eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
683 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤😢 دعای اهل زمین یا به آسمان نرسید و‌ یا دعای تو شد مستجاب روح امید نوشت بعد شب التهاب دست فلک کنار نام تو خدمتگزار پاک ، شهیــد😭 @Maddahankhomein
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» برخیز حــاجی ، باز مهمان داری امشب مهـمانی از جنس شهیدان داری امشب آغـــوش خود وا کن تو ای ســردار دلها یاری عزیز از کوی ســلمان داری امشب فرشــی به زیر پای یار خستــــه وا کن چون خادم از دربار سلطان داری امشب شــد نام ابراهیـــم نقـــش خاتم این بار مهــمانی از سوی سلیـمان داری امشب من از فـــراق و داغ می گریـــم ولـی تو از شوق وصلش رویِ خندان داری امشب امروز دیدم قــاب عکست گشتـــه کـامــل وقتی کنــــارت مرد میــــدان داری امشب امشب تمـــام میهـــمانانت عـــزیـزند وقتی شهیدانی از ایران داری امشب امشب گذشت از آتش ، ابراهیم دیگر گلهای پرپر از گلستان داری امشب ای آســــمان تو شــــاهد پــرواز بودی از این جهت اینگونه باران داری امشب؟ ای کوه آذربایجان ، بشکن ، بریز اشک در سینه ات ردّی ز یاران داری امشب ای مِه ، بر آنان بســـتری از ابر وا کن حتی اگر میلـــی به توفان داری امشب ای دل ، بنـــال از داغ سرخ لاله هامان در سوگشان ناله ، فـــراوان داری امشب امشب ملائک ، عشـق را بر شانه بردند ای عشق ، تفسیری از ایمان داری امشب باران ! ببار و مرهمی بر شانه اش باش بر جسم خسته روح درمان داری امشب ۱۴۰۳/۲/۳۱ https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شد و مِحن دارم گله از دست خویشتن دارم که چرا حس و حال نیست مرا اشک چشمی زلال نیست مرا روزگارم سیاه و نامه سیاه روی دوشم گناه روی گناه آمدم ای خدا ببخش مرا به همین گریه ها ببخش مرا شب جمعه رسید و غم دارم باز هم حسرت حرم دارم به دلم مانده داغ کرب و بلا چه کنم با فراق کرب و بلا حسرت نینواست در دل من دوری از کربلاست مشکل من باز همچون کبوترم امشب دل من رفته تا حرم امشب شب جمعه شد و پریشانم زیر لب باز روضه می خوانم جسم ارباب بین گودال است خواهری نیز ناخوش احوال است خواهری می کشد ز سینه اش آه شمر با خنجر آمده از راه من نگویم که ماجرا چون شد وای از آن خنجری که پر خون شد با همین اشک چشم یاد کنیم از جراحات سید ابراهیم پیکرت پر ستاره شد سید! بدنت پاره پاره شد سید! ای فداکار! سید ابراهیم مرد ایثار! سید ابراهیم پر زدی و به آسمان رفتی با شهادت از این جهان رفتی قتلگاه تو کوه شد سید مجلست با شکوه شد سید ملتی را به غم کشاندی تو دم آخر غریب ماندی تو مهدی شریفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
غم از در می رود بیرون و از دیوار می آید عجب ناخوانده مهمانی که پر تکرار می آید شبیه صاعقه یکباره آتش می زند جان را شبیه زلزله با یک جهان آوار می آید «سفارتخانه» ،یا «در دیدن سان »یا« فرود سخت» «شبی بغداد»و روزی تا خود« گلزار» می آید به هرشکلی به هر نامی دمار از ما در آورده است فقط می تازد و همواره بی افسار می آید نمی کوبد چرا غم خانه ی قوم مخالف را!؟ چرا از هر بلا بوی خیانتکار می آید!؟ زمین خورده است شیری باز از آن سوی پرچین ها صدای قهقهه از محفل کفتار می آید... خدا پشت و پناهت سید ابراهیم ایران را تحمل کردن داغ تو بس دشوار می آید چه کردی با دل ملت که حتی زیر تابوتت مخالف سینه زن با ذکر استغفار می آید شهادت آرزویت بود و مهر استجابت خورد شهید خادم ملت به تو بسیار می آید امید دیدنت را تا قیامت نه ...یقین دارم که می گویند رجعت کرده با سردار می آید به پایان می رسد غم های ما یکروز،شکی نیست سپیده از دل غوغای شام تار می آید https://eitaa.com/Maddahankhomein
چند بیتی تقدیم به شهید والامقام سید ابراهیم رئیسی با رفتنت سر فصلی از غم را نوشتی معلوم شد از پیکرت زهرا سرشتی با خستگی, زخم زبان هم می شنیدی مظلوم تر بودی تو حتی از بهشتی دستان تو‌دامان دنیا را رها کرد گویا تو را از عرش اربابت صدا کرد جای تمام بی وفایی ها که دیدی روی تو آقای رئوف آغوش وا کرد پای شهادت نامه ات امضای سلطان آمد به استقبال تو شاه خراسان پیراهن خدمت برای تو کفن شد نام تو جاویدان کنار نام ایران یادم نرفته گریه های بی صدایت بالای سر، وقت سحر یاربنایت اذن شهادت را گرفتی در شب قدر وقت گریز روضه های کربلایت گم شد اگر آن چند ساعت پیکر تو چشم انتظارت بود گریان مادر تو جسم توهم آخر شبیه حاج قاسم پیدا شده با دیدن انگشتر تو روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک جای سالم در همه پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد من بی وضوموی تورا شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم https://eitaa.com/Maddahankhomein
به سبک نسیمی جانفزا می آید خادم حضرت سلطانی در آغوش رضا مهمانی واویلا واویلا واویلا شدی همراه آل هاشم تو مهمان کنار حاج قاسم شهادت نامه ات شد امضا واویلا واویلا واویلا از غریبی رها گشتی تو زائر کربلا گشتی تو آخر کار تو شد زیبا واویلا واویلا واویلا ماجرایت شبیه مادر پیکرت شعله ور شد آخر بسکه ناله زدی یازهرا واویلا واویلا واویلا هرچه آمد سرتو آن شب نرفتی زیر سم مرکب وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا کربلا خواهری حیران شد روبرو با تنی عریان شد ناله زد از جگر یاجدا واویلا واویلا واویلا https://eitaa.com/Maddahankhomein
کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است جای این خادم دلخسته کجای حرم است میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است حاج قاسم چقدر این دل من تنگت بود! آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم یار بی دستی من، صاحب دست قلم است یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان قبر این خادم تو منتظر پا قدم است حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟ سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است رضا دین پرور https://eitaa.com/Maddahankhomein
⚫️ ▪️‌‌قصد خدمت خواب از چشمش ربود خستگی در عزم و در کارش نبود ▪️‌‌نور حق از چهره اش معلوم بود او صدای ملتی مظلوم بود ▪️چون‌حسینِ‌فاطمه پرپر شد او همچوجدش بی تن و پیکر شد او ▪️‌‌طبل شادی میزند شمرِ زمان الامان ای مهدیِ صاحب زمان ▪️‌‌یادِ یارانِ ولایت زنده باد یادشان در قلبها پاینده باد شاعر: ‌‌«سیده فاطمه صغری زیدی» (هندوستان) ▪️‌‌ بزرگداشت شهید جمهور https://eitaa.com/Maddahankhomein
🥀 آتش زده است داغ تو ما را بزرگ مرد نفرین به مِه به جنگل و باران و بالگرد کاری که کرد زخم زبان با وجود تو کابین غرق آتش آن ماجرا نکرد عمری تبر به دوش گرفتی خلیل وار یک ایل با لجاجت خود با تو در نبرد بی شک فرود سخت تو نوعی عروج بود اما گذاشت بر دل ما کوه آه و درد خدمتگزار مردم خود بودی و نداشت اخبار ما برای تو جز محتوای زرد بعد از شهادتت همه فهمیده اند حال سید که بود و با دل مستضعفان چه کرد!؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
دلم برای تو تنگ است، سید ابراهیم و یاد تو چه قشنگ است، سید ابراهیم کسی شبیه تو پیدا نشد که چرخ وطن همیشه بعد تو لنگ است، سید ابراهیم در این زمانه ی تهدید ها بیا و‌ بگو که این مذاکره ننگ است، سید ابراهیم نشسته بر سر میز قمار با قاتل کسی که عشق فرنگ است، سید ابراهیم بیا امید دل غزه باش در قرنی که قلب جامعه سنگ است، سید ابراهیم بیا و خون به رگ وعده های صادق باش که اشتباه، درنگ است، سید ابراهیم همیشه ماهی ترسو در این جهان وحوش نصیب کام نهنگ است، سید ابراهیم عذاب کُرنش و تسلیم در برابر زور فراتر از خود جنگ است، سید ابراهیم ببین چه بر سر ما آمده که دشمن و دوست دلش برای تو تنگ است، سید ابراهیم... https://eitaa.com/Maddahankhomein
از آن پرنده جا فقط مشت پری ماند ازشوق برگشتش فقط چشم تری ماند آن شعله رقصان به خاموشی رسید و از بالهای شب‌پره خاکستری ماند اشعار داغ عاشقی شد پاره پاره از جسم دیوان تکه‌های دفتری ماند تا دلبر خوبان نگاه و عشوه‌ای کرد دلدادگان رفتند و یاد دلبری ماند بعداز طوافی آتشین دور مرادش رسم ارادتمندی از نیلوفری ماند ✍ 🇮🇷 پ‌ن:یاد خادم‌الرضا گرامی باد. https://eitaa.com/Maddahankhomein