eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
687 ویدیو
359 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ آقا بیـــا ! تا باغ دلهـــا جان بگیرد چشم انتظاری هایمان پایان بگیرد در نابســامانی گرفتـار است دنیــا برگرد تا عالم ، سر و ســـامان بگیرد هر کس که در دل ، درد هجران تو دارد می خواهد از دستان تو درمان بگیرد اشعار ما تفسیری از درد است برگرد تا هر غزل ، عطر خوش عرفان بگیرد دست خزان برده طــراوت از بهاران برگرد تا رنگـی دگر ، بُســتان بگیرد ای کاش بر این خشکسالی های دلها از ابر لطــف و رحمتــت باران بگیرد ای نوح کشتیبان امت ، با حضورت نگذار دنیـــا را غـــمِ تـوفـــان بگیرد بیرون بیا از پشت ابر غیبت خویش تا یک جهان ، مِهر از رخِ جانان بگیرد کی می شود وقت ظهورت یابن زهرا جشنـــی برایت ملـــت ایــران بگیرد در شـام میلادت بتــاب ای ماه تا ماه نور از رُخَت در نیمـهٔ شعبـــان بگیرد هر عصر جمعه بی قراریم از فراقت دلهایمان تا کی از این هجران بگیرد؟ دنیا پر از دجال های پر فریب است اما ظهــورت راه بر شیطان بگیرد آقا عنــایت کن که این خاک درِ تو از "کیمــیا"ی رحمت تو جان بگیرد گردد گـــدای خــانه زاد لطــفت آقا ! هرکس که ازاین سفره قدری نان بگیرد ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹به امید ظهور تو مولاجان🔹 هوا بهاری شوقت، هوا بهاری توست خروش چلچله لبریز بی‌قراری توست چه ساقه‌ها که سلوکش به صبح صادق توست چه باغ‌ها که شکوهش به آبیاری توست تویی که در همه ذرّات جلوه‌گر شده‌ای هنوز آینه، مبهوت بی‌شماری توست بگو کدام غزل شرح ماجرای تو گفت؟! بگو کدام چکامه به استواری توست؟! بیا بیا که در این کوچه‌باغ دلتنگی دلِ شکستۀ هر عاشقی، قناری توست بیا که چشم به راه تو بعثت است و غدیر حَرا هر آینه در انتظار یاری توست مرا امید ظهور تو زنده می‌دارد و آن‌که شوکت باران به هم‌جواری توست بهار، هم‌نفس باغ‌های خرّم توست بهار، همسفر چشمه‌های جاری توست 📝 @Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━••⊰❃❀❃⊱••═━─ نیمه شب تا آسمانت با غزل،پل میزنم روی بال واژه هــا رنگ تخیــل میزنم تا ستــاره اوج می گیرم به همراه غزل دامن مهتــاب را دست توســل میزنم نقش یک خورشید پنهان می کشم در دفترم ماه را در انتظارت تا سـحر زُل میزنم دست بر دامان حافظ می شوم بی اختیار نیّتم را فاش میخواهم، تفأل میزنم میدهد حافظ نوید فتح و خورشید و ظفر بر درِ دل تا سحر مُهر تحمل میزنم کوچه باغ آرزو را آب و جارو می کنم خانهٔ دل را به یُمن مقدمت گل میزنم نام زیبــای تو را در آینـه حک می کنم دُورِ آن را خوشه خوشه یاس و سنیل میزنم ذکر "اللهم عجِّل" میزنم در هر قنـوت در دعایم تا مسیر سـبز تو پل میزنم نذر دیدار تو در صبــح ظهـورت می کنم هر قدم را که در این عصر تحول میزنم خاک بودن بر قدمهای تو عین "کیمیا"ست جان خود را با چنین خاکی تبادل میزنم ─━••⊰❃❀❃⊱••═━─ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم غزل امام زمان عج،روضهٔ گودال مِن حالِ تو بودم که دروغ است نبودم دنـبالِ تو بودم که دروغ است نبودم از هـجرِ تو باران شدم اما نگرانِ... اَحوالِ تو بودم که دروغ است نبودم سرباز نَه وَالله که سربارِ تو بودم از آلِ تو بودم که دروغ است نبودم گفتم که منم شیعه ولی پیروِ تو دَر... اعمالِ تو بودم که دروغ است نبودم یک بار نَشد بُگذرم از خود به هوایت مِن٘ حالِ تو بودم که دروغ است نبودم گفتم که ثواب است به یادِ تب وُ تابِ... گودالِ تو بودم که دروغ است نبودم گفتم دَهَن وُ نیزه...