eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
428 ویدیو
239 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ) آتش کشید خصم چو بر آشیانه‌اش رفت از ثریٰ به‌ اوج ثریا ، زبانه‌اش ارکان روزگار، فرو ریخت بر زمین چون دستِ کین گرفت به تیر نشانه‌اش آن آشیانه‌ای که حریمش شکسته شد جبریل، بوسه ها زده بر آستانه‌اش آیا نکرد شرم ز رخسار فاطمه (س) وقتی که زد ز کینه عدو تازیانه‌اش؟ درد و دریغ و آه، که از جور روزگار دستِ ستم بُرید ز شاخه جوانه‌اش... سَر خم نکرد نزد ستمگر تمام عمر جز پیشگاه خالق حیّ ِ یگانه‌اش اما ز بار غصه که بر دوش می‌کشید خم گشت سرو ِ قامت و بشکست شانه‌اش جرمش چه بود آنکه امید رسول بود آیا چه بود خصم ستمگر بهانه‌اش؟! تنها گناه اوست که بر رغم ظالمان اِستاد ، در دفاع ِ امام زمانه‌اش ای وای از دمی که ز ضرب غلافِ کین شد سِقط ، آن عزیز دل و نازدانه‌اش غم، خانه کرد در دل مولا ، چو در محاق ناگه برفت ماه شبستان خانه‌اش باید که ماه را به دل خاک می‌سپرد اما دریغ ، در دل شب ، مخفیانه‌اش بی‌همنفس چو گشت علی بعد فاطمه او بود و چاه و زمزمه‌ های شبانه‌اش «پروانه» خوش سرود درین مصرعی که گفت: «جز مرغ حق نبود کسی هم‌ترانه‌اش» گر قرن‌ها گذشت از آن روزگار سخت کِی می‌رود ز خاطرِ هستی، فسانه‌اش؟ تا روز رستخیز، به‌جان شعله می‌کشد سوز دل ِ علی و ، غمِ بی‌کرانه‌اش خواهی اگر که درک کنی داغ مرتضی بر لاله کن نظر، که ببینی نشانه‌اش... (ساقی)! شکست اگرچه صراحی به سنگ غم ما مست کوثریم و مِیِ جاودانه‌اش . سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
20231218_075730-AudioConverter.mp3
1.33M
▪️نوحه ایام فاطمیه فاطمه ای، مِهر و ماه آسمان علی ای که زده، داغ تو شعله به جان علی یا زهرا قسمتم غم شده است یا زهرا قامتم خم شده است یا زهرا طاقتم کم شده است یـــا زهـــــرا فـاطمه یا فـاطمه ۳ در نظرم ، زندگی بدون تو بی صفاست گریه ی من ، بر تو پیوسته ولی بی صداست یا زهرا رفتی از برم چه زود یا زهرا جرم تو مگر چه بود ؟ اینگونه صورتت شده کبود یـــا زهـــــرا فـاطمه یا فـاطمه ۳ چه میشود ، رو سوی خانه کنی فاطمه که گیسوی ، کودکان شانه کنی فاطمه با اشک زیـنبینت چه کنم؟ با آه نــور عـیـنـت چـه کنم ؟ زهرا جان با حسینت چه کنم ؟ یـــا زهـــــرا فـاطمه یا فـاطمه ۳ ✍امیر رضا فرجوند https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
20231218_075504-AudioConverter.mp3
1.12M
▪️نوحه ایام فاطمیه ای پر شکسته از آشیانه تنها و مخفی رفتی شبانه ای مادر بشکسته پهلو دیگر نمی‌گیری ز ما رو یا فاطمه یا فاطمه جان... مادر فدای اشک شب تو بگرفته جایت را زینب تو ارثیه ات شد ای شهیده یک چادر و قدّ خمیده یا فاطمه یا فاطمه جان... مادر بیا و ترک سفر کن رحمی به ما و این چشم تر کن بی تو غم ما بی حساب است بابا سلامش بی جواب است یا فاطمه یا فاطمه جان... داغت ز سینه برده شکیبم هر شب به ذکر اَمَّن یُجیبَم ای لاله ی پژمرده مادر ای یاس سیلی خورده مادر یا فاطمه یا فاطمه جان... دیشب چه گفتی در ربّنایت پروردگارت داده شفایت آسوده گشتی از زمانه از درد و زخم تازیانه یا فاطمه یا فاطمه جان... ✍امیررضا فرجوند https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
20231218_184646-AudioConverter.mp3
827.2K
▪️نوحه سنتی مرحوم کافی ما در دو جهان، فاطمه جان دل به تو بستیم محبان تو هستیم نظر کن ز عنایت به فردای قیامت... در معرکه ی عشق تو ما مرد جنونیم همه فاطمیونیم به دنبال شهادت فداییِ ولایت ما در دو جهان، فاطمه جان... مائیم فدای حرمِ زینب کبری به فرمانِ تو زهرا همه بنده ی عشقیم نگهبان دمشقیم ما در دو جهان، فاطمه جان... دست همه بر چادر تو در صف محشر به قربان تو مادر اگر توبه شکستیم به امید تو هستیم ما در دو جهان، فاطمه جان... ای روح علی، جان نبی اُمّ ابیها تویی حضرت زهرا فدای تو پیمبر به قربان تو حیدر ما در دو جهان، فاطمه جان... https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زهرا مگیر از حرمم آفتاب را بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را شرمنده ام که پای غریبیِ مرتضی کردی تحمل این همه رنج و عذاب را در روزهای صبر علی، با خطابه ات دادی جواب دشمن حاضر جواب را دیدی فراریان اُحد با چه کینه ای بستند دور گردن و دستم طناب را لعنت بر آن که با لگدی فتح باب کرد با که بگویم آخرِ این فتح باب را در خانه ام زدند زنم را مقابلم زهرا حلال کن، منِ خانه خراب را سوزاند آن که غنچه ی نشکفته ی مرا خواهد چشید آتش یوم الحساب را زینب کنار بسترت از حال رفته است از بس که خوانده سوره ی اُم الکتاب را فهمیدم از نفس زدنت، درد پهلویت... از پلک تار و بی رمقت برده خواب را ریحانه ی مجلله و سرو قامتم بیچاره کرده قد خمت، بوتراب را حالا دگر سفارش تابوت می دهی؟! بغضم شکسته، فاطمه کم کن شتاب را هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد بگذار بازهم به برش ظرف آب را https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زهراست آن که عرش خدا بوده محفلش تعظیم کرده اند ائمه مقابلش روح الامین در اوج تعالی و قرب خود شد مفتخر به خادمیِ بین منزلش جز او کدام زن، شب عقدش عطا نمود پیراهن عروسی خود را به سائلش او را خدا به مصحف خود مدح کرده است این شعرهای ما که ندارند قابلش بوسه به دست اُم ابیها زدن شده بالاترین مقام نبی در فضائلش مشمول رحمت است کنار پل صراط هر کس دعای حضرت زهراست شاملش وقت هجوم، حرمت او حفظ شد؟ نشد تا روز حشر لعنت شیعه به قاتلش افتاد درب سوخته روی گل علی تا که شود به لحظه ی پیکار، حائلش جا خورد فضه تا که به زهرا نظاره کرد تغییر کرده بود ز بس که شمایلش باری شبیه شیشه، زمان شکستنش تحمیل می کند چه غمی را به حاملش https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🏴 دیگر مدینه یاسِ پیغمبر ندارد حیدر شده تنهاترین، یاور ندارد دارد حسن دق می کند، با یاد کوچه قرآن ناطق، سوره ی کوثر ندارد 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
یا فاطمه خسته جانی ره نمیدانی بگو یا فاطمه بیکسی  سر در گریبانی  بگو یا فاطمه مادر  عالم  دعایت می کند آرام  باش آبرو   داری   و   گریانی بگو  یا فاطمه نام مولا  را  ببر زهرا  عنایت   می کند ره   نمیدانی  پریشانی   بگو  یا فاطمه دردبی درمان اگر داری شِفایت  میدهد مات و مبهوتی و حیرانی بگو یا فاطمه روزگارت گرشده زندان برایت  صبر کن حل شودمشکل به آسانی بگو یا فاطمه (بیقراری)ناتوانی مانده ای درکارخویش خسته جانی  ره نمیدانی بگو  یا فاطمه بیقرار اصفهانی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امام زمان عجل‌الله مستجاب ربنا هستیم با زهرا فقط ما هم از اهل کِساء هستیم با زهرا فقط زائر آن قبر خلوت  کاش می‌دیدم نهان یک شب آنجا با شما هستیم با زهرا فقط جان ما، بر وصله‌های چادر مادر قسم ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا  فقط نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط خانه‌ی ما هیات است و بیت ما دارالعزاست ساکن دارالشفاء هستیم با زهرا فقط اهل عالم  غرق غلفت، گرم سرگرمی  ولی ما در این دنیا کجا هستیم با زهرا فقط قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط با دو تیغ غیرت و همت به خیبر می‌زنیم ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط زائر هر پنج تن هستیم و زوار خدا موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط سهم فرزندان بد را هم کناری می‌نهد با خیال جمع ما هستیم با زهرا فقط مادر است مادر است و مادر است مادر است حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم شب شهادت خانه‌ را بر سرم از داغِ خود آوار مکن جارو از فضه مگیر آب شدی کار مکن تب مکن  لرزه مکن  خوب شو و  خواب برو لب مگز  حرف بزن  دردِ خود انکار مکن نان نپز  خاک مگیر  آرد مکن  راه مرو بسترت جمع مکن  کار به اصرار مکن به خود از درد مپیچ  آب مشو  چهره نگیر بغلی باز کن و  حالِ حسن زار مکن   نفسی آب بنوش  آه مکش  سرفه مکن زخمِ خود تازه مکن  مقنعه خونبار مکن نفسم حبس نمان  آینه‌ام خورد مشو قسمتم خنده‌ی  نا‌مردمِ بی‌عار مکن حرفِ تابوت نزن  باز وصیت ننویس یاد محسن نکن و بر جگرم خار مکن گفتمت فاصله‌گیر  آتش و بغض و لگد است حرفی از من نزن و  تکیه به دیوار مکن گفتم ای در مشکن  شعله نزن  سینه مسوز زخم،  مسمار مزن  آه که مسمار مکن بقچه را باز مکن  باز کفن را مشمار صحبت از غسلِ تن و نیمه‌شبِ تار مکن دست لرزان و نخ و سوزن و چشمِ تارت آه ای یار مکن  یار مکن  یار مکن پیراهن را بسپار و غم گودال نخور زینبت را نشکن  صحبت دیدار مکن زینبت زار زند دشنه‌نزن تیغ مَبُر پیراهن را مکش و زخم تلنبار مکن جرعه‌ای آب، لبش خشک تنش پامال است نیزه‌ها را مشکن  این‌همه نیزار مکن شمر برگرد، گلو را سه نفر بوسیدند خنجرت بی‌اثر است اینهمه اصرار مکن حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9