eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
429 ویدیو
239 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
صدا ۰۰۲-۱۵۰.m4a
1.5M
علیه السلام 😭اجرای سبک: ‍ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ یه پیرمرد روی زمین افتاده پای برهنه بردنش تو جاده هجوم آوردن یه شبی تو خونه ش کشیدن از زیر پاهاش سجاده شب اسارت و غریبی آقامه یه بچه ای داد می زنه نزن بابامه بستن پیش چشم همسرش دستاشو نذاشتن حتی بذاره عبا عمامه فداک امی و ابی یا امام صادق غریب و تنها تو مدینه مونده با یه بغل بغض تو سینه مونده حالا میفهمم چقَدَر نامردا تو دلشون از علی کینه مونده چقد غریبونه به پشت در افتادن علی می بینه مادر و پسر افتادن دستای پهلوون خیبرو که بستن چهل نفر به جون یک نفر افتادن فداک امی و ابی مادرم یا زهرا تو سینه بذر کینه کاشتن اما حیا رو زیر پا گذاشتن اما حرمتتو شکستن آقای من کاری به دخترت نداشتن اما تو کربلا کف میزدند و پا کوبیدن به گریه ها و ضجه ی رباب خندیدن به خیمه حمله بردن و برا سوغاتی گوشواره از گوشای دخترا دزدیدن فداک امی و ابی یا ایاعبدالله مظاهر کثیری نژاد https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. سینه زن ها.mp3
5.57M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقوَم سینه زنها ، از این غم بگریید امشبی چون ، محرم بگریید بهر صادق ، دمادم بگریید میدهد فاطمه ، اجر این نوکری کُشته شد بانیِ مذهب جعفری ... ( آه و وایلتا ، آه و وایلتا ... ) تکرار دسته بسته ، پیاده دلِ شب پای خسته ، بدنبال مَرکب دل شکسته ، به لب ذکر یارب بی عمامه شده ، راهیِ کوچه ها تازه شد در دلش ، غربت مرتضی ( آه و وایلتا ، آه و وایلتا ... ) تکرار آتشی در ، دلِ او به پا شد ناله ای زد ، جهان کربلا شد خانه ی او ، چنان خیمه ها شد خون شد از داغ ا و قلب خونِ خدا شد بقیع دلم در غمش کربلا .. ( آه و وایلتا ، آه و وایلتا ... ) تکرار https://eitaa.com/Maddahankhomein
salam-m-b-madine-navadiha.ir.mp3
3.03M
شهرپیمبر سلام من به مدینه، به آستان رفیعش به مسجد نبوی ، به لاله های بقیعش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا 🌸یا زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو ، کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت 🖤😢🖤😢🖤 مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر خدا بر تو نظر دارد ، که هستی شهر پیغمبر مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پرپر مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر بود کعبه گرفتارت که هستی تربت زهرا چرا با ما نمی گویی حدیث غربت زهرا مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر چرا خاموش و دلگیری مدینه شور و شینت کو امام مجتبایت کو،حسینت کو حسینت کو! مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر به بالای سر محبوبه ی حق آه و واویلا نشسته ساقی کوثر، شکسته آه و واویلا مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر https://eitaa.com/Maddahankhomein
AUD-20220526-WA0043.mp3
3.5M
امام صادق علیه السلام مَنِ بی‌مایه که باشم که خریدارِ تو باشم حیف باشد که تو یارِ من و من یار تو باشم تو مگر سایه ی لطفیِ به سَرِ وقتِ من آری که من آن مایه ندارم که به مِقدارِ تو باشم *تو به من لیافت دادی، چقدر دلم برا روضه ها تنگ شده، چقدر دلم برا رفیقای روضه تنگ شده، چقدر برا دستِ جمعی حسین حسین گفتن دلم تنگ شده، امشب شبِ شهادتِ آقا امام صادقِ، بگو: یابن الحسن، سرت سلامت، اما یه کاری کن مُحرم راحت بتونیم نوکری کنیم…همه ی مانگرانیِ محرم رو داریم…* خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم که تو هرگز گُلِ من باشی و من خارِ تو باشم هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی مگر آن وقت که شادی خور و غمخوارِ تو باشم گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویَت مگر آن وقت که در سایه ی زِنهارِ تو باشم گر خداوندِ تعالی به گناهیت بگیرد گو بیامرز که من حاملِ اوزارِ تو باشم مردمان عاشقِ گفتارِ مَنِ ای قبله ی خوبان چون نباشند که من عاشقِ دیدارِ تو باشم *حاظرم همه ی زندگیم رو بدم فقط یه بار ببینمت…* من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم مگرم هم که تو ببخشی که سزاوارِ تو باشم گر چه دانم که به وصلت نرسم باز نگردم تا در این راه بمیرم که طلبکارِ تو باشم نه در این عالمِ دنیا که در آن عالمِ عُقبی همچنان بر سر آنم که وفادارِ تو باشم سیدمجیدبنی فاطمه 🌾▪️▪️▪️🌾 https://eitaa.com/Maddahankhomein
2. یک جهان.mp3
6.66M
🏴🏴🏴🏴🏴 یک جهان گل در درون پیرهن دارد بقیع درد دلها از برای مرد و زن دارد بقیع نام گلهایش اگر خواهی بگویم یک به یک سوسن و نسرین و یاس و یاسمن دارد بقیع : سالها بگذشته از این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع راز مخفی بودن قبر ترا با ما نگفت تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع ؟ شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته اند زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع واغربتا ، واغربتا ... وای غریب ، وای غریب ... در کنار علقمه سروی ز پا افتاده است یا گُلی از گلشنِ آل عبا افتاده است ای علمدار سپاه منو ای میر حرم دیده بر هم منه ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده ... (مظلوم وا اماما ، غریب یا اماما ) قرآن ناطق کُشته شد امام صادق کشته شد ... دل دیونه باز دوباره هوای کربلا کرد دوباره تو صحن و حریمش مادرشو صدا کرد وای حسین .. یا زینب ... https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بمناسبت روز معلم ☀️☀️☀️☀️☀️ این سخن شد یادگار از پیر ما، روح خدا تربیت باید مقدم گردد از تعلیم ها ای معلم پرورش ده نور ایمان در کلاس تا که از ظلمت وجود عالمی گردد رها ازدوست عزیز و خادمیار رضوی: استاد محمداسماعیل فضل الهی @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد روضه‌ات شعله به دامانِ ثریا میزد مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد آن طرف گریه‌ی طفلان من و در این سو خنده بر بی كَسی‌ام دشمنِ زهرا میزد نیمه‌جانی كه در آتش پیِ طفلانش بود شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد داغ آن زخم که نامرد به لب‌ها میزد یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد همه‌ی قدرت خود جمع نمود اما دید خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد تَرکه‌اش گاه به رُخ گاه به دندان می‌خورد در عوض عمه‌ی ما بود که خود را میزد استادحسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم کاش خاموش کُنَد اشک ، مُصلایش را کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را به زمین خورده و خاکی است رَدایش رویش کاش میشُد بِتِکانَند سَر و پایَش را ک به زمین خورد ، زمین خورد ، زمین خورد مُدام ولی از دست ندادند تماشایش را درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را او خودش خواسته تا روضه‌ی مادر گیرد جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد میزند تا شکند بازویِ زهرایش را دست بگذاشت به زانو نفَسش تند شده عمه‌ی کوچک خود دید و نَفَس‌هایش را خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب کاش میشُد که نبیند لبِ بابایش را استادحسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادق‌ها به نام آنکه می‌رویاند از جانها شقایق‌ها به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشق‌ها که می‌گردند از نورش مخالف‌ها موافق‌ها به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین دیگر ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین دیگر ندیده دل صراط‌َالمُستقیمی اینچنین دیگر حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین دیگر سفارش‌های او شرحِ کلامی از کمالِ اوست سفارش‌های او راهِ رسول‌الله و آلِ اوست سفارش می‌کند بارِ فقیران را زمین مگذار سفارش می‌کند در راهِ محرومان قدم بگذار سفارش می‌کند دل را به تدبیر خدا بسپار سفارش می‌کند هرگز نمازت را سبک مشمار سفارش کرد  ما را تا ادا سازیم دِینش را به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را زیارت نامه‌های ما زیارت نامه‌های اوست عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست تمام گریه‌های ما کمی از های‌هایِ اوست شلوغیِ حرم‌ها از حدیثِ کربلای اوست خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ  ماست ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست به روضه می‌کشد آقا همیشه منبر خود را به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را میانِ گریه می‌بیند همانجا مادر خود را ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت خدایا خانه‌یِ او در هجوم بی حیاها سوخت چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست به فکر مو سپیدی‌اش به فکر سن و سالش نیست به یاد کودکانِ بی کَسَش  فکر عیالش نیست چرا این شعله‌های در به فکر دست و بالش نیست کسی او را نمی‌گوید عصای خویش را بردار بیا از بِینِ شعله بچه‌های خویش را بردار زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد زمین اُفتاد و با نیزه  کسی اما نَزَد او را زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را میان مجلس منصور سرپا چند ساعت بود جسارت شد به پیری که نگاهش غرق محنت بود به یاد عمه جانش که اسیر یک جماعت بود جسارت بود و غارت بود و غارت با جسارت بود رُباب است و غم  زینب که دادِ او حرم را بُرد ببین دیر آمدم دیدم که نیزه کودکم را بُرد حسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein