eitaa logo
خادم المهديّ «عج»
123 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
479 ویدیو
6 فایل
درخانه اگر کس است یک حرف👇 💠 امام صادق (ع) فرمود: ❇️ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي. ✅ اگر او (مهدی) را درک می کردم تمام عمر، #خادم او می‌شدم. الغيبة (للنعماني)، ص ۲۴۵؛ بحارالأنوار (للمجلسي)، ج۵۱، ص۱۴۸. ادمین👈🏻 @MahdiAsgariiiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
مـا همـانیـم ڪہ از تـو غفلـت ڪردیـم بـا همہ آدمیـان غیـر خلـوت ڪردیـم سـال هـا مے گـذرد، بـرگـردیـم و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ ڪردیـم @mahdiasgariii •••┈┈••••✾•🌺•✾••••┈┈•••
💠 صلی الله علیه و آله فرمود: ✅ به نشانه است. @mahdiasgariii ••••••••••✾•🌺•✾•••••••••
👌السنخية توجب المعية ... ❇️ شرط همراهی با این است که: ✅ مثل او کنیم، ومانند او کنیم. آری، باید هم سنخ و جنس مولا شویم. یعنی خواسته‌های ایشان نصب العین ما باشد. بودن با حضرت تاوان دارد، و آن امید واثق، نیت راسخ و عمل صالح است. جگر نداری سفر مکن سبزه تیغ درین ره ز کمر می‌گذرد @mahdiasgariii ••••┈•••••••✾•🌺•✾••••••┈••••
❇️ وظیفه‌ی : ✅ خدایا بده در هر قدم و قلم، هر نگاه و نظر، هر سخن و بیان، هر زمین و زمان، و خلاصه در هر زندگی ام، رضایت حضرت ، آقا جان مولا صاحب الزمان عج باشد. بقول جناب : در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی شماره ۴۹۳. @mahdiasgariii ••••┈•••••••✾•🌺•✾••••••┈••••
انگشت به لب مانده ام از قاعده‌ی ما یار ندیده، تَب کشیدیم @mahdiasgariii ••••┈┈••••••✾•🌺•✾•••••┈┈••••
ز عشقت سوختم ای کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتاده‌ام حیران کجایی ز بس کز تو در خون بگشتم نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی بیا تا در غم خویشم ببینی شدم چون ذره سرگردان کجایی دیوان اشعار شماره 843 @mahdiasgariii ••••┈••••••✾•🌺•✾•••••┈••••
ای مونس جان من خیال تو خوشتر ز جهان جان تو جانهای مقدس خردمندان سرگشته به پیش زلف و خال تو کس نیست به بیدلی نظیر من چون نیست به دلبری همال تو گر صورت و حسن کس بیند آن مثل منست با خیال تو لیکن چکنم چو آیدم خوشتر از حال جهان همه محال تو دیوان اشعار شماره ۳۵۲ @mahdiasgariii ••••••✾•🌺•✾••••••
ای دوای درد بی‌درمان من مرهم داغ دل بریان من ای که هم جانی و هم من ای که هم دینی و هم ایمان من در تو بی‌سر و سامان شدم هم سر من باش و هم سامان من از سر هر دو جهان برخواستم تا تو هم این باشی و هم آن من خان و مانم گو برو در راه تو بس بود تو خان و مان من گنج مهر خود نهادی در دلم کردی آباد این دل ویران من محو کن بود و نبودم تاز آنِ تو ماند نماند آنِ من دیوان اشعار شماره ۷۶۵ @mahdiasgariii ••••┈••••••✾•🌺•✾•••••┈••••
✅ قصه‌ی عشق من ... ای که هم دردی و هم درمان من وی که هم جانی و هم من دردم از حد رفت درمانی فرست ای دوای درد بی درمان من تا بکی سوزد دلم در آتشت رحمی آخر بر من جان من آتش عشقت سراپایم گرفت سوخت خشک و تَر زِخان و مان من روز اول دین و دل دادم ز دست تا چو آرد بر سر پایان من راز خود هر چند پنهان داشتم فاش کرد این دیدهٔ گریان من یادگار از در عالم بماند قصه من و جانان من دیوان اشعار شماره ۷۶۶ @mahdiasgariii ••••┈••••••✾•🌺•✾•••••┈••••
توئی آن ماه ملک حسن و خوبی مرا از جان تو ستّارالعیوبی مرا بی روی تو جان بر لب آمد ز و شب و روزم تب آمد ز عشقت سوختم ای جان کجائی چنین پیدا چنین پنهان چرائی ز عشقت سوختم بنمای دیدار که در دردم میان خاک و خون خوار دلم خون گشت ای تو دانی سزد گر تو مرا زین غم رهانی ز عشقت یوسفا مهجور ماندم عجب بر خاک و خون رنجور ماندم وصالت را طلب کردم بسی من بسر بردم غمت را در بسی من ز درد عشق جان در جستجویست بهر اسرار اندر گفتگویست ز وصلت درد باید بر دوایم که تا گردی بذات حق تو قائم @mahdiasgariii ••••┈••••••✾•🌺•✾•••••┈••••
