@nohe_sonati43057_1397619020644_4469526.mp3
زمان:
حجم:
4.52M
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#واحد #تک_ضرب #سه_ضرب
خدایا اصغرم طاقت ندارد
به روی دست من جان میسپارد
نه ابری تا نَمی باران ببارد
نه آبی تا به روی لب گذارد
لب خشکیده اش را میفشارد
دقایق را به سختی می شمارد
نه آبی مانده دیگر در سبوئی
نه از علقم رسد مشک عموئی
نه یاری تا کند امداد یاران
نه سقّایی برای چاره جوئی
به دریا رفته سقایم نیامد
علمبردار تنهایم نیامد
بدیدم مشک آب پاره پاره
امید دشت غم هایم نیامد
خدایا اصغرم طاقت ندارد
به روی دست من جان می سپارد
عطش بُرده توان اصغرم را
بسوزانیده باغ حیدرم را
توانی در تن یاران نمانده
ربوده تاب طفل پرپرم را
اثر دیگر نمی بخشد لالائی
تلظّی می کند از بی نوائی
چه مظلومانه در آغوش مادر
لبان را میکمد با غم فزائی
خدایا اصغرم طاقت ندارد
به روی دست من جان میسپارد
به میدان می برم طفل صغیرم
یل شش ماهة بی آب و شیرم
مگر رحمی کند دشمن به طفلم
کنار طفل بی تابم بمیرم
دلم آتش گرفته در غم او
چو دیدم قطره های نم نم او
به نوک نیزه ای سیراب خون شد
سه شعبه گشته اینک همدم او
خدایا اصغرم طاقت ندارد
به روی دست من جان می سپارد
در این صحرای خونین بی پناهم
فدا کردم صغیر بی گناهم
به قنداقی که از خون گشته رنگین
به چشمان ترم مانده نگاهم
چه مظلومانه در خون غوطه ور شد
شهادت گاهِ او دست پدر شد
بگو ای سروری مانند اکبر
حسین مغموم داغ این پسر شد
خدایا اصغرم طاقت ندارد
به روی دست من جان می سپارد
✍محمد رضا سروری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati57682_1398615125200_553086.mp3
زمان:
حجم:
647.1K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
من شیرخوارم آماده هستم
در راه بابا، جانم به دستم
ترسی ندارم از دشمن دون
آماده هستم حرمله ملعون
بابای خوبم...
بابای خوبم یاری ندارد
سررا بزانو از غم گذارد
پاسخ بگویم هل من معینش
شش ماهه گردم سرباز دینش
بابای خوبم...
خشکیده لبها من تشنه هستم
اما زشرب عشق تو مستم
هل من مبارز، اینگونه گویم
بابا بفرما، این هم گلویم
بابای خوبم...
چقدر سفیدست زیر گلویش
تیر سه شعبه آمد به سویش
دستان بابا شد قتلگاهش
بر روی بابا خندد نگاهش
بابای خوبم...
✍اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati65641_139965123838_426045.mp3
زمان:
حجم:
520.1K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
ای گل زیبا، علی اصغر
گریه مکن تو، عزیز مادر
مادر دیگه برا تو شیر نداره
عزیزم عزیزم
رفته عمو برامون آب بیاره
عزیزم عزیزم
واویلتا واویلتا
واویلا واویلا...
چند روزه خیمه، قحطی آبه
برای اصغر، آب یه سرابه
خورده ترک لبای خشک اصغر
واویلا واویلا
آتش زده به قلب خون مادر
واویلا واویلا
واویلتا واویلتا
واویلا واویلا...
اصغر با بابا، رفته به میدون
تا آب بگیره، براش بابا جون
حسین نشون نده گلوی اصغر
واویلا واویلا
بلند شده حرمله توی لشگر
واویلا واویلا
واویلتا واویلتا
واویلا واویلا...
شش ماهه سرباز، رو دست بابا
سیراب خون و، رفته ز دنیا
تیر سه شعبه حلق ناز اصغر
واویلا واویلا
منتظرش باشه تو خیمه مادر
واویلا واویلا
واویلتا واویلتا
واویلا واویلا...
سر دو راهی، مونده یه بابا
قنداقه رو دست، غریب و تنها
پاشید خون اصغرشو آسمون
واویلا واویلا
به پشت خیمه میره چشم گریون
واویلا واویلا
واویلتا واویلتا
واویلا واویلا...
✍اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati55559_1398512134801_6153197.mp3
زمان:
حجم:
6.21M
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#واحد #تک_ضرب #سه_ضرب
علی تا بر گلویت تیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه تیری بدتر از شمشیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
به دیده بدترین تصویر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه صیادی در این نخجیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد
گل قنداقه تن شمشیر خواهد
کسی با ناجوانمردان بگوید
علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟!
سه شعبه تا بنا گوشت دریده
تمام پیکرت در خون کشیده
چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟!
مگر آبی به حلقومت رسیده ؟!
علی تا بر گلویت تیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
علی تا روی دستم پر گشودی
لالایی با عطش در خون سرودی
بخواب ای کودک حنجر بریده
که آغوش مرا مقتل نمودی
دل سنگی که خونین کرده رویت
نشانده با مهارت در گلویت
خدایا بشکند دست و بسوزد
زبان دشمن تکبیر گویت
علی تا بر گلویت تیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه غوغایی به پا شد تیر خوردی
عطش را دست تیر غم سپردی
گمانم با صدای پره تیر
گلویت را به سوی آب بردی
علی با نوک پیکان سیر شد سیر
جواب العطش ها تیر شد تیر
درون خیمه با گهواره دیدن
رباب از داغ اصغر پیر شد پیر
علی تا بر گلویت تیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
لبانت از عطش مانند ماهی
مثال غنچه اما در سیاهی
علی جان روز محشر این جنایت
دهم در محضر ایزد گواهی
به دنیا شد نصیبت تیر نوشی
که آب از تیر با تکبیر نوشی
علی نوباوگان را سروری تو
به جنت از ملائک شیر نوشی
علی تا بر گلویت تیر آمد
ز دشمن نعره تکبیر آمد
✍محمد رضا سروری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان:
حجم:
250.4K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#واحد #سه_ضرب #تک_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
یـار سرافــراز مـني ای علیاصغر
شش ماهه سرباز مني ای علیاصغر
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
ای آخرین یارم چرا چشم خود بستی
تنها تو را دارم چرا چشم خـود بستی
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
قرآن کوچک حسین غرق خون گردید
آیاتش از خـون گلـو لالهگون گردید
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
ای بسمل بیسـر شـده رفتی از دستم
یکبار دیگر خنده کن من حسین استم
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
لبخنـد تـو زد آتشم ای عـلیاصغر
تیر از گلویت میکشم ای علیاصغر
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
خون گلوی اصغرم آبرویم شد
عـلی عـلی علی گفتگویم شد
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
رفتی و مـن تنهـا شدم بین دشمنها
تو پر زدی من میروم در حرم تنها
مظلوم علیاصغرم ای علی جانم (۲)
✍غلامرضا سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati65646_139965183235_505039.mp3
زمان:
حجم:
599.1K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#زمزمه #تک_ضرب
روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم
خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم
آخرین سرباز بابا ای علی جان
کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان
ای علی جان ای علی جان ای علی جان...
کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند
با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند
این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر
با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر
ای علی جان ای علی جان ای علی جان...
کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را
می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را
آخرین گل کرده دنیا را معطر
می درخشد هر زمانی، همچو اختر
ای علی جان ای علی جان ای علی جان...
مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است
زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است
رفته از دستم خدایا راه چاره
من چسازم با گلوی پاره پاره
ای علی جان ای علی جان ای علی جان
✍اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati77736_1400524102139_1001765.mp3
زمان:
حجم:
1.1M
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#تک_ضرب #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
ای علی اصغر، شش ماهه دلبر
به روی دستم، زدی تو پرپر
سیراب از خون گلو گشتی علی جان
بر پدر خود آبرو گشتی علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان۲
تیر سه شعبه، آمد بسویت
بریده آن تیر، کل گلویت
دیدار ما افتاد بابا در قیامت
لعن خدا بر حرمله آن بی مروت
جانم علی جانم علی جانم علی جان۲
جانم بسوزد، بهر تو بابا
تو تشنه بودی، رفتی ز دنیا
لبخند تو بابا شرر برجان من شد
حسن ختام لحظه ی پایان من شد
جانم علی جانم علی جانم علی جان۲
مادر به خیمه، چشم انتظار است
بهر تو بابا، او بی قرار است
بابا بیفتاده گره حالا به کارم
ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم
جانم علی جانم علی جانم علی جان۲
در پشت خیمه، غلاف شمشیر
یک قبر کوچک، این طفل بی شیر
ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا
صبری نما بینم گل خود یابن زهرا
جانم علی جانم علی جانم علی جان۲
✍اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati57691_1398615135346_613063.mp3
زمان:
حجم:
707K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
میان گهواره،تشنه و بیتاب است
غنچه ی نشکفته به حسرت آب است
لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم
پریده رنگ او،شبیه مهتاب است
وای علی اصغر...
عموی او رفته،همره مشک آب
دل علی آرام،رفته کمی درخواب
علقمه نزدیک است،چرا نیامد او
اصغر معصومم،دگر نخواهد آب
وای علی اصغر...
ز بی کسی خود،حرفی مزن بابا
مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها
مرا ببر میدان،شش ماه سربازم
راه سعادت را،به روی من بگشا
وای علی اصغر...
