زمان:
حجم:
293.5K
شور شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
شعله ور است از دلم آتش زهر جفا
بر جگر پاره ام گریه کند سامرا
گریه کند بر غم و حال پریشان من
گریه کند روز و شب بر من و زندان من
خانه ام زندان و من اسیر
بودم در دست دشمن اسیر
وا غربتا......
حاصل زهر جفاست این تن لرزان من
کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من
آمده در خاطرم ماتم بزم یزید
داغ لب و خیزران راس حسین شهید
چوب کین بر لبها میزدند
قاری قرآن را میزدند
وا حسینا...
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان:
حجم:
327.5K
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
سبک:خمیده خمیده رسیدم به تو
بریده بریده نفس میزنم
از این زندگی دل بریده منم
خدا میدونه زهر چه کرده که من
میلرزه دو دست و میلرزه تنم
کجایی تو ای ماه زیبای من
ببین رو به قبله شده پای من
چقدر پا کشیدم به روی زمین
برسون تو آبی به لبهای من
چشم انتظارم تا بیایی
میسوزه جگرم کجایی
وقت جدایی شد امان از جدایی
تو سنِ جَوونی شدم قد کمون
چشام غرق اشک و دلم غرق خون
شدم دست به دیوار میخوام راه برم
مثه مادرم من شدم نیمه جون
شده روضه خون این لبِ خشک من
بر اون تشنه آقای پاره بدن
کفن رو بیارید دم آخری
کنم گریه ها بر شه بی کفن
تا ابد از یادم نمیرِ
جسمی که به روی حصیرِ
برتنش هزار جای شمشیر و تیرِ
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه امام حسن عسکری سلام الله علیه
آسمان در محن است سامرا سینه زن است
ای خدا صاحب عزا حجه بن الحسن است
کشته از زهر جفا یوسف زهرا شده است
کودکی شاهد جان دادن بابا شده است
تسلیت یا مهدی.....
ناله اش جانکاه است اجلش در راه است
او گل فاطمه است عمر گل کوتاه است
در جوانی شده آن پیکر اطهر مسموم
سامرا گریه کند در محن آن مظلوم
تسلیت یا مهدی.....
اشک غم می بارید مرگش از راه رسید
کاسه ی آب روی دست او می لرزید
ای فلک ، بی گنهی را ز چه رو آزردند
یوسف فاطمه را از چه به زندان بردند
تسلیت یا مهدی......
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
داغ انگور
خوش به حالت که #حرم داری و #گنبد آقا
که #حسن بی حرم است آه... شبیه #زهرا
آسمان هم به خدا پیش تو کم آورده
گنبدت عرش معلی ست، حریمت دریا
#کعبه می خواست به دیدار تو نائل بشود
#سامرا تنگ در آغوش گرفتت، که نیا
زائران، دور ضریحت لکَ لبیک شدند
کعبه: شش گوشه ی توست ای پسر خون خدا
معتمد، سنگ به آیینه ی آهت انداخت
سینه ات برکه ی خون بود و دلت #عاشورا
داغ انگور کم از کوچه و شمشیر نبود
باده از شیعه گرفته چقدَر ساقی را...!
#محمد_عابدی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
دوبیتی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
کتیبه بر در و دیوار بستند
دل آیینه رویان را شکستند
عزای سامرا داغ مدینه است
حسن ها داغدار کوچه هستند
ز گلبرگ دو چشمش یاس افتاد
دلش در آتش احساس افتاد
میان کاسه ی آبش چه میدید
که یاد حضرت عباس افتاد
عزایش رستخیز روضه ی ماست
عطش هم اشک ریز روضه ی ماست
امام از کودک خود آب میخواست
همین جمله گریز روضه ی ماست
دلش لرزید پای دستهایت
نمی داند عزای دستهایت
گدا از سامرا با دست پر رفت
دعا کرد از برای دستهایت
دل و جان در عزایت گریه کردند
فراوان در عزایت گریه کردند
کریم سامرایی ای حسن جان
کریمان در عزایت گریه کردند
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح امام حسن عسکری علیه السلام
گریه خاموش نکرد آتش جانم چه کنم
رو به قبله شده بابای جوانم چه کنم
سر بی تاب پدر بر سر زانوی من است
اول درد یتیمی است ، ندانم چه کنم
نگران شد پدر از غربت تنهایی من
من هم از حالت بابا نگرانم چه کنم
سخت بود اینکه ببینم پدرم جان میداد
وای من ، وای که کاری نتوانم چه کنم
لرزش کاسه ی آب این دل من را لرزاند
کوهم و میدهد این داغ تکانم چه کنم
پدرم گرچه زمین خورد ولی نیزه نخورد
یاد جدم کنم و روضه نخوانم چه کنم
بر روی زخم تنش بار دگر زخم زدند
تیرباران شدنش کرده کمانم چه کنم
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
امام حسن عسکری سلام الله علیه
طفل اشکی که در این دیده ی تر می لرزد
خبر آورده ز داغی ، که جگر می لرزد
رو به قبله شده خورشید و شفق می گرید
پشت افلاک ، از این هول خبر می لرزد
جسم بابای جوان در بغل کودک اوست
شعله ی شمع در آغوش سحر می لرزد
بر پسر درد یتیمی است ، مسلم وقتی
کاسه ی آب به دستان پدر می لرزد
حسن عسکری از زهر ستم می سوزد
دل زهرا ز غم مرگ پسر می لرزد
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
پا از گلیم بیشتر انداخته گدا
وقتی به خاک پات سرانداخته گدا
اطراف صحن بال و پر انداخته گدا
گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا
دارد شبیه کرببلا عشق میکند
با گنبد جدید شما عشق میکند
در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود
انسان رسیده یا که نه حیوان!مهم نبود
سائل مسیحی است ومسلمان مهم نبود
اینچیزها برای کریمان مهم نبود
بر پای سفرۀ تو نشستیم یا حسن
ما اهل سامرای تو هستیم یا حسن
هرچند ابری است هوای زیارتت
دل ها به حسرت است برای زیارتت
لب ها گرفته اند دعای زیارتت
یادی کنیم از شهدای زیارتت
قربان زائران تو که در سفر خوشند
راه تو پرخطر شده و با خطر خوشند
ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی
از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی
راهی پادگان نشود مثل تو کسی
بیمار و ناتوان نشود مثل تو کسی
اطراف خانۀ تو چه شبها به خط شدند
سربازها مزاحم آرامشت شدند
خشک است کام تو ولی از قحط آب نیست
هستی اسیر گرچه!بدستت طناب نیست
از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست
بر پیکر شما اثر آفتاب نیست
با نیزه بند بند تنت که جدا نشد
جسمت سه روز بین بیابان رها نشد
سنگین که شد سرت به روی نیزه ها نرفت
آوای استغاثه تو هرکجا نرفت
دیگر سنان میان دهان شما نرفت
ناموستان به کوفه و شام بلا نرفت
دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد
اصلا عصا به این بدن نیمه جان نخورد
#سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ايم
همچو اشك ازغم يك خاطره برخاسته ايم
با دوصد حاجت ودرد وگره برخاسته ايم
به هواى حرم سامره برخاسته ايم
روضه غربت تو حال عجيبى دارد
هركه نامش حسن است ارث غريبى دارد
جان به قربان دلت جان به فداى سر او
فرق ها داشت نگاه تو و چشم تر او
كه تفاوت بكند ، همسرتو ... همسر او
طعنه بسيار شنيده دل غم پرور او
حسن سامره صحن حرمت محترم است
حسنى بين بقيع است كه او بى حرم است
ياحسن، آه تو پرداختنى ميخواهد
ياحسن ، داغ تو بر سرزدنى ميخواهد
ياحسن، نام تو دور از وطنى ميخواهد
ياحسن ، روضه تو سوختنى ميخواهد
دل تو تنگ مدينه است كه دلگير شدى
مادرى هستى عزيزم تو اگر پير شدى
خانۀ كوچك تو هيچ كم از زندان نيست
خالى از آمدن و رفتن زندانبان نيست
بين يك مشت نگهبان كه بوى ايمان نيست
زندگى با زن و بچه بخدا آسان نيست
خانه ات امنيت از دست نگهبانان داشت؟
واقعا ايمنى از حمله نااهلان داشت؟
اصلا اين غُصه به پيمانۀ تو ريخته اند؟
اصلا آقا سر پروانۀ تو ريخته اند؟
شعله بر دامن كاشانۀ تو ريخته اند؟
چل نفر در وسط خانۀ تو ريخته اند ؟
راه ناموس تو را بسته كسى در كوچه؟
همسرت را زده پيوسته كسى در كوچه؟
كوچه اى بود مدينه،كه زنى خورد زمين...
ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمين ...
فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمين ...
حسن عسكرى،آنجا حسنى خورد زمين
قسمت اين بود كه او دردومحن جمع كند
گوشوار از وسط كوچه حسن جمع كند
قسمت اين بود از اين داغ تو را هم دادند
به تو هم موى سپيدى و قدى خم دادند
در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند
به لب خشك تو از جام محرم دادند
عطش پيكر مسموم تو ميگفت حسين
نفس تشنۀ حلقوم تو ميگفت حسين
پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ريخت
لحظۀ تشنگى ات گريه به غمهاى تو ريخت
اشك بالاى سر پيكر تنهاى تو ريخت
خاكها بر سرش ازماتم عظماى تو ريخت
روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى
حسن فاطمه صد شكر كه عريان نشدى
پسرى داشتى و زود كفن كرد تو را
كفن فاخر و شايسته به تن كرد تو را
درخور شان تو تشييع بدن كرد تو را
تيرباران چه كسى مثل حسن كرد تو را؟
نيتم بود حسين و ز كفن ميگفتم
ناخودآگاه همش ياد حسن مي افتم ...
خواهرى داشتى وحرمت او حفظ شده
احترام دل بى طاقت او حفظ شده
بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده
دست بسته نشده عزت او حفظ شده
خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت
به اسيرى وسط مجلس اغيار نرفت
#محمدجواد_پرچمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحيم
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
آن کعبه ای که صاحب کعبه دچارش شد
قسمت نشدحاجی شود،حق بی قرارش شد
یک روز بین شیرها الله اکبر گفت
شیر درنده محو او گشتُ دچارش شد
اسب چموشی را لگام انداخت.نازش کرد
آن اسب رامش شد،سپس آقا سوارش شد
وقتی سه سال آقای ما در بین زندان بود
یعنی سه سالِ سخت،غربت.یارِ غارش شد
در روزها، در کنج زندان روزه داری کرد
شب ها مناجات ونماز وگریه کارش شد
گرچه دل تاریک وسنگی داشت زندان بان
آقا دعایش کرد تا تقوا نثارش شد
تا معتمد فهمید با زندان حریفش نیست
باجام زهری سویش آمد.سفره دارش شد
مسموم شد آقا، میان حجره اش افتاد
بر خاک چنگی می زد و دلتنگ یارش شد
از تشنگی آبی طلب کرد از غلام اما
مانع زنوشیدن دو دست رعشه دارش شد
شکر خدا فرزندش آمد این دم آخر
دیدار رویش روزی چشمان تارش شد
این جا امام عسگری در بین این حجره
جان کندنش بر روی پایِ یادگارش شد
در کربلا اما همین که جد او افتاد.
قاتل به روی سینه،یارِ احتضارش شد
رحمی به کهنه جامه اش حتی نکردندُ
دست کسی غارتگر آن یادگارش شد
سالار زینب را میان خون رها کردند
گرمای سوزانِ بیابان سایه سارش شد
زینب اسیری رفت و جای یک کفن آخر
تکه حصیری بر تن شاه و نگارش شد
#محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تصاویری از پیادهروی زائران و عاشقان اهل بیت ع بسوی شهر مقدس سامرا در آستانهی #شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زمینه
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
سامرا، از غم تو، جامهدران است هنوز
چشم نرگس به جمالت نگران است هنوز🏴
#حاج مهدی_رسولی
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