eitaa logo
کانال مولودی مداح دلسوخته(مداحان خورشید)
2.2هزار دنبال‌کننده
489 عکس
607 ویدیو
73 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها پنجم ماه جمادی آمده عاشقان هنگام شادی آمده شهر یثرب غرق در شادی و شور سرزده گل واژه ی آیات نور شهر یثرب گشته امشب منجلی از قدوم دختر مولا علی در مدینه شور و غوغایی شده خانه ی حیدر تماشایی شده روشن از نوری دل کوثر شده فاطمه از لطف حق مادر شده کوثری حق بر علی کرده عطا آمده آیینه ی زهرا نما هدیه ای از سوی سرمد آمده دختری از نسل احمد آمده هدیه ای بر حیدر از سوی رب است دختر زهرای اطهر زینب است برعلی وفاطمه نور دو عین خواهر مولای مظلومان حسین این گل گلزار آل مصطفاست چون علی و فاطمه مشکل گشاست جود می بارد ز هر انگشت او عالم هستی بود در مشت او هر دلی را او ولایی می کند عاشقان‌را کربلایی می کند با نگاهی درد عالم را دواست بر (رضا )عبدوغلامش مقتداست
هست ساحل زینب و تفسیر دریا زینب است غم ز طوفان نیست در دل‌های ما تا زینب است اولین ام‌ابیها حضرت صدیقه بود شک ندارم دومین ام‌ابیها زینب است هست ناموس علی بی‌شبهه ناموس خدا کیست ناموس علی و حقتعالی، زینب است هر قدم لحظه به لحظه در تمام زندگی ذکر زینب یا علی ذکر علی یا زینب است منعکس گردیده مادر در وجود دخترش حق و الانصاف باید گفت زهرا زینب است اوست جان حیدر و زهرا و پیغمبر لذا مومنون و کوثر و اخلاص و طاها زینب است نَقل یک روح و دو پیکر هست زینب با حسین او سراپایش حسین و این سراپا زینب است جان عالم از حسین و جان او خواهر بُود پس تو دنبال چه می‌گردی مسیحا زینب است کوفه را لرزاند با صوت رسای حیدری شیر زن‌تر از تمام شیرزن‌ها زینب است ارث حیدر را به میدان برده در میدان شام لا فتی الّا علی مُنجر به الّا زینب است مرقدش هیهات آسیبی ببیند در دمشق چونکه خط قرمزِ طوفان سقا زینب است "لیس للانسان الّا ما سعی" پس سعی کن دامن او را بگیری حشرِ ما با زینب است 🔸شاعر: ___
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است 🔸شاعر:
🌸 سلام الله علیها مبارک جونم تولدت مبارک دردانه عالم به امر عشق به پا خواست پای دار و ندارش که دین قوام گرفت از قیام حضرت زینب اگر نبود چه می‌ماند از پیام ِ عاشورا پر است در همه عالم ، پیام حضرت زینب بقاء قافله مدیون ذوالفقار بیانش کمال شیعه رهین کلام حضرت زینب❤️ تمام ایل و تبارم کنیز حضرت زهرا❤️ تمام ایل و تبارم غلام حضرت زینب❤️ سلام داده ام و  دلخوشم به لحظه آخر به روشنای علیک السلام حضرت زینب❤️
. ✅بنداول آمده جان جهان عمه صاحب زمان سِرِ اَبیها/ مدد زینب کبری «س» نغمه ی جن و ملک/ زمزمه ی  شاپرک زینب کبری مدد زینب کبری «س» ... ای گل زهرا /ای زینت بابا ای خورشید قلب مجتبی عصمت صغری ما خاک کف پای توییم زینب کبری ..... ای گل طاها /کعبه الرزایا ای فاطمه ی ثانی و قبله البرایا ای خواهرشاه کربلا دختر مولا حضرت زینب مدد ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅بنددوم دسته گل حیدری /یاسمن مادری حضرت زینب مدد حضرت زینب «س» آمده نور دو عین /قوت قلب حسین زینب کبری بی بی زینب کبری«س» میزنم امشب/یک کف مرتب شصت ونُه دفه ذکرتو میشه زینت لب ناز قدمت ای عمه جان حضرت زینب«س» این دل مجنون /غرق در  شعف شد شادی اومد و از دل من غم برطرف شد دل زائر صحن دختر شاه نجف شد حضرت زینب مدد ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅بندسوم خواهر ارباب من دارو ندار حسن«ع» زینب کبری مدد /زینب کبری«س» تویی تو بانوی عشق قبله ی شهر دمشق زینب کبری مدد زینب کبری«س» رسیده دلدار خواهر علمدار امشب رسیده براحسین یارو مددکار از سمت خدا رسیده بهترین پرستار قبله ی حاجات ای روح مناجات با دعای تو قبول میشه کل عبادات ای عقیله ی هاشمیون عمه ی سادات حضرت زینب مدد ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 👇
4_5951732784195178942.mp3
2.3M
. 🌷🌷🌷 ✅بنداول اومده به دنیا دختره حیدر (ع) اومده دختره زهرای اطهر خواهره حضرته امام حسین و زینت رو دوش ساقیه کوثر 🌷 ملائک صف به صف باشادی و باشعف همه تبریک میگن به علی شاه نجف 🌷 یازینب یازینب زینب کبری(س) 🌷 ✅بند دوم به زهرا وعلی نوردوعینه از همون بچه گیش به شورو شینه چه زیبا می خوابه دخترا زهرا (س) وقتی که تویِ آغوش حسینه 🌷 دختر شاه دین زن ولی مرد آفرین الگوی زنانِ بهشتی روی زمین یازینب یازینب زینب کبری (س) 🌷 ✅بندسوم دختره حیدره چه باصلابت باحیا باوقار و بانجابت خطبه میخونه مثل باباش حیدر(ع) دشمن از خطبه هاش می کنه وحشت 🌷 بانوی باصفا براحسین جون فدا قهرمانه بعداز قضیه ی کربلا 🌷 یازینب یازینب زینب کبری (س) __
Milad Hazrat Zeinab 1402 Narimani [Mohjat_Net] (2).mp3
2.8M
. دنیا به کاممه شادم از برکت خداوندم خوشبختی اینه من بابام اینه دلیل لبخندم شب تولد دخترمه دختر من تکه تو این دنیا یه ساله که دل منو برده شده گل من زینت بابا برکت از وجود دختر خانوم مثه بارون به خونم میباره مرد تازه وقتی بابا میشه که تو آغوشش یه دختر داره ای جانم جانانم ای روحم ریحانم زینب زینب زینب ای جانم **** شادم به خاطر حیدر شادم بازم شدم مادر حالا حسن داره دلدار حالا حسین داره خواهر صبح ازل خدا دیده که من بعد حسین دلم میخواد دختر زینبو داد به من خدا میخواست داشته باشه علی دو تا کوثر خنده کن همسر خوبم حیدر که بپیچه توی این خونه صدات زینبت رو توی آغوش بگیر فاطمه فاطمه آورده برات ای جانم جانانم ای روحم ریحانم زینب زینب زینب ای جانم **** همبازی حسین اومد تاج سر حسن باشه زینب میخواد مثه بابا سردار شیرزن باشه تموم عالمو به صف کردیم شب تولد خواهر ماست عجب علم به دوشیه زینب آخ که چقدر خالیه جات عباس نعمتی به بیت وحی اومده که مثه کوه پشت برادرهاشه یه برادر وقتی خوشبخته که توی آغوشش یه خواهر باشه ای جانم جانانم ای روحم ریحانم زینب زینب زینب ای جانم 1402
شور‌ولادت‌حضرت‌زینب‌س.mp3
1.77M
سلام الله علیها بند1️⃣ بیا دخیل ببند - صداش بزن یه بند غم و بذار کنار - دیگه بخند بلند بلند پر توقّع باش امشب / توو گدایی از زینب کوثرِ کوثر اومد / شد ادا حق مطلب تو مدینه زائر حسین اومد (زینب)۲ محيي الشعائر حسین اومد (زینب)۲ داره با حسین یه مرز مشترک (زینب)۲ عمه جان نُه‌ امامِ نُه‌فلک (زینب)۲ (حضرت زینب) بند2️⃣ شقیقة الحسن - شریکةُ‌الـحسین با خنده هاش آوُرد _ برا تو دسته گل حسین چشم داداشات روشن / خنده شون داره دیدن نغمه ی جانم حسین / جای لالاییت میگن ای به قربون تو و سیادتت (زینب)۲ روز خواهره روز ولادتت (زینب)۲ عشق زینب و حسین برابره (زینب)۲ یه روحه اما تو دوتّا پیکره (زینب)۲ (حضرت زینب) بند3️⃣ شهیدای حرم _ بِهِم نظر کنید برای قربونیش - دیگه منم خبر کنید کي بهش دل‌داده؟ من / زیر پاش افتاده؟ من می‌خونم زینب زینب / با مؤذن‌‌زاده من شش برادر داره سایه سار شن (زینب)۲ غیرتی های علی کنار شن (زینب)۲ قلب اربابم به نام زینبه (زینب)۲ یا حسین تکیه کلام زینبه (زینب)۲ (حضرت زینب) شاعر و نغمه پرداز :
