‹مـٰاهِ مَـڹ›
- من آدم دوام آوردن بودم. این که بنشینم و بگذارم هرموقع کاسهی صبرم لبریز شد، حرف بزنم. تا یکجایی
/
میخوام بگم که،
عزیزم اینا همش نشونهاس..
جدی بگیرش*
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
چقدر آقا امشب «پدر» بود. در موعد سالانه دیدار با بچهها که هم را ندیدند، پیام جداگانه برایشان فرستاد. سلام بچهها؛ همیشه پشت هم باشید. کسی جدایتان نکند ها. مراقب باشید زیاده اسراف نکنید. از دولتتان خوب حمایت کنید. بچهها عبادت و یاد خدا جزو برنامههایتان باشد ها. آسیب و موفقیت را باهم ببینید. اگر کسی زیر گوشتان خواند که آسیبهای مادی که در جنگ دیدیم از آسیبهای صهیونیستها بیشتر بود، باور نکنید. من مطلعتر از دیگرانم. فکت ناگفته استفاده آمریکا از زیردریایی درجنگ را که کسی تاامروز نگفته بود، میگویم که باور کنید از سر اطلاع با شما حرف میزنم. چاقوکشها آمدند بزنند، کتک خوردند. راستی بچهها، گفتم که برای باران و امنیت هم حسابی دعا کنید؟
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
خدایا توروخدا میشه بارون بفرستی؟ از این بارون زیادها که اگه یک دقیقه زیر آسمون وایسی موش آب کشیده میشی و سرمامیخوری و شیش بار میری زیر سرم. از همونا دقیقاً.
‹مـٰاهِ مَـڹ›
میاین باهم یه #قرار قشنگ بذاریم؟ بیاین روزِ هشتم هر ماهمون رو تقدیم کنیم به بابا رضا؛ به احترامش اون
آقای امام رضا؛
دل خوشم که این #قرار ها، یه روزی به وصال میرسه :))
من دلبستهی هشتمین روز هر ماهم، که با یاد شما سپری میشه ..
مراقبم باش عزیزم، مراقبم باش✨
•
سلام.. بیشتر بنویسید 🥲 حیفه که نیستید
●
بچه ها، یسری از افراد اینجا با یسری کارهاشون، باعث شدن من حس امنیت نداشته باشم. و الا من عاشق نوشتن توی ماه من بوده و خواهم بود 🤝
•
عاشقانه تربنویس .ادبی قشنکه ولی گاهی خودمونی تر زیباتره .من ادم کمال گراییم هیچوقت بلدنبودم نییستم انتخاب کنم اما درواقع شما بهترین کلمات رو در جملاتتون جای میدید
●
وای ذوق😭✨
من ته ته تههه عاشقانه هام، میرسه به نجات دهندهی آینه 😂
•
بعد از چندی... بالاخره قولنج ادبی مان شکست... من دوست دارم. اگه فرضا نیاز باشه راحت بنویسی ، باید همین ها رو ویرایش عامیانه بزنی برای مخاطب خاصش، نه اینکه این استعداد و سبکت رو نابود کنی. مثلا یه جایی تو نوشته هات برای توصیف حرارت عراق گفته بودی: انگار خورشید لپ این گوشه از زمین را ماچ کرده است! برای من خیلی جالب انگیز ناک بود، تشبیه زمین به ماچ شونده انگار که یه آدمی هست که ماچ شده و حرارت خورشید بهش رسیده و داغ شده(داغی از بیرون)، اما دقیق تر که شدم دیدم وقتی یه آدم پر حرارت ماچت کنه اصلا خودتم پر حرارت میشی(داغی از درون و دفاعی دوبرابر...). میشد بگی: پُخیدیم ، کباب شدیم، و یا چیزهای عامیانه دیگه... اما کجا این تصویر رویایی شکل میگرفت
●
چه بانمک تقد میکنین و چه با مزه تعریف میکنین😭✨
ولی من عامیانه هم خیلی مینویسم بچه ها..
اینجا نمیذارم
پرایوت تلگرامم پرهههه از عامیانه هایی که با زیرشلواری نوشتمشون 😂✨