eitaa logo
کانال مولودی مداح دلسوخته(مداحان خورشید)
2.2هزار دنبال‌کننده
489 عکس
607 ویدیو
73 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما سائل عشیره لیلاییم ما همه فامیل مولاییم مولا علی بن الحسین یا سجاد (ع) 🎙مولودی خوانی آقای محمد جواد جامعی ☀️کانال مراسم حرم رضوی 🆔 @Razavi_Marasem
‍ ‍ 🌸باسلام سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام🌸 🎶به سبک اندک اندک اندک اندک ... تصنیف آواز بیات ترک سس دوشوب دهره مه انور گلور گلستانه تاز ه بیر دلبر گلور زینت عرش برین ای عاشقان نوگل زهرا علی اکبر گلور بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) اولدی گلباران بو گون شهر نبی گل آچوبدی گلشن باغ علی تهنیت عرض ایلوری فوج ملک گلدی دنیایه حسینون گوزلی بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) هارادا یوسف یوسف لیلا گلوب محرم راز شهی والا گلوب سوسپور یولارینا فوج ملک نورعین مرتضادی نوگل زهرا گلوب بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) ذات حق ویردی بوگون لیلا یه پای حسنونه چاتماز بونون دنیاده آی گلدی تا یاور اولا دینه علی گمیوب گلمز بونا عالمده تای بنده ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) عالمه قویدی قدم پور علی شبهه طاها مرتضانین گوزلی آدی اکبردی پیمبردن نشان شاداولوبدی عترت شاهه جلی بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) گویده اولدوزلار بوگون چشمک ورور اون بیر شعبان سالوب دنیایه نور گلدی یاران هاشمیلردن نشان شهر یثرب اولدی یکسر غرق شور بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) غنچه لبلر قرمزی گولره بنزر گوز آچاندا قالدی حیران یکسر ائللر اهل ایران آدینه عاشق اولوب به نه زیبا خلق ائدوبدی حی داور بنده‌ی حی تبارک یا علی جشن میلادین مبارک یا علی (2) عرض قیلام منده ای پور علی گلشن زهرانین آیدین گوزلی «مهدیم» غرق گناهم قیل کرم دوت الیمدن سن آقاجان نبی بنده‌ی حی تبارک یاعلی جشن میلادین مبارک یا علی
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین آری برای یاری او استخاره ها کردند مومنان و نماندند با حسین معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش تنها نبود این همه اربابِ ما حسین ننگا به ما که بی ادبانه برایمان گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین من از حسینِ معرکه گیران گریختم از این حسین راهِ زیادیست تا حسین او را اگر که زنده شود باز می کُشند یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین! ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان...
  با هر قنوتِ نمازم؛ در دست، دفتر گرفتم پای مناجاتِ شعرم؛ مضمونی از سر گرفتم اینجا که من ایستادم؛ درگاهِ دارُالاجابه‌ست صاحب‌حرم که بماند؛ من حاجت از در گرفتم گفتم تهی‌دست هستم؛ دیدم قنوتم طلا شد از خواهشِ کاه گفتم؛ یک کوه، از زر گرفتم دستانِ سینه‌زنم را؛ از پینه‌ی دستِ بابا سرچشمه‌ی اشکِ خود را؛ از شیرِ مادر گرفتم من فطرسِ روضه‌گردم؛ با بال‌های شکسته زیر عَلم گریه کردم؛ از تیغه‌اش پَر گرفتم در اولین شوقِ پرواز؛ آنقدر بالا پریدم از آسمان هم گذشتم؛ آخر به گنبد رسیدم تا روی گنبد پریدم؛ دیدم حرم نوحه‌خوان است گلدسته تکبیر بر لب؛ می‌گفت وقتِ اذان است اشکم فراتِ وضو شد؛ رو به ضریح ایستادم گفتم همین‌جاست قبله؛ کعبه که سنگِ نشان است این قله‌ی آرزوها؛ عرشِ برینِ زمین است بالاتر از هر چه بالا؛ اینجا تهِ آسمان است هر ریشه از فرش صحنش؛ در دستِ حبل‌المتین است اهل نجاتیم، زیرا؛ اینجا پُر از ریسمان است هر چند ناخوانده بودم؛ اما مرا هم بغل کرد شش‌گوشه مهمان‌نواز و؛ با زائرش مهربان است دستم ادب کرد و گفتم؛ آقا سلامٌ علیکم ! هر چند رویم سیاه است؛ اما سلامٌ علیکم ! در مدحِ تو لال بودم؛ وقتی مرا آفریدند گفتم سلام ایهاالنّور !؛ وقتی صدا آفریدند در یک نمازِ جماعت؛ پشتِ صفوفِ ملایک بر تربتت سجده کردم؛ وقتی تو را آفریدند گفتی که زوّار دورند؛ از خانه‌ی عرشی من این شد که روی زمین هم؛ یک کربلا آفریدند در قعرِ چاهِ تباهی؛ پرواز، رویای من بود پَر باز کردم همینکه؛ گنبدطلا آفریدند تا اینکه چشمِ کریمت؛ دنبال سائل نگردد دور و بر خانه‌ات یک دنیا گدا آفریدند وقتی تو را خلق کردند؛ بر خاکِ تربت دمیدی قربانِ هویت مسیحا؛ ما را چه خوب آفریدی
دارم از رابطه‌ی شاه و گدا می‌گویم پشتِ این در «بده در راه خدا» می‌گویم تا بیایند، همه همسفر اشک شویم ... «هر که دارد هوس کرب‌و‌بلا» می‌گویم فطرس از راه برس؛ راه بلد می‌خواهم ! از پرِ نامه‌رسانِ تو مدد می‌خواهم آسمان‌جُل‌تر از آنم که کبوتر باشم آمدم در صفِ زوّار، که آخر باشم سائلم؛ شغل من این است، فقط در بزنم من فقط آمده‌ام دربدرِ در باشم پشت این قافله ما را بدوانید فقط دست ما را به ضریحش برسانید فقط دستِ عرشی شده‌ی تربت او بر سرم است هر چه افتاده در این جاذبه کارش کرم است جنسِ گهواره‌ی ارباب، ضریحی از چوب بندِ قنداقه‌اش از ریشه دخیلِ حرم است شعر نه؛ واژه‌ای از دفتر شاعرهایم زائرِ اذن دخولِ لبِ زائرهایم گرچه دور است، ولی حال و هوایش اینجاست آجرِ روضه‌ایِ بزمِ عزایش اینجاست دست‌بوسان؛ به حرم؛ همنفسِ خوبانند صفِ طولانیِ بوسیدنِ پایش اینجاست هر کجاییم، کنار حرم اربابیم خاک پاییم، غبار حرم اربابیم خبری هست، همه عرش خبردار شده «فطرس» آن قاصدکِ خسته که پر دار شده ... ... در دلِ قصه‌ی آزادیِ خود می‌گوید ... «باز هم حیدر کرار، پسردار شده» ما هم این بین به مولودیِ باران رفتیم یارمان آمد و ما نیز، به قربان رفتیم مادر آب، به دامان؛ سر دریا دارد پدر خاک، به لب؛ تربتِ اعلا دارد بوی سیب آمده از راهِ طواف قبله باد، همراه خودش عطرِ تنش را دارد مادرِ آب، عطش را به بغل می‌گیرد اشک می‌آید و لبخندِ لبش می‌میرد روضه نازل شد و در میکده باران آمد صحبت از آب شد و آیه‌ی عطشان آمد مقتلِ ناطقِ این روضه؛ پس از باریدن ... به تسلای دلِ مادر گریان آمد مادرش روضه به لب «وای بُنَیَّ» می‌گفت از سحر تا دل شب «وای بُنَیَّ» می‌گفت خواهری در دل گودال، به سر خواهد زد مادری ضجه‌ای از داغِ پسر خواهد زد لشکری می‌رسد و بر بدنِ تشنه لبی ... خنجر و تیغ و عصا؛ سنگ و سپر خواهد زد آسمان ریخت زمین؛ حضرت دریا افتاد روضه‌خوان ! روضه نخوان؛ مادرش از پا افتاد
|ــــ🌸﷽🌸ـــ| 💚═⊰🍀🦋🍀⊱═💚 |•[ع] |• 🌟_....._🍀_....._🌟 تو آسمون قمر اربابه ستاره سحر اربابه به نوکرا خبر بدید تولد برادر اربابه یه خدا و یه دنیا و یه آقا و یه سقا پسر ام البنین و پسر خونده زهرا ای جانم اباالفضل جانانم اباالفضل ضربانم اباالفضل اگه تو یه نگاه به من کنی سلمانم اباالفضل 🌹اباالفضل ای قمر عشیره یوسف عشق سر بازار اومد غم نخورید دیگه غمخوار اومد پرچمدارا علم دارا همه بیاید که علمدار اومد یه پسرویه دلبندویه دلدارویه دلخواه بگو که لا حول ولا قوه الا بالله ای یارم اباالفضل سالارم اباالفضل کِس و کارم اباالفضل برا دیدن تو لحظه ها رو میشمارم اباالفضل ای جانم اباالفضل جانانم اباالفضل ضربانم اباالفضل اگه تو یه نگاه به من کنی سلمانم اباالفضل دلم زیر منت عباسه حاجت دادن عادت عباسه دوای دردای همه یک قسم حضرت عباسه یه حرم ویه لبخندویه سوگندویه حاجت آرزوم اینه که بمیرم وسط زیارت یکتایی اباالفضل دریایی اباالفضل مولایی اباالفضل اقا تو حسین روز تاسوعایی اباالفضل تو آسمون قمر اربابه ستاره سحر اربابه به نوکرا خبر بدید تولد برادر اربابه یه خدا و یه دنیا و یه آقا و یه سقا پسر ام البنین و پسر خونده زهرا ای جانم ابالفضل جانانم ابالفضل ضربانم ابالفضل اگه تو یه نگاه به من کنی سلمانم ابالفضل 🌹ابالفضل ای قمر عشیره 💚═⊰🍀🦋🍀⊱═💚 [
🔹شب شادی مولا🔹 اومد از راه چلچراغ شب‌های حسین یعنی ماه زیبای حسین تشنه‌لب‌ها! دریا اومده اومد از راه سقای حسین از دست و بازوی رشیدش علی گل بوسه می‌چینه دریایی از مهر و وفا رو داره توی نگاش می‌بینه می‌بینه فردا رو که عباس علمدار حسین زهراس آبروی اُم البنینه علم‌داره و علم حسینو داره روی شونه حرم داره و بی‌قرار صحن و سراش آسمونه کرم داره و ماها رو به کرب‌وبلا می‌رسونه «صلی الله علیک سَیّدی یا عباس» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌شه روشن این شبا چشم مولا حسین دوباره می‌شه بابا، حسین شب شادی مولای ماست شده ذکر لب‌ها یا حسین خورشیدی داره توی آغوش که مثل و همتایی نداره صلابت و هیبت حیدر از توی هر نگاش می‌باره داشته باشه صد تا پسر هم به کوری چشمای دشمن اسم‌شونو علی می‌ذاره شبیهِ علی توی عبادت نداره مثل و همتا شبیهِ علی عاشق مناجاتشن آسمونا شبیهِ علی دل همه رو می‌بره با دعاها «صلی الله علیک یا امامِ سجاد» جمعی از شاعران
. السلام علی اول قتیل من سلاله الخلیل ـــــــــــــــــــــــــــــــ ابتدای این شعرم عطر دلبری دارد دلبری که من دارم شأن کوثری دارد شأن کوثری دارد خوی حیدری دارد در قیامتِ قامت شور محشری دارد او که عطر گیسویش عطر شاخه طوباست اشبه خلایق بر روی حضرت طاهاست در سراسر هستی در تمامی افلاک در معابر بالا در تمامی این خاک شورشی شده برپا پر شده از این پژواک کِل بکش هیاهو کن سینه از شعف کن چاک صاحب عنایات "انما یریدالله" گل پسر عنایت کرد بر وجود ثارالله این پسر به رخشارش جلوه قمر دارد گیسویی شبیه شب لعل چون شکر دارد ابرویی چنان محراب خال چون حجر دارد او ز دامن لیلا بر همه نظر دارد دیده وا کن و بنگر شرح و وصف کوثر را جان ام لیلا را مصطفای دیگر را آسمان شده مات صورت گل لیلا کهکشان شده مات صورت گل لیلا عرشیان شده مات صورت گل لیلا فرشیان شده مات صورت گل لیلا استعاره کم دارم از برای توصیفش من لغت کم آوردم از برای تعریفش در شمائلش دارد جلوه رسول الله در خصائلش دارد جلوه رسول الله در فضائلش دارد جلوه رسول الله حس مایلش دارد جلوه رسول الله این در رخش دارد جلوه پیمبر را زنده می‌کند هر دم رنگ و بوی حیدر از فروغ چشمانش آسمان منور شد از شیمیم زیبایش این جهان معطر شد او که رتبه و شأنش ماورای باور شد او که خاک نعلینش کهکشان اختر شد او که با حضور او شد ضریح شش گوشه با مجبتش دارد در قیامتم توشه من غلام آقای حضرت علی اکبر خاک زیر پاهای حضرت علی اکبر مادح سجایای حضرت علی اکبر سائل عطایای حضرت علی اکبر سیدی تفضل کن این گدای مفلس را در حرم بده راهم این حقیر بی کس را ✍ .
ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است این رایحه ی خوش همه از جانب یار است این عطر مسیحاست که از راه رسیده از یمن قدومش همه جا غنچه دمیده پیچیده به هر دشت شمیم گل نرگس گل ها همه سرمست نسیم گل نرگس سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست از برکت هر نغمه ی یابن الحسن ماست این گل پسر فاطمه یک پارچه نور است نوروز همه منتظران روز ظهور است دل می بَرَد و محض همین دلبری آمد آیینه ی حُسن حسن عسگری آمد زیبایی او را نه فقط ماه ندارد جز او احدی در دل ما راه ندارد او نیز همانند عمویش علی اکبر در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر این را به تواتر قلم شیعه نوشته ست مهدی ست که طاووس اهالی بهشت است مهدی ست گل سرسبد عالم خلقت مهدی ست همان منجی مشتاق هدایت مهدی ست که خود شان نزول نعمات است تنها فرج مصلح کل راه نجات است تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته از غربت محض اش دل تقویم گرفته افتاده به دل ها ولی الله می آید بد راه نده در دلت ؛ از راه می آید ما باورمان است که موعود به زودی باذکر علی ولی الله می آید با نیت نابودی وراث سقیفه با تیغ دو دم حضرت خونخواه می آید ای کاش که شعبان بشود ماه ظهورش ای کاش بگوید که همین ماه می آید هجران زده اما همه سرشار از امیدیم ما ملت خودساخته ی قرن جدیدیم ما در دلمان غصه ی تحریم نداریم در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم آن نکته که در صدر خبرهای جهان است اوازه ی بیداری اسلامی مان است همواره خدا حفظ کند رهبرمان را با خطبه ی خود ساخت همه باورمان را در جبهه ی تبیین همه مشتاق جهادیم یک موی علی را به معاویه نداریم تیغ دو دم ما همه جا پا به رکاب است دشمن غلطی هم بکند خانه خراب است ما عزت خود را همه مدیون رضاییم ما ملت ایران همه ممنون رضاییم المنه لله که خدا در نظر ماست دست کرم ضامن آهو به سر ماست همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است ما میهن مان بیمه ی آقای رئوف است ما سفره ی دل پیش کسی باز نکردیم جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم اصلا به تقلای من و تو چه نیاز است عمری در این خانه به روی همه باز است ما هیچ نگفتیم خودش خوب عطا کرد با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد حرف دلمان را بخدا گفت موید از شیوه ی الطاف رضا گفت موید " تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش جایی ننوشته ست گنهکار نیاید "
ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است این رایحه ی خوش همه از جانب یار است این عطر مسیحاست که از راه رسیده از یمن قدومش همه جا غنچه دمیده پیچیده به هر دشت شمیم گل نرگس گل ها همه سرمست نسیم گل نرگس سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست از برکت هر نغمه ی یابن الحسن ماست این گل پسر فاطمه یک پارچه نور است نوروز همه منتظران روز ظهور است دل می بَرَد و محض همین دلبری آمد آیینه ی حُسن حسن عسگری آمد زیبایی او را نه فقط ماه ندارد جز او احدی در دل ما راه ندارد او نیز همانند عمویش علی اکبر در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر این را به تواتر قلم شیعه نوشته ست مهدی ست که طاووس اهالی بهشت است مهدی ست گل سرسبد عالم خلقت مهدی ست همان منجی مشتاق هدایت مهدی ست که خود شان نزول نعمات است تنها فرج مصلح کل راه نجات است تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته از غربت محض اش دل تقویم گرفته افتاده به دل ها ولی الله می آید بد راه نده در دلت ؛ از راه می آید ما باورمان است که موعود به زودی باذکر علی ولی الله می آید با نیت نابودی وراث سقیفه با تیغ دو دم حضرت خونخواه می آید ای کاش که شعبان بشود ماه ظهورش ای کاش بگوید که همین ماه می آید هجران زده اما همه سرشار از امیدیم ما ملت خودساخته ی قرن جدیدیم ما در دلمان غصه ی تحریم نداریم در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم آن نکته که در صدر خبرهای جهان است اوازه ی بیداری اسلامی مان است همواره خدا حفظ کند رهبرمان را با خطبه ی خود ساخت همه باورمان را در جبهه ی تبیین همه مشتاق جهادیم یک موی علی را به معاویه نداریم تیغ دو دم ما همه جا پا به رکاب است دشمن غلطی هم بکند خانه خراب است ما عزت خود را همه مدیون رضاییم ما ملت ایران همه ممنون رضاییم المنه لله که خدا در نظر ماست دست کرم ضامن آهو به سر ماست همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است ما میهن مان بیمه ی آقای رئوف است ما سفره ی دل پیش کسی باز نکردیم جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم اصلا به تقلای من و تو چه نیاز است عمری در این خانه به روی همه باز است ما هیچ نگفتیم خودش خوب عطا کرد با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد حرف دلمان را بخدا گفت موید از شیوه ی الطاف رضا گفت موید " تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش جایی ننوشته ست گنهکار نیاید "
رسیده‌ای به جلال خود از جمال خودت از انتهای اُفق‌ها از آن کمال خودت تو آمدی که حساب خدا درست آید رسیده‌ای که شوی پاسخ سوال خودت زمان وصل رسد فصل سرد بگریزد که غرق نور زمین سازی از وصال خودت تو آمدی که جهان را پُر از علی بکنی که حل کنی همه را در شکوه آل خودت بخوانی أشهَدُ أَنّ عَلی ولی‌َّالله نشان دهی به جهان جلوه‌ی جلال خودت ظهور کن که ظهورت دعای فاطمه است مبارک است شب مرتضی فاطمه است ادامه‌ی همه‌ی دعوت پیمبرها تجلی ثمرات حسین پرورها حواس فاطمه تنها به نام تو جمع است به التماس دعای تمام مادرها نشین بجای حسن بر گذر، تصدق کن که نوبت من و ما هم شود از آخرها نشسته آل امیه به جای پیغمبر قدم بزن شکند زیر پات منبرها تمام همت ما جمع می‌شود با تو که شیعه را برسانی به فتحِ سنگرها بیا که شیعه به رزمایش تو آماده است بیا به کشور ما ارتش تو آماده است به کعبه تکیه بزن که قیام نزدیک است کنار رُکن یمانی سلام نزدیک است نشانه‌ها همه جا پر شده‌است می‌گویند که ظهر عشق ظهور امام نزدیک است بگو به جمع جهالت به جهل، جولان ده کمی نمانده دگر فتح شام نزدیک است نفس بزن که بریزند زور و ظالم و ظلم بگو به این همه غم التیام نزدیک است مدینه منتظر یک تقاص کهنه‌ی توست مدینه منتظر است، انتقام نزدیک است ورق ورق دل تقویم‌ کربلا با توست چه غم از اینهمه غم تیغ مرتضی با توست بگیر تیغ بنوشند اقتدارِ تو را که تب کنند و ببینند تا تبار تو را بگیر تیغ، خدا را به حال آوری و.. ..میان رزم ببیند علی، وقار تو را به روی گردن گردنکشان قدم بگذار که مُهر خویش کنند آتشین غبار تو را زمین به زیر قدمهای توست می‌شنود شکوه نعره‌ی لایمکن الفرار تو را احُد گذشت محال است تا که در بروند بزن که تا بچشد ضرب ذوالفقار تو را بتاب ای سحر شب فروز ماهستیم قسم به چفیه‌ی آقا هنوز ما هستیم مرا ببخش که با تو قمارها دارم از انتظار خودم انتظارها دارم مرا ببخش که نام تو گفتم و پسِ ذهن برای منتظرانت شعار‌ها دارم مرا هزار امید است و هر هزار تویی ولی ببخش که جز تو هزارها دارم به یاد تو که نیفتاد هرکه من را دید از ادعا و نبودن عیارها دارم مرا به خویش نشان دِه که خسته از قفسم تنیده‌ام به تنِ خود حصار‌ها دارم نگاه توست که تقدیر ما بگرداند دعای گوشه نشینان بلا بگرداند بس است این همه اندوه در جهان برخیز دمیده حضرت خورشید، آسمان برخیز صدای کودک غزه صدای گریه‌ی قدس دعای ضایحه یا صاحب الزمان برخیز صدای حجت حق می‌رسد به تک تک ما برای جمع جهان ،جانِ جمکران برخیز بپا بخیر تویی سیصد و چهاردهم بپا بخیز رسیده قرارمان برخیز میان یار و من و تو حجاب ما هستیم تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز مباد آنکه بمانی که یار بسیار است به پا بایست برادر که کار بسیار است بیا که دیده‌ی ما را به گریه وا کنی و برای مادر خود خیمه‌ای به پا کنی و نشسته‌ام سر راهت برای من کافیست دو لقمه نان و گلیمی که دست و پا کنی و میان مسجد سهله کنار خانه‌ی خود چه می‌شود که کمی عشق نذر ما کنی و برای ام بنین و برای فاطمه و برای چهار امامم حرم بنا کنی و به درد کارگری می‌خوریم بین بقیع سپس حواله‌ی ما را به کربلا کنی و میان کرببلا زخم مشترک داریم بیا که نعره‌ی یا لَیتنا معک داریم