eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
449 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعیات انتظار و روضه فاطمیه ای یار تو را در انتظاریم بیا از هجر تو ابرِ بی بهاریم بیا با این همه، ایها العزیزِ عالم ...بر آمدنت امیدواریم بیا ...امیدْ به انتقام و رجعت داریم ما چشم به صبح آن حکومت داریم فرمود که منتقم می آید یکروز، تا روز ظهور شوقِ حضرت داریم ...امیدِ دل غمین و خسته برگرد بی تو دوجهان به غم نشسته، برگرد ما نه، به خدا مادر تو منتظر است ای منتقم یاسِ شکسته برگرد برگرد و بخوان روضه ی نیلوفر را مرثیه ی مسمار و در و کوثر را از آه بگو..، درد بگو..، سینه بگو.. از کوچه نگو که می‌کشد حیدر را ...از کوچه نگو که قتلگاهِ حسن است کابوسِ شب و غربت و آهِ حسن است یک دست رسید.. و زد.. و مادر افتاد.. دردا که به این صحنه نگاهِ حسن است https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مناجات امام زمان عجل الله فرجه الشریف بیا ای غصه‌ دار فاطمیه بیا ای بی قرار فاطمیه بیا جان همه عالم فدایت بیا ای جان نثار فاطمیه بیا تا روضه مادر بخوانیم بیا ای روضه دار فاطمیه بیا یابن الحسن با کوهی از غم بیا ای سوگوار فاطمیه بیا ای دلبر صحرا نشینم بیا سوی دیار فاطمیه بیا از پشت ابر غفلت ما بیا تا در جوار فاطمیه بیا تا که تو را دنیا ببیند بیا ای شاهکار فاطمیه خزان کرده دلم را غربت یاس بیا باغ و بهار فاطمیه دوباره بزم غم ها را بپا کن بیا بنیانگذار فاطمیه بیا و روضه ی مسمار را گو بیا ای رازدار فاطمیه بیا که دست مولا بسته گشته بیا ای پاسدار فاطمیه ببین حیدر دلش دنبال زهراست بیا حیدر تبار فاطمیه به زیر تازیانه گل فِسرده بیا تو باغدار فاطمیه بیا ای وارثِ تیغ الهی بیا با ذوالفقار فاطمیه بیا تا انتقام یاس گیری بیا ای تکسوار فاطمیه بیا با دست مولائیَت ای شاه گره بگشا ز کار فاطمیه بیا تا که دلم آرام گیرد شود پیدا مزار فاطمیه منم عبدِ گنهکار و تو مولا منم آن شرمسار فاطمیه https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بیا بی تو جهان تنهاست، می‌دانم که می‌آیی وجودت مُصلح دنیاست، می‌دانم که می‌آیی بیا ای حجّت حق! با قیام خود، قیامت کن ظهورت محشر کبراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز ای منتقم! از آستان وحی بر گوشت صدای ناله‌ی زهراست، می‌دانم که می‌آیی بسا منکر شده معروف و معروف آمده منکر ز آثار جهان پیداست، می‌دانم که می‌آیی به چشم اشکبارت، صحنه‌ی کرببلا دائم به قلبت، زخم عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی بهایی و نصارا، بابی و صهیون و وهّابی سراسر جنگشان با ماست، می‌دانم که می‌آیی علم بر دوش عبّاس است تا گردد علمدارت دلش خون، دیده‌اش دریاست، می‌دانم که می‌آیی به قرآن و علی سوگند! می‌بینم به چشم خود که قرآن و علی تنهاست، می‌دانم که می‌آیی خمیده قامت اسلام و دانم بی قیام تو نگردد قامت آن راست، می‌دانم که می‌آیی ز اشک لاله گون، همچون بهاران دیده‌ی "میثم" مسیرت را به گل آراست، می‌دانم که می‌آیی ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
به نام خدا ای منجی خلق جهان یا مهدی صاحب زمان رؤیت چرا باشد نهان یا مهدی صاحب زمان‌ ای قافله سالار ما تنها تویی غمخوار ما در انتظارت کاروان یا مهدی صاحب زمان بی رؤیت ای جان جهان ای سایه سرو روان هستیم چون باغ خزان یا مهدی صاحب زمان آشوب در دنیا ببین خونین دل ما را ببین ای اقتدار بی کران یا مهدی صاحب زمان گر آشیانی داشتیم از خود نشانی داشتیم ویرانه شد آن آشیان يا مهدی صاحب زمان خواندیم با شور و نوا اَیْنَ مُعِزُّ الْاَوْلیا داریم بر لب اَلْاَمان یا مهدی صاحب زمان ای حجّت پروردگار تا کی تو را در انتطار تا کی ز هجران خون فشان یا مهدی صاحب زمان ای نور چشم فاطمه افتاده دل در واهمه ما را ازین محنت رهان یا مهدی صاحب زمان دیشب علی خونین جگر بگریست تا وقت سحر از داغ زهرای جوان یا مهدی صاحب زمان می شُست او با زمرمه جسم نحیف فاطمه می گشت کم کم ناتوان یا مهدی صاحب زمان در نیمه شب با صد مِحن بگذاشت او را در کفن افتاد از پا ناگهان یا مهدی صاحب زمان سر در گریبان کودکان مانده بجا باغ خزان از دست رفته باغبان یا مهدی صاحب زمان «یاسر» اگر خونین دلی شمع عزای محفلی کن زمزمه با ارغوان یا مهدی صاحب زمان ** محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شعر مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف طی کن مسیرِ جاده و از ما خبر بگیر حالی زِ خطه ی دل ما، رهگذر بگیر این خطه بی قدوم تو خشکیده است و سرد دوری بزن میان دل و نُقل تر بگیر ما بی تو مثل شب، سیه و ساکتیم و تار نوری برای شب زدگان در نظر بگیر دنیای ما بدون تو رو به تباهی است رحمی به ما کن و جلوی این خطر بگیر امید شیعیان، فرجی کن به شیعیان شیعه غریب شد، به سوی شیعه پر بگیر بِشکن دوباره گردنِ ظلم و ستمگری ای بت شکن دوباره به دستت تبر بگیر ای مصلح جهان، به جهان رنگ و بو بده.. ..از دست گرگ دهکده افسار شر بگیر با پرچم قیام حسینی بیا به گود تو انتقام فاطمه ی خون جگر بگیر هم کربلا برو، به سوی قتلگاه شاه هم در مدینه روضه ی دیوار و در بگیر هم زنده کن به سینه غم زینب حزین هم در تسلی اش زِ سر نیزه سر بگیر https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اثری کاش که برآه دل ما بخشند مرهمی برجگر سوخته دل‌ها بخشند لاله‌ای باش در این دایره کز روز ازل داغ را بر جگر لاله‌ی صحرا بخشند تاکه مجنون نشوی، لذت غم را نچشی سعی کن تا که ازاین می به تو صهبا بخشند ازخدا خواسته‌ام گر به مدینه بروم رنگ وبوئی به من از گلشن طاها بخشند می‌وزد بوی بهشت از در و دیوار بقیع عطری از معرفت ای‌کاش که برما بخشند ما خرابیم؛ نه آن تربت خاکی، ای دوست کاش یک لحظه به ما دیده‌ی بینا بخشند :: هیچ دانی چه بُوَد اشک عزای زهرا؟! آبروئی است که بر اهل تولا بخشند هرکه مسکین در اوست، دو عالم دارد چه نیاز است به او دولت دنیا بخشند گنه ما به خداوند ترازو شکن است جرم مارا مگر آن روز به زهرا بخشند بذر اشکی که در امروز «وفایی» افشاند دارد امید از آن توشه‌ی فردا بخشند ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
دلم گرفته چه گویم چه کرده با ما، در چه شکوه ها که نمودست مادرم با،در دربهشت برین، درب جنت الاعلی دری که بود فرا روی عرش اعلا، در دری که روح الامین پاسبان آن در بود همان که داشت تعلق به بیت مولا، در دری که سوخته از کینه ی اراذل ها چه گویمت که چه ها کرده شعله ها با ، در دری که سوخت و گوئی تمام هستی سوخت از این غمی که بسوزاند قلب ما را ، در چهل شقی حرامی ز بسکه ضربه زدند رود که تا به در آید دگر ز لولا ، در فرشته در پس در بود و در اگر افتاد نداشت تاب ستادن به روی پا را ،در نفس نفس زدنش را شنید دیو و هدف گرفته، آه چه شد؟ میخ، سینه، حورا، در امان ز ضربه ی آخر ، امان ز وقتیکه فتاد همره مسمار روی زهرا ، در دل زمین و زمان کائنات و موجودات از این مصیبت عظمی شکست حتّی، در نوای فضه خُذینی شنید و فضه دوید رسید پشت در و دید کرده غوغا ، در شکسته پهلوی زهرا و سینه اش پر خون ز کینه کرده چه با دُخت پاک طاها، در شکست پهلو و شد سقط محسنش آن جا ز کین قوم دغا، بود شاهد آن جا ، در دلم شکست از آن بیشتر زمانیکه بدید زینب و با ناله گفت بابا ، در من و برادر و خواهر ،پدر ، شکسته دلیم دلی که سوخته در ماتم جوان ، مادر علی به صوت حزین روضه خواند و مینالید میان روضه بگفتا چه کرده با ما ، در به جرم اینکه فقط یاور علی بوده ست رسید هر که بر او، لطمه زد نه تنها در چگونه شرح دهم داغِ کوچه و سیلی ز ضربه های غلاف و ... نگویم الّا ، در https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام اللّه علیها بی‌حرم نیست کسی که حرمش سینه‌یِ ماست ضربانِ دلِ این فاطمیون  یازهراست نَفَسی که نَشود خرج  میانِ روضه روزِ محشر خرجیِ زمزمه‌یِ واوِیلاست سَربه‌زیر آمده هر کس به حریمِ مادر سرِ او پیشِ علی روزِ قیامت بالاست کوچه‌یِ سینه‌زنیِ مادرم اَفلاکی‌ست وَ میان‌داریِ این کوچه‌یِ غم با آقاست پسرِ فاطمه که شالِ عزا بِندازد ما مُکلّف به عزائیم و هدف عاشوراست مادرِ ماهِ محرّم فاطمیّهَ‌ست ولی.... مادری که قامتش چون هِیبتِ زینب‌هاست قدکمانی شدن و مویِ سفیدِ زینب اِرثی از یاسِ کبود و زخمی از این غوغاست عصرِ یک روزِ دوشنبه کوچه طوفانی شد دوشِ لرزانِ حسن  در دلِ این کوچه عصاست چشمه‌یِ نورِ دو چشمِ نبوی شد کم سوء العجل ذکر لبِ فاطمیون در هر جاست https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده زمزمه عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم اگه بری با یاد مهربونیت می میرم هوای گریه دارم با یاد غربت تو هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی جراحت‌های سیلی رو صورتت زیاده امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی با زخم باز مسمار دنبال من دویدی قلاف و تازیانه امون تو بریدن با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن من بمیرم برای اون قلب بی قرارت چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ) آتش کشید خصم چو بر آشیانه‌اش رفت از ثریٰ به‌ اوج ثریا ، زبانه‌اش ارکان روزگار، فرو ریخت بر زمین چون دستِ کین گرفت به تیر نشانه‌اش آن آشیانه‌ای که حریمش شکسته شد جبریل، بوسه ها زده بر آستانه‌اش آیا نکرد شرم ز رخسار فاطمه (س) وقتی که زد ز کینه عدو تازیانه‌اش؟ درد و دریغ و آه، که از جور روزگار دستِ ستم بُرید ز شاخه جوانه‌اش... سَر خم نکرد نزد ستمگر تمام عمر جز پیشگاه خالق حیّ ِ یگانه‌اش اما ز بار غصه که بر دوش می‌کشید خم گشت سرو ِ قامت و بشکست شانه‌اش جرمش چه بود آنکه امید رسول بود آیا چه بود خصم ستمگر بهانه‌اش؟! تنها گناه اوست که بر رغم ظالمان اِستاد ، در دفاع ِ امام زمانه‌اش ای وای از دمی که ز ضرب غلافِ کین شد سِقط ، آن عزیز دل و نازدانه‌اش غم، خانه کرد در دل مولا ، چو در محاق ناگه برفت ماه شبستان خانه‌اش باید که ماه را به دل خاک می‌سپرد اما دریغ ، در دل شب ، مخفیانه‌اش بی‌همنفس چو گشت علی بعد فاطمه او بود و چاه و زمزمه‌ های شبانه‌اش «پروانه» خوش سرود درین مصرعی که گفت: «جز مرغ حق نبود کسی هم‌ترانه‌اش» گر قرن‌ها گذشت از آن روزگار سخت کِی می‌رود ز خاطرِ هستی، فسانه‌اش؟ تا روز رستخیز، به‌جان شعله می‌کشد سوز دل ِ علی و ، غمِ بی‌کرانه‌اش خواهی اگر که درک کنی داغ مرتضی بر لاله کن نظر، که ببینی نشانه‌اش... (ساقی)! شکست اگرچه صراحی به سنگ غم ما مست کوثریم و مِیِ جاودانه‌اش . سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
📢 امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار 📝قصیده‌ای از سیدحمیدرضا برقعی در رثای حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۳ عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار بار دل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته، انار فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرش از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینۀ دستان شاخسار در سرزمین گرم، انار آتشین شود یاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر از لبش نریخته، فی اللیل و النهار آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ‌کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار آن نام را می‌آورم، امّا نه بی‌وضو دل را به آب می‌زنم، امّا نه بی‌گدار جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه‌گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت، زخم خورده ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تنِ یارانِ بعد از او آن‌ها که نام «فاطمه» را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطۀ تاریخ بی‌شمار آن‌ها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعۀ فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم می‌کند حسنک را به سنگسار در لمعة دمشقیه جاری‌ست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار و چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار «جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صدهزار بار بمیرم برای یار» فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار ما را چنان مباد که آیندگان ما ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار اینک مدافعان حرم شعله‌پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آب‌دیده‌ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی‌قرار او آن نام را می‌آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرّف به رستخیز پیغمبران پیاده می‌آیند و او سوار فریاد می‌زنند که سر خم کنید، هان تا از صراط بگذرد آیات سجده‌دار هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ این‌ها که گفته‌ایم یکی بود از هزار امّا هنوز شیعه مصمّم، امیدوار... https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بگریمت مادر جهان،جهان شده با اسمِ اعظمت مادر شکفته زندگی از برکتِ دَمَت مادر به گردشند همه مُهره هایِ سُبحه ی دهر به لطفِ رشته یِ ذکرِ دَمادَمَت مادر عزیزِ جانِ خدیجه(س) چقدر دریایی هزار آسیه هستند مریمت مادر میانِ معرکه یارایِ ذوالفقار شده ست همیشه تیغ بیاناتِ مُحکمت مادر نداده قد خِرَد عالِمانِ دهر هنوز به درکِ کوچه ای از کُلِ عالَمَت مادر شکوهِ زندگیِ جاودانه می بخشی به هر که کشته شود زیرِ پرچمت مادر غم مدینه سرآغاز داغِ کرب و بلاست و فاطمیه شروعِ مُحّرَمت مادر نه فاطمیه فقط،بلکه هر نفس داریم به خانه یِ دل‌مان آتش از غمت مادر نمی شود بنویسم غمِ تو را باید هزار بیتِ پس از این ،بگِریَمَت مادر https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9