. صلی‌الله علیک یا زینب با چه توان می‌توان که وصف تو گفتن آی که ناممکن است گفتن از این زن عاجز و گُنگ‌اند و لال و اَبکَم و الکن شاه و گدا و خطیب و دوست و دشمن مدح کجا و دَم از جلالت زینب شاه نجف محوِ تو دیارِ علی هم پیش تو خم گشته ذوالفقار علی هم زینت زهرایی اقتدارِ علی هم فخر خدایی و افتخارِ علی هم صحبت کروبیان کرامت زینب کیستی ای چادر تو کعبه‌ی سیّار کیستی ای معنیِ علی دلِ پیکار کیستی ای معدنِ تحمل اسرار هیچ نگفتیم و در مقابل بسیار ما همه هیچیم پیش شوکت زینب ای متوسل به تو تمام ملائک ای متوجه به تو سلام ملائک ای مترنّم به تو امام ملائک ای متبرک به تو کلام ملائک درکِ فرشته کجا و قدمت زینب قله‌ی صعب‌العبورِ آل علی تو داد شهادت ملک مثالِ علی تو وارث قدوسی جلال علی تو بعدِ حسین از خدا سوالِ علی تو آلِ علی زنده از صلابت زینب نورِ جلالی و جلوه‌های جلیله مُتَّصِفی بر همه اسماء جمیله مصطفوی فاطمی علیمه عقیله قبله‌ی آلِ حسین  و قلبِ قبیله ای قسم قدسیان قداست زینب چشم خدا گرم این شکوه و یقین است فاطمه آن است و یاکه فاطمه این است زن اگر این است و خواهری به همین است مردی اگر هست  طفلِ خاک‌نشین است عقل نبرده است پِی به ساحت زینب ای همه‌ی تو حسین و ای همه‌اش تو اول این راه او و خاتمه‌اش تو فاضله‌اش فاهمه‌اش فاطمه‌اش تو زمزمه‌ی تو حسن و زمزمه‌اش تو هست حسن پرده‌دار عزت زینب محوِ تو عمری همه حواس حسین است هر نظرِ مرتضی شناس حسین است فیض دعای تو التماس حسین است پشت سپاه غمت سپاس حسین است هست نگاهش به استجابت زینب نامِ تو را کرببلا روی نگین زد اذن ، حماسه گرفت و نقش جبین زد نی که فقط خطبه‌ات به کوفه کمین زد زلزله‌اش کاخ شام را به زمین زد هیمنه‌ها شد غبارِ همت زینب با تو ستون حرم به جای خودش ماند با تو حرم باز روی پای خودش ماند بیرق شیعه در اعتلای خودش ماند شامِ جهالت در انزوای خودش ماند کرببلا مانده از امامت زینب امر به صبرت نمود حکم برادر تا که نبیند جهان تلاطم حیدر امر به صبرت نمود ورنه مُسَخر پیش شکوه تو بود آنهمه لشکر چشم علمدار بر شهامت زینب ماندی و خورشید از غبار برآمد از نفست تیغ آبدار برآمد قلب فشردی و لاله‌زار برآمد بر سر نخل حسین بار برآمد تازه شروع می‌شود قیامتِ  زینب کوفه‌ی بیچاره تا نهیب تو را دید شام در آتش شد و لهیب تو را دید بیرق طوفانی‌ات شکیب تو را دید کرببلا فتحِ عنقریب تو را دید حضرت نهج‌البلاغه حضرت زینب آه که سرنیزه‌ای غریبِ تورا برد داد که سنگی لبِ حبیبِ تورا برد پیرهنی پاره شد نصیبِ تورا برد ضربه‌ای آوای یامُجیبِ تو را برد کرببلا گریه کن به غربت زینب غزّه بمان روی پا که می‌رسد از راه لحظه پیروزی‌ات که نصرُمن‌الله بمان اندکی که آتش این آه می‌زند آتش به ظلم و ظالم و گمراه غزّه توسل نما به نصرتِ زینب (حسن لطفی ۱۴۰۲/۰۸/۲۷) ✍ .
. غرق نور است خانه‌ی مولا بی‌قرار است همسر زهرا شوق دیدار دختر اول جلوه‌ی آیه های اعطینا کیست او وصف سوره‌ی کوثر کیست او نقش دوم از مادر زینت زینت زمین و زمان علت خنده‌ های پیغمبر کیست او ماه در شب تاریک کیست او وصف عشق از نزدیک جبرئیل با پیام عرش آمد یاعلی یا ابالحسن تبریک کیست او صاحب اختیار نسیم کیست او هم وقار را تکریم کیست او هم عفاف را معنا کیست او خواهر امام کریم کیست او شادی دل حسنین کیست او هم شرافت کونین رحمت و حکمت و حماسه به عین الگوی عشق عاشقان حسین زین مولاست وصف او سخت است 'هیچ' از اوصاف اوست خوشبخت است وصف اورا همین بیان بس که بهر زهرا و مرتضی دخت است قدرت و اقتدار شیر خدا چه شده در جوار شیر خدا گریه های مدام دخترکی میرسد از کنار شیر خدا مادر او را گرفت در آغوش خاطر آرام دست مام نشد حیدر او را بغل گرفت اما گریه‌ی دخترک تمام نشد حضرت خاتم النبییین گفت دخترم را به بنده بسپارید رفت در گاهوار دست نبی همچو ابر بهار میبارید هم جوار کریم شد اما مگر این گریه بند می آمد گویی از عمق بی‌کران دلش دخترک عشق را صدا میزد در همین لحظه کودکی زیبا چهر و خورشید رو به خانه رسید در کنار حسن به حکم رسول خواهرش را به عمق سینه کشید دخترک در میان چشمه‌ی اشک چشم وا کرد و نور او را دید به دلش نقش بست نور حسین خانه آرام و دخترک خندید شبنم عشق ناگهان گل کرد در نم دیده‌ی بهاری او هم قرار دلش حسین شد و هم معمای بیقراری او کاتب دهر هم قلم برداشت تا کند وصف آن عفیفه‌ی عشق روی جلد کتاب با خط خوش اینچنین کرد حک: صحیفه‌ی عشق بار عشق تمام عالم را دخترک یک تنه به دوش کشید سالیانی گذشت و قصه‌ی ما از مدینه به غاضریه رسید بعد پنجاه و چند سال تمام حال وقت وداع آخر شد در فراق برادرش ای وای حال خواهر دوباره مضطر شد زینت دوش حضرت خاتم تاکه از مرکبش زمین افتاد بر بلندای تل زینبیه ناگهان زینبش زمین افتاد وای از ساربان و انگشتر وای از درد بوسه‌ی آخر بین شمشیر ها اسیر حسین بین زنجیر اسیر شد خواهر وای از راس های بر نیزه وای از دختران سرگردان تا نگاهش به راس یار افتاد دختر بوتراب ماند حیران دیده اش را به راس خونین دوخت عشق را با نگاه او گره زد بر زبان یک حسین آورد و شعله بر تار و بود سلسله زد در تمام مسیر کوفه و شام این حسین از لبش نیفتاده راس بر نیزه گرچه افتاده عفت زینبش نیفتاده گرچه او در غل اسارت بود عزم بر خفت معاویه کرد انقدر از حسین دم زد تا شام را عاقبت حسینیه کرد ✍ .