زمین خوردی و آنی دنبالِ تو بودم که دروغ است نبودم https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ چه می شود که همین جمعــه یار برگردد بــه قلبـــهای پــریشــــان ، قـــرار برگردد چه می شود که ببینیم بعدِ این همه سال عــزیزِ این همـه چشــــم انتــــظار برگردد همان که گنج نهان است پشت پردهٔ غیب غروب جمعـــه شـــود آشــــکار ، برگردد بیاید آن که علمدار نهضتی سرخ است به حق غـــزهٔ خونیـــنْ مــــزار برگردد برای اینکه فرو پاشد از هم این بت ها تبــر به شـــانه و با ذوالفـقـــار برگردد خدا کند که بزودی امیر لشکـــر عشق امیدِ سیصــــد و اندی ســــوار برگردد برای آمـــدن او بهـــانه ها کــم نیست خزان بس است خدایا ! بهــار برگردد قسم دهیم خدا را به اشک چشم یتیم به احتـــــــرام یتــــیمانِ زار برگردد رسیده بر لبمان جان و منتــظر هستیم به جان خسته دلان ، غمگــسار برگردد غروب جمعه رسید و طلوع در راه است ســحر شـــــود شب تار و نگـــار برگردد قسـم به آیهٔ "أَمَّن یُجیــب" مضـــطرّیم خدا کنـــد پس از این اضــطرار برگردد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانــی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) *سلیمانی: حضرت سلیمان نبی علیه‌السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت امام‌ زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و سیاه پوشان ماه محرّم آهی کشید و بر تنِ خود کرد پیرُهن فصلِ عزا رسیده حَزینند پنج تن پیراهنی که بر تنِ او بود روضه خواند وای از تنی که مانده بِلاٰ غسل وُ بی‌کفن از کهنهِ جامه هم نگذشتند اهلِ جاه این روضه سخت‌تر شده از دست‌وپا زدن خون جایِ اشک می‌چکد از چشم‌هایِ ماه اِی وای گرگ‌ها طرفِ خیمه آمدن‌(د) کارِ مَلیکه‌ها به کجاها کشید آه همراهشان سنان و شبث شمرِ بددَهن باید میانِ روضه‌یِ ناموس دق کنیم دلواپسِ حجاب شده خواهرِ حسن یاصاحب‌الزّمان چه کشید عمّه‌جانتان ؟! وقتی سه‌ساله گفت نزن چوب را نزن https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ آقا بیـــا ! تا باغ دلهـــا جان بگیرد چشم انتظاری هایمان پایان بگیرد در نابســامانی گرفتـار است دنیــا برگرد تا عالم ، سر و ســـامان بگیرد هر کس که در دل ، درد هجران تو دارد می خواهد از دستان تو درمان بگیرد اشعار ما تفسیری از درد است برگرد تا هر غزل ، عطر خوش عرفان بگیرد دست خزان برده طــراوت از بهاران برگرد تا رنگـی دگر ، بُســتان بگیرد ای کاش بر این خشکسالی های دلها از ابر لطــف و رحمتــت باران بگیرد ای نوح کشتیبان امت ، با حضورت نگذار دنیـــا را غـــمِ تـوفـــان بگیرد بیرون بیا از پشت ابر غیبت خویش تا یک جهان ، مِهر از رخِ جانان بگیرد کی می شود وقت ظهورت یابن زهرا جشنـــی برایت ملـــت ایــران بگیرد در شـام میلادت بتــاب ای ماه تا ماه نور از رُخَت در نیمـهٔ شعبـــان بگیرد هر عصر جمعه بی قراریم از فراقت دلهایمان تا کی از این هجران بگیرد؟ دنیا پر از دجال های پر فریب است اما ظهــورت راه بر شیطان بگیرد آقا عنــایت کن که این خاک درِ تو از "کیمــیا"ی رحمت تو جان بگیرد گردد گـــدای خــانه زاد لطــفت آقا ! هرکس که ازاین سفره قدری نان بگیرد ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانــی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✏📗رقیه سعیدی(کیمیا) *سلیمانی: حضرت سلیمان نبی علیه السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :می گذرد کاروان..... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بندهای فارسی:⬇️⬇️⬇️ ای مَه پنــهان من یوسف کنعان من در شب تارم بتاب مهــر فروزان من بنگـــر حـال زارم العجل اشک غم می بارم العجل کی می رسـد انتـــظار ما به پایان گردد سحر با ظهورت شام هجران ❁❁❁❁❁❁❁❁ منــجی عــالم بیا منتـــــقم کـــربلا با عَلَــم حیـــدری خیمهٔ حق کن بپا عطر ظهور داره حس میشه این دنیـا پـر از نرگس میشه ای آخرین منجیِ انسان یا مهدی ای احیــاگر دین و قرآن یامهدی ❁❁❁❁❁❁❁❁ ای پســـر فاطـــمه در دل این همـــهمه نام تــو را می کنـند پیر و جوان ، زمزمه از بیــــداد ظــالــم الامـــان برگرد ای مولای اِنس و جان جــانها بر لب آمد از هجــرانت مولا هر جمعه چشم انتظارت هستند آقا یا مهدی جان (۴) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بندهای ترکی:⬇️⬇️⬇️ دشت لر آواره ســـی دردلرین چــاره ســی گَل کی ساغالسین آقا قلبـــلرین یــاره ســی گلسون دردیمیز درمان اولار آیریلیــــق دُوری پایان اولار عاشقلرون سسلیر سنی هر جمعه لر گؤزلر یولدا گؤزلیرسنی هر جمعه لر ❁❁❁❁❁❁❁❁ یوللارا من هر سحر غملی باخیب آغلارام شعله چکن قلبیمی غم اودونا داغلارام ئولمزدیم گؤرسیدیم گؤل یؤزون بو درده بیـــر چـــاره قیـل اؤزون هجران داغی عاشق سینه سین یاندیردی غفـلتیـــمیز ، گَـلمـگیــــوی یـوبـــاندیردی ❁❁❁❁❁❁❁❁ آل عبـــــا دلبـــــری ای باشیمیز سروری آل اَله شمــشیریوی شاد ائله سن مادری گؤزلیر یولووی زهـرا آنان تِئــز گَـــله انتــقامین آلان سس گلیر کربلا ده یاره حنجر دن زهرا نین انتقامین آل ظــالم لردن یا مهدی جان (۴) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) 🤲 https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ آقا بیـــا ! تا باغ دلهـــا جان بگیرد چشم انتظاری هایمان پایان بگیرد در نابســامانی گرفتـار است دنیــا برگرد تا عالم ، سر و ســـامان بگیرد هر کس که در دل ، درد هجران تو دارد می خواهد از دستان تو درمان بگیرد اشعار ما تفسیری از درد است برگرد تا هر غزل ، عطر خوش عرفان بگیرد دست خزان برده طــراوت از بهاران برگرد تا رنگـی دگر ، بُســتان بگیرد ای کاش بر این خشکسالی های دلها از ابر لطــف و رحمتــت باران بگیرد ای نوح کشتیبان امت ، با حضورت نگذار دنیـــا را غـــمِ تـوفـــان بگیرد بیرون بیا از پشت ابر غیبت خویش تا یک جهان ، مِهر از رخِ جانان بگیرد کی می شود وقت ظهورت یابن زهرا جشنـــی برایت ملـــت ایــران بگیرد در شـام میلادت بتــاب ای ماه تا ماه نور از رُخَت در نیمـهٔ شعبـــان بگیرد هر عصر جمعه بی قراریم از فراقت دلهایمان تا کی از این هجران بگیرد؟ دنیا پر از دجال های پر فریب است اما ظهــورت راه بر شیطان بگیرد آقا عنــایت کن که این خاک درِ تو از "کیمــیا"ی رحمت تو جان بگیرد گردد گـــدای خــانه زاد لطــفت آقا ! هرکس که ازاین سفره قدری نان بگیرد ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) *سلیمانی: حضرت سلیمان نبی علیه السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein