*

واویلا میسوزه هنوز ؛ جای سیلی دیشب

*

تنها حرمی که روضه‌خون نمیخواد ؛ حرم رقیه ست

بـا‌دست‌های‌کوچکش‌سر‌را‌بلند‌کرد‌و‌به‌سینه‌چسبانید‌گفت: بابا!دلم‌برایت‌تنگ‌شده بابا!چرا‌ابـرویت‌خون‌آلوده‌است؟ بابا!محاسن‌تـو‌چرا‌این‌قدرآشفته‌است؟ سربابا‌راگذاشت‌زمین خم‌شد‌لب‌هـا‌راگذاشت‌رو‌لب‌های‌بابا دیدند‌سراز‌بغل‌جدا‌شد‌افتاد بچم‌هم‌افتاد گفتند‌خواب‌رفت‌بچه سررا‌می‌بریم‌بعد‌که‌بیدار‌شد مـی‌گوییم‌خواب‌دیدی بچه‌های‌کوچك‌خواب‌و‌بیداری‌را‌قاطی‌می‌کنند وقتی‌که‌رقیه‌ساکت‌شد‌و‌سربه‌یك‌طرف‌افتاد‌و‌دختر‌به‌یك‌طرف بی‌بی‌یك‌قدری‌خوشحال‌شد همین‌كه‌زینب‌”س”‌آمد‌بچه‌را‌بغل‌کند‌دیدند‌صدای‌ناله‌بی‌بی‌بلند‌شد ام‌کلثوم‌گفت:خواهر‌چه‌شده؟ گفت:عزیزم‌رقیه‌جان‌داد:))))))💔

از دردهایم با تو میگویم پدرجان از گوشواره از النگویم پدرجان تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان - خانوم سه ساله :)))♥

خب باتوجه به اینکه بعضی همسایه های بامعرفت رفتن از ایتا ؛ میخوام لیست جدید همسایه ها درست کنم ؛ پیام پایین فور کنید لطفا.

میخوام لیست جدید همسایه ها رو درست کنم هر کی میخواد همسایه شه #فور کنہ! [پ.ن:چه همسایه چه غیر همسایه]

سلام علیکم امیدوارم ک حالِ همگی کلی خوب باشه ؛ ب رسمِ زیارت اومدم حلالیت بطلبم ازتون !♥️ ان‌شاء‌اللھ اخر هفته تو راهِ کربلایِ آقامون امام حسینم((: اگه جایی حرفی زدم ک باعثِ رنجشِ قلبِ فرماندهانِ نازنین یا رفقایِ قشنگم و ممبر های عزیز ماه و یه مشت نوکر و و رفقای عزیز اکیپ شده ، عذرخواهی میکنم و حلالم کنین🙂♥️ انشاءالله زمانی ک تو بین‌الحرمینش قدم میزنم ب یادِ شما عزیزان خواهم بود و فراموش نمیکنم حاجتاتونُ از آقا بخوام(= ب هرحال سفرِ عراقه و خطراتِ خاصِ خودش . اگه برنگشتم حلال بفرمایید . . محتاجِ دعایِ شدیدِ شما نوکرِ کوچکِ تازھ وارد : ᴍᴀᴊɴᴏɴ - نوشته‌یِ 11 شهریورِ 14‌01

*

باز هم از دور ســـلام؛ نیازمند توام ، گر هزار ناز کنی ... #عشقِ‌علیه‌السلامِ‌من♥️

بسم رب الحسین♥! سومین فراخوان جذب خـٰادم در ماھ‌حرم در زمینھ های ِ : - پادکست [ گویندگی ؛ ادیت صوت ؛ نویسندگی ] -ادیت [ ادیت حرفه ای عکس های خام ؛ فتوگرافیک ] - پست گذاری [ جمع اوری ِ متون ؛ تولید محتوا هاۍ متنی ؛ ادیت متن پست گذاری ] - تبادلات [ رزرو تبلیغات ؛ رزرو تبادلات شبانه ؛ تب ویو ؛ بنر سازی حرفه ای] جھت ثبت خـٰادمین در هیئت ِ ما | @Mahe_110 #فور‌کنید

بزودی ...

آقـٰای‌اباعبداللھ موکب‌بہ‌موکب‌امدم؛ پس‌امسال‌قرارمان‌چہ‌میشود♥! #حضرت‌صد‌ُ‌بیستُ‌هشت #پادکست‌صوتۍ - @Mahe_128 -

تمایل به فور؟!

*

_هنوز صدای پای او را می‌شنوم. +چه کسی؟! _محرم! هنوز صدای پای محرمی که رفته،می‌آید... ـــــ ـ ـ ـ محرم که می‌رود ، صدای پایش قلب را تکه تکه می‌کند. می‌دانید چرا؟ چون صدای پای او با همه فرق دارد‌. چون صدای او عطر هم دارد. تصویر هم در صدایش می‌گنجد‌. صدای رفتن محرم،صدای پای زائران اربعین است و صدای نوحه! من ایرانم‌و تو عراقی... صدایش را شنیدی؟ بوی اسفند را چه؟ علم های یاعباس را هم دیدی مگر نه؟! اصلا تمام دردش این است،می‌بینی و نمی‌روی به سوی‌او. و این تکرار طاقت فرسای ما جامانده‌هاست؛ رفتن محرم و نرفتن‌ما به سوی حرم...

https://eitaa.com/amar_45/2567 بح بح التماس دعا:)))

*

یک سری دارم و یک دل، دو برادر بردند داده‌ام دل به حسن، سر به اباعبدالله

نتونستم باهاش خداحافظی کنم..

ینی بغض ِ تو گلوم نزاشت :)

آقای ِ حسین سپردمش به خودت !

ای بابا من خوبم خوب خوب خوب!' دعا کنید فقط برام همین؛ اتفاق نگران کننده ای هم که افتاده ولی زیاد مهم و جالب نیست. اکانتمم دست خودم نیست. عزی هم دست تکون میده ؛ سلامتونم میرسونه ؛ یاعلی مدد

یه نصیحت دیگه! خودم پیوی پاسخگو هستم اکثرا اما تا از زبون خودم نشنیدید لطفا شایعه درست نکنید🙂♥ باتچکرر