینکار
در آخر خط باعث گمراهی وی شد
پیروز بدانید فقط فرقهی خود را
روزی عمر سعد اگر حاکم ری شد
آن ایده که پیراهن عثمان شما بود
در حال فرار از وسط معرکه قی شد
عبرت که زیاد است چرا یاد نگیریم؟
از ناقهی صالح که حماقت شد و پی شد
میخواست خدا راه مشخص شده باشد
آنروز که خورشید عیان بر سر نی شد
تاریخ ورقخورد و نوشتند به تقویم
برگی دگر از عزت ایران «نُه دی» شد
ایرانی از آغاز مرامش علوی بود
مظلوم اگر بود، که مظلوم قوی بود
جسم و سر و روح و جگر و جان و تن؛ ایران
ایران من، ایران من، ایران من، ایران
✍ #مجتبی_خرسندی
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #شعر_پایداری
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جاندادگان زندهی این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّاروار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکهی آخریم ما
✍ #محمدمهدی_سیار
(سرود٢)
گلشن شده هر جا،روشن شده دل ها
در اول ماه رجب،گل آمده دنیا
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
دل ها شده آباد،شیعه شده دلشاد
در مقدم نور دو عینِ حضرت سجاد
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
مدینه چون طور است،سر تا به پا نور است
در مقدم گل زهرا،نور الا نور است
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
از مادری طاهر،نوری شده ظاهر
گشته در عالم جلوه گر،نور جلی باقر
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
نور دو عین آمد،عشق حسین آمد
طیب و طاهر باقر، شمس مشرقین آمد
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
مستم من از بویت،دو دست من سویت
یا باقر العلمِ نبی،بهشت من کویت
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
من عاشقت هستم،ازحب تو مستم
جان حسن جان حسین،امشب بگیر دستم
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
ای تکیه گاه من،پشت و پناه من
امشب نگاهی کن تو بر،روی سیاه من
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
هستم گدای تو،مست ولای تو
شرمنده ام عمری من از،لطف و عطای تو
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
مهر تو در سینه،شد گنج و دفینه
دعوتم کن آیم بقیع،در شهر مدینه
یا حضرت باقر یا حضرت باقر
یا حضرت باقر مدد یا حضرت باقر(۲)
(سرود٧)
شهر یثرب از قدوم باقر امشب منجلی است
روشن از دیدار این مه دیده ی دوم علی است
شهر یثرب غرق نور
گشته چون وادی طور
حضرت باقر مدد(۲)
آمده بر فاطمه بنت الحسن نور دو عین
شادمان گشته ز دیدارش علی بن الحسین
سر زده وقت سحر
در سپهر دین قمر
حضرت باقر مدد(۲)
در جهان امشب گلی همنام احمد آمده
باقر علم نبی جان محمد آمده
آمده حق الیقین
شیعه را حبل المتین
حضرت باقر مدد(۲)
شهر یثرب از قدوم این پسر گلشن شده
چشم مولانا علی بن الحسین روشن شده
ماهی امشب شد عیان
زینت عرش و جنان
حضرت باقر مدد(۲)
در مدینه بهر او شوری دگر برپا شده
حضرت سجاد علی بن الحسین بابا شده
بر حسن نور دو عین
آمده جان حسین
حضرت باقر مدد(۲)
در شب میلاد تو با دست خالی آمدم
سوی درگاه تو یا مولَی المَوالی آمدم
آمده عبد فقیر
از کرم دستم بگیر
حضرت باقر مدد(۲)
من کجا و این همه لطف و کرامات شما
با نگاه تو شوم مولای من حاجت روا
بر توام مولا پناه
بر گدایت کن نگاه
حضرت باقر مدد (۲)
(سرود٩)
اول ماه رجب آمده
هدیهای از سوی رب آمده
از تبار خاتم النبیین
باقر آن روح ادب آمده
شب میلاده،که دل ها شاده
که شادان از مقدم گلش سجاده
دلم آباده،ز غم آزاده
که بنت الحسن خورشید دین را زاده
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
فاطمه در ثمین آورده
شیعه را حبل متین آورده
پسری ز نسل آل طاها
بهر زین العابدین آورده
به دنیا ماه،تمام آورده
به عالم امشب پنجم امام آورده
عروس زهرا،پیام آورده
برای شیعه لطف مدام آورده
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
عاشقان وقت تبسم آمد
مه دین امام پنجم آمد
همچو پیغمبر اکرم باقر
در جهان پناه مردم آمد
چو احمد رویش،چو احمد مویش
که دل برده از همه رخ دلجویش
چو حیدر خلقش،چو احمد خویش
که پیچیده در تمام عالم بویش
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
مهی امشب هویدا گشته
آمده زینت دنیا گشته
باقر علم نبیین امشب
بر همه کعبه ی دل ها گشته
دوباره فصل،شکوفایی شد
مدینه از یمن او چه رویایی شد
مدینه امشب،تماشایی شد
تمام دلهای ما مسیحایی شد
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
ای محبان شب میلاد آمد
عاشقان موسم امداد آمد
پنجمین منجی عالم باقر
پسر حضرت سجاد آمد
دو گل از احمد،بخورده پیوند
که امشب آمد برای هر دو فرزند
به خالق سوگند،که باشد دلبند
علی ثانی شده از این گل خرسند
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
مه بی قرینه ای یا باقر
زینت مدینه ای یا باقر
این جهان و روز وا نفسا تو
شیعه را سفینه ای یا باقر
شب شور است و،شب شیدایی
شب میلادت دیده شده دریایی
به تو محتاجم،گل زهرایی
شدم مهمانت ز من گره بگشایی
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
تو سفینه النجاتی مولا
شیعه را رمز حیاتی مولا
از کرامات خدای منان
تو کلید مشکلاتی مولا
تو هستی مولا،در مکنونم
ولایت را حق نهاده است در خونم
امام باقر،ز تو ممنونم
تمام عمرم مولا به تو مدیونم
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢
ای که هستی تکیه گاهم مولا
آمدم بر تو پناهم مولا
شب میلاد شما یا باقر
چه شود کنی نگاهم مولا
شب میلاد،شما خندانم
شده شاملم لطف حی سبحانم
مه تابانم،به تو مهمانم
سراپا دردم فقط تویی درمانم
مدد یا باقر
مدد یا باقر
مدد یا باقر مدد مدد یا باقر٢