eitaa logo
مدرسه عشق
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
511 ویدیو
21 فایل
『﷽』 ‌‹💠⃟🇮🇷› سازمان بسیج دانش آموزی ‌‹💠⃟🇮🇷› ‌ ♦️محلی برای شکوفایی و پرورش استعداد های دانش آموزان سراسر کشور...🇮🇷 ‌ 🔻جایی برای همه دانش آموزان ایرانی🔺 ‌ 🌷از تبار فرزندان روح‌الله🌷 نظرات پیشنهادات : @Basij_daneshamuzii
مشاهده در ایتا
دانلود
「🖤🖇•••」 پسراول‌گفت: مادر،اجازه‌هست‌‌برم‌جبہہ؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌و؛والفجـرمقدماتےشہیدشد': ⟦ پسردوم‌گفت: مادر،داداش‌ڪہ‌رفت‌من‌هم‌برم!؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌وعملیات‌خیبرشہید‌شد': ⟦ همسرش‌گفت‌: حاج‌خانوم‌بچہ‌هارفتند،ماهم‌بریم‌ تفنگ‌بچہ‌هاروےزمین‌نمونہ . . رفت‌وعملیات‌والفجر۸شہیدشد': ⟦ مادربہ‌خداگفت: همہ‌دنیام‌روقبول‌ڪردے، خودم‌روهم‌قبول‌ڪن... رفت‌ودرحج‌خونین‌شہید‌شد: ⟦ (:'💕 کانال بزرگ نور الزهرا 🆔 @MadreseyeEshgh
•『🌷』 ‌• شهید‌احمدی‌روشن: ظهور‌اتفاق‌مے‌افتد ولے...!! مهم‌این‌است‌ڪه ما‌کجاے‌این‌ظهور‌باشیم..:) 🆔 @MadreseyeEshgh
|•🌱•°| رفیق !🙂 حواست به جوونیت باشه ؛ نڪنه پات بلغزه قراره با این پاها تو گردان صاحب‌الزمان"عج" باشی (:🚶🏻‍♂️ 🆔 @MadreseyeEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«💚⁦🌹»❤️ 🔸هرکه راصبح شهادت نیست شام مرگ هست 🔹بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند 🔸شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی 🔹لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند - ⁦💔⁩⃟🌿¦⇢ ‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷› 🆔@madreseyeEshgh
‹♥️🥀› 🍀⃟🌷¦→ 🍀⃟📸¦→ ‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷› 🆔 @parvareshi5
‹☁️🌿› ‌ ـ ـ ـــــ᯽ـــــ ـ ـ مادربزرگ‌شھید‌مغنیھ‌ میگفت؛ مدتِ‌طولانےبعد‌شھادتش‌اومد‌به‌خوابم بھش‌گفتم:چرا‌دیرڪردۍ!؟منتظرت‌بودم! گفت:چون‌طول‌ڪشیداز‌بازرسےها‌رد‌شدیم گفتم‌:چه‌بازرسے؟! گفت:بیشتراز‌همه‌سرِبازرسے"نماز"وایستادیم.. بیشتراز‌همه‌درباره‌ۍ"نمازصبح"می‌پرسند! نذاریم‌تنبلےمانع‌سعادت‌ما‌بشھ:)!♥️ ‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷› 🆔@madreseyeEshgh
یکی از مدافعان حرم به حاج قاسم گفته بود: جنگ سوریه تمام شد ولی ما شهید نشدیم، حاج قاسم پاسخ داده بودند در آینده ای نزدیک فتنه هایی پیش رو دارید که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما رو داشته باشند آن روز من نیستم اما شما پشت آقا رو خالی نکنید.. ‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷› 🆔@madreseyeEshgh
✍توی فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود . با همه رو بوسی و احوالپرسی میکرد. نگران شدم!قبل اینکه برسیم پای هواپیما،همراه شدیم. توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم . دستش را فشار دادم و گفتم :«حاجی! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی می‌افته برات...» گفت:«این مردم خیلی عزیز هستن» بعد با لحن شوخی گفت: «تو که از شهادت نمیترسیدی!» قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم : «حاجی من نگفتم از شهادت میترسم !» صد تا مثل من فدای شما بشه. شما الان امید بچه یتیم ها هستید .شما الان امید بچه‌های مظلوم عراق و ..هستید.» خندید و گفت: «نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره.» ‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷› 🆔@madreseyeEshgh