👌السنخية توجب المعية ... ❇️ شرط همراهی با این است که: ✅ مثل او کنیم، ومانند او کنیم. آری، باید هم سنخ و هم جنس مولا شویم. یعنی خواسته‌های ایشان نصب العین ما باشد. بودن با حضرت تاوان دارد، و آن امید واثق، نیت راسخ و عمل صالح است. جگر نداری سفر مکن سبزه تیغ درین ره ز کمر می‌گذرد @MahdiAsgariiii ••••••••••✾🌸•🌺•🌸✾•••••••••
خادم المهديّ «عج»
#حدیث #اربعین #زیارت #فضیلت_زیارت این حسين کیست که عالم همه دیوانه اوست ...😔 💠 #زراره نقل می کند
✋ 💠 زیبای در معنی حریت اسلامیه و سر حادثهٔ هر که پیمان با هوالموجود بست گردنش از بند هر معبود رست از عشق است و عشق از مؤمنست را ناممکن ما ممکن است سفاک است و او سفاک تر پاک تر چالاک تر بیباک تر عقل در پیچاک اسباب و علل عشق چوگان باز میدان عمل عشق صید از زور بازو افکند عقل مکار است و دامی میزند عقل را سرمایه از بیم و شک است عشق را عزم و یقین لاینفک است آن کند تعمیر تا ویران کند این کند ویران که آبادان کند عقل چون باد است ارزان در جهان عشق کمیاب و بهای او گران عقل محکم از اساس چون و چند عشق عریان از لباس چون و چند عقل می گوید که خود را پیش کن عشق گوید امتحان خویش کن عقل با غیر آشنا از اکتساب عشق از فضل است و با خود در حساب عقل گوید شاد شو آباد شو عشق گوید بنده شو آزاد شو عشق را آرام جان حریت است ناقه اش را ساربان حریت است آن شنیدستی که هنگام نبرد عشق با عقل هوس پرور چه کرد آن عاشقان پور بتول سرو آزادی ز بستان رسول الله الله بای بسم الله پدر معنی ذبح عظیم آمد پسر بهر آن شهزاده ی خیر الملل دوش ختم المرسلین نعم الجمل سرخ رو عشق غیور از خون او شوخی این مصرع از مضمون او در میان امت ان کیوان جناب همچو حرف قل هو الله در کتاب موسی و فرعون و شبیر و یزید این دو قوت از حیات آید پدید زنده حق از قوت شبیری است باطل آخر داغ حسرت میری است چون خلافت رشته از قرآن گسیخت حریت را زهر اندر کام ریخت خاست آن سر جلوه ی خیرالامم چون سحاب قبله باران در قدم بر زمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانه ها کارید و رفت تا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد بهر حق در خاک و خون غلتیده است پس بنای لااله گردیده است مدعایش سلطنت بودی اگر خود نکردی با چنین سامان سفر دشمنان چون ریگ صحرا لاتعد دوستان او به یزدان هم عدد سر ابراهیم و اسمعیل بود یعنی آن اجمال را تفصیل بود عزم او چون کوهساران استوار پایدار و تند سیر و کامگار تیغ بهر عزت دین است و بس مقصد او حفظ آئین است و بس ماسوی الله را مسلمان بنده نیست پیش فرعونی سرش افکنده نیست خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد تیغ لا چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشید نقش الا الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت رمز از آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم شوکت شام و فر بغداد رفت سطوت غرناطه هم از یاد رفت تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاک او رسان 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
مـا همـانیـم ڪہ از تـو غفلـت ڪردیـم بـا همہ آدمیـان غیـر خلـوت ڪردیـم سـال هـا مے گـذرد، بـرگـردیـم و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ ڪردیـم 🏴 @MahdiAsgariiii 🏴 •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••
ز عشقت سوختم ای کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتاده‌ام حیران کجایی ز بس کز تو در خون بگشتم نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی بیا تا در غم خویشم ببینی شدم چون ذره سرگردان کجایی دیوان اشعار شماره 843 @MahdiAsgariiii •••••••••✾🌸•🌺•🌸✾••••••••