هدایت شده از ‹مـٰاهِ مَـڹ›
خب دوسِتان من!
اول اینکه ماه رجب ماه عفو و بخشش هم هست، البته هیچوقت واسه برگشت دیر نیست ولی خب بنظرم این ماه رجب یچیز دیگست، آخه یجایی پیامبر گفتن که ماه رجب ماه خداوند هستش!
خب حالا چیکار باید بکنیم؟
🌙بچه ها توی ذکر ها،
استغفار خیلی سفارش شده،
و توی اعمال یکی روزه هست که خیلییییییییی بیشتر سفارش شده و یکی هم نماز ماه رجب که هرشب میتونین بخونید!
🌙سعی کنید اگر میتونید یروزم که شده روزه بگیریند که هرچی براتون از ثواب روزه توی این ماه بگم کم گفتم💚✨
🌙اوه اوه، اینیکیو یادم رفت بگم:
بچه هااااا توبه کنید و ایمان بیاورید تا رستگار شوید😂
بی شوخی خیلی خیلی سود کرده اونی که تصمیم بگیره حتی شده یه کار خطارو از وجودش پاک کنه!
🌙تاااازه امام کاظم گفتند که:
خوبی ها توی ماه رجب دوبرابر حساب میشه😌
بچه زرنگا بدویین که جا نمونین از کار خوب!
🌙پیشنهاد میکنم بهتون کار خوبی که میکنید رو هدیه کنید ثوابشو به یه امام، (مثلا اميرالمؤمنين) که تازه ثواب رو ثواب بشه!
این حدیث قدسی هستش و خداوند فرمودند:
ماه (رجب)، ماه من، بنده، بنده من، و رحمت، رحمت من است؛ هر كه در اين ماه مرا بخواند ، اجابتش كنم و هر كه حاجت آورَد، عطايش كنم♥️
🖇بچه هایی که چنل دارن فور کنن، بقیه هم کیف کنن🌝
یا علی مدد^^
-
از خودم میپرسم: چند روز است ننوشتهای؟ حواست هست؟
و بعد به این فکر میکنم که چه فرقی میکند نوشتن و ننوشتن من؟
حتی برای خودم هم فرقی ندارد. انگار هر اتفاق، الزامش را برایم از دست داده. غمگین و افسرده نیستم، اما شاد و بمب انرژی هم نمیشود به این حال و روزم گفت. در میانهی اتفاقاتم و این برایم لذتبخش هم نیست. خوب که مزمزه اش کنی، شاید به بی اشتیاقی میرسی. انگار نه آدمی و نه اتفاقی مرا به وجد نمیآورد. همه میخواهند به سبب این خصلت، ترحم کنند ولی حتی محبت ها هم دلزدهام میکنند.
دوست دارم در خلوتی باشم.
در سکوت، در خودم بودن. در معمولی بودن و در همین ثانیه های غم و شادی که حتی اینها هم رنگشان را برایم از دست داده اند. همینطوری خوب است.
هر روز برای غول کمالگراییام سخنرانی میکنم و به او در آینه میگویم: همیشه نباید عالی باشی، امروز تمرین کن که عادی باشی.
و من عمیقا این روزها خیلی عادی و معمولیام.
شما هم معمولی باشید.
ما قهرمان به دنیا نیامدهایم.
قهرمان شدن،
نیازمند چند دقیقههایی در روز جنگیدن است، نه کل روز را جنگیدن ..
کسی که کل روز میجنگد، دنیا را با میدان جنگ اشتباه گرفته.
دنیا نیازمند توجه است و در معمولی بودن همیشه توجه بهتری پیدا میشود.
-
بیا مدتی تمرین کنیم که معمولی باشیم*.
[ #زینببهار| گذر،
معمولی نویس،
بامداد شنبه ۶ دی ۱۴۰۴ ]
-
نگرانی یه نوع زبان عشقه
و خیلیا هنگام انجام دادنش، نقش بازی میکنن.
یسریا نگرانی هاشونم،
مثل دوست داشتن هاشون واقعی نیست..
-
رو مودی هستم که آدم ها اذیتم میکنن و ارتباطات انسانی آخرین خواسته من به حساب میاد این روزا.
هدایت شده از ϙᴜᴇʀᴇɴᴄɪᴀ
خدا با رعد و برق از زمین اسکرین شات میگیره>>>
قشنگ:*)
‹مـٰاهِ مَـڹ›
میاین باهم یه #قرار قشنگ بذاریم؟ بیاین روزِ هشتم هر ماهمون رو تقدیم کنیم به بابا رضا؛ به احترامش اون
#قرار هشت؟
پناه هشتمین روز های ماه من، دل تنگ مارو وصل کن به پنجره های ضریح خوشگلت عزیزم :))))
-
این روزها انسان عجیبیام.
درحالی که روی حالت بقاء خودم هستم و مطلقا اکثر کارهام بر اساس لذت و خوش گذرونی نیست و حتی یه جاهایی خیلی بدتر از همیشه میگذره برام و حسام تله پاتی شده توی وجودم، همچنان نهال کوچولوی سبز امید درونمه و هربار چشمم بهش میخوره، کلی براش ذوق میکنم.
انگار سعی دارم روی پیوسته بودنم کار کنم و حتی موقعی که دارم توی فروپاشی دست و پا میزنم، بازم خسته نشم و ادامه بدم.
نتیجهاش چی شده تا الان؟
یه ثبات دوستداشتنی و یه تجربهی خوب و جالبه برام.
مسیر رشدم رو شدیدا با کیفیت کرده، و البته کمال گراییم خیلی همراه شده باهام و بزور منو زیر سلطهی خودش نگرفته!
براتون مینویسم راجع بهش..
شاید مورد نیاز این روزای شما هم بود✨.
[ #زینببهار| گذر ]
هدایت شده از ‹مـٰاهِ مَـڹ›
نماز امام جواد رو بخونید؛
تغیراتی که توی زندگی براتون حاصل میشه رو عینا میبینید، در ضمن برای طلب درخواست های دنیایی هم سفارش میشه :).
به این صورت که روز چهارشنبه، بعد از نماز عصر دو رکعت نماز میخونید، مثل نماز صبح و بعد از اتمام نماز ۱۴۶ مرتبه میگید
‹ماشاءالله؛ لاحول ولا قوة الا بالله›
و بعد درخواست هاتون رو از خدا طلب میکنید؛
من رو هم دعا کنید :).