eitaa logo
خادم المهديّ «عج»
123 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
477 ویدیو
6 فایل
درخانه اگر کس است یک حرف👇 💠 امام صادق (ع) فرمود: ❇️ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي. ✅ اگر او (مهدی) را درک می کردم تمام عمر، #خادم او می‌شدم. الغيبة (للنعماني)، ص ۲۴۵؛ بحارالأنوار (للمجلسي)، ج۵۱، ص۱۴۸. ادمین👈🏻 @MahdiAsgariiiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
ز هرچه آن غیر استغفرالله ز بود مستعار استغفرالله دمی کان بگذرد بی یاد رویش از آن دم بیشمار استغفرالله زبان کان تر بذکر دوست نبود ز سرش الحذر استغفرالله سر آمد عمر و یک ساعت ز غفلت نگشتم هوشیار استغفرالله جوانی رفت پیری هم سر آمد نکردم هیچ کار استغفرالله نکردم یک سجودی در همه عمر که آید آن بکار استغفرالله خطا بود آنچه گفتم و آنچه کردم از آنها الفرار استغفرالله ز کردار بدم صد بار توبه ز گفتارم هزار استغفرالله شدم دور از دیار یار ای من مهجور زار استغفرالله دیوان اشعار شماره ۸۴۴ @MahdiAsgariii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
حال و احوال خیلیها در کلام : ز کینه، کینه خیزد و از مهر، مهر ... @MahdiAsgariii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
چشم از پی آن دارم تا روی تو می‌بینم دل را همه میل جان با سوی تو می‌بینم تا جان بودم در تن رو از تو نگردانم زیرا که حیات جان باروی تو می‌بینم بس عاشق سرگردان از عشق تو لب برجان آواره ز خان و مان بر بوی تو می‌بینم هر جا که یکی بیدل از عشق تو بی حاصل سرگشته و بی منزل سر کوی تو می‌بینم گفتم که مگر کلی وصل تو بدانستم صد جان و دل خود را یک موی تو می‌بینم ‌ ۵۷۸ @MahdiAsgariiii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
👌السنخية توجب المعية ... ❇️ شرط همراهی با این است که: ✅ مثل او کنیم، ومانند او کنیم. آری، باید هم سنخ و هم جنس مولا شویم. یعنی خواسته‌های ایشان نصب العین ما باشد. بودن با حضرت تاوان دارد، و آن امید واثق، نیت راسخ و عمل صالح است. جگر نداری سفر مکن سبزه تیغ درین ره ز کمر می‌گذرد @MahdiAsgariiii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
🏴 🖤 ◾️ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ◾️ أشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْكُلْ وَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ. نیست صاحب همتی در نشأتین همقدم را، بعد از در هواداری آن شاه الست جمله را یک دست بود او را دو دست 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
💠 قال العلامة المجلسي ره: أقول: وفي بعض تأليفات أصحابنا: أن لما رأى وحدته (ع) أتى أخاه وقال: يا أخي هل من رخصة فبكى (ع) بكاء شديدا، ثم قال: يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي، وَإِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي! فَقَالَ اَلْعَبَّاسُ (ع): قَدْ ضَاقَ صَدْرِي، وَسَئِمْتُ مِنَ اَلْحَيَاةِ وَأُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلاَءِ اَلْمُنَافِقِينَ. فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ (ع): فَاطْلُبْ لِهَؤُلاَءِ قَلِيلاً مِنَ . فذهب العباس و وعظهم وحذرهم، فلم ينفعهم، فرجع إلى أخيه فأخبره، فسمع الأطفال ينادون: . فركب فرسه وأخذ رمحه والقربة وقصد نحو الفرات، فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات و رموه بالنبال، فكشفهم و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء، فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين وأهل بيته، فرمى الماء وملأ القربة وحملها على كتفه الأيمن وتوجه نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق وأحاطوا به من كل جانب، فحاربهم حتى ضربه على يده اليمنى فقطعها، فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند، فحمل القربة بأسنانه فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها، ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره فانقلب عن فرسه وصاح إلى أخيه الحسين: أدركني. فلما أتاه رآه صريعا فبكى وحمله إلى الخيمة. ثم قالوا: ولما قتل العباس قال الحسين (ع): اَلْآنَ اِنْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. آن حسینی که امام است و خودش هادی جن و انس است آن زمانی که علمدار حرم خورد زمین حیران شد
«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
💠 عنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع: ❇️ أنَّ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع دَخَلَ يَوْماً إِلَى ع، فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ بَكَى فَقَالَ لَهُ: مَا يُبْكِيكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؟ قَالَ: أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ؟ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع: إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ، وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ رَجُلٍ، يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص، وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ، فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ، وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ، وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ، وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ. فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ. 📗 الأمالي (للصدوق)، ص ۱۱۶. در تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد و آن طشت را ز خون جگر دشت لاله کرد خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
👌با خدا باش و پادشاهی کن چو بود پناهت چه خطر بود ز راهت به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی ۲۸۳۰ 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
✋ ای مهر تو در دل‌ها، وی مهر تو بر لب‌ها وی شور تو در سرها، وی سِر تو در جان‌ها تا عهد تو دربستم، عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمان‌ها تا خار غم عشقت، آویخته در دامن کوته نظری باشد، رفتن به گلستان‌ها آن را که چنین دردی، از دراندازد باید که فروشوید دست، از همه درمان‌ها گر در طلبت رنجی، ما را برسد شاید چون عشق باشد، سهل است بیابان‌ها ۲۴ 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
گر تنم دور اوفتاد از هم نفس جان مشتاقم بدو نزدیک و بس مانده‌ام مشتاق جانی از تو من نیستم غایب زمانی از تو من 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
خادم المهديّ «عج»
#حدیث #اربعین #زیارت #فضیلت_زیارت این حسين کیست که عالم همه دیوانه اوست ...😔 💠 #زراره نقل می کند
✋ 💠 زیبای در معنی حریت اسلامیه و سر حادثهٔ هر که پیمان با هوالموجود بست گردنش از بند هر معبود رست از عشق است و عشق از مؤمنست را ناممکن ما ممکن است سفاک است و او سفاک تر پاک تر چالاک تر بیباک تر عقل در پیچاک اسباب و علل عشق چوگان باز میدان عمل عشق صید از زور بازو افکند عقل مکار است و دامی میزند عقل را سرمایه از بیم و شک است عشق را عزم و یقین لاینفک است آن کند تعمیر تا ویران کند این کند ویران که آبادان کند عقل چون باد است ارزان در جهان عشق کمیاب و بهای او گران عقل محکم از اساس چون و چند عشق عریان از لباس چون و چند عقل می گوید که خود را پیش کن عشق گوید امتحان خویش کن عقل با غیر آشنا از اکتساب عشق از فضل است و با خود در حساب عقل گوید شاد شو آباد شو عشق گوید بنده شو آزاد شو عشق را آرام جان حریت است ناقه اش را ساربان حریت است آن شنیدستی که هنگام نبرد عشق با عقل هوس پرور چه کرد آن عاشقان پور بتول سرو آزادی ز بستان رسول الله الله بای بسم الله پدر معنی ذبح عظیم آمد پسر بهر آن شهزاده ی خیر الملل دوش ختم المرسلین نعم الجمل سرخ رو عشق غیور از خون او شوخی این مصرع از مضمون او در میان امت ان کیوان جناب همچو حرف قل هو الله در کتاب موسی و فرعون و شبیر و یزید این دو قوت از حیات آید پدید زنده حق از قوت شبیری است باطل آخر داغ حسرت میری است چون خلافت رشته از قرآن گسیخت حریت را زهر اندر کام ریخت خاست آن سر جلوه ی خیرالامم چون سحاب قبله باران در قدم بر زمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانه ها کارید و رفت تا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد بهر حق در خاک و خون غلتیده است پس بنای لااله گردیده است مدعایش سلطنت بودی اگر خود نکردی با چنین سامان سفر دشمنان چون ریگ صحرا لاتعد دوستان او به یزدان هم عدد سر ابراهیم و اسمعیل بود یعنی آن اجمال را تفصیل بود عزم او چون کوهساران استوار پایدار و تند سیر و کامگار تیغ بهر عزت دین است و بس مقصد او حفظ آئین است و بس ماسوی الله را مسلمان بنده نیست پیش فرعونی سرش افکنده نیست خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد تیغ لا چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشید نقش الا الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت رمز از آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم شوکت شام و فر بغداد رفت سطوت غرناطه هم از یاد رفت تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاک او رسان 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم تو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانی تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی ۶۱۷ 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی نظری به دوستان کن که هزار بار از آن بِه که تحیّتی نویسی و هدیتی فرستی دل دردمند ما را که توست یارا به وصالْ مرهمی نِه، چو به خستی شماره ۵۲۳ 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 دل بسته ام مرا ز سر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای ز عنایت رها مکن درمان درد من نبود غیر درد عشق این درد را ز لطف بیفزا دوا مکن خواهی اگر ز لطف به من اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن «میثم» اگر ترک تن و ترک جان کنی ترک محبت مرتضی مکن استاد غلامرضا 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت شماره ۵۲۳ 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هرچه بر سر ما می‌رود ارادت اوست 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴
🤚السلام علیک یا بقية الله في أرضه 💐 راستی گویم به سروی ماند این بالای تو در عبارت می‌نیاید چهره زیبای تو چون تو حاضر می‌شوی من غایب از خود می‌شوم بس که حیران می‌بماندم وهم در سیمای تو کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا تا نظر می‌کردمی در منظر زیبای تو ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو گر ملامت می‌کنندم ور قیامت می‌شود بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو در ازل رفته‌ست ما را با تو پیوندی که هست افتقار ما نه امروز است و استغنای تو گر بخوانی پادشاهی ور برانی بنده‌ایم رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش دوست می‌داریم و گر سر می‌رود در پای تو وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو 483
👌یکی از بهترین اشعار حکیم فردوسی، در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اهل بیت علیهم السلام است، که تقدیم شما می شود: منم بنده ‌ی اهل بیت نبی ستاینده ‌ی خاک و پای وصی اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای گرت زین بد آید گناه منست چنین است و این دین و راه منست برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم دلت گر به راه خطا مایلست ترا دشمن اندر جهان خود دلست نباشد جز از بی پدر دشمنش که یزدان به آتش بسوزد تنش هر آنکس که در جانش بغض علیست ازو زارتر در جهان زار کیست نگر تا نداری به بازی جهان نه برگردی از نیک پی همرهان همه نیکی ات باید آغاز کرد چو با نیکنامان بوی همنورد از این در سخن چند رانم همی همانا کرانش ندانم همی بخش ۷ @MahdiAsgariii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
باد در مردم هوا و آرزوست چون هوا بگذاشتی پیغام هوست خوش بود پیغام های کردگار کو ز سر تا پای باشد پایدار خطبهٔ شاهان بگردد و آن کیا جز کیا و خطبه های انبیا زانک بوش پادشاهان از هواست بارنامهٔ انبیا از کبریاست از درم ها نام شاهان برکنند نام احمد تا ابد بر می زنند نام احمد نام جملهٔ انبیاست چونک صد آمد نود هم پیش ماست بخش ۶۱ @MahdiAsgariii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
💠 کلید مخزن گنج الهی محمد کافرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش چراغ افروز چشم اهل بینش طراز کار گاه آفرینش سرو سرهنگ میدان وفا را سپه سالار و سر خیل انبیا را ریاحین بخش باغ صبحگاهی کلید مخزن گنج الهی یتیمان را نوازش در نسیمش از آنجا نام شد در یتیمش به معنی کیمیای خاک آدم به صورت توتیای چشم عالم سرای شرع را چون چار حد بست بنا بر چار دیوار ابد بست اساس شرع او ختم جهانست شریعت ها بدو منسوخ از آنست جوانمردی رحیم و تند چون شیر زبانش گه کلید و گاه شمشیر ایازی خاص و از خاصان گزیده ز مسعودی به محمودی رسیده چو گل بر آبروی دوستان شاد چو سرو از آبخورد عالم آزاد زده در موکب سلطان سوارش به نوبت پنج نوبت چار یارش سریر عرش را نعلین او تاج امین وحی و صاحب سر معراج ز چاهی برده مهدی را به انجم ز خاکی کرده دیوی را به مردم خلیل از خیل تاشان سپاهش کلیم از چاوشان بارگاهش من آن تشنه لب غمناک اویم که او آب من و من خاک اویم به خدمت کرده ام بسیار تقصیر چه تدبیر ای نبی الله چه تدبیر کنم درخواستی زان روضه پاک که یک خواهش کنی در کار این خاک برآری دست از آن بردیمانی نمائی دست برد آنگه که دانی کالهی بر نظامی کار بگشای ز نفس کافرش زنار بگشای دلش در مخزن آسایش آور بر آن بخشودنی بخشایش آور اگر چه جرم او کوه گران است ترا دریای رحمت بیکرانست بیامرزش روان آمرزی آخر خدای رایگان آمرزی آخر @MahdiAsgariii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
السلام علیک یا بقية الله في أرضه ✋️ عالم پُر است از تو، غایب منم ز غفلت تـــو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
✅ از بهترین رزقهای مادی ومعنوی، رفیق سالم و صالح است. 🤲 اللهم ارزقنا ... مقامِ امن و مِیِ بی‌غَش و رَفیقِ شَفیق گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم که کیمیایِ سعادت، رَفیق بود رَفیق ۲۹۸ @MahdiAsgariiii •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
✅ هنوز منتظرم ... به از تو مادر گیتی به عمر خود فرزند نیاورد که همین بود حد زیبایی مرا مجال سخن بیش در بیان تو نیست کمال حسن ببندد زبان گویایی وفای صحبت به گوش جانم گفت نه عاشقی که حذر می‌کنی ز رسوایی گذشت بر من از آسیب عشقت آن چه گذشت هنوز تا چه حکم فرمایی دو روزه باقی عمرم فدای جان تو باد اگر بکاهی و در عمر خود بیفزایی شماره ۵۰۶ @MahdiAsgariiii •••••✾🥀•🏴•🥀✾••••
ز عشقت سوختم ای کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتاده‌ام حیران کجایی ز بس کز تو در خون بگشتم نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی بیا تا در غم خویشم ببینی شدم چون ذره سرگردان کجایی دیوان اشعار شماره 843 @MahdiAsgariiii •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••