سپیدی زیرِ، گلوی او را دید
حرمله با تیرش،گل حسین را چید
دلخوشی بابا،این گل شش ماهه
پرپر شد اما بر،روی پدر خندید
وای علی اصغر...
رباب در خیمه،منتظر اصغر
حسین در میدان،درمانده ومضطر
خدا چه سازم من،چسان روم خیمه
به مادرش گویم،گلش شده پرپر
وای علی اصغر...
✍اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@nohe_sonati65344_1399520095515_4635209.mp3
زمان:
حجم:
4.73M
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#زمزمه #واحد #سنگین
بخواب عزیز من
رو دست من گلم
مادر دووم بیار
آروم بگیر یکم
علی علی علی
من بمیرم / ترک ترک شده لبات
من بمیرم / داره میلرزه دست و پات
برای گریه کردنت
رمق نمونده تو چشات
لای لای علی لای لای علی...
برده امونم و
گریه ی هر شبت
موندم چکار کنم
پایین بیاد تبت
علی علی علی
من و ببخش / من و حلال کن پسرم
من و ببخش / شرمندتم خیلی زیاد
تشنه شیری میدونم
کاری ازم بر نمیاد
لای لای علی لای لای علی...
✍رضا رسولی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان:
حجم:
314.7K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_ع
#واحد #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
ای تمام لشگرم،ای علی اصغرم
بهرقربانی تو را،سوی میدان می برم
برتو می نازم که تو شش ماهه سرباز منی
من سرافراز تو هستم تو سرافراز منی
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی...
چشم خود را بازکن، راز دل ابراز کن
بر سر دوش پدر، پر بزن پرواز کن
غنچه ی خندان من از روی بی رنگت بگو
جان بابا هر چه می خواهد دل تنگت بگو
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی...
نوش من سجاده و، خون تو آب وضو
باید از این خون دهم، روی خود را شستشو
یا بشور روی پدر را با سرشت دیده ات
یا تبسم کن برایم با لب خشکیده ات
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی...
طوطی پر بسته ام، کودک دل خسته ام
گوش کن تا بشنوی، گریه ی آهسته ام
چشم خود را بر دو چشم نیمه بازت دوختم
از تلظی های تو آتش گرفتم سوختم
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی...
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#دودمه #شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_عزاداری
1⃣
طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است
در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است
گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است
در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است
2⃣
خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من
غم مخور بابای من، غم مخور بابای من
می شود آغوش زهرا بعد از این مأوای من
غم مخور بابای من، غم مخور بابای من
3⃣
ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب
وای بر حال رباب، وای بر حال رباب
آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب
وای بر حال رباب، وای بر حال رباب
4⃣
نوه ی آخر شاهنشه خیبر شکنم
یل ششماهه منم، یل ششماهه منم
مادرم بسته دو دستم که قيامت نکنم
یل ششماهه منم، یل ششماهه منم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_هفتم_محرم
#درد_و_دل_رباب
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
سوزانده کام خشک تو جان رباب را
اشکت خراب کرده جهان حباب را
ای غنچه محمدی گلشن حسین
نشکن به بغض، شیشه اشک گلاب را
بر ساحل فرات عطش دست و پا نزن
سوزی نمانده است لب مشک آب را
ششماهه ام بیا و پدر را وداع کن
محکم بزن برای رسیدن، رکاب را
شیری نمانده است مرا، تا به لطف آن
شیرین کنم به کام لبت شهد خواب را
آنان که کرده اند ز تو آب را دریغ
از یاد برده اند حساب و کتاب را
لا لا لا لا لا لا گل لب تشنه ام علی
برده است بی قراریت از سینه تاب را
آرام گیر بغض مرا بیشتر نکن
دامن مزن به جان، عطش التهاب را
باید روی که خون تو سازد امیدوار
چشمان مانده بر در یوم الحساب را
باید روی که حرمله بنشاندم علی
تا روز حشر بر لب دل، داغ آب را
از دور خیره ام به خیالت که ناگهان
غم می دمد درون رگم اضطراب را
قنداقه تو است به کف یا گرفته است
خورشید روی دست رگ ماهتاب را
خاموشی آنچنان که تو گوئی نشانده است
دستی به مهر آتش جان کباب را
گوشم تمام! تا ز گلوی تو بشنوم
فریاد سرخ حنجره های جواب را
رفتی میان حادثه تنها گذاشتی
با درد و داغ و غصه و حسرت رباب را
رفتی و نیستی که ببینی به قتلگاه
عریان و پاره پاره تن آفتاب را
برخیز باز غنچه شیرین باغ باش
کم کن به خنده تلخی حال خراب را
#محمد_رضا_کاکایی
@Maddahankhomein