صدا ۰۰۲-۱۵۰.m4a
1.5M
#نوحه_شهادت_امام_صادق علیه السلام
😭اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ
یه پیرمرد روی زمین افتاده
پای برهنه بردنش تو جاده
هجوم آوردن یه شبی تو خونه ش
کشیدن از زیر پاهاش سجاده
شب اسارت و غریبی آقامه
یه بچه ای داد می زنه نزن بابامه
بستن پیش چشم همسرش دستاشو
نذاشتن حتی بذاره عبا عمامه
فداک امی و ابی یا امام صادق
غریب و تنها تو مدینه مونده
با یه بغل بغض تو سینه مونده
حالا میفهمم چقَدَر نامردا
تو دلشون از علی کینه مونده
چقد غریبونه به پشت در افتادن
علی می بینه مادر و پسر افتادن
دستای پهلوون خیبرو که بستن
چهل نفر به جون یک نفر افتادن
فداک امی و ابی مادرم یا زهرا
تو سینه بذر کینه کاشتن اما
حیا رو زیر پا گذاشتن اما
حرمتتو شکستن آقای من
کاری به دخترت نداشتن اما
تو کربلا کف میزدند و پا کوبیدن
به گریه ها و ضجه ی رباب خندیدن
به خیمه حمله بردن و برا سوغاتی
گوشواره از گوشای دخترا دزدیدن
فداک امی و ابی یا ایاعبدالله
مظاهر کثیری نژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. سینه زن ها.mp3
5.57M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ
اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقوَم
#نوحه_زمینه
#امام_صادق_علیه_السلام
سینه زنها ،
از این غم بگریید
امشبی چون ،
محرم بگریید
بهر صادق ، دمادم بگریید
#ملودی_دوم
میدهد فاطمه ،
اجر این نوکری
کُشته شد بانیِ
مذهب جعفری ...
( آه و وایلتا ،
آه و وایلتا ... ) تکرار
#بند_دوم
دسته بسته ،
پیاده دلِ شب
پای خسته ،
بدنبال مَرکب
دل شکسته ،
به لب ذکر یارب
#ملودی_دوم
بی عمامه شده ،
راهیِ کوچه ها
تازه شد در دلش ،
غربت مرتضی
( آه و وایلتا ،
آه و وایلتا ... ) تکرار
#بند_سوم
آتشی در ،
دلِ او به پا شد
ناله ای زد ،
جهان کربلا شد
خانه ی او ،
چنان خیمه ها شد
#ملودی_دوم
خون شد از داغ ا و
قلب خونِ خدا
شد بقیع دلم
در غمش کربلا ..
( آه و وایلتا ،
آه و وایلتا ... ) تکرار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
salam-m-b-madine-navadiha.ir.mp3
3.03M
شهرپیمبر
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی ، به لاله های بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا
گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها
نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
🌸یا زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا
سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی
ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی
سلام من به بازو ، کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت
🖤😢🖤😢🖤
مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن
درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر
خدا بر تو نظر دارد ، که هستی شهر پیغمبر
مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پرپر
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
بود کعبه گرفتارت که هستی تربت زهرا
چرا با ما نمی گویی حدیث غربت زهرا
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
چرا خاموش و دلگیری مدینه شور و شینت کو
امام مجتبایت کو،حسینت کو حسینت کو!
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
به بالای سر محبوبه ی حق آه و واویلا
نشسته ساقی کوثر، شکسته آه و واویلا
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
AUD-20220526-WA0043.mp3
3.5M
#شهادت امام صادق علیه السلام
مَنِ بیمایه که باشم که خریدارِ تو باشم
حیف باشد که تو یارِ من و من یار تو باشم
تو مگر سایه ی لطفیِ به سَرِ وقتِ من آری
که من آن مایه ندارم که به مِقدارِ تو باشم
*تو به من لیافت دادی، چقدر دلم برا روضه ها تنگ شده، چقدر دلم برا رفیقای روضه تنگ شده، چقدر برا دستِ جمعی حسین حسین گفتن دلم تنگ شده، امشب شبِ شهادتِ آقا امام صادقِ، بگو: یابن الحسن، سرت سلامت، اما یه کاری کن مُحرم راحت بتونیم نوکری کنیم…همه ی مانگرانیِ محرم رو داریم…*
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گُلِ من باشی و من خارِ تو باشم
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوارِ تو باشم
گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویَت
مگر آن وقت که در سایه ی زِنهارِ تو باشم
گر خداوندِ تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حاملِ اوزارِ تو باشم
مردمان عاشقِ گفتارِ مَنِ ای قبله ی خوبان
چون نباشند که من عاشقِ دیدارِ تو باشم
*حاظرم همه ی زندگیم رو بدم فقط یه بار ببینمت…*
من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم که تو ببخشی که سزاوارِ تو باشم
گر چه دانم که به وصلت نرسم باز نگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکارِ تو باشم
نه در این عالمِ دنیا که در آن عالمِ عُقبی
همچنان بر سر آنم که وفادارِ تو باشم
#حاج سیدمجیدبنی فاطمه
🌾▪️▪️▪️🌾
https://eitaa.com/Maddahankhomein
2. یک جهان.mp3
6.66M
🏴🏴🏴🏴🏴 #نوحه
#واحد_امام_صادق_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
یک جهان گل
در درون پیرهن دارد بقیع
درد دلها از برای
مرد و زن دارد بقیع
نام گلهایش اگر
خواهی بگویم یک به یک
سوسن و نسرین و یاس و
یاسمن دارد بقیع
#شاعر_ژولیده_نیشابوری
#شعر_دوم :
سالها بگذشته از این ماجرا
اما هنوز
داغ هجده ساله زهرای جوان
دارد بقیع
راز مخفی بودن قبر ترا
با ما نگفت
تا به کی مُهر خموشی
بر دهان دارد بقیع ؟
شب که تاریک است و در
بر روی مردم بسته اند
زائری چون مهدیِ
صاحب زمان دارد بقیع
#محمدجواد_غفورزاده
واغربتا ، واغربتا ...
وای غریب ، وای غریب ...
#ذکر_پایانی
در کنار علقمه
سروی ز پا افتاده است
یا گُلی از گلشنِ
آل عبا افتاده است
ای علمدار سپاه منو
ای میر حرم
دیده بر هم منه ای
سروِ به خون غلطیده
تا نگویند حسین
داغ برادر دیده ...
(مظلوم وا اماما ،
غریب یا اماما )
قرآن ناطق کُشته شد
امام صادق کشته شد ...
#شعر_سوم
دل دیونه باز دوباره
هوای کربلا کرد
دوباره تو صحن و حریمش
مادرشو صدا کرد
وای حسین ..
یا زینب ...
https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بمناسبت روز معلم
☀️☀️☀️☀️☀️
این سخن شد یادگار از پیر ما، روح خدا
تربیت باید مقدم گردد از تعلیم ها
ای معلم پرورش ده نور ایمان در کلاس
تا که از ظلمت وجود عالمی گردد رها
ازدوست عزیز و خادمیار رضوی:
استاد محمداسماعیل فضل الهی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفرصادق_علیهالسلام
منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد
روضهات شعله به دامانِ ثریا میزد
مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد
آن طرف گریهی طفلان من و در این سو
خنده بر بی كَسیام دشمنِ زهرا میزد
نیمهجانی كه در آتش پیِ طفلانش بود
شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد
آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد
داغ آن زخم که نامرد به لبها میزد
یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود
تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد
همهی قدرت خود جمع نمود اما دید
خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد
تَرکهاش گاه به رُخ گاه به دندان میخورد
در عوض عمهی ما بود که خود را میزد
استادحسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفرصادق_علیهالسلام
کاش خاموش کُنَد اشک ، مُصلایش را
کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را
به زمین خورده و خاکی است رَدایش رویش
کاش میشُد بِتِکانَند سَر و پایَش را
ک
به زمین خورد ، زمین خورد ، زمین خورد مُدام
ولی از دست ندادند تماشایش را
درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش
بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را
او خودش خواسته تا روضهی مادر گیرد
جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را
او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار
زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد
میزند تا شکند بازویِ زهرایش را
دست بگذاشت به زانو نفَسش تند شده
عمهی کوچک خود دید و نَفَسهایش را
خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب
کاش میشُد که نبیند لبِ بابایش را
استادحسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_جعفرصادق_علیهالسلام
به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادقها
به نام آنکه میرویاند از جانها شقایقها
به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشقها
که میگردند از نورش مخالفها موافقها
به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن
چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن
ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین دیگر
ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین دیگر
ندیده دل صراطَالمُستقیمی اینچنین دیگر
حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین دیگر
سفارشهای او شرحِ کلامی از کمالِ اوست
سفارشهای او راهِ رسولالله و آلِ اوست
سفارش میکند بارِ فقیران را زمین مگذار
سفارش میکند در راهِ محرومان قدم بگذار
سفارش میکند دل را به تدبیر خدا بسپار
سفارش میکند هرگز نمازت را سبک مشمار
سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دِینش را
به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را
زیارت نامههای ما زیارت نامههای اوست
عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست
تمام گریههای ما کمی از هایهایِ اوست
شلوغیِ حرمها از حدیثِ کربلای اوست
خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ ماست
ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست
به روضه میکشد آقا همیشه منبر خود را
به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را
میانِ گریه میبیند همانجا مادر خود را
ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را
چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت
خدایا خانهیِ او در هجوم بی حیاها سوخت
چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست
به فکر مو سپیدیاش به فکر سن و سالش نیست
به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست
چرا این شعلههای در به فکر دست و بالش نیست
کسی او را نمیگوید عصای خویش را بردار
بیا از بِینِ شعله بچههای خویش را بردار
زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد
محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد
زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد
مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد
زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را
زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را
میان مجلس منصور سرپا چند ساعت بود
جسارت شد به پیری که نگاهش غرق محنت بود
به یاد عمه جانش که اسیر یک جماعت بود
جسارت بود و غارت بود و غارت با جسارت بود
رُباب است و غم زینب که دادِ او حرم را بُرد
ببین دیر آمدم دیدم که نیزه کودکم را بُرد
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein