eitaa logo
مدرسه آزاد عالی عروج
1.1هزار دنبال‌کننده
142 عکس
4 ویدیو
10 فایل
‌▫️⁩مدرسه آزاد عالی عروج #فلسفه_برای_همه 📚 برگزاری دوره های آشنایی با اندیشه اسلامی. ❇️تحت اشراف استاد عبدالرسول عبودیت و نظارت حضرت استاد یدالله یزدان پناه 🆔https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742 ‌▫️⁩ادمین: @aliakbar_bayat
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ورود به حکمت عملی به معنای کنار گذاشتن حکمت نظری نیست باید از حکمت نظری در مبانی انسان شناسانه و هستی شناسانه استفاده کنیم. 🔻اساسا حکمت نظری پایه های آغازین ورود به حکمت عملی را فراهم میکند. 🔻حکمت عملی از صفر شروع نمیکند بلکه از شناخت هایی که حکمت نظری به آن میدهد آغاز میکند. 🔻بنابراین حکمت عملی برهانی است نه اعتباری در جزئیات نیز میتوانیم قوانین را بیاوریم به شرط اینکه علم آنرا فراهم آوریم . 🔻برای اداره یک جامعه دینی هم از حکیم و هم از فقیه باید استفاده شود. 🔻همانگونه که از فقها می‌خواهیم در فضای اندیشه اجتماعی و دینی نظر بدهند حکیم و فیلسوف نیز باید در این مسئله سهیم باشد. 🔻بعضی از تشخیص های مناسب ، با پشتوانه حکمت عملی و حکمت کلان هستند. ‌▫️⁩ادامه دارد ... ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
حکمت عملی اساسأ قواعد کلان مربوط به حوزه عمل است و به همین دلیل یابنده آن عقل عملی ذات یاب می‌گویند به این معنا که حقایقی را میابد و قواعد کلی از آنها به دست میدهد . 🔻به همین دلیل این امکان وجود دارد که از آن اخلاق برآید همچنان که میبینیم علم اخلاق فلسفی چنین تلاشی می‌کند . 🔻عقل تدبیری اگر خوب پخته شود فضاهای مدیریتی را به خوبی پوشش خواهد داد . 🔻تمام سازندگی ها کنش ها و تمام آنچه را که با آن حوزه انسانی خود اعم از تمدن جامعه و ... را می‌سازیم منوط به حکمت عملی است . 🔻آنچه انسان را تحریک می‌کند به ویژه‌ در جایی که نیاز عقلانیت او تامین شده عقل عملی است ، ساخت انسان ، ساخت جامعه و تمدن منوط به عقل عملی است که پرداختن به آن اهمیت دارد. ‌▫️⁩جامع مطالب در ...👇 ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
چیستی حکمت علمی و ضرورت احیاء آن.pdf
622.1K
📌محورهای نشست چیستی حکمت علمی و ضرورت احیاء آن با ارائه استاد یزدانپناه و دکتر محسن جوادی : ⁦▫️⁩چیستی حکمت عملی. ⁦▫️⁩امکان تحقّق حکمت عملی با توجّه به موضوع آن. ⁦▫️⁩ضرورت احیاء حکمت عملی. ⁦▫️⁩حکمت عملی و شریعت نبوی. ⁦▫️⁩حکمت عملی و علوم انسانی. ⁦▫️⁩و ارائه سیر مطالعاتی در حوزه حکمت علمی. ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌فلسفه اسلامی نیازمند تحول است : 🔸فلسفه در معنایی بسیط، تفکر و عُمق اندیشیِ روشمند درباره کلی‌ترین و اساسی‌ترین مسائل هستی است و مقصد آن دست یابی به حقیقت است . 🔸در واقع، این امتیاز و ویژگی اختصاصی انسان است که می‌تواند مستقل، آزادانه و بدون هرگونه سقف و محدودیتی درباره کلی‌ترین مسائل عالم فکر کند و از طریق دست یابی به نتایج قطعی یا نیمه قطعی، حیات خود را از پوچی و بی معنایی نجات دهد . 🔸هر انسانی بالقوه یک متفکر است اما این فلسفه است که میدان تفکر را برای انسان بوجود می‌آورد؛ یعنی فلسفه با پرورش فکر و به فعلیت رساندن ظرفیت فکری انسان و چرخاندن نگاه انسان از زمین به آسمان، فرصت تفکر و عمق اندیشی درباره هستی را برای انسان فراهم می‌کند. 🔸نباید فلسفه را در حد روش تنزل داد اما روشن است که فلسفه با روش خود گره خورده است یعنی فلسفه آنگاه فلسفه است که روش آن یعنی روش استدلال عقلی که مبتنی بر بدیهیات عقل فطری است، مفقود یا منزوی نباشد . 🔸 به تعبیر ابن سینا، فلسفه آگاهی به حقایق اشیاء است و لذا نقطه کانونی در فلسفه، درک ذات و حقیقت موجودات است نه روابط و کارکرد موجودات؛ بر این اساس، اگر هم فلسفه وارد روابط علّی و معلولی موجودات می‌شود، هدف آن فهم کُنه و ذات موجودات و پرده برداری از حقیقت است نه دست یابی به قوانین حاکم بر حیات و بقاء موجودات که علم عهده دار آن است. ‌▫️⁩ادامه دارد .. ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
⭕ با وجود تفکیک علم از فلسفه، اگر به نوع پرس‌های متداولی که امروز به نام پرسش‌های فلسفی در دنیا مطرح می‌شود دقت شود ، خیلی از این پرسش‌ها اساساً پرسش فلسفی نیست. 🔻در واقع، وقتی فلسفه به نفس تفکر و ژرف اندیشی، یا به نفس روش عقلی معنا می‌شود، طبیعی است که هر پرسشی که پاسخ آن نیازمند تفکر یا به کارگیری روش عقلی است، پرسش فلسفی قلمداد می شود. 🔻از طرف دیگر، نباید دگردیسی فلسفه بوسیله علم مدرن را نادیده گرفت. این دگردیسی موجب شده تا نه تنها موضوع، بلکه هدف و روش فلسفه تغییر کند و هر پرسشی که در مواجهه علم با زندگی بشر دچار سردرگمی قرار می‌گیرد، پرسش فلسفی محسوب شود بطوریکه دکارت معتقد بود فلسفه شامل هر چیزی است که ذهن انسانی می‌تواند بداند، هم به عنوان راهنمای زندگی، هم برای حفظ سلامتی و هم برای کشف همه انواع مهارت‌ها. 🔻 آنچه مسلم است، نه فلسفه کلید همه معماهای ریز و درشت انسان است و نه اساساً قادر است که چنین نقشی را به عهده داشته باشد. ویژگی‌های پرسش فلسفی را می‌بایست بر حسب موضوع و قلمرو فلسفه مشخص کرد. 🔻فیلسوفان مسلمان موضوع فلسفه را موجود به ما هو موجود یا حقیقت وجود و احکام آن تعیین می‌کنند. با این ملاحظه، توقع از فلسفه برای پاسخگویی مستقیم به هرگونه پرسش فکری‌ای، توقع به جایی نیست هرچند اساس هرگونه تفکر و هرگونه علمی به فلسفه برمی‌گرد . 🔻یک پرسش فلسفی چند ویژگی عمده دارد؛ کلی است(اساسی یعنی هستی شناختی است)؛ مختص به فلسفه و روش فلسفی است یعنی به دنبال کشف حقیقت می‌باشد. ‌▫️⁩ادامه دارد... ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌چشم انداز جامعه بدون فلسفه : 🔸در اینجا وقتی از فلسفه صحبت می‌شود منظور فلسفه سنتی و در موارد خاص، فلسفه اسلامی است. فقدان یا به ضعف کشیده شدن فلسفه هرچند راه را برای مادی زدگی باز می‌کند، اما ویروس خطرناک بی‌معنایی و پوچی را چنان بر حیات انسان مسلط می‌کند که چیزی از ارزش‌های انسان باقی نمی‌ماند. 🔸واقعیت این است که با وجود استقلال فلسفه از دین، نمی‌توان نسبت به خدمات متقابل فلسفه و دین بی‌تفاوت بود. از یک سو فلسفه وامدار اسلام است و در نبود اسلام فلسفه در بیراهه ها متوقف می‌شود. 🔸از دیگر سو، اگر تفکر فلسفی به جامعه اسلامی پا نمیگذاشت، کمتر فرصت بسط و تعمیق معارف اسلامی و در نتیجه، امکان حفظ و صیانت از آن بوجود می آمد. اگر به تاریخ اسلام دقت کنیم، اوج گیری فکری و به تبع آن، رشد اجتماعی و تمدنی مسلمانان عموماً با رشد فلسفه اسلامی در عالم اسلامی مقارن بوده است. 🔸در نقطه مقابل، هرکجا صحبت از انحطاط و عقب ماندگی است، هر کجا صحبت از سلطه پذیری و تحقیر است، و هرکجا باب امام ستیزی باز است، در آنجا یکه تازی جریان‌های ضد عقلی و متحجر بر جامعه اسلامی آشکار است. 🔸یکی از شاخه‌های تحجر اخباریگری است که بیش از همه در شیعه رواج پیدا کرد. بحث اصلی اخباری‌ها این بود که از ادله اربعه تنها سنت دارای حجیت است و راه فهم قرآن فقط از سنت می گذرد. 🔸هرچند حذف قرآن خود مصیبت‌های بزرگی را بوجود آورد، لکن حذف عقل از منابع استنباط نه تنها باب خیلی از تکالیف عقلی را بست بلکه ابزار فهم روشمند و عمیق سنت را هم گرفت و ظاهر گرایی در فهم سنت را رواج داد. 🔸اگر کمی دقیق شویم، متوجه خواهیم شد که اگر اخباریگری در عالم اسلام از رشد باز نمی‌ایستاد، امروز جامعه اسلامی در ناکجا آباد قرار داشت. نه از اسلام به جز قشر و ظاهر چیزی باقی مانده بود و نه از سنت پبامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع)، اثری جز زنجیره‌ای از برداشت‌های موهوم و موهن باقی مانده بود. 🔸نه دیگر امکان صحبت کردن از فقه پویای شیعی وجود داشت و نه اساساً چشم اندازی برای تجدید حیات دینی قابل ترسیم بود. 🔸اغلب جریان‌های انحرافی در طول تاریخ اسلام مستقیم یا غیر مستقیم، محصول ضدیت کور با فلسفه و فربه کردن تفکرات اخباری و قشری‌گراست و بیشترین نفوذ دشمن در جامعه اسلامی هم از چنین مسیری بوده است . 🔸لذا نباید اجازه داد مجدداً جریان‌های ضد فلسفی در دنیای اسلام مسلط شود چراکه شک نباید کرد غیبت فلسفه، جامعه اسلامی را به انحطاط می‌کشد. ‌▫️⁩ادامه دارد ... ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌فلسفه و علوم انسانیِ اسلامی: 🔸فراتر از اینکه فلسفه مادر علوم است و نقش منحصر بفردی در پایه‌گذاری همه علوم ایفا می‌کند، بهره‌گیری علوم انسانی اسلامی از فلسفه به خصوص فلسفه صدرایی یک بهره‌گیری ویژه و سرنوشت ساز است. 🔸در حقیقت، فلسفه صدرایی به جهت خصیصه جامعی که دارد نه فقط به تقرب فلسفه به دین کمک کرده است بلکه سبب شده تا مسائل اسلامی مبتنی بر یک دستگاه حِکمی کارآمد، از منظر مشترک فلسفه و دین و از طریق یک هم افزایی کاملاً مؤثر مورد بررسی قرار گرفته و نتایج منحصر بفردی را تولید کند. 🔸همه این‌ها در شرایطی رخ داده که فلسفه صدرایی خود را از مقام استقلال فلسفی عزل نکرده و مرز نقل و عقل را به وضوح از هم تفکیک کرده است. 🔸در واقع در فلسفه صدرایی هیچ آموزه‌ای نیست که در معرض اثبات عقلی قرار نگیرد و به صرف آنکه نقلِ معتبر است پذیرفته شود هرچند پذیرفتن یک نقل معتبر، با همه لوازم آن، می‌تواند تابع یک اصل کلان عقلی باشد اما به هر حال کار فلسفه اقامه برهان است و هرکجا برهان نباشد فلسفه هم حضور ندارد. 🔸 حضور پررنگ فلسفه در علوم انسانی اسلامی باب ورود نسبت‌گرایی در علوم انسانی اسلامی را تا حدود زیادی بسته است هرچند این باب بر حسب ذات علم تجربی، در طبقات رویین علوم انسانیِ اسلامی غیر قابل انسداد است لکن این سطح از نسبیت، علوم انسانیِ اسلامی را در کشف و حل مسأله زمین گیر نمی‌کند. ‌▫️⁩ادامه دارد ... ༺ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌اهمیت اجتماعی شدن فلسفه: 🔻مسائل فلسفی نمی‌تواند از موضوع و هدف فلسفه جدا باشد. 🔻با این حال، فلسفه آمده تا در زندگی مردم حضوری مؤثر داشته باشد و باید دید که این حضور مؤثر چگونه قابل تعریف است. 🔻هرچند فلسفه قرار نیست لایه بنیادین حضور خود در عرصه معرفت و علم را نادیده بگیرد اما می‌تواند در خیلی از لایه‌های دیگر معرفت و علم امتداد پیدا کند. یعنی حل یک مسأله هستی شناسانه می‌تواند و باید آشکار و پنهان در لایه‌های گوناگون زندگی فردی و جمعی اثر بگذارد و از بیگانه شدن حیات با یافته‌های فلسفی هستی شناسانه جلوگیری کند. 🔻حالا باید پرسید آیا فلسفه خود متولی امتداد فردی و یا اجتماعی خود است یا این وظیفه بر عهده علوم انسانی است؟ 🔻 به نظر می‌رسد اگر قهر فلسفه با علوم انسانی به آشتی تبدیل شود، می‌توان از علوم انسانی توقع داشت که به طور طبیعی به تسری بخشیدن به فلسفه در عرصه‌های اجتماعی کمک کند کما اینکه علوم انسانیِ اسلامی این رسالت را در درون خود پذیرفته است هرچند قبول این مأموریت توسط خود فلسفه هم قابل بررسی است و چه یکی از مصادیق تحول در ساختار و ادبیات فلسفه به همین امر مربوط است. ‌▫️⁩B2n.ir/d21850https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌امتداد حکمت متعالیه _ اعتبارات علامه طباطبایی (رحمت الله علیه) 🔸متفکران و اندیشمندان حوزه فلسفه اسلامی باید مبانی مستحکم و در عین حال ذهنی و انتزاعی فلسفه را در دل جامعه امتداد بخشند میتوان گفت نقص فلسفه اسلامی نداشتن یک دستگاه اجتماعی سیاسی و در مراحل بعدی اقتصادی است . 🔸هرچند فلسفه اسلامی به صورت ذاتی در حوزه فردی و با عنوان حکمت عملی توانسته مبانی خود را به عرصه جامعه باز کند . 🔸در حال حاضر اولویت کار در حوزه فلسفه اسلامی علاوه بر استحکام مبانی گسترش آن در ساحات عینی تر زندگی به ویژه زندگی اجتماعی است(هرچند در آثار ملاصدرا بز خلاف آثار فارابی اثر مستقلی در این ابواب به چشم نمی‌خورد) که از آن به امتداد در ساخت جامعه ، فرهنگ و همچنین سیاست تعبیر می‌شود . 🔸طرح ریزی حکمت سیاسی یا اجتماعی یا نقش یک نظریه در تحقق حکمت سیاسی اجتماعی به معنای بیان مسائل علم سیاست یا جامعه شناسی نیست بلکه مقصود اتصال مبانی فکری و فلسفی یک نظام حکمی به ابتدای مسائل علم سیاست یا جامعه شناسی و مانند آن است ، به عبارت بهتر از آنجایی که فلسفه به کلیات می‌پردازد شأن فلسفه ورود به مسائل جزئی علوم نیست . 🔸پرداختن به مسائل بنیادین و ارائه پاسخ به نحو ایجاد مسائل اساسی سیاست و اجتماع دغدغه اصلی حکمت سیاسی اجتماعی است و هنگامی که با صفت متعالیه مقید می‌شود بررسی سوالات اساسی و بنیادین حیات ساسی اجتماعی را در حوزه مبانی حکمت صدرایی تبیین می‌کند . ⁦▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
نمونه نظریه ملاصدرا در مسائل اجتماعی سیاسی در حکمت متعالیه : 🔻ملاصدرا برای عارف سالک چهار سفر بیان میکند که به عبارتی مراحل استکمالی عارف است من الخلق الی الحق بالحق فی الحق من الحق الی الخلق بالحق بالحق فی الخلق 🔻فارغ از همه تحلیل ها و تطبیق هایی که در باره این چهار سفر ارائه شده مهم ترین نکته در راستای تبیین توجه ملاصدرا به بعد اجتماعی انسان سفر سوم و چهارم است. 🔻اگر کمال نهایی انسان صرفاً رسیدن به حق باشد سفر سوم و چهارم جایگاهی ندارد به عبارت دیگر عارف در دو سفر اول بیشتر از حیث فردی به کمال می‌رسد و سفر سوم آغازی بر استکمال بعد اجتماعی انسان است . 🔻با این بیان نیمی از مسیر کمال انسان حیثیت اجتماعی دارد و مسلماً حکمت متعالیه به عنوان نظام جامع فلسفی نمی‌تواند نسبت به این مسئله بی تفاوت باشد و نبوده است(آنچه بیان شد ابتدایی ترین دلیل بر توجه حکمت متعالیه به ابعاد اجتماعی انسان است). ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻ساحت سیاست و اجتماع دارای سرشتی متغیرند و بر این اساس ورود فلسفه اسلامی و به طور خاص حکمت متعالیه به ساحات اجتماعی و سیاسی نیازمند باب جدیدی است تا بتواند به امور متغیر نیز بپردازد و نظریه اعتباریات علامه طباطبایی یکی از همین ابواب است 🔻علامه طباطبایی یکی از بزرگترین پیروان مکتب صدرایی است که باطرح نظریه اعتباریات امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی سیاسی را رقم زد . 🔻ادراکات اعتباری واسطه بین نیاز های انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریه اعتباریات را میتوان حلقه وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست . 🔻طبق این نظریه جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تاثیر و تأثر متقابل داشته ، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است . 🔻اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختار های اجتماعی عدالت، قدرت و در نهایت سیاست است. 🔻سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان میابد ‌. 🔻اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی ، تبیین دقیق تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی اجتماعی متعالیه و در چار چوب شریعت ارائه میدهد 🔻سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پس از اجتماع است که به تبع اصالت جامعه قابل طرح است اگر جامعه هویتی مستقل دارد میتواند اعتباراتی داشته باشد که افراد را تحت تاثیر قرار داده و جهت دهی کند . 🔻حال اگر این جهت دهی تحت تدبیر حجت خدا (شریعت ) قرار گیرد با فطرت افراد مرتبط شده آنان را به سعادت ابدی میرساند . 🔻پیوند فطرت و شریعت از ویژگی های بارز اندیشه سیاسی اجتماعی علامه طباطبایی است و در نتیجه نظریه اعتباریات به نسبی گرایی منجر نخواهد شد زیرا مبتنی بر فطرت و در چارچوب شریعت است . 🔻ضمن ابعاد سیاسی اجتماعی که نظریه اعتباریات دارد باید حرکت استکمالی عالم از کثرت به سوی وحدت (در راستای حرکت جوهریه) و نقش جامعه در جهت دهی افراد به سوی سعادت در چارچوب حکمت متعالیه را نیز باید مورد بررسی قرار داد . ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻معانی که انسان در ظرف ذهن (در اعتبارات) لحاظ میکند ، و وجود دارد به این معنی نیست که ارتباطی با عالم حقیقت نداشته باشد این معانی وهمی بر یک حقیقت استوار هستند ، به عبارت بهتر ذهن این معانی را از پیش خود وضع و خلق نمیکند بلکه این معانی وهمی یک مصداق واقعی و نفس الامری دارند که این معانی از همان راه بر ذهن عارض می‌شوند 🔻بعنوان مثال اگر ما در ذهن انسانی را به شیر محدود میکنیم در عالم خارج یک شیر واقعی وجود دارد که حقیقتا حد شیر را با تمام آثار واقعی شیر دارد 🔻این معانی وهمیه قابلیت توسعه دارند و ممکن است با اصل قرار دادن آنها معانی وهمیه دیگری از آنها ساخته شود و با تحلیل یا ترکیب گسترش یابند 🔻این معانی صرفاً برخاسته از احساسات شاعرانه نیستند بلکه غالبأ نیازهای حیاتی نیز منجر به ایجاد احساس نیاز و به تبع ایجاد اینگونه معانی میشوند 🔻بنابراین انسان برای اینکه به اهداف و مقاصد عملی خود دست یابد در ذهن خود چیز دیگری را مصداق آن مفهوم فرض می‌کند که تنها در ذهن انسان مصداق آن مفهوم است و این عمل که اعتبار نام دارد فرایندی از ذهن است که با بسط و گسترش روی عوامل احساسی یا نیاز های حیاتی رخ میدهد که نوعی تصرف در ادراکات است و به صورت کامل تحت تاثیر احتیاجات زندگی و تمایلات درونی است خواه به صورت ارادی باشد یا غیر ارادی و با تغییر این تمایلات و نیاز ها تغییر می‌کند و طبیعتاً می‌توانند دارای سیر تکاملی و ارتقا باشند از این رو نسبی موقت و غیر ضروری هستند و این مطلب مهم ترین تفاوت ادراکات اعتباری با ادراکات حقیقی است 🔻ممکن است انسان یا هر موجود زنده دیگر (به اندازه شعور غریزی خود) در اثر احساسات درونی خویش که مولود یک سلسله احتجاجات وجودی مربوط به ساختمان ویژه اش می‌باشد یک رشته ادراکات و افکاری بسازد که بستگی خاص به احساسات مزبور داشته باشد 🔻یعنی موجودات زنده و به ویژه انسان این توانایی را دارند که بنا بر احساسات درونی که برخواسته از نیازهای درونی است ادراکاتی ایجاد کنند 🔻توانایی موجودات زنده در ایجاد این احساسات تابع میزان شعور آنهاست به این نحو که موجودات دارای شعور بیشتر توانایی بیشتری در ایجاد این معانی وهمیه دارند ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌جایگاه ادراکات اعتباری در حرکت استکمالی : 🔸نظریه ادراکات اعتباری برخاسته از مبانی صدرایی است آنچه در نظریه ادراکات به روشنی قابل ملاحظه است ابتنای آن بر حرکت جوهری صدرایی است پارادایم فلسفی علامه حکمت متعالیه است و طبق نظریه اعتباریات موجود پس از اعتبار و برطرف کردن نیاز کمال قبلی را از دست نمی‌دهد و شروع به اعتبارات جدید برای کسب کمالات جدیدی میکند 🔸این بیان با مبانی صدرایی قابل تطبیق است که حرکت استکمالی را لبس بعد از لبس میداند و منطبق با حرکت جوهری است 🔸انسان به واسطه همین ادراکات که اعتباریات هستند تمایلات طبیعت خود را تامین می‌کند به عبارت بهتر در طبیعت انسان قوای فعاله ای وجود دارد که احساساتی را در او تولید میکند این احساسات و اندیشه های پنداری یا همان اعتباریات واسطه و ابزاری هستند که موجود زنده برای برطرف کردن نیاز های خود آنها را ایجاد کرده است 🔸نیاز ناشی از عیب و نقض است اصولاً نیاز در اثر عدم کمال است و عدم کمال یعنی نقص موجود کامل چون نقص ندارد نیاز هم ندارد در مقابل موجودی که کامل نیست برای کامل شدن نیاز دارد تا نقص و عیب خود را بر طرف کند و کمالات جدید را برای خود حاصل کند 🔸هر موجود زنده بر اساس میزان شعور خود این نیاز ها را شناسایی و سپس اولویت بندی کرده حرکت استکمالی خود را جهت دهی می‌کند 🔸ادراکات اعتباری ابزار و واسطه هایی هستند که موجود زنده برای استکمال خود ایجاد میکند با این بیان هر نوع حرکت استکمالی معلول ادراکات اعتباری ایجاد شده توسط آن موجود زنده است و ادراکات اعتباری خود تابع جنبه تکوینی و طبیعی آن موجود زنده هستند . ⁦▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
⭕️ اینک شما و وحشت دنیای بی علی ◾️‌️شهادت مولای متقیان حضرا اميرالمؤمنين علی‌ابن‌ابیطالب علیه‌السلام را محضر حضرت بقیه الله الاعظم عج و همه شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت عرض می‌کنیم. . . . ❞ مدرسه مجازی عروج ❝
📌اقسام اعتباریات : 🔸علامه در یک تقسیم بندی احساسات انسان را به دو نوع عمومی ثابت که مربوط به نوعیت نوع هستند مانند مطلق حب و بغض مطلق اراده و مانند آن و نیز احساسات خصوصی قابل تغییر که مختص افراد نوع هستند تقسیم میکند 🔸به تبع این تقسیم بندی احساسات اعتباریات عملی نیز دو قسم هستند ، اعتباریات عمومی ثابت و نامتغیر که در تمامی افراد نوع وجود دارد و تغییر ناپذیر است و انسان از اعتبار آن ناگریز است مانند اعتبار اجتماع و ححبت علم و مانند آن 🔸اعتباریات خصوصی قابل تغییر که بسته به افراد یک نوع قابل تغییر است مانند زشت و زیبایی های خصوصی که ممکن است ملاک آن در بین افراد مختلف یک نوع متفاوت بوده و یا حتی پس از مدتی با تغییر ملاک زشتی و زیبایی تیز تغییر کند 🔸مشاهده افکار ساده اجتماعی ملاکی برای تقسیم بندی دیگری از اعتباریات است . ⁦▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
پاره ای از ادراکات اعتباری انسان بدون در نظر گرفتن افراد دیگر یا به عبارتی بدون در نظر گرفتن اجتماع و مستقل شکل می‌گیرد مانند غذا خوردن 🔻در مقابل پاره ای از ادراکات بدون فرض اجتماع ممکن نیست مانند ازدواج بر همین اساس است که علامه در تقسیم بندی دیگری اعتباریات را به دو قسم میکنند: 🔻۱_اعتباریات پیش از اجتماع که قائم به هر شخص مستقل از افراد دیگر هستند(مانند وجوب حسن و قبح ، انتخاب اخف و اسهل ، استخدام و اجتماع و متابعت علم) 🔻۲_اعتباریات پس از اجتماع چه قائم به نوع مجتمع هستند و نمی‌توانند مستقل از افراد دیگر تحقق یابند مانند ازدواج 🔻این تقسیم بندی از این جهت که اجتماع و ارتباط با افراد دیگر ملاک و مناط تقسیم است برای تمامی پژوهش هایی که به ابعاد اجتماعی انسان می‌پردازند مانند جامعه شناسی ، سیاست ، فرهنگ ، و حتی اخلاق و حقوق اهمیت دارد ، خواه کسانی که با مبانی این علوم سرو کار دارند و خواه کسانی که به خود این علوم ورود میکنند . 🔻ریشه این تقسیم بندی مانند تمامی اعتباریات نیاز های انسان است ، یعنی اعتباریات تابع نیازهای انسان است. ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌اعتباریات پیش از اجتماع: 🔸در اعتباریات پیش از اجتماع که مستقل از دیگر افراد ایجاد میشوند ، بنابر اعتبار وجوب هیچ فعلی از انسان صادر نمی‌شود مگر اینکه قوای فعاله نسبت وجوب و ضرورت یا همان باید را میان خود و صورت های احساسی واسطه قرار میدهد و تا نسبت وجوب اعتبار نشود فعلی صادر نخواهد شد 🔸این اعتبار را میتوان تسری قاعده فلسفی (الشئ مالم یجب لم یوجد) در اعتباریات دانست و قاعده را بدین صورت بیان کرد 🔸الفعل ما لم یجب لم یصدر ، این اعتبار در تمامی افعال فردی و نیز حوزه های زندگی اجتماعی و سیاسی وجود داشته و منشأ صدور فعل است 🔸دوست داشتن خوب و دوست داشتن بد دومین اعتباری است که علامه آن را زاییده بلافصل اعتبار وجوب میداند (انسان آنچه ملایم طبع باشد خوب و آنچه ملایم طبع نباشد را بد میداند) 🔸علامه اهمیت این اعتبار را به ویژه در افعال اجتماعی و سیاسی روشن می‌سازد اینکه کدام کنش و یا سیاسی ملائم طبع انسان است و با اعتبار خوبی صادر میشود و کدام کنش سیاسی با اجتماعی به اعتبار عدم ملایمت ترک می‌شود . ⁦▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻یکی از طبیعی ترین افعال هر موجود انتخاب راه های آسان تر برای رسیدن به اهداف است (اخف و اسهل) که قابلیت تسری به حوزه سیاست را نیز دارد . 🔻و دیگری استفاده از موجودات دیگر در جهت رفع نیاز های خود است(اعم از حیوان و یا استخدام انسانی دیگر) که این نیاز ها روز به روز پیشرفته تر و نیاز ها بیشتر می‌شود ‌(اعتبار استخدام ) 🔻گاهی رفع نیاز او در گرو استفاده متقابل و تعامل دو سویه با دیگر انسانهاست استفاده از ظرفیت دیگر انسان ها موجب پیدایش زندگی اجتماعی در انسان ها شده است (عدل اجتماعی) 🔻استفاده نوزاد از شیر مادر را میتوان ابتدایی ترین شکل اینگونه استفاده دانست این امر در ادامه زندگی پیچیده تر میشود و به مرحله ازدواج و نیز عرضه های دیگر زندگی اجتماعی انسان توسعه میابد . 🔻از این رو طبیعت انسان به گونه ای است که از همان دوران نوزادی او را به سوی اجتماعی شدن هدایت میکند (اعتبار اجتماع) 🔻این اعتبار علامه برای دفع این دخل مقدر است که بیان اصل استخدام تایید استعمار زیر پوشش ظاهر فریب آزادی و پیشرفت نیست 🔻انسان مدنی بالطبع است و عدل را خوب وظلم را بد میداند و اجتماع تعاونی که احتیاجات همه با همه تأمین شود منجر به اعتبار عدالت اجتماعی میشود نه استعمار و زور گویی ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻حضور انسان در بستر زندگی مادی به این امر منجر شده که قوای فعاله با ماهیتی مادی در ماده فعالیت کنند بدین معنا که انسان در صحنه فعالیت خود با واقعیت خارجی سروکار دارد و از آن مستغنی نیست 🔻از سوی دیگر آنچه عالم خارج را برای انسان کشف می‌کند علم است و همه موجودات زنده و از جمله انسان از علم خود متابعت دارند و همواره چنین است که علم برای انسان حجیت دارد 🔻با این بیان یکی از اعتباریات مهم حجیت علم است ، امتداد این ادراک اعتباری در زندگی اجتماعی و سیاسی انسان و نقش آن در هدایتگری نقش بسزایی خواهد داشت 🔻چنانکه تشکیل سلسله مراتب اجتماعی و سیاسی فرامین و اوامر و چارچوب های طراحی شده و مانند آن اگر مطابق با واقعیت خارجی و از روی علم باشد نیاز های مشترک را به بهترین نحو پاسخ گفته ، فرد و جامعه را به کمال مطلوب می‌رساند 🔻علامه اعتباریات را منحصر در موارد احصا شده نمیکند و علاوه بر آن اصول اعتبارات عمومی را پیوسته زنده و پویا معرفی میکنند که تنها مصادیق آن با پیشرفت بشر در استخدام از ماده تغییر می‌کند 🔻علامه تغییر اعتبارات را یکی از اعتبارات عمومی میدانند و عواملی مانند منطقه جغرافیایی محیط عمل ، تکرار و کثرت ورود یک فکر به ذهن و افزایش پیوسته معلومات را از عوامل تغییر اعتبارات معرفی کرده اند . ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌اعتباریات پس از اجتماع : 🔸این دسته از اعتباریات بر خاسته از نیازهای اجتماعی انسان است نیازهایی که تنها با دیگر افراد انسان یا به عبارت بهتر در بستر زندگی اجتماعی را بیان میکنند (آنچه که علامه ذکر کرده اند ریشه های سایر اعتبارات پس از اجتماع است) 🔸 ملک یکی از ابتدایی ترین اعتباریاتی است که از بستر زندگی اجتماعی برخاسته است که برخاسته از اعتبار اختصاص پیش از اجتماع است 🔸در اجتماع سخن از مرز بندی و حد و حدود است که بوسیله تعامل با دیگران بوجود آمده است و حدود و ثغور ملکیت و جوازات تصرف و استفاده از آنها را در پی دارد 🔸انتقال مفاهیم و مقاصد مد نظر به طرف مقابل یکی دیگر از ضروری و ابتدایی ترین نیاز ها پس از اجتماع است 🔸انسانها در جوامع مختلف زبان های گوناگون برای معانی گوناگون و نوشتاری مختلف وضع و اعتبار قرار داده اند(کلام و سخن یکی از ریشه ای ترین اعتبارات پس از اجتماع است که در پی خود اعتبارات گوناگونی را در بستر اجتماعی به دنبال داشته و دارد). 🔸یکی دیگر از اعتبارات پس از اجتماع که به تعبیر علامه به تقاضای غریزه استخدام ایجاد شده است ریاست و مرئوسیت است ‌ 🔸اعتبار ریاست و مرئوسیت به دنبال خود اعتبارات دیگری در پی دارد تمام شاخ و برگ های نظام ریاست و مرئوسیت برخاسته از اعتبار اولیه آن است مانند امر و نهی ، نکوهش‌ ، جزا و مزد. ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻یکی از مهم ترین مسائلی که علامه ذیل این ادراک اعتبار بیان میکنند نقش فطرت در ایجاد این اعتبار و توابع آن است 🔻ایشان اطاعت و وجوب را به موجب فطرت در مورد ریاست و امر میداند 🔻وجود امر و لزوم اطاعت را از خواهش های نفسانی شروع کرده و به انتقال امر شرایع آسمانی توسعه داده و پس از بیان اطاعت امر از قوانین مدنی به احکام و اوامر عقلیه اشاره میکنند 🔻احکام و اوامر عقلیه سلسله اموری است که فطرت به لزوم آنها قضاوت میکند و صلاح جامعه که توام به اصلاح و تکامل فردی است در آنها می‌باشد . ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌هویت جامعه از منظر علامه طباطبایی : 🔸از منظر ایشان جامعه یک هویت مستقل تقلیل ناپذیر به افراد است (المیزان ذیل آیه ۲۰۰ سوره آل عمران ) یعنی انسان بصورت فطری باید اجتماعی زندگی کند. 🔸بنظر ایشان اولین باری که بشر به منافع اجتماع آگاه شده و برای کسب و حفظ مصالح اجتماعی به صورت جدی کوشیده است زمانی بود که خدا برای انسان پیامبری برانگیخت تا او را هدایت و راهنمایی کند و این مقام نبوت بود که انسان را متوجه منافع زندگی اجتماعی کرد. 🔸با تمامی این بیان ها برای استقلال جامعه باید گفت که مستقل بودن جامعه نافی استقلال فردی نیست ، یعنی هرچند افراد دارای آثار مختص به خود هستند با تشکیل جامعه و شکل‌گیری تعاملات جدید اجتماعی حقیقت جدیدی به اسم جامعه با آثار و خواص جدید غیر از آثار و خواص افراد شکل می‌گیرد . 🔸در تعارضات بین اراده فرد و جامعه اقتضائات جامعه بر افراد فرد برتری دارد ، جزء جز آنکه پیرو کل باشد و به اراده او برود گریزی ندارد 🔸قدرت جامعه به اندازه ای است که قوه ادراک و فکر را هم از افراد می‌ستاند این حقیقت موجب شده است که اسلام به جامعه به حدی اهتمام ورزد که نظیر آن را در هیچ دین و قانون هیچ ملت متمدنی نمیتوان یافت . 🔸جامعه اراده دارد ، جامعه دارای اراده است و می‌تواند برای برطرف کردن نیازهای خود دست به اعتبار بزند . ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻تامل در مبانی حرکت جوهری صدرایی و حرکت استکمالی عالم وجود از کثرت به سوی وحدت بینه ای است که دیدگاه اصالت جامعه علامه را در مقابل قائلان به اصالت فرد تقویت می‌کند 🔻از سوی دیگر نقش شریعت در حکمت صدرایی به مبحث اصالت جامعه ، کمال انسان و جامعه زمانی ممکن خواهد شد که شریعت و به طور خاص شخص نبی محور جامعه تشکیل شده باشد تا فرد و جامعه را در راستای کمال آنها هدایت کند 🔻باتوجه به نقش شریعت در سعادت جامعه ، نقش ایجاد تعادل در تزاحمات حقوقی و هدایت به سوی رفع تزاحمات و رسیدن به سعادت بر عهده شریعت (نبی یا جانشین نبی) است . 🔻ادراکات اعتباری که بیان شد در صورتی معتبر است که مورد تایید شریعت باشد چون در حکمت صدرایی کمال فردی و انسانی در چارچوب شریعت ممکن است لذا این امر مانع منجر شدن اعتباریات به نسبی گرایی است . ‌▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
🔻یکی دیگر از ادراکات اعتباری جامعه عدالت اجتماعی است که در راستای رفع مشکل تضاد منافع به میان میآید 🔻برای بر پایی عدالت و مدیریت سلسله مراتب اجتماعی اعتبار دیگری به نام حکومت لازم است تا به کار گیری زبان مشترک این نظارت را انجام دهد 🔻 حکومت باید سلسله مراتب اجتماعی را سامان دهد و تعیین کند که چه کسی رئیس و چه کسانی مرئوس باشند(در حکمت عملی سخنی از تدبیر جامعه نیست بلکه تدبیر جامعه در قالب سیاست مدن تعریف شده است) 🔻پس از آنکه مراتب اجتماعی شکل گرفت قدرت پدید میآید و پس از آن سیاست شکل میگیرید 🔻این سامان دهی نظامات اجتماعی برخاسته از اعتبارات پیشینی و پسینی تشکیل اجتماع است و آنچه در این زمینه جایگاه اساسی دارد نقش شریعت است 🔻بنابر این تنها اعتباریاتی از سوی فرد و جامعه انسان را به کمال حقیقی خود خواهد رساند که مطابق با فطرت و در چار چوب شریعت باشد. ‌▫️⁩پایان ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742
📌اجتهاد در معارف : 🔸یکی از علومی که توسط علماء مقدمه اجتهاد در فقه دانسته شده است فلسفه است 🔸فلسفه اسلامی یکی از علومی است که در اجتهاد و تفقه در دو حوزه اعتقادات و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی روز دارای جایگاه مهم و کارکرد های متعددی است 🔸مباحث و یافت های فلسفه اسلامی به خصوص در بعضی بخش های آن از جمله مباحث خداشناسی ، نحو و کیفیت صدور و ربط عالم با خدا معاد شناسی و انسان شناسی در استنباط صحیح و عمیق در این دو حوزه استنباطی تعالیم دین کارکرد های متعددی دارد با تبیین این کارکرد ها اهمیت و ارزش پرداختن به فلسفه آشکار می‌گردد 🔸اجتهاد و استنباطی که در حوزه علم فقه مصطلح است را میتوان در علوم دینی دیگر همچون اعتقادات ، اخلاقیات ، آموزه های مرتبط با علوم انسانی روز و غیره مطرح نمود بعبارت دیگر اجتهاد و دین شناسی جامع و عام نسبت به همه بخش های دین لازم است 🔸همانگونه که علماء برای اجتهاد در فقه مقدماتی از قبیل اصول فقه ، لغت ، رجال و غیره را لازم دانسته اند باید برای اجتهاد در سایر بخش های دین نیز مقدماتی را لازم و ضروری بشمارند 🔸یکی از علومی که در اجتهاد و تفقه در دو حوزه اعتقادات و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی روز نقش و کارکرد های مهم و متعددی دارد فلسفه اسلامی است . ⁦▫️⁩ادامه دارد ... ❞ مدرسه مجازی عروج ❝ https://eitaa.com/joinchat/1943994703C1b249